الأحقاف ١٣: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=همانا آنان که گفتند پروردگار ما خدا است و سپس پایدار ماندند نیست بیمی بر ایشان و نه اندوهگین شوند | |-|معزی=همانا آنان که گفتند پروردگار ما خدا است و سپس پایدار ماندند نیست بیمی بر ایشان و نه اندوهگین شوند | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الأحقاف | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الأحقاف | نزول = [[نازل شده در سال::14|٢ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::13|١٣]] | قبلی = الأحقاف ١٢ | بعدی = الأحقاف ١٤ | کلمه = [[تعداد کلمات::14|١٤]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«إِنَّ الَّذِینَ ...»: (نگا: فصّلت / ). | «إِنَّ الَّذِینَ ...»: (نگا: فصّلت / ). |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۲۳
ترجمه
الأحقاف ١٢ | آیه ١٣ | الأحقاف ١٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إِنَّ الَّذِینَ ...»: (نگا: فصّلت / ).
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۴، سوره احقاف
- غرض و مفاد كلى سوره مباركه احقاف
- احتجاج عليه پرستش بت ها و معبودهاى زمينى
- معناى واژه ((اثاره )) و مفاد آيه با توجه به معناى آن
- احتجاج عليه مشركين كه قرآن را افتراء به خدا دانسته رسالت پيامبر (ص ) را منكرشدند
- معنا و مفاد آيه : ((قل ما كنت بدعا من الرسل و ما ادرى مايفعل بى و لا بكم ))
- نفى علم غيب از پيامبر (ص ) در جمله ((و ما ادرى ...)) از جهت بشر بودن او است و بااثبات علم غيب براى آن حضرت از طريق وحى منافات ندارد
- عدم منافات نفى علم غيب از پيامبر در اين آيه با عالم بر غيب بودن ايشان به وسيله وحىالهى
- (درباره عالم بودن پيامبر (ص ) و ائمه (ع ) به غيب ، و اثر و رابطه آن با زندگى ورفتار ايشان )
- بيان اينكه علم غيب اثرى در جريان حوادث خارجى ندارد
- على ملازم با اراده موافق است كه تواءم با التزام قلب نسبت به آن باشد
- مقصود از ((شاهد من بنى اسرائيل )) در آيه :((قل اراءيتم ان كان من عند الله و كفرتم ...))
- وجوه مختلف در معناى آيه : ((و قال الذين كفروا للذين امنوا لو كان خيرا ما سبقونا اليه...))
- رواياتى درباره مراد از ((اثارة من علم )) و راجع بهنزول آيه : ((ام يقولون افتريه ...))
- روايتى در ذيل جمله : ((و ما ادرى ما يفعل بى ولابكم )) و اشكالات آن
- روايتى درباره نزول آيه : ((و شهد شاهد من بنىاسرائيل ...))
نکات آیه
۱- یکتاپرستان استوار بر طریق ایمان، ایمن از هر بیم و اندوه نسبت به گذشته و آینده (إنّ الذین قالوا ربّنا اللّه ثمّ استقموا فلاخوف علیهم و لا هم یحزنون) در معناى «لاخوف علیهم» گفته شده است که «خوف» نسبت به آینده و موضوعى است که در شرف وقوع مى باشد; ولى در «و لا هم یحزنون» حزن و اندوه، همواره بر امرى است که تحقق یافته و سپرى شده است.
۲- ارزش و ثمربخشى اقرار به توحید، در گرو پایدارى در برابر عوامل شرک و گناه (إنّ الذین قالوا ربّنا اللّه ثمّ استقموا فلاخوف علیهم و لا هم یحزنون) «فلا» بیانگر نتیجه حقیقتى است که از دو عنصر به هم پیوسته تشکیل شده است: ۱- اقرار به توحید; ۲- استقامت در طریق آن.
