محمد ٩: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=این بدان است که ایشان ناخوش داشتند آنچه را فرستاد خدا پس تباه ساخت کارهای ایشان را | |-|معزی=این بدان است که ایشان ناخوش داشتند آنچه را فرستاد خدا پس تباه ساخت کارهای ایشان را | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره محمد | نزول = | {{آيه | سوره = سوره محمد | نزول = [[نازل شده در سال::13|١ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::9|٩]] | قبلی = محمد ٨ | بعدی = محمد ١٠ | کلمه = [[تعداد کلمات::8|٨]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«ذلِکَ»: این هلاک کافران و پوچ شدن اعمال ایشان. «مَا»: قرآن و تکالیف آسمانی. | «ذلِکَ»: این هلاک کافران و پوچ شدن اعمال ایشان. «مَا»: قرآن و تکالیف آسمانی. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۲۳
ترجمه
محمد ٨ | آیه ٩ | محمد ١٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«ذلِکَ»: این هلاک کافران و پوچ شدن اعمال ایشان. «مَا»: قرآن و تکالیف آسمانی.
تفسیر
- آيات ۷ - ۱۵ سوره محمد
- معناى اينكه فرمود: اگر خدا را يارى كنيد خدا ياريتان مى كند
- توضيح اينكه در تعليل نصرت مؤ منين و هلاكت كفار فرمود: خدا مولاى مؤ منان است وكافران مولايى ندارند
- وصف بهشتى كه متقين بدان وعده داده شده اند ۳۵۱
- (چند روايت در ذيل آيه : ((ذلك بانهم كرهوا ماانزل الله )) و بعضى آيات گذشته ديگر)
نکات آیه
۱- ناخشنودى کافران از پیام وحى، باعث حبط اعمال آنان و گرفتار آمدنشان به نفرین الهى (فتعساً لهم و أضلّ أعملهم . ذلک بأنّهم کرهوا ما أنزل اللّه) بنابراین که «ذالک» اشاره به «فتعساً لهم و أضلّ أعمالهم» باشد، برداشت بالا به دست مى آید.
۲- کافران، هواپرستانى، ناخشنود از پیام هاى خداوند (و الذین کفروا ... بأنّهم کرهوا ما أنزل اللّه) تعبیر «کرهوا»، مى رساند که کافران نه این که حقیقت دین را نفهمیده و انکار مى کنند بلکه پس از فهم پیام دین، براساس تمایلات و گرایش هاى درونى، پذیرش پیام وحى بر آنان دشوار است.
۳- ناخشنودى از پیام هاى وحى و انکار آن از روى هوس، مایه حبط تمامى اعمال (کرهوا ما أنزل اللّه فأحبط أعملهم) با توجه به اطلاق کلمه «أعمالهم»، حبط تمامى اعمال از آیه برداشت مى شود.
۴- اعمال کافران، به دلیل نداشتن انگیزه الهى، فاقد پاداش در نزد خداوند (کرهوا ما أنزل اللّه فأحبط أعملهم) از مجموع آیه استفاده مى شود که خداوند، در مقام بیان فلسفه حبط اعمال نیک کافران است; فلسفه اى که براى بشر معقول و قابل فهم است و آن این که وقتى کافران به انگیزه هاى نفسانى و غیر الهى کارى را انجام داده اند، چگونه ممکن است که در قبال آن از خداوند پاداش دریافت کنند.
۵- انگیزه ها و محرک هاى درونى انسان، تعیین کننده ارزش عمل وى در نزد خداوند* (ذلک بأنّهم کرهوا ما أنزل اللّه فأحبط أعملهم) از ارتباط میان «کرهوا» و «أحبط»، استفاده مى شود که هرگاه اعمال نه براى خشنودى خدا و اطاعت از او; بلکه به انگیزه هاى دیگر صورت گیرد، حبط شده و بى پاداش خواهد بود. این نکته نقش اساسى انگیزه و نیت را در ارزش اعمال نزد خداوند مى رساند.
۶- افعال الهى، براساس ملاک و داراى فلسفه (ذلک بأنّهم کرهوا ... فأحبط) «ذالک» در مقام تعلیل و بیان فلسفه فعل الهى (أضلّ و أحبط) است و این نشان مى دهد که افعال الهى، داراى علت و فلسفه است.
۷- ثمربخشى اعمال نیک، در پرتو پذیرش پیام وحى و گردن نهادن به آن از روى رغبت و میل (کرهوا ما أنزل اللّه فأحبط أعملهم) از مفهوم آیه شریفه، مطلب بالا استفاده مى شود; یعنى، اگر عمل همراه با کراهت و ناخشنودى نباشد; بلکه از روى طوع و رغبت و براى خداوند صورت گیرد، باقى مانده و ثمر خواهد داد.
موضوعات مرتبط
- انقیاد: آثار انقیاد ۷
- انگیزه: نقش انگیزه ۴، ۵
- ایمان: آثار ایمان به وحى ۷
- خدا: زمینه نفرین خدا ۱; فلسفه افعال خدا ۶; قانونمندى افعال خدا ۶
- عمل: اخلاص در عمل ۴; عوامل حبط عمل ۱، ۳; ملاک ارزش عمل ۵
- عمل صالح: شرایط پاداش عمل صالح ۷
- کافران: بى ارزشى عمل کافران ۴; حبط عمل کافران ۱; ناخشنودى کافران ۱، ۲; نفرین بر کافران ۱; هواپرستى کافران ۲
- وحى: آثار تکذیب وحى ۳; آثار ناخشنودى از وحى ۱، ۳; ناخشنودى از وحى ۲
- هواپرستان :۲
- هواپرستى: آثار هواپرستى ۳