الكهف ٢: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=راست است تا بترساند نیروئی سخت را از نزدش و مژده دهد مؤمنان را که کردار شایسته کنند آنکه ایشان را پاداشی نکو است | |-|معزی=راست است تا بترساند نیروئی سخت را از نزدش و مژده دهد مؤمنان را که کردار شایسته کنند آنکه ایشان را پاداشی نکو است | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الكهف | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الكهف | نزول = [[نازل شده در سال::7|٧ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::2|٢]] | قبلی = الكهف ١ | بعدی = الكهف ٣ | کلمه = [[تعداد کلمات::16|١٦]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«قَیِّماً»: معتدل. یعنی افراطی در تکالیف قرآن وجود ندارد تا سخت و طاقتفرسا باشد، و تفریطی در احکام قرآن نشده است تا سهلانگاری در چیزی شده باشد که برای سعادت انسانها ضروری باشد. جاودانه و پابرجا پاسدار احکام الهی و حافظ اصول کتابهای آسمانی. قائم بر احکام دین و مصالح بندگان. حال (الْکِتابَ) در آیه قبلی است. «لِیُنذِرَ»: تا بترساند و بیم دهد. مرجع فاعل آن خدا یا قرآن یا پیغمبر است. «بَأْساً»: عذاب. | «قَیِّماً»: معتدل. یعنی افراطی در تکالیف قرآن وجود ندارد تا سخت و طاقتفرسا باشد، و تفریطی در احکام قرآن نشده است تا سهلانگاری در چیزی شده باشد که برای سعادت انسانها ضروری باشد. جاودانه و پابرجا پاسدار احکام الهی و حافظ اصول کتابهای آسمانی. قائم بر احکام دین و مصالح بندگان. حال (الْکِتابَ) در آیه قبلی است. «لِیُنذِرَ»: تا بترساند و بیم دهد. مرجع فاعل آن خدا یا قرآن یا پیغمبر است. «بَأْساً»: عذاب. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۹
ترجمه
الكهف ١ | آیه ٢ | الكهف ٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«قَیِّماً»: معتدل. یعنی افراطی در تکالیف قرآن وجود ندارد تا سخت و طاقتفرسا باشد، و تفریطی در احکام قرآن نشده است تا سهلانگاری در چیزی شده باشد که برای سعادت انسانها ضروری باشد. جاودانه و پابرجا پاسدار احکام الهی و حافظ اصول کتابهای آسمانی. قائم بر احکام دین و مصالح بندگان. حال (الْکِتابَ) در آیه قبلی است. «لِیُنذِرَ»: تا بترساند و بیم دهد. مرجع فاعل آن خدا یا قرآن یا پیغمبر است. «بَأْساً»: عذاب.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱ - ۸، سوره كهف
- آهنگ ومفاد كلى اين سوره مباركه
- توضيح مقصود از اينكه قرآن عوج (كجى ) نداشته ، قيّم است
- اشاره به اقوال مختلف مفسرين در ذيل جمله : ((لميجعل له عوجا...((
- قول واعتقاد به فرزند داشتن خدا چه به نحوحقيقى وچه به نحومجازباطل وممنوع است
- هدف از خلق زينت بر روى زمين آزمايش انسان ها وتميز نيك وبد بر اساس اعتقادوعمل است
- بحث روايتى
- (رواياتى در تفسير جملات : ((لينذر باءسا شديدا((، ((فلعلك باخع نفسك ...((و((لنبوهم ايهم احسن عملا(( )
نکات آیه
۱- قرآن و تعالیم آن، قوامْ بخش و رهبرى کننده جامعه بشرى است. (أنزل على عبده الکتب و لم یجعل له عوجًا قیّمًا) «قیّم» به معناى «مقیم» یعنى «برپادارنده و سامان بخش» است. «قیّم القوم» به معناى «مدیر و مدبّر امور قوم» است. (اقتباس از لسان العرب). لازم به ذکر است که قیّماً یا مفعول براى فعل مقدر «جعل» است - یعنى: «جعله قیّماً» - و یا حال براى «الکتاب».
۲- قرآن، کتابى است عارى از هرگونه عدم اعتدال و انحراف از حق. (الحمد للّه الذى أنزل على عبده الکتب ... قیّمًا) «قیّم»، چنان چه در لسان العرب آمده است، مى تواند به معناى «مستقیم»، یعنى «راست و پیراسته از انحراف» باشد.