۳- تسلیت و دلدارى خداوند به پیامبر(ص) و مؤمنان، در شرایط سخت و دشوار مکه (إنّ الذین قالوا ربّنا اللّه ثمّ استقموا)
۴- موحدان راستین، همواره مواجه با تردیدها و تشکیک هاى عوامل شرک (إنّ الذین قالوا ربّنا اللّه ثمّ استقموا) از ملاحظه نسبت میان «قالوا ربّنا اللّه» و «ثمّ استقاموا»، استفاده مى شود که اقرار و اعتراف به توحید، همواره مواجه با ضدیت هایى است که شخص یکتاپرست باید با آنها مبارزه کرده و استقامت ورزد. آن عوامل ضد توحیدى، یا اعتقادى است که منتهى به «شرک» مى شود و یا عملى است که منتهى به گناه مى گردد.
۵- راه حق و بندگى خدا، داراى سختى ها و مشکلات و نیازمند پایدارى و استقامت (قالوا ربّنا اللّه ثمّ استقموا) واژه استقامت، نشان دهنده دشوارى راه و نیازمندى به پایدارى است.
۶- یکتاپرستان استوار بر طریق حق، همان محسنان مورد بشارت قرآن اند. (و بشرى للمحسنین . إنّ الذین قالوا ربّنا اللّه ثمّ استقموا) از ارتباط این آیه با ذیل آیه قبل، مطلب یاد شده استفاده مى شود.
۷- کافران و عناصر سست ایمان، داراى آینده اى پر بیم و هراس (إنّ الذین قالوا ربّنا اللّه ثمّ استقموا فلاخوف علیهم و لا هم یحزنون) از مفهوم آیه شریفه، استفاده مى شود که دو گروه در معرض بیم و هراس اند: ۱- کافران، ۲- آنان که اظهار ایمان کرده ولى در طریق ایمان استقامت نورزند.
۸- آرامش روحى و نگرانى نداشتن از حال و آینده، نعمتى مهم و موهبتى الهى (إنّ الذین قالوا ربّنا اللّه ثمّ استقموا فلاخوف علیهم و لا هم یحزنون) خداوند در قبال دو عنصر مهم «ایمان» و «استقامت»، نبود خوف و حزن را به عنوان بازتاب و نتیجه یاد کرده است.
۹- توحید ربوبى و اعتقاد به حاکمیت یگانه خدا بر هستى، آرامش بخش روح و اندیشه مؤمنان راستین (إنّ الذین قالوا ربّنا اللّه ثمّ استقموا فلاخوف علیهم و لا هم یحزنون) به کار رفتن واژه «ربّ» به جاى دیگر اوصاف الهى و نیز ارتباط «قالو ربّنا اللّه» با «فلا خوف...»، مى رساند که اعتقاد به توحید ربوبى و این که امور تنها در پرتو تدبیر او صورت مى گیرد، نقش اساسى در آرامش خاطر مؤمنان مقاوم دارد.
موضوعات مرتبط
- آرامش: عوامل آرامش ۹
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۳
- اندوه: مصونیت از اندوه ۱
- ایمان: استقامت در ایمان ۱; ایمان به توحید ۲; ملاک ارزش ایمان ۲
- ترس: ترس از آینده ۱; مصونیت از ترس ۱
- خدا: نعمتهاى خدا ۸
- شرک: استقامت در برابر شرک ۲
- عبودیت: استقامت در عبودیت ۵; مشکلات عبودیت ۵
- عقیده: آثار عقیده به توحید ربوبى ۹; آثار عقیده به حاکمیت خدا ۹
- قرآن: بشارتهاى قرآن ۶
- کافران: آینده کافران ۷; ترس کافران ۷
- گذشته: اندوه بر گذشته ۱
- گناه: استقامت در برابر گناه ۲
- مؤمنان: عوامل آرامش مؤمنان ۹; دلدارى به مؤمنان ۳
- محسنان: بشارت به محسنان ۶; فضایل محسنان ۶
- محمد(ص): دلدارى به محمد(ص) ۳; مشکلات محمد(ص) در مکه ۳
- مسلمانان: آینده مسلمانان سست ایمان ۷; ترس مسلمانان سست ایمان ۷
- مسلمانان مکه: مشکلات مسلمانان مکه ۳
- مشرکان: شبهه افکنى مشرکان ۴
- موحدان: ایمان موحدان ۱; مراد از موحدان ۶; مصونیت موحدان ۱
- نعمت: نعمت آرامش ۸