الحج ٢٩: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=پس تا بگذارند چرک (آلایش) خویش را و وفا کنند به نذرهای خود و طواف کنند گرد خانه کهن‌
|-|معزی=پس تا بگذارند چرک (آلایش) خویش را و وفا کنند به نذرهای خود و طواف کنند گرد خانه کهن‌
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره الحج | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::29|٢٩]] | قبلی = الحج ٢٨ | بعدی = الحج ٣٠  | کلمه = [[تعداد کلمات::10|١٠]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الحج | نزول = [[نازل شده در سال::10|١٠ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::29|٢٩]] | قبلی = الحج ٢٨ | بعدی = الحج ٣٠  | کلمه = [[تعداد کلمات::10|١٠]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«لِیَقْضُوا»: قطع کنند. به پایان برسانند. برطرف سازند. «تَفَثَ»: چرک و کثافت و آلودگی. از قبیل: موهای زائد و ناخن و عرق بدن. «لِیَقْضُوا تَفَثَهُمْ»: مراد تَقْصیر است که از مناسک حجّ بشمار است و به دنبال از احرام به در آمدن انجام می‌پذیرد. «نُذُورَهُمْ»: مراد نذرهای حلال است. از قبیل: قربانیهای اضافی و صدقات و خیرات. «لِیَطَّوَّفُوا»: مراد طواف اضافه است که بعد از عرفه و از احرام به در آمدن انجام می‌پذیرد. «الْعَتِیقِ»: عتیق چیزی است که از نظر زمان یا مکان و یا مرتبه متقدّم باشد. آزاد (از تسلّط جبّاران و قلدران).
«لِیَقْضُوا»: قطع کنند. به پایان برسانند. برطرف سازند. «تَفَثَ»: چرک و کثافت و آلودگی. از قبیل: موهای زائد و ناخن و عرق بدن. «لِیَقْضُوا تَفَثَهُمْ»: مراد تَقْصیر است که از مناسک حجّ بشمار است و به دنبال از احرام به در آمدن انجام می‌پذیرد. «نُذُورَهُمْ»: مراد نذرهای حلال است. از قبیل: قربانیهای اضافی و صدقات و خیرات. «لِیَطَّوَّفُوا»: مراد طواف اضافه است که بعد از عرفه و از احرام به در آمدن انجام می‌پذیرد. «الْعَتِیقِ»: عتیق چیزی است که از نظر زمان یا مکان و یا مرتبه متقدّم باشد. آزاد (از تسلّط جبّاران و قلدران).

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۶


ترجمه

سپس، باید آلودگیهایشان را برطرف سازند؛ و به نذرهای خود وفا کنند؛ و بر گرد خانه گرامی کعبه، طواف کنند.

|سپس بايد آلودگى خود را بزدايند و به نذرهايشان وفا كنند و برگرد خانه‌ى كهن طواف نمايند
سپس بايد آلودگى خود را بزدايند و به نذرهاى خود وفا كنند و بر گِرد آن خانه كهن [=كعبه‌] طواف به جاى آورند.
آن گاه باید مناسک حج و حلق و تقصیر را به جای آرند (یعنی سر بتراشند و ناخن و موی بسترند تا از احرام به درآیند) و به هر نذر و عهدی که (در حج) کردند (یا به هر پیمانی که با خدا و خلق بسته‌اند) وفا کنند و طواف را گرد خانه عتیق (بیت الحرام کعبه) به جای آرند.
سپس باید آلودگی های خود را [که در مدت مُحرم بودن و قربانی کردن و سر تراشیدن بر بدن هایشان قرار گرفته] برطرف کنند و نذرهایشان را وفا نمایند و بر گرد خانه کهن طواف کنند.
سپس چرك از خود دور كنند و نذرهاى خويش را ادا كنند و بر آن خانه كهنسال طواف كنند.
آنگاه باید آلایشهایشان را بزدایند و نذرهایشان را وفا کنند و پیرامون بیت‌العتیق طواف کنند
سپس بايد چرك از خود بزدايند و نذرهاى خويش- كه تعهد كرده‌اند- به جاى آرند و بر آن خانه كهن طواف كنند.
بعد از آن باید آلودگیها (و چرک و کثافت، و زوائد بدن همچون مو و ناخن) را از خود برطرف سازند، و به نذرهای خویش (اگر نذر کرده‌اند) وفا کنند، و خانه‌ی قدیمی و گرامی (خدا، کعبه) را طواف نمایند.
سپس باید آلودگی خود را بزدایند و به نذرهای خود وفا کنند و بر گِرد آن خانه‌ی کهن آزاد [:کعبه] بسیار طواف کنند.
پس تا بگذارند چرک (آلایش) خویش را و وفا کنند به نذرهای خود و طواف کنند گرد خانه کهن‌


