مريم ٥٠: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و بخشیدیم بدیشان از رحمت خود و نهادیم برای ایشان زبان راستیی فرازنده | |-|معزی=و بخشیدیم بدیشان از رحمت خود و نهادیم برای ایشان زبان راستیی فرازنده | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره مريم | نزول = | {{آيه | سوره = سوره مريم | نزول = [[نازل شده در سال::6|٦ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::50|٥٠]] | قبلی = مريم ٤٩ | بعدی = مريم ٥١ | کلمه = [[تعداد کلمات::11|١١]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«مِن رَّحْمَتِنَا»: رحمت خود را. برخی از رحمت خود را. در پرتو رحمت خود خیر و خوبی دنیا و آخرت را بهره ایشان کردیم. «لِسَانَ»: زبان. در اینجا مراد کلام و گفتار است. عربها گاهی اندام را بر چیزی اطلاق میکنند که از آن عضو صادر میشود. از قبیل: یَد، بر قدرت و عطاء (نگا: فتح / ، ص / ). قَدَم، بر فضل و برتری (نگا: یونس / . لِسَان، بر کلام (نگا: ابراهیم / . «لِسَانَ صِدْقٍ»: ذکر جمیل. نام نیکو. (صِدْقٍ) مصدر است و به هنگام اضافه واژهای بدان، معنی وصفی دارد و بیانگر زیبائی و نیکوئی مضافِ خود است. از قبیل: رَجُلُ صِدْقٍ. إِمْرَأَةُ صِدْقٍ. قَدَمُ صِدْقٍ. مَقْعَدُ صِدْقٍ. لِسانُ صِدْقٍ. اضافه موصوف به صفتِ خود است (نگا: یونس / . «عَلِیّاً»: والا مقام. صفت (لِسانَ) است. | «مِن رَّحْمَتِنَا»: رحمت خود را. برخی از رحمت خود را. در پرتو رحمت خود خیر و خوبی دنیا و آخرت را بهره ایشان کردیم. «لِسَانَ»: زبان. در اینجا مراد کلام و گفتار است. عربها گاهی اندام را بر چیزی اطلاق میکنند که از آن عضو صادر میشود. از قبیل: یَد، بر قدرت و عطاء (نگا: فتح / ، ص / ). قَدَم، بر فضل و برتری (نگا: یونس / . لِسَان، بر کلام (نگا: ابراهیم / . «لِسَانَ صِدْقٍ»: ذکر جمیل. نام نیکو. (صِدْقٍ) مصدر است و به هنگام اضافه واژهای بدان، معنی وصفی دارد و بیانگر زیبائی و نیکوئی مضافِ خود است. از قبیل: رَجُلُ صِدْقٍ. إِمْرَأَةُ صِدْقٍ. قَدَمُ صِدْقٍ. مَقْعَدُ صِدْقٍ. لِسانُ صِدْقٍ. اضافه موصوف به صفتِ خود است (نگا: یونس / . «عَلِیّاً»: والا مقام. صفت (لِسانَ) است. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۲
ترجمه
مريم ٤٩ | آیه ٥٠ | مريم ٥١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مِن رَّحْمَتِنَا»: رحمت خود را. برخی از رحمت خود را. در پرتو رحمت خود خیر و خوبی دنیا و آخرت را بهره ایشان کردیم. «لِسَانَ»: زبان. در اینجا مراد کلام و گفتار است. عربها گاهی اندام را بر چیزی اطلاق میکنند که از آن عضو صادر میشود. از قبیل: یَد، بر قدرت و عطاء (نگا: فتح / ، ص / ). قَدَم، بر فضل و برتری (نگا: یونس / . لِسَان، بر کلام (نگا: ابراهیم / . «لِسَانَ صِدْقٍ»: ذکر جمیل. نام نیکو. (صِدْقٍ) مصدر است و به هنگام اضافه واژهای بدان، معنی وصفی دارد و بیانگر زیبائی و نیکوئی مضافِ خود است. از قبیل: رَجُلُ صِدْقٍ. إِمْرَأَةُ صِدْقٍ. قَدَمُ صِدْقٍ. مَقْعَدُ صِدْقٍ. لِسانُ صِدْقٍ. اضافه موصوف به صفتِ خود است (نگا: یونس / . «عَلِیّاً»: والا مقام. صفت (لِسانَ) است.
تفسیر
- آيات ۴۱ - ۵۰ سوره مريم
- معناى ((صديق (( و ((نبى (( كه ابراهيم (عليه السلام ) به آن دو وصف شده (انه كانصديقا نبيا)
- احتجاج ابراهيم (عليه السلام ) با ((آزر(( و رد وابطال بت پرستى او از دو جهت
- تقرير و توضيح بيانى كه آن حضرت (عليه السلام ) در نهى ((آزر(( از اطاعت شيطان به كار برد
- پدر ابراهيم آنحضرت را به بدترين كشتن ها تهديد مى كند
- جواب نرم ابراهيم (عليه السلام ) در برابر انكار و تهديد ((آرز(( و وعده استغفار بهاو دادن
- وجه طلب مغفرت ابراهيم براى پدرش با اينكه پدرش مشرك بوده است !
