ریشه عجل: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات)
(Added root proximity by QBot)
خط ۳۱: خط ۳۱:


(بر وزن جسر) گوساله. [بقره:51]. از مجمع و مفردات بدست مى‏آيد علت اين تسميه آنست كه گوساله به عجله بزرگ شده و بصورت گاو در مى‏آيد. آن جمعاً ده بار در قرآن بكار رفته، هشت بار در خصوص گوساله پرستى بنى‏اسرائيل و دوبار در اينكه ابراهيم «عليه السلام» به ميهمانان خويش گوساله بريان آورد [هود:69].
(بر وزن جسر) گوساله. [بقره:51]. از مجمع و مفردات بدست مى‏آيد علت اين تسميه آنست كه گوساله به عجله بزرگ شده و بصورت گاو در مى‏آيد. آن جمعاً ده بار در قرآن بكار رفته، هشت بار در خصوص گوساله پرستى بنى‏اسرائيل و دوبار در اينكه ابراهيم «عليه السلام» به ميهمانان خويش گوساله بريان آورد [هود:69].
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
ب:100, هم:92, ه:88, ل:85, ف:81, ما:59, من:58, ک:49, لا:46, ى:41, انن:40, اخذ:38, کم:38, فى:36, قول:35, ها:34, نا:32, ثم:31, وله:30, عذب:30, اله:29, ا:28, ربب:27, الله:27, کون:26, على:25, انس:24, بعد:24, يوم:23, الذين:22, الى:22, رئى:22, ان:22, لو:22, کفر:21, ظلم:21, جىء:19, قبل:19, عجل:19, رحم:19, ذا:19, اول:19, بين:19, بصر:18, امر:18, ليل:18, موسى:18, بل:18, س:17, وذر:17, سوء:17, عن:17, حبب:17, رود:17, قرب:17, جسد:17, اوى:16, خير:16, قضى:16, شرر:16, ائى:16, اذ:16, اذا:16, نهر:16, ايى:16, قلب:16, قوم:16, الذى:16, هذا:15, ازز:15, عند:15, عدد:15, خلد:15, توب:15, انتم:14, وعد:14, خور:14, خلق:14, ذنب:14, خبر:14, حسن:14, نزل:14, صحب:14, قد:14, امن:14, اولاء:14, لقى:14, حقق:14, يا:14, اخر:14, شعر:14, جعل:14, صدر:14, خسر:14, حنذ:13, وجه:13, سوع:13, وقى:13, لسن:13, علم:13, ذو:13, کسب:13, سمن:13, عمى:13, يدى:13, نحن:13, هدى:13, متى:13, سبح:13, حلى:13, نظر:13, بعض:13, التى:13, علو:13, لما:13, خلف:13, هو:13, ويل:13, نيل:13, هؤلاء:13, قرآن:13, اثر:13, رسل:13, لعل:13, لن:12, نفس:12, فوق:12, کلا:12, ملک:12, ورى:12, صلح:12, بغت:12, قرء:12, شىء:12, اتى:12, جرم:12, صبر:12, روح:12, عفو:12, قطط:12, عبد:12, کثر:12, جنن:12, سوح:12, عين:12, ربع:12, نضر:12, هذه:12, غنم:12, درى:12, عزم:12, متع:12, خرج:12, اجل:12, نور:12, شرب:12, بئس:12, غضب:12, او:12, لبث:12, برء:12, حکم:12, عمل:12, سامرى:12, رضو:12, جهنم:12, نن:12, کفف:12, اين:12, ذوق:12, بيت:12, اهل:12, کان:12, اثم:12, فضل:12, لوح:12, عصى:12, انت:12, لکن:12, طول:12, ثقل:12, ذکر:12, مطر:12, الا:12, ردف:12, حرک:12, عرض:11, لم:11, ن:11, جمع:11, مثل:11, عصو:11, سمع:11, اون:11, فصل:11, دعو:11, حوط:11, غفر:11, صعق:11, سلم:11, وزن:11, خصم:11, سنو:11, وقع:11, عذر:11, سمو:11, محو:11, فرق:11, شرک:11, وصل:11, حسب:11, کذب:11, دمر:11, قتل:11, حمد:11, هل:11, خلو:11, شطن:11, سوف:11, الم:11, رئس:10, روغ:10, وسم:10, ذلل:10, عسى:10, فتن:10, اخو:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۵۸

