يوسف ١٠٨: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=بگو اینک راه من می‌خوانم بسوی خدا بر بینائی من و هر که پیرویم کند و منزه است خدا و نیستم من از شرک‌ورزان‌
|-|معزی=بگو اینک راه من می‌خوانم بسوی خدا بر بینائی من و هر که پیرویم کند و منزه است خدا و نیستم من از شرک‌ورزان‌
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره يوسف | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::108|١٠٨]] | قبلی = يوسف ١٠٧ | بعدی = يوسف ١٠٩  | کلمه = [[تعداد کلمات::20|٢٠]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره يوسف | نزول = [[نازل شده در سال::11|١١ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::108|١٠٨]] | قبلی = يوسف ١٠٧ | بعدی = يوسف ١٠٩  | کلمه = [[تعداد کلمات::20|٢٠]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«أَدْعُو»: دعوت می‌کنم. در رسم‌الخطّ قرآنی الف زائدی در آخر دارد. «عَلَی بَصِیرَةٍ»: با بینش و آگاهی. با بیان و حجّت واضح و آشکار؛ نه کورکورانه و از روی تقلید. حال ضمیر فعل (أَدْعُو) است. «وَ مَنِ اتَّبَعَنِی»: و هرکس که از من پیروی کند این چنین باید باشد. واژه (مَنْ) می‌تواند عطف بر ذوالحال باشد، و یا این که مبتدا بوده و خبر آن محذوف و (کَذلِکَ) باشد.
«أَدْعُو»: دعوت می‌کنم. در رسم‌الخطّ قرآنی الف زائدی در آخر دارد. «عَلَی بَصِیرَةٍ»: با بینش و آگاهی. با بیان و حجّت واضح و آشکار؛ نه کورکورانه و از روی تقلید. حال ضمیر فعل (أَدْعُو) است. «وَ مَنِ اتَّبَعَنِی»: و هرکس که از من پیروی کند این چنین باید باشد. واژه (مَنْ) می‌تواند عطف بر ذوالحال باشد، و یا این که مبتدا بوده و خبر آن محذوف و (کَذلِکَ) باشد.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۵


ترجمه

بگو: «این راه من است من و پیروانم، و با بصیرت کامل، همه مردم را به سوی خدا دعوت می‌کنیم! منزّه است خدا! و من از مشرکان نیستم!»

بگو: اين راه من است. من و پيروانم از روى بصيرت [مردم را] به سوى خدا دعوت مى‌كنيم، و خدا پاك و منزه است و من از مشركان نيستم
بگو: «اين است راه من، كه من و هر كس (پيروى‌ام) كرد با بينايى به سوى خدا دعوت مى‌كنيم، و منزّه است خدا، و من از مشركان نيستم.»
بگو: طریقه من و پیروانم همین است که خلق را به خدا با بینایی و بصیرت دعوت کنیم، و خدا را از شرک و شریک منزه دانم و هرگز به خدای یکتا شرک نیاورم.
بگو: این طریقه و راه من است که من و هر کس پیرو من است بر پایه بصیرت و بینایی به سوی خدا دعوت می کنیم، و خدا از هر عیب و نقصی منزّه است و من از مشرکان نیستم.
بگو: اين راه من است. من و پيروانم، همگان را در عين بصيرت به سوى خدا مى‌خوانيم. منزه است خدا و من از مشركان نيستم.
بگو این راه و رسم من است که به سوی خداوند دعوت می‌کنم، که من و هرکس که پیرو من باشد، برخوردار از بصیرتیم، و منزه است خداوند، و من از مشرکان [نبوده و]نیستم‌
بگو: اين راه من است كه با بينايى به سوى خدا مى‌خوانم، من و هر كه از من پيروى كند. و پاك است خداى، و من از مشركان نيستم.
بگو: این راه من است که من (مردمان را) با آگاهی و بینش به سوی خدا می‌خوانم و پیروان من هم (چنین می‌باشند)، و خدا را منزّه (از انباز و نقص و دیگر ناشایست) می‌دانم، و من از زمره‌ی مشرکان نمی‌باشم (و کسی و چیزی را شریک خدا نمی‌انگارم).
بگو: «این راه (راهوار) من است و هر کس را (که‌) پیروی‌ام کرد از روی بصیرتی (شایسته) به راه خدا دعوت می‌کنم. و منزّه است خدا. و من از مشرکان نیستم.»
بگو اینک راه من می‌خوانم بسوی خدا بر بینائی من و هر که پیرویم کند و منزه است خدا و نیستم من از شرک‌ورزان‌


يوسف ١٠٧ آیه ١٠٨ يوسف ١٠٩
سوره : سوره يوسف
نزول : ١١ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَدْعُو»: دعوت می‌کنم. در رسم‌الخطّ قرآنی الف زائدی در آخر دارد. «عَلَی بَصِیرَةٍ»: با بینش و آگاهی. با بیان و حجّت واضح و آشکار؛ نه کورکورانه و از روی تقلید. حال ضمیر فعل (أَدْعُو) است. «وَ مَنِ اتَّبَعَنِی»: و هرکس که از من پیروی کند این چنین باید باشد. واژه (مَنْ) می‌تواند عطف بر ذوالحال باشد، و یا این که مبتدا بوده و خبر آن محذوف و (کَذلِکَ) باشد.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- ابلاغ توحید، تبلیغ قرآن و مبارزه با شرک، وظیفه پیامبر(ص) و راه و رسم او بود. (قل هذه سبیلى) «هذه» اشاره به مطالبى است که آیات قبل به آنها اشاره داشت. از جمله آنهاست: ابلاغ توحید ، نفى شرک ، تبلیغ قرآن و تعالیم وحى.

۲- فراخوانى مردم به خدا و سوق دادن آنان به سوى او ، وظیفه پیامبر(ص) و راه و رسم او بود. (أدعوا إلى الله)

۳- توحید خالص و پیراسته از هر گونه شرک ، ایمان به قرآن و وحى ، راه رسیدن به خداست. (و ما أکثر الناس و لو حرصت بمؤمنین ... و ما یؤمن أکثرهم بالله إلاّ و هم مشرکون ... قل هذه سبیلى أدعوا إلى الله)

۴- پیامبر(ص) وظیفه دار اعلام صریح مواضع عقیدتى برنامه رسالت خویش (قل هذه سبیلى أدعوا إلى الله ... و ما أنا من المشرکین) برداشت فوق از کلمه «قل» استفاده شده است.

۵- پیامبر(ص) بر عقیده توحیدى خویش و نفى شرک و نیز لزوم فراخوانى مردم به توحید و مبارزه با شرک ، از دلیل و حجّتى روشن برخوردار بود. (قل هذه سبیلى أدعوا إلى الله على بصیرة أنا و من اتبعنى) «بصیرة» به معناى حجت و دلیل روشن است (لسان العرب). آیات قبل و نیز آیه مورد بحث، بیانگر متعلق «بصیرة» است که در برداشت، برخى از آنها آورده شد. قابل ذکر است که در ترکیب این فراز چند نظر ابراز شده است. از جمله اینکه «على بصیرة» خبر براى «أنا» و «من اتبعنى» عطف بر «أنا» است ; یعنى: «أنا و من اتبعنى على بصیرة».

۶- پیروان پیامبر(ص) مردمانى موحّد و بهره مند از دلیل و حجّت بر عقیده توحیدى خویش (على بصیرة أنا و من اتبعنى)

۷- بصیرت امتها در گرو بصیرت رهبران ایشان است. (على بصیرة أنا و من اتبعنى) نیاوردن «على بصیرة» در «من اتبعنى» على رغم مقصود بودن آن ، اشاره به این دارد که بصیرت پیروان پیامبر (رهبر) در گرو بصیرت اوست.

۸- لزوم بهره مندى رهبران جامعه اسلامى و مبلغان دینى از بصیرت و بینایى و داشتن حجت روشن بر اتخاذ راهها و روشها (قل هذه سبیلى أدعوا إلى الله على بصیرة أنا)

۹- پیروان پیامبر(ص) موظف به فراخوانى مردم به توحید و مبارزه با شرک (أدعوا إلى الله على بصیرة أنا و من اتبعنى) برداشت فوق، بر این اساس است که «على بصیرة» متعلق به «أدعوا» باشد. بر این مبنا «أنا» تأکید براى ضمیر «أدعوا» و «من اتبعنى» عطف بر فاعل «أدعوا» مى شود ; یعنى: «أنا أدعوا إلى الله على بصیرة و من اتبعنى یدعو إلى الله على بصیرة».

۱۰- لزوم مبتنى کردن عقاید دینى بر حجّت و دلیل روشن (على بصیرة أنا و من اتبعنى)

۱۱- فراخوانى مردم به توحید و مبارزه با شرک ، نشانه صداقت در پیروى از پیامبر(ص) است. (أدعوا إلى الله على بصیرة أنا و من اتبعنى)

۱۲- خداوند از هر عیب و نقصى منزّه و از داشتن شریک مبرّاست. (و سبحن الله و ما أنا من المشرکین) «سبحان» به معناى تسبیح (منزّه دانستن از نقص و عیب) است. این کلمه مفعول مطلق براى فعل محذوف (اسبح و یا نسبح) مى باشد ; یعنى: اسبح و یا نسبح الله تسبیحاً. از مصادیق مورد نظر براى عیب و نقص، شریک داشتن است. قابل ذکر است که جمله «سبحان الله» عطف بر «هذه سبیلى» است ; یعنى: «قل سبحان الله».

۱۳- پیامبر(ص) هرگز در زمره مشرکان نبود. (و ما أنا من المشرکین)

۱۴- توحید و نفى شرک اساس دین اسلام (قل هذه سبیلى ... و ما أنا من المشرکین)

موضوعات مرتبط

  • اسماء و صفات: صفات جلال ۱۲
  • امتها: زمینه بصیرت امتها ۷
  • ایمان: آثار ایمان ۳; ایمان به قرآن ۳; ایمان به وحى ۳
  • بصیرت: اهمیت بصیرت ۸
  • تبلیغ: صراحت در تبلیغ ۴
  • تقرب: روش تقرب ۳
  • توحید: آثار توحید ۳; آثار دعوت به توحید ۱۱; اخلاص در توحید ۳; اهمیت توحید ۹، ۱۴; تبلیغ توحید ۱; توحید ذاتى ۱۲; دعوت به توحید ۲، ۵، ۹
  • جامعه: آثار بصیرت رهبران جامعه ۷
  • جامعه اسلامى: احتجاج رهبران جامعه اسلامى ۸; بصیرت رهبران جامعه اسلامى ۸
  • جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۱۲
  • خدا: تنزیه خدا ۱۲; خدا و عیب ۱۲
  • دین: اصول دین ۱۴
  • رهبرى: اهمیت رهبرى ۷; شرایط رهبرى ۸; نقش رهبرى ۷
  • شرک: آثار دعوت به شرک ستیزى ۱۱; اهمیت نفى شرک ۱۴; دعوت به شرک ستیزى ۵، ۹
  • عقیده: اهمیت برهان در عقیده ۱۰; صراحت در عقیده ۴
  • قرآن: تبلیغ قرآن ۱
  • مبلغان: احتجاج مبلغان ۸; بصیرت مبلغان ۸; شرایط مبلغان ۸
  • محمد(ص): اخلاص محمد(ص) ۵; تبلیغ محمد(ص) ۴; تنزیه محمد(ص) ۱۳; توحید پیروان محمد(ص) ۶; توحید محمد(ص) ۱۳; دعوت پیروان محمد(ص) ۹; دعوتهاى محمد(ص) ۲; دلایل توحید محمد(ص) ۵; دلایل شرک ستیزى محمد(ص) ۵; سیره محمد(ص) ۱، ۲; شرک ستیزى محمد(ص) ۱; صداقت در پیروى از محمد(ص) ۱۱; صراحت محمد(ص) ۴; محمد(ص) و مشرکان ۱۳; مسؤولیت پیروان محمد(ص) ۹; مسؤولیت محمد(ص) ۱، ۲، ۴
  • مردم: دعوت از مردم ۲
  • مسلمانان: احتجاج مسلمانان ۶; دلایل توحید مسلمانان ۶
  • موحدان: ۶

منابع