مريم ٧٧: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=آیا دیدهای آن را که کفر ورزید به آیتهای ما و گفت هر آینه داده شوم مال و فرزندی را | |-|معزی=آیا دیدهای آن را که کفر ورزید به آیتهای ما و گفت هر آینه داده شوم مال و فرزندی را | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره مريم | نزول = | {{آيه | سوره = سوره مريم | نزول = [[نازل شده در سال::4|٤ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::77|٧٧]] | قبلی = مريم ٧٦ | بعدی = مريم ٧٨ | کلمه = [[تعداد کلمات::11|١١]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«أَفَرَأَیْتَ»: (نگا: بقره / انعام / ). «لأُوتَیَنَّ»: حتماً و قطعاً به من داده خواهد شد. از مصدر (ایتآء). «مالاً وَ وَلَداً»: تنوین برای تکثیر است. | «أَفَرَأَیْتَ»: (نگا: بقره / انعام / ). «لأُوتَیَنَّ»: حتماً و قطعاً به من داده خواهد شد. از مصدر (ایتآء). «مالاً وَ وَلَداً»: تنوین برای تکثیر است. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۳
ترجمه
مريم ٧٦ | آیه ٧٧ | مريم ٧٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَفَرَأَیْتَ»: (نگا: بقره / انعام / ). «لأُوتَیَنَّ»: حتماً و قطعاً به من داده خواهد شد. از مصدر (ایتآء). «مالاً وَ وَلَداً»: تنوین برای تکثیر است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۷۳ - ۸۰ سوره مريم
- استدلال كفار به اينكه مقام و مجلس بهترى از مؤ منين دارند پس بر حق اند
- پاسخ به احتجاج باطل كفار
- كمك خداوند به گمراهى بشتر و استمرار آن براى گمراهان !
- جواب دوم به اجتجاج كفار كه گفتند: ((اى الفريقين خير مقاما و احسن نديا((
- استدلالى ديگر از كفار، مشابه استدلال پيشين كه مال و فرزند دار شدن را نتيجه كفر پنداشته اند و جواب خداى تعالى بدانان
نکات آیه
۱- برخى از ناآگاهان کفر به آیات الهى را، موجب دستیابى خود به مال و فرزند فراوان مى پندارند. (کفر بأیتنا و قال لأُتینّ مالاً و ولدًا) جمله «قال لأُوتینّ...» بر «کفر بأیاتنا» مترتب است; یعنى، گوینده این سخن به گمان این که کفر او، موجب دستیابى به مال و فرزند مى گردد، کفر را برگزیده است.
۲- گمان دستیابى به مال و فرزند به مجرد کفرورزى، پندارى بس ناروا و شگفت انگیز است. (أفرءیت الذى کفر بأیتنا و قال) همزه استفهام در «أفرأیت» مفید تعجب و متضمن معناى امر است; یعنى، به قدرى شگفت آور است که جا دارد حتماً چنین کسى را ببینى. حرف «فاء» در این براى ترتیب معنوى است; یعنى، کافرانى که گفته آنان در آیات پیشین آمد، در حال رفاه و تنعّم، چنان سخنانى را گفتند; ولى تعجب از کسى است که ایمان را به هواى پیداکردن مال و فرزند رها مى کند و به کافران مى پیوندد.
۳- وضعیت بهتر اقتصادى و معیشتى کافران عصر بعثت، زمینه ساز گرایش عده اى از مردم به کفر بود. (کفر بأیتنا و قال لأُتینّ مالاً) بینش مطرح شده در این آیه، از اندیشه اى سرچشمه مى گیرد که در آیات پیشین با جمله «قال الذین کفروا... أىّ الفریقین خیر مقاماً» به آن اشاره شده بود.
۴- در دیدگاه کافران، دین مانع پیشرفت اقتصادى و نظامى است. (کفر بأیتنا و قال لأُتینّ مالاً و ولدًا) تلاش براى فراوانى اولاد (در عصر نزول قرآن) برخاسته از نیازهاى امنیتى و اقتصادى بود.
۵- رفاه طلبى و قدرت خواهى، از عوامل ارتداد (کفر بأیتنا و قال لأُتینّ مالاً و ولدًا) ظاهر عبارت «کفر بأیاتنا» به قرینه «لأُوتینّ» - که براى استقبال است - حدوث کفر است نه استمرار آن.
روایات و احادیث
۶- «عن أبى جعفر(ع) فى قوله «أفرأیت الذى کفر بآیاتنا و قال لأُوتینّ مالاً و ولداً»: ... کان لخبّاب بن الأرَتّ على العاص بن وائل حقّ فأتاه یتقاضاه، فقال له العاص: ألستم تزعمون أنّ فى الجنّة الذهب والفضة و الحریر قال: بلى قال: فموعد ما بینى و بینک الجنّة فو اللّه لأُوتینّ فیها خیراً ممّا أوتیت فى الدنیا ; از امام باقر(ع) در مورد سخن خداوند «أفرأیت الذى کفر بأیاتنا و قال لأُوتینّ مالاً و ولداً» روایت شده که فرمود: خبّاب بن ارتّ از عاص بن وائل طلبى داشت نزد او آمد و حق خویش را طلب کرد. پس عاص به او گفت: مگر شما نمى گویید که در بهشت طلا و نقره و حریر هست. خبّاب جواب داد: بلى، عاص - از روى تمسخر - گفت: پس بهشت وعده گاه بین من و تو باشد. قسم به خداوند بهتر از آنچه در دنیا به من داده شده در آن جا به من داده خواهد شد».[۱]
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: آثار تکذیب آیات خدا ۱
- ارتداد: عوامل ارتداد ۵
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۳
- اقتصاد: موانع رشد اقتصادى ۴
- بهشت: استهزاگران بهشت ۶
- بینش: بینش غلط ۲
- ثروت: زمینه ثروت ۱، ۲
- جاهلان: بینش جاهلان ۱
- دین: آسیب شناسى دینى ۵; نقش دین ۴
- رفاه طلبى: آثار رفاه طلبى ۵
- عاص بنوائل: استهزاهاى عاص بنوائل ۶
- فرزند: زمینه ازدیاد فرزند ۱، ۲
- قدرت طلبى: آثار قدرت طلبى ۵
- کافران: آثار رشد اقتصادى کافران صدراسلام ۳; بینش کافران ۴
- کفر: آثار کفر ۲; زمینه کفر ۳
منابع
- ↑ تفسیر قمى، ج ۲، ص ۵۴; نورالثقلین، ج ۳، ص ۳۵۶- ، ح ۱۴۵.