الحج ٢٨ آیه ٢٩ الحج ٣٠
سوره : سوره الحج
نزول : ١٠ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«لِیَقْضُوا»: قطع کنند. به پایان برسانند. برطرف سازند. «تَفَثَ»: چرک و کثافت و آلودگی. از قبیل: موهای زائد و ناخن و عرق بدن. «لِیَقْضُوا تَفَثَهُمْ»: مراد تَقْصیر است که از مناسک حجّ بشمار است و به دنبال از احرام به در آمدن انجام می‌پذیرد. «نُذُورَهُمْ»: مراد نذرهای حلال است. از قبیل: قربانیهای اضافی و صدقات و خیرات. «لِیَطَّوَّفُوا»: مراد طواف اضافه است که بعد از عرفه و از احرام به در آمدن انجام می‌پذیرد. «الْعَتِیقِ»: عتیق چیزی است که از نظر زمان یا مکان و یا مرتبه متقدّم باشد. آزاد (از تسلّط جبّاران و قلدران).


تفسیر

نکات آیه

۱ - وجوب تقصیر و بیرون آمدن از احرام، پس از انجام مراسم قربانى (و یذکروا اسم اللّه ... ثمّ لیقضوا تفثهم) «قضاء» (مصدر «یقضون») به معناى بریدن و جدا کردن است. «تفث»; یعنى، غبار و چرکى که بر بدن مى نشیند. بنابراین «ثمّ لیقضوا تفثهم»;یعنى، حاجیان پس از انجام مراسم قربانى، با تراشیدن سر و گرفتن ناخن - که به خاطر محرم بودن، نمى توانستند انجام دهند - خود را تمیز کنند و این کنایه از بیرون شدن از احرام است.

۳ - ورود به مسجدالحرام براى انجام طواف، با سر و تن آلوده و نیاراسته، ممنوع است. (ثمّ لیقضوا تفثهم)

۳ - لزوم اداى نذر، پس از تقصیر و خارج شدن از احرام (و لیوفوا نذورهم)

۴ - وجوب طواف، پس از تقصیر و خروج از احرام (ثمّ لیقضوا تفثهم ... و لیطّوّفوا)

۵ - جواز تأخیر در اجراى تقصیر و طواف، پس از انجام قربانى (ثمّ لیقضوا تفثهم ... و لیطّوّفوا) به کارگیرى «ثمّ» - که براى تراخى در زمان است - بیانگر مطلب یاد شده است.

۶ - کعبه، داراى قدمت و پیشینه تاریخى (بالبیت العتیق) «عتیق» به هر چیزى گفته مى شود که داراى تقدم زمانى، مکانى و یا رتبه اى باشد. و بدین جهت است که به «قدیم»، «عتیق» نیز مى گویند. بنابراین «بیت عتیق»; یعنى، خانه اى که داراى قدمت و پیشینه تاریخى است.

روایات و احادیث

۷ - «قال: عبد اللّه بن سنان فأتیت أباعبد اللّه(ع) فقلت: جعلت فداک قول اللّه عزّوجلّ: «ثمّ لیقضوا تفثهم...»؟ قال: أخذ الشارب و قص الأظفار و ما أشبه ذلک ...; عبداللّه بن سنان گفت: نزد امام صادق(ع) آمدم و گفتم: فدایت شوم: [مقصود از] قول خداى عزّوجلّ «ثمّ لیقضوا تفثهم...» [چیست؟] فرمود: [مقصود] زدن شارب و گرفتن ناخن و مانند آن است...».[۱]