- وجوهى كه در باره استغفار ابراهيم (عليه السلام ) براى ((آرز(( با اينكه مشرك بوده گفته شده است
نکات آیه
۱- حضرت ابراهیم و فرزندانش، اسحاق و یعقوب، برخوردار از رحمت هایى ویژه از جانب خداوند (و وهبنا لهم من رحمتنا) «من» براى تبعیض است; یعنى «وهبنا لهم بعض رحمتنا» عنوان «هبه» و بخشش الهى، حاکى از ویژگى و مرتبه والاى آن است.
۲- هجرت از محیط شرک و استقامت در توحید، زمینه ساز بهره مندى انسان از رحمت و عنایت هاى ویژه خداوند (فلمّا أعتزلهم ... و وهبنا لهم من رحمتنا)
۳- خداوند، براى ابراهیم، اسحاق و یعقوب(ع) ستایشى راستین و بلندآوازه در تاریخ قرار داده است. و جعلنا لهم لسان صدق علیًّا از جمله معانى و کاربردهاى کلمه «لسان» ثنا و تمجید است; بنابراین «جعلنا ...»، یعنى براى آنها ثنا و تمجیدى راستین و رفیع قرار دادیم.
۴- خداوند، خوش نامى و بلندآوازگى را، به پاس پایدارى ابراهیم(ع) در توحید، به او و فرزندانش عنایت کرد. (فلمّا أعتزلهم ... و جعلنا لهم لسان صدق علیًّا)
۵- لزوم مراعات صدق و راستى، در تکریم و تمجید از اشخاص و خارج نشدن از مرز واقعیت (و جعلنا لهم لسان صدق علیًّا) خداوند، ابراهیم و فرزندش را از ثنایى رفیع، ولى راستین برخوردار کرده است; یعنى آنچه که در باره آنان به عنوان ثنا و تمجید گفته مى شود، راست و عین واقعیت است، نه این که مبالغه باشد. این قید داراى پیام و درسى است براى همه که در تمجیدها به افراط و یا تفریط دچار نشوند، بلکه حقیقت اظهار کنند.
۶- نام نیک و بلندآوازگى، مزیّتى شایسته و پرتویى از رحمت الهى است. (و وهبنا لهم من رحمتنا و جعلنا لهم لسان صدق علیًّا)
۷- ابراهیم، اسحاق و یعقوب(ع)، به عنایت خداوند، داراى گفتارهایى راستین و پرطنین در جهان و تاریخ (و جعلنا لهم لسان صدق علیًّا) «لسان» در معانى مختلفى به کار رفته است، از جمله به معناى «کلام»، لذا ممکن است «لسان صدق» به معناى کلام صادق و راست باشد; یعنى آنچه که ابراهیم(ع) و فرزندان او ابراز داشته اند، عین حقیقت است. وصف «علیّاً» براى «لسان»، نشان بازتاب وسیع آن بین مردم است.
۸- راستى در گفتار، مزیتى ارزنده و داراى ارزشى والا است. (و جعلنا لهم لسان صدق علیًّا)
موضوعات مرتبط
- ابراهیم(ع): پاداش استقامت ابراهیم(ع) ۴; پاداش توحید ابراهیم(ع) ۴; رحمت بر ابراهیم(ع) ۱; رحمت بر فرزندان ابراهیم(ع) ۱; عوامل خوشنامى ابراهیم(ع) ۴; عوامل خوشنامى فرزندان ابراهیم(ع) ۴; فضایل ابراهیم(ع) ۳; مدح ابراهیم(ع) ۳; منشأ صداقت ابراهیم(ع) ۷
- اسحاق(ع): رحمت بر اسحاق(ع) ۱; فضایل اسحاق(ع) ۳; مدح اسحاق(ع) ۳; منشأ صداقت اسحاق(ع) ۷
- توحید: آثاراستقامت در توحید ۲
- خدا: آثار لطف خدا ۷; زمینه رحمت خدا ۲; نشانه هاى رحمت خدا ۶
- خوشنامى: عوامل خوشنامى ۴; منشأ خوشنامى ۶
- راستگویى: ارزش راستگویى ۸
- رحمت: مشمولان رحمت ۱
- صداقت: ارزش صداقت ۸; صداقت در مدح دیگران ۵
- مدح: اجتناب از غلوّ در مدح ۵
- هجرت: آثار هجرت ۲
- یعقوب(ع): رحمت بر یعقوب(ع) ۱; فضایل یعقوب(ع) ۳; مدح یعقوب(ع) ۳; منشأ صداقت یعقوب(ع) ۷