الأنعام ٣٢: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و نیست زندگانی دنیا جز بازیچه و هوسرانی و همانا خانه آخرت است بهتر برای آنان که پرهیزکاری کنند آیا به خرد نمیآیید | |-|معزی=و نیست زندگانی دنیا جز بازیچه و هوسرانی و همانا خانه آخرت است بهتر برای آنان که پرهیزکاری کنند آیا به خرد نمیآیید | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الأنعام | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الأنعام | نزول = [[نازل شده در سال::18|٦ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::32|٣٢]] | قبلی = الأنعام ٣١ | بعدی = الأنعام ٣٣ | کلمه = [[تعداد کلمات::17|١٧]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«لَعِبٌ»: بازی. کاری که انجامدهنده، مقصودش از آن جلب نفع یا دفع شرّ نمیباشد. «لَهْوٌ»: سرگرمی. کاری که انسان را به خود مشغول دارد و او را از انجام امور مهمّ غافل سازد. | «لَعِبٌ»: بازی. کاری که انجامدهنده، مقصودش از آن جلب نفع یا دفع شرّ نمیباشد. «لَهْوٌ»: سرگرمی. کاری که انسان را به خود مشغول دارد و او را از انجام امور مهمّ غافل سازد. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۳
ترجمه
الأنعام ٣١ | آیه ٣٢ | الأنعام ٣٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لَعِبٌ»: بازی. کاری که انجامدهنده، مقصودش از آن جلب نفع یا دفع شرّ نمیباشد. «لَهْوٌ»: سرگرمی. کاری که انسان را به خود مشغول دارد و او را از انجام امور مهمّ غافل سازد.
تفسیر
- آيات ۳۲ - ۲۱، سوره انعام
- توضيح اينكه افترا زننده بر خداى عزوجل و تكذيب كننده آيات او از هر ظالمى ظالم تراست .
- قول به جواز شفاعت پيغمبر (ص ) و ائمة معصومين (ع ) و اولياء الله شرك نيست .
- معناى (( فلاح )) .
- توضيح اينكه : ظالمان (( فلاح )) نمى يابند و به آرزوها و اهداف خود نمى رسند (انهلا يفلح الظالمون ).
- بيان اينكه مشركين در قيامت آلهه دروغين خود را نمى يابند.
- سرّ دروغگويى كفار در روز قيامت .
- مواجه شدن با آتش و هول روز قيامت كفار را به تمناى رجوع به دنيا وادار مى كند نه ظهور حق .
- وجوه نه گانه اى كه درباره (( بل بدالهم من الله ... )) گفته شده است .
- دروغ گفتن كفار، در آرزوى رجوع به دنيا و عدم تكذيب آيات خدا.
- روايات و شواهدى در مورد ايمان جناب ابوطالب .
- دو روايت در مورد عالم ذر، در ذيل جمله : (( و لو ردوا العادوا لما عنه ... )) .
نکات آیه
۱- واقعیت زندگى دنیا منهاى اعتقاد به آخرت، جز پوچى و بیهودگى نیست. (و ما الحیوة الدنیا إلا لعب و لهو)
۲- دنیا محورى و دوست داشتن آن، مرام و اندیشه اى کودکانه و نابخردانه است. (و ما الحیوة الدنیا إلا لعب و لهو) با توجه به اینکه لعب و لهو کار کودکان و کسانى است که بلوغ فکرى ندارند، مقتضاى تشبیه، وجود این ویژگیهادر دنیاپرستان است.
۳- واقعیت زندگى منکران معاد، جز بازى و سرگرمى چیز دیگرى نیست. (قد خسر الذین کذبوا بلقاء اللّه ... و ما الحیوة الدنیا إلا لعب و لهو) گر چه وجهه غالب دنیا لهو و لعب است، در عین حال مى دانیم که همین دنیا سبب ارتقاى رتبه ها و کسب درجات است. لذا مى توان گفت این آیه ناظر به آیات قبل است که درباره منکران معاد بود. یعنى زندگى دنیا براى آنان جز لعب و لهو معناى دیگرى ندارد.
۴- آخرت، سرایى خوب براى کسانى که معاد را تکذیب نکرده و در انجام تکالیف کوتاهى نمى کنند. (و للدار الأخرة خیر للذین یتقون) بنابراین که «خیر» صفت مشبهه باشد. یتقون» در این آیه، به قرینه تقابلى