تکرار در قرآن: ۴۷(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

خواستن با عجله است [نحل:1]. * [بقره:203]. بنظر مى‏آيد كه عدم اثم در هر دو جا راجع به تعجيل و تأخير است يعنى: هر كه در دو روز بعد از نحر در خروج از «منى» تعجيل كند و بعد از ظهر روز دوازدهم ذوالحجة از «منى» خارج شود بر او گناهى نيست و هر كه تأخير كرده روز سيزدهم بيرون رود گناهى ندارد. عيّاشى در ضمن حديثى از امام باقر «عليه السلام» نقل كرده « ... وَ مَن تَأخَّرَ فَلا اِثمَ عَلَيهِ لَمَن اتَّقى‏»، «مِنهُمُ الصَّيدَ وَاتَّقى‏ الرَّفَثَ وَالفسُوقَ وَالجِدالَ وَ ما حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيهِ فى اِحرامِهِ». از روايات اهل بيت عليهم السلام ظاهر مى‏شود كه «فَلا اِثمَ عَلَيهِ» راجع به تعجيل و تأخير نيست بلكه منظور آنست: كه گناهان حاج در هر دو صورت مغفور است الميزان در اين باره بيان عالى دارد به آن رجوع شود و هم از فقيه نقل مى‏كند كه از آيه فوق از امام صادق «عليه السلام» سؤال شد فرمود: «لَيسَ هُوَ عَلى‏ اَنَّ ذلِكَ واسِعٌ اِن شاءَ صَنَعَ ذا، لكِنَّهُ يَرجِعُ مَغفُوراً لَهُ لاذَنبَ لَهُ».


(بر وزن جسر) گوساله. [بقره:51]. از مجمع و مفردات بدست مى‏آيد علت اين تسميه آنست كه گوساله به عجله بزرگ شده و بصورت گاو در مى‏آيد. آن جمعاً ده بار در قرآن بكار رفته، هشت بار در خصوص گوساله پرستى بنى‏اسرائيل و دوبار در اينكه ابراهيم «عليه السلام» به ميهمانان خويش گوساله بريان آورد [هود:69].

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
الْعِجْلَ‌ ۶
تَعَجَّلَ‌ ۱
تَسْتَعْجِلُونَ‌ ۶
عِجْلاً ۲
عَجِلْتُمْ‌ ۱
يُعَجِّلُ‌ ۱
اسْتِعْجَالَهُمْ‌ ۱
يَسْتَعْجِلُ‌ ۲
بِعِجْلٍ‌ ۲
يَسْتَعْجِلُونَکَ‌ ۴
تَسْتَعْجِلُوهُ‌ ۱
عَجُولاً ۱
الْعَاجِلَةَ ۳
عَجَّلْنَا ۱
لَعَجَّلَ‌ ۱
تَعْجَلْ‌ ۲
أَعْجَلَکَ‌ ۱
عَجِلْتُ‌ ۱
عَجَلٍ‌ ۱
تَسْتَعْجِلُونِ‌ ۱
يَسْتَعْجِلُونَ‌ ۲
عَجِّلْ‌ ۱
اسْتَعْجَلْتُمْ‌ ۱
تَسْتَعْجِلْ‌ ۱
فَعَجَّلَ‌ ۱
يَسْتَعْجِلُونِ‌ ۱
لِتَعْجَلَ‌ ۱

ریشه‌های مرتبط