التوبة ٤٣: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=بگذرد خدا از تو چرا بدانان اذن دادی تا پدیدار شود برایت آنان که راست گفتند و بدانی دروغگویان را
|-|معزی=بگذرد خدا از تو چرا بدانان اذن دادی تا پدیدار شود برایت آنان که راست گفتند و بدانی دروغگویان را
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره التوبة | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::43|٤٣]] | قبلی = التوبة ٤٢ | بعدی = التوبة ٤٤  | کلمه = [[تعداد کلمات::14|١٤]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره التوبة | نزول = [[نازل شده در سال::16|٤ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::43|٤٣]] | قبلی = التوبة ٤٢ | بعدی = التوبة ٤٤  | کلمه = [[تعداد کلمات::14|١٤]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«عَفَا اللهُ عَنکَ»: جمله دعائی است و مراد از این نوع جمله‌ها بیشتر تعظیم و توقیر است؛ نه توبیخ و تحقیر. در اینجا عتاب بر ترک اوّلی و أَکْمَل است؛ نه به خاطر ارتکاب جرم و معصیت (نگا: نور / ). بلکه می‌توان گفت منظور از خطاب به صورت استفهام استنکاری، بیان منافقی منافقان است. یعنی اگر بدیشان اجازه نمی‌دادی، منافقی منافقان در عمل برای همگان روشن می‌شد. چرا که در هر صورت منافقان به جنگ تبوک نمی‌رفتند.
«عَفَا اللهُ عَنکَ»: جمله دعائی است و مراد از این نوع جمله‌ها بیشتر تعظیم و توقیر است؛ نه توبیخ و تحقیر. در اینجا عتاب بر ترک اوّلی و أَکْمَل است؛ نه به خاطر ارتکاب جرم و معصیت (نگا: نور / ). بلکه می‌توان گفت منظور از خطاب به صورت استفهام استنکاری، بیان منافقی منافقان است. یعنی اگر بدیشان اجازه نمی‌دادی، منافقی منافقان در عمل برای همگان روشن می‌شد. چرا که در هر صورت منافقان به جنگ تبوک نمی‌رفتند.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۹


ترجمه

خداوند تو را بخشید؛ چرا پیش از آنکه راستگویان و دروغگویان را بشناسی، به آنها اجازه دادی؟! (خوب بود صبر می‌کردی، تا هر دو گروه خود را نشان دهند!)

خدا تو را ببخشد، چرا پيش از آن كه راستگويان بر تو روشن شوند و دروغگويان را بازشناسى، به آنان اجازه دادى [در جهاد شركت نكنند]
خدايت ببخشايد، چرا پيش از آنكه [حال‌] راستگويان بر تو روشن شود و دروغگويان را بازشناسى، به آنان اجازه دادى؟
- (ای رسول) خدا تو را ببخشاید چرا پیش از آنکه دروغگویان از راستگویان بر تو معلوم شوند به آنها اجازه دادی؟ (بهتر آن بود که رخصت در ترک جهاد ندهی تا آن را که به راستی ایمان آورده از آن که دروغ می‌گوید امتحان کنی).
خدا تو را مورد بخشش و لطف قرار دهد، چرا پیش از آنکه [راستگویی] راستگویان بر تو روشن شود، و دروغگویان را بشناسی [از روی مهر و محبتی که به ایشان داری] به آنان اجازه [ترک جنگ] دادی؟
خدايت عفو كند. چرا به آنان اذن ماندن دادى؟ مى‌بايست آنها كه راست مى‌گفتند آشكار شوند و تو دروغگويان را هم بشناسى.
خداوند از تو درگذرد، چرا پیش از آنکه حال راستگویان بر تو معلوم گردد و دروغگویان را بشناسی، به آنان اجازه دادی؟
خداى از تو درگذرد، چرا پيش از آنكه كسانى كه راست گفتند برايت پديدار و شناخته شوند و دروغگويان را بشناسى، به آنان [در نشستن از جنگ‌] رخصت دادى؟
خدا تو را بیامرزاد! چرا به آنان اجازه دادی (که از جهاد بازمانند و با شما خارج نشوند) پیش از آن که برای تو روشن گردد که ایشان (در عذرهائی که می‌آورند) راستگویند و یا بدانی که چه کسانی دروغگویند.
خدا از تو درگذشت؛ چرا پیش از آنکه (حال) راستگویان بر تو روشن شود، و دروغگویان را بازشناسی، به آنان اجازه دادی (که به جنگ نروند)؟
بگذرد خدا از تو چرا بدانان اذن دادی تا پدیدار شود برایت آنان که راست گفتند و بدانی دروغگویان را


التوبة ٤٢ آیه ٤٣ التوبة ٤٤
سوره : سوره التوبة
نزول : ٤ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«عَفَا اللهُ عَنکَ»: جمله دعائی است و مراد از این نوع جمله‌ها بیشتر تعظیم و توقیر است؛ نه توبیخ و تحقیر. در اینجا عتاب بر ترک اوّلی و أَکْمَل است؛ نه به خاطر ارتکاب جرم و معصیت (نگا: نور / ). بلکه می‌توان گفت منظور از خطاب به صورت استفهام استنکاری، بیان منافقی منافقان است. یعنی اگر بدیشان اجازه نمی‌دادی، منافقی منافقان در عمل برای همگان روشن می‌شد. چرا که در هر صورت منافقان به جنگ تبوک نمی‌رفتند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - عتاب محبّت آمیز خدا به پیامبر (ص) در پى اجازه دادن آن حضرت به برخى از مسلمانان (منافقان) براى شرکت نکردن در جنگ تبوک، به مجرد اظهار ناتوانى آنان (عفا اللّه عنک لم أذنت لهم)

۲ - اجازه گرفتن بهانه جویان (منافقان) از پیامبر (ص)، براى شرکت نکردن در جنگ تبوک با اظهار دروغین عجز و ناتوانى خود (لم أذنت لهم حتى یتبین لک) مقصود از «اذن» در آیه فوق - به قرینه آیه قبل (لو استطعنا ...) و شأن نزولها - اذن دادن به کسانى است که از شرکت در جهاد، خود را معذور مى دانستند.

