لقمان ٢١: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و اگر گفته شود بدیشان پیروی کنید آنچه را فرستاد خدا گویند بلکه پیروی کنیم آنچه یافتیم پدران خویش را بر آن و اگر چه باشد شیطان بخواندشان بسوی عذاب سوزان | |-|معزی=و اگر گفته شود بدیشان پیروی کنید آنچه را فرستاد خدا گویند بلکه پیروی کنیم آنچه یافتیم پدران خویش را بر آن و اگر چه باشد شیطان بخواندشان بسوی عذاب سوزان | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره لقمان | نزول = | {{آيه | سوره = سوره لقمان | نزول = [[نازل شده در سال::12|١٢ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::21|٢١]] | قبلی = لقمان ٢٠ | بعدی = لقمان ٢٢ | کلمه = [[تعداد کلمات::24|٢٤]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«مَآ أَنزَلَ اللهُ»: مراد کتاب آسمانی و حق و هدایت است. «نَتَّبِعُ مَا ...»: (نگا: بقره / . «السَّعِیرِ»: آتش زبانهکش و فروزان (نگا: نساء / و ، حجّ / . | «مَآ أَنزَلَ اللهُ»: مراد کتاب آسمانی و حق و هدایت است. «نَتَّبِعُ مَا ...»: (نگا: بقره / . «السَّعِیرِ»: آتش زبانهکش و فروزان (نگا: نساء / و ، حجّ / . |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۱۳
ترجمه
لقمان ٢٠ | آیه ٢١ | لقمان ٢٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مَآ أَنزَلَ اللهُ»: مراد کتاب آسمانی و حق و هدایت است. «نَتَّبِعُ مَا ...»: (نگا: بقره / . «السَّعِیرِ»: آتش زبانهکش و فروزان (نگا: نساء / و ، حجّ / .
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۲۰ - ۳۴، سوره لقمان
- معناى اينكه فرمود: ((سخر لكم ما فى السموات و ما فى الارض ))
- نكوهش از مجادله بدون علم و از روى تقليد درباره خدا
- احتجاج بر وحدانيت خداى تعالى در الوهيت و ربوبيت ، از طريق انحصار ملك حقيقى در او، وغنى و حميد على الاطلاق بودنش جل و علا
- افاده كثرت و وستعت خلق و تدبير خداى تعالى
- بيان امكان معاد در برابر استبعاد مشركين
- اعتراض به آينه شريفه و پاسخ به آن
- استشهاد براى علم خدا به اعمال بندگان به تدبير جارى در نظام شب و روز
- معناى ((حق )) بودن خداى تعالى و ((على )) و ((كبير)) بودن او عزاسمه
- معناى جمله : ((و لا يغرنكم بالله الغرور))
- بيان اينكه خداوند عالم به هر كوچك و بزرگ است
- بحث روايتى
- وصف دنيا از زبان اميرالمؤ منين (عليه السلام ) در جواب مردى كه از دنيا بدگويى مىكرد
- چند روايت در مورد انحصار علم به چند چيز در خداى تعالى درذيل آيه : ((ان الله عنده علم الساعة و...))
نکات آیه
۱ - در صورت دعوت از مجادله گران درباره خدا براى پیروى از تعالیم آسمانى، آنان، خود را پیروِ آیین نیاکان شان معرفى مى کنند. الناس من یجدل فى اللّه بغیر علم ... و إذا قیل لهم اتّبعوا ما أنزل اللّه قالوا بل نتّبع ما وجدنا علیه ءاباءنا
۲ - تعصّب و تقلید کور از نیاکان، مانع گرایش کافران به پیروى از قرآن و تعالیم آسمانى است. (و إذا قیل لهم اتّبعوا ما أنزل اللّه قالوا بل نتّبع ما وجدنا علیه ءاباءنا)
۳ - اساسِ جدالِ کافران درباره خدا، برخاسته از تقلید و تعصّب خویشاوندى آنان بود. (یجدل فى اللّه ... قالوا بل نتّبع ما وجدنا علیه ءاباءنا)
۴ - متعصّانِ تابعِ احساسات خویشاوندى، هر دعوتى را، از هر کسى، براى پیروى از تعالیم آسمانى، جواب منفى مى دهند. (و إذا قیل لهم اتّبعوا ماأنزل اللّه قالوا بل نتّبع ما وجدنا علیه ءاباءنا) آورده شدن فعل مجهول «قیل» به جاى این که دعوت کننده و گوینده خاصى را، مانند انبیا، مشخص کند، احتمال دارد به خاطر نکته یاد شده باشد.