۳- کفرپیشگان، و گنه کاران، به عذاب شدید الهى گرفتار خواهند شد. (لینذر بأسًا شدیدًا من لدنه) «بأس»، به معناى عذاب و سختى است و به قرینه «یبشّر المؤمنین...» - در فراز بعد - مراد، عذابى است که کافران و گنه کاران به آن تهدید شده اند.
۴- بیم دادن آدمیان از عذاب شدید خداوندى، از رسالت هاى قرآن است. (لینذر بأسًا شدیدًا من لدنه) مرجع ضمیر در «ینذر» و «یبشّر» ممکن است «الکتاب» و یا «عبده» باشد. برداشت بالا، بنابر احتمال نخست است.
۵- قرآن، بشارت دهنده مؤمنانِ نیک کردار، به پاداشى شایسته و عظیم (و یبشّر المؤمنین الذین یعملون الصلحت أنّ لهم أجرًا حسنًا) نکره آوردن «أجراً» براى بیان عظمت آن است.
۶- «انذار» و «تبشیر» از جمله وظایف و شؤون پیامبر(ص) است. (أنزل على عبده ... لینذر ... و یبشّر المؤمنین) برداشت بالا، بر این اساس است که ضمیر در «ینذر» و «یبشّر» به «عبده» بازگردد.
۷- پیوستگى و توأم بودن بیم دهى و امیدبخشى، در تربیت و هدایت انسان، امرى لازم است. (لینذر بأسًا شدیدًا ... و یبشّر)
۸- انسان ها، نیازمند انذار و تبشیر، براى پایدارى بر ارزش ها و پرهیز از انحرافات اند. (لم یجعل له عوجًا قیّمًا لینذر بأسًا شدیدًا... و یبشّر) خداوند قرآن را به عنوان تضمین کننده قِوام جامعه بشرى با دو ویژگى «انذار و تبشیر» معرفى کرده است و این مى رساند که قوامْ بخشى، در پرتوِ این دو عامل میسّر است.
۹- استوارى و دور بودن از انحراف و کجى، شرطى لازم براى هدایت گرى است. (لم یجعل له عوجًا قیّمًا لینذر ... و یبشّر)
۱۰- مؤمنانِ داراى اَعمال صالح، از پاداشى نیک برخوردار خواهند شد. (و یبشّر المؤمنین الذین یعملون الصلحت أنّ لهم أجرًا حسنًا)
۱۱- قرین بودن ایمان با عمل نیک، شرط ثمربخشى آن است. (المؤمنین الذین یعملون الصلحت أنّ لهم أجرًا حسنًا)
۱۲- مؤمنانِ راستین، بر انجام اَعمال صالح مداومت دارند. (المؤمنین الذین یعملون الصلحت) فعل مضارع «یعملون» و نیز جمع بودن «الصالحات» مى تواند به مطلب بالا اشاره داشته باشد. لازم به ذکر است در برداشت یاد شده، «الذین» صفت توضیحى براى «المؤمنین» گرفته شده است.
موضوعات مرتبط
- ارزشها: زمینه بقاى ارزشها ۸
- انذار: انذار از عذاب ۴; اهمیت انذار ۸
- انسان: نیازهاى معنوى انسان ۸
- ایمان: شرایط تأثیر ایمان ۱
- بشارت: اهمیت بشارت ۸; بشارت پاداش ۵
- پاداش: پاداش نیکو ۱۰; شرایط پاداش ۱۱
- تربیت: امیدوارى در تربیت ۷; انذار در تربیت ۷; روش تربیت ۷
- جامعه: عوامل قوام جامعه ۱
- خدا: عذابهاى خدا ۴
- عذاب: اهل عذاب ۳; عذاب شدید ۳، ۴; مراتب عذاب ۳، ۴
- عمل صالح: آثار عمل صالح ۱۱
- قرآن: اعتدال قرآن ۲; انذارهاى قرآن ۴; بشارتهاى قرآن ۵; تنزیه قرآن ۲; قرآن و انحراف ۲; نقش قرآن ۱; ویژگیهاى قرآن ۱، ۲; هدایتگرى قرآن ۱
- کافران: عذاب کافران ۳
- گمراهى: اجتناب از گمراهى ۹; زمینه اجتناب از گمراهى ۸
- گناهکاران: عذاب گناهکاران ۳
- مؤمنان: بشارت به مؤمنان صالح ۵; پاداش مؤمنان صالح ۵، ۱۰; تداوم عمل مؤمنان صالح ۱۲; ویژگیهاى مؤمنان ۱۲
- محمد(ص): انذارهاى محمد(ص) ۶; بشارتهاى محمد(ص) ۶; رسالت محمد(ص) ۶
- هدایت: روش هدایت ۷; شرایط هدایت ۹