۸ - «عن أمیرالمؤمنین(ع) أنّه قال فى قول اللّه عزّوجلّ: «ثمّ لیقضوا تفثهم و لیوفوا نذورهم و لیطوفوا بالبیت العتیق» قال: التفث الرمى و الحلق و النذور من نذر أن یمشى و الطواف هو طواف الزیارة...; از امیرالمؤمنین(ع) روایت شده است که در باره سخن خداوند عزّوجلّ «ثمّ لیقضوا تفثهم و لیوحوا نذورهم و لیطوفوا بالبیت العتیق» فرمود: مراد از «تفث» رمى جمرات و تراشیدن سر است و مراد از «نذور» کسى است که نذر کرده که پیاده برود[۲] و مراد از طواف، طواف زیارت است...». ۱- محتمل است مقصود این باشد که شخص نذر کرده که پیاده از منا به مکّه برود; نه این که نذر کرده است از وطنش پیاده به حج برود; چون در این صورت با ظاهر آیه سازگار نیست.[۳]

۹ - «عن أبى عبد اللّه(ع) فى قول اللّه عزّوجلّ: «و لیطّوّفوا بالبیت العتیق» قال: طواف النساء; از امام صادق(ع) روایت شده است که درباره سخن خداوند عزّوجلّ «و لیطّوّفوا بالبیت العتیق» فرمود: [مراد ]طواف نسا است».[۴]

۱۰ - «عن أبى عبد اللّه(ع) قال: إنّ اللّه عزّوجلّ أغرق الأرض کلّها یوم نوح إلاّ البیت فیومئذ سمّى العتیق لأنّه اُعتق یومئذ من الغرق ...; از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: خداى عزّوجلّ در روز طوفان نوح، همه زمین را غرق کرد، مگر «بیت[اللّه]». پس در آن روز عتیق نامیده شد; زیرا در آن روز از غرق شدن آزاد شد».[۵]

۱۱ - «عن أبى حمزة الثمالى قال: قلت لأبى جعفر(ع) فى المسجد الحرام: لأىّ شىء سمّاه اللّه العتیق؟ فقال: إنّه لیس من بیت وضعه اللّه على وجه الأرض إلاّ له ربّ و سکان یسکنونه غیر هذا البیت فإنّه لاربّ له إلاّ اللّه عزّوجلّ و هو الحرّ ...; ابوحمزه ثمالى گوید: به امام باقر(ع) در مسجدالحرام گفتم: چرا خدا[ بیت اللّه] را عتیق نامیده است؟ فرمود: خداوند هیچ خانه اى را بر روى زمین ننهاده است مگر این که صاحب و ساکنانى دارد که در آن سکنى گزیده اند; غیر از این بیت که صاحبى به جز خداى عزّوجلّ ندارد و آن [از مالکیت اشخاص] آزاد است...».[۶]

موضوعات مرتبط

  • احکام :۱، ۳، ۴، ۵
  • حج: احکام حج ۳، ۵; تأخیر تقصیر در حج ۵; تأخیر طواف در حج ۵; تقصیر در حج ۱، ۳، ۴، ۷; رمى جمرات در حج ۸; سرتراشى در حج ۸; طواف در حج ۸، ۹; قربانى در حج ۱; مناسک حج ۱، ۴، ۷، ۸، ۹; نذر در حج ۸; واجبات حج ۱، ۴
  • طواف: آداب طواف ۲; احکام طواف ۴; طواف نساء ۹
  • کعبه: تاریخ کعبه ۶، ۱۰; فلسفه نامگذارى کعبه ۱۰، ۱۱; قدمت کعبه ۶; کعبه هنگام طوفان نوح(ع) ۱۰; مالکیت کعبه ۱۱
  • مسجدالحرام: آداب مسجدالحرام ۲; پاکیزگى در مسجدالحرام ۲
  • نذر: احکام نذر ۳; وفاى به نذر ۳

منابع

  1. کافى، ج ۴، ص ۵۴۹، ح ۴; نورالثقلین، ج ۳، ص ۴۹۲- ، ح ۹۷.
  2. کافى، ج ۴، ص ۵۴۹، ح ۴; نورالثقلین، ج ۳، ص ۴۹۲- ، ح ۹۷.
  3. دعائم الإسلام، ج ۱، ص ۳۳۰; بحارالأنوار، ج ۹۶، ص ۳۱۲، ح ۳۹.
  4. کافى، ج ۴، ص ۵۱۳، ح ۲; تهذیب شیخ طوسى، ج ۵- ، ص ۲۵۳، ح ۱۵.
  5. علل الشرایع، ج ۲، ص ۳۹۹، ح ۵; نورالثقلین، ج ۳، ص ۴۹۴، ح ۱۱۴.
  6. کاف، ج۴ص۱۸۹ح۵; ۵; نورالثقلین، ج ۳، ص ۴۹۴، ح ۱۰۹.