۵ - تعصّب خویشاوندى و سنّت گرایى، از موانع حق پذیرى است. (و إذا قیل لهم اتّبعوا ما أنزل اللّه قالوا بل نتّبع ما وجدنا علیه ءاباءنا)
۶ - توجّه به در اختیار خداوند بودن همه موجودات عالم و نیز نعمت هاى اِعطا شده به انسان، تبعیت از تعالیم آسمانى را اقتضا مى کند. (ألم تروا أنّ اللّه سخّر ... و أسبغ علیکم نعمه ... اتّبعوا ما أنزل اللّه)
۷ - صرفِ از جانب خداوند بودن دستورى، براى عمل کردن، کافى است. (و إذا قیل لهم اتّبعوا ما أنزل اللّه) دعوت از قومى براى تبعیت از حکم و فرمانى، بى آن که دلیلى براى آن اقامه شود و صرفاً یادآورى گردد که از جانب خداوند است، حکایت مى کند که از جانب خداوند بودن یک حکم، کافى است که انسان به آن عمل کند.
۸ - پیروى از قرآن و تعالیم نازل شده از جانب خداوند، ضرورى است. (اتّبعوا ما أنزل اللّه)
۹ - آداب و رسوم اقوام، در هدایت و یا گمراهى نسل ها آنان، تأثیرى قابل توجّه دارد. (و إذا قیل لهم اتّبعوا ما أنزل اللّه قالوا بل نتّبع ما وجدنا علیه ءاباءنا)
۱۰ - پاسخ منفى دادن به فراخوان عمل به تعالیم دین آسمانى، به بهانه پیروى از آیین نیاکان، جاهلانه و مجادله اى بدون دلیل است. و من الناس من یجدل فى اللّه بغیر علم و لا هدًى و لا کتب منیر . و إذا قیل لهم اتّبعوا ما أنزل اللّه قالوا بل نتّبع ما وجدنا علیه ءاباءنا
۱۱ - پیروى از رسوم و آیین نیاکان، بدون دلیل و منطق صحیح، امرى مذموم و ناروا است. (قالوا بل نتّبع ما وجدنا علیه ءاباءنا) نقل چنین کلامى از مجادله گرانِ حق ناپذیر، در پاسخ دعوت به دین و نیز ذکر استفهام انکارى پس از آن، به سرزنش شدن آن اندیشه و عمل، دلالت دارد.
۱۲ - تعصّب و وفادارى به آراى پیشینیان، مانع بروز و رشد اندیشه هاى نو است. (و إذا قیل لهم اتّبعوا ما أنزل اللّه قالوا بل نتّبع ما وجدنا علیه ءاباءنا)
۱۳ - لازم است که پیش از الگو قرار دادن پیشینیان، انگیزه ها و فرجام آنان، بررسى شود. (قالوا بل نتّبع ... أوَ لو کان الشیطن یدعوهم) استفهام انکارى «أوَ لو کان...» اِشعار دارد به این که براى قبول و یا عدم قبول انظار پیشینیان، باید آن را بررسى کرده و به درستى آن، اطمینان پیدا کرد.
۱۴ - شیطان، بازدارنده انسان ها از تبعیت از دین است. (اتّبعوا ما أنزل اللّه قالوا بل نتّبع ... أوَ لو کان الشیطن یدعوهم إلى)
۱۵ - سنّت گرایىِ بى منطق و تقلید کور، تلقینى شیطانى است. (أوَ لو کان الشیطن یدعوهم إلى عذاب) همزه «أوَ لو» استفهامى انکارى و تعجّبى است. آوردن چنین استفهامى، در پى کلام مجادله گران درباره خداوند (بل نتّبع...) حکایت از آن دارد که چنین تبعیّتى، شیطانى و از القائات شیطان است.
۱۶ - سرانجام رویگردانى از آن چه که خداوند نازل کرده و گردن نهادن به راه شیطان، آتش شعله ور است. (و إذا قیل لهم اتّبعوا ما أنزل اللّه ... أوَ لو کان الشیطن یدعوهم إلى عذاب السعیر)
۱۷ - شیطان، فراخوان حق ناپذیران به دوزخ (کان الشیطن یدعوهم إلى عذاب السعیر)
۱۸ - جهنم، یک پارچه آتش است. (عذاب السعیر) «سعر» مصدر «سعیر» به معناى «شعله ور بودن آتش» است. نام گذارى جهنم به «سعیر»، دلالت بر نکته بالا مى کند.
۱۹ - گرفتار آمدن به فرجامى فلاکت بار، ناخوشایند انسان ها و حتّى حق ناپذیران است. (أوَ لو کان الشیطن یدعوهم إلى عذاب السعیر) همزه استفهام انکارى، حکایت کننده این معنا است که حق ناپذیران نیز از چنین فرجامى اِبا دارند و در صورتى که متوجه بشوند که گرفتار آتشى همواره شعله ور خواهند بود، از کارى که منجر به ورود در آتش یاد شده بشود، خوددارى مى کنند.
۲۰ - فرجام امور، از ملاک هاى درستى و نادرستى آنها است. (أوَ لو کان الشیطن یدعوهم إلى عذاب السعیر) توجه دادن به فرجام راه شیطان و طرح آن با استفهام انکارى، نشان دهنده این نکته است که بدى و یا خوبى عاقبت کار، خود ملاکى بر درستى و یا نادرستى آن کار است.
موضوعات مرتبط
- اطاعت: کیفر اطاعت از شیطان ۱۶
- اقوام پیشین: مطالعه فرجام اقوام پیشین ۱۳
- القائات: القائات شیطانى ۱۵
- الگو: ملاک الگو ۱۳
- امور: فرجام امور ۲۰
- انسان: گرایشهاى انسان ۱۹
- ایمان: موانع ایمان به قرآن ۲
- پاسخ: پاسخ جاهلانه ۱۰
- تعصب: آثار تعصب ۱۲
- تفکر: موانع تفکر نو ۱۲
- تقلید: منشأ تقلید کورکورانه ۱۵
- تکامل: موانع تکامل ۱۲
- جهنم: آتش جهنم ۱۸; دعوت به جهنم ۱۷; ساختار جهنم ۱۸
- حق: دعوت از حق ناپذیران ۱۷; زمینه حق پذیرى ۶; موانع حق پذیرى ۲، ۵
- حقانیت: ملاک حقانیت ۲۰
- خدا: مالکیت خدا ۶; مجادله درباره خدا ۳; مجادله گران درباره خدا ۱
- خویشاوندى: آثار تعصب خویشاوندى ۳، ۴، ۵
- دین: آسیب شناسى دینى ۲، ۹، ۱۴; اهمیت پیروى از دین ۸; دعوت به دین ۱، ۱۰; رد دعوت به دین ۴; فرجام اعراض از دین ۱۶
- دیندارى: زمینه دیندارى ۶; موانع دیندارى ۱۴
- سنت گرایى: آثار سنت گرایى ۵، ۱۲; منشأ سنت گرایى ۱۵
- شیطان: دعوتهاى شیطان ۱۷; نقش شیطان ۱۴
- عذاب: موجبات عذاب ۱۶
- عمل: عمل ناپسند ۱۱
- فرجام: ناخوشایندى فرجام شوم ۱۹
- قانون: ملاک عمل به قانون ۷
- قرآن: اهمیت پیروى از قرآن ۸
- کافران: منشأ مجادله کافران ۳
- گمراهى: عوامل گمراهى ۹
- مجادله: مجادله ناپسند ۱۰
- مجادله گران: دعوت از مجادله گران ۱; دین مجادله گران ۱
- نعمت: منشأ نعمت ۶
- نیاکان: آثار پیروى از نیاکان ۲; پیروى از نیاکان ۱، ۱۰، ۱۱; نقش رسوم نیاکان ۹
- هدایت: زمینه هدایت ۹