۳ - پیامبر (ص)، برخوردار از لطف و محبّت ویژه خداوند (عفا اللّه عنک)

۴ - گذشت و عفو خداوند از پیامبر (ص) نسبت به اذن دادن به بهانه جویان (منافقان) براى نرفتن به جنگ تبوک (عفا اللّه عنک لم أذنت لهم)

۵ - إخبار خداوند به عزم قطعى برخى افراد (منافقان) بر تخلف از جنگ تبوک (حتى در صورت عدم دریافت اذن از پیامبر (ص)) (و سیحلفون باللّه لو استطعنا لخرجنا ... لم أذنت لهم حتى یتبین لک الذین صدقوا و تعلم الکذبین) از اظهار ناتوانى منافقان براى جهاد و تذکر خداوند به دروغ بودن این اظهار، استفاده مى شود که آنان تصمیم بر تخلف از جنگ داشته اند.

۶ - تشخیص راستگویى و دروغگویى مدعیان ناتوانى از شرکت در جنگ، به عهده رهبرى است. (لم أذنت لهم حتى یتبین لک الذین صدقوا و تعلم الکذبین) از اینکه متخلفان از جنگ از پیامبر (ص) اذن ترک جهاد خواسته اند و خداوند نیز آن حضرت را مورد خطاب قرار داد، برداشت فوق استفاده مى شود.

۷ - لزوم خوددارى از پذیرش عذر متخلفان از جهاد، قبل از بررسىِ درستى یا نادرستى ادعاى آنان (لم أذنت لهم حتى یتبین لک الذین صدقوا و تعلم الکذبین) مقصود از اذن دادن در آیه فوق، اذن ترک جهاد براى کسانى است که از شرکت در جهاد خود را معذور دانسته اند و خداوند چنین اذنى را بدون بررسى معذور بودن یا نبودن متخلفان از جهاد، سرزنش و محکوم کرده است.

۸ - تکلیف جهاد، صحنه تمایز مؤمنان راستین از مدعیان دروغین ایمان (و جهدوا ... لم أذنت لهم حتى یتبین لک الذین صدقوا و تعلم الکذبین)

۹ - شرکت نکردن در جنگ، نیازمند اذن رهبر است. (لم أذنت لهم حتى یتبین لک الذین صدقوا)

۱۰ - خطا و لغزش رهبر جامعه و فرماندهان نظامى، قابل اغماض و بخشش (عفا اللّه عنک لم أذنت لهم حتى یتبین لک الذین صدقوا)

روایات و احادیث

۱۱ - «عن ابى جعفر (ع) فى قوله تعالى: «عفى اللّه عنک لم أذنت لهم حتى یتبین لک الذین صدقوا و تعلم الکاذبین» یقول: تعرف اهل العذر و الذین جلسوا بغیر عذر;[۱] از امام باقر (ع) درباره سخن خدا: «عفى اللّه ...» روایت شده خداوند مى فرماید: [چرا به آنان اذن دادى]مى بایست براى تو روشن گردد، چه کسانى اهل عذر بودند و چه کسانى بدون عذر نشستند».

موضوعات مرتبط

  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۲
  • جنگ: تشخیص معذوران از جنگ ۶; عفو خطاهاى فرماندهى جنگ ۱۰
  • جهاد: آثار جهاد ۸; احکام جهاد ۹; اذن ترک جهاد ۱، ۲، ۴، ۹; برخورد با متخلفان از جهاد ۷; رد عذر متخلفان از جهاد ۷
  • خدا: سرزنشهاى خدا ۱; عفو خدا ۴; لطف خاص خدا ۳
  • خطا: خطاهاى قابل بخشش ۱۰
  • دروغگویان: تشخیص دروغگویان ۸
  • رهبرى: اختیارات رهبرى ۶، ۹; عفو خطاهاى رهبرى ۱۰
  • غزوه تبوک: تخلف منافقان از غزوه تبوک ۵; متخلفان از غزوه تبوک ۱، ۴، ۵
  • قرآن: پیشگوییهاى قرآن ۵
  • لطف خدا: مشمولان لطف خدا ۳
  • مؤمنان: تشخیص مؤمنان ۸
  • محبوبان خدا: ۳
  • محمّد (ص): سرزنش محمّد (ص) ۱; عفو از محمّد (ص) ۴; فضایل محمّد (ص) ۳; محبوبیت محمّد (ص) ۳; محمّد (ص) و معذوران از جهاد ۱۱; محمّد (ص) و منافقان ۴; محمّد (ص) و منافقان غزوه تبوک ۱
  • منافقان: اظهار عجز منافقان ۱، ۲; بهانه جویى منافقان صدر اسلام ۲; منافقان و غزوه تبوک ۲; منافقان و محمّد (ص) ۲

منابع

  1. تفسیر قمى، ج ۱، ص ۲۹۴; نورالثقلین، ج ۲، ص ۲۲۴، ح ۱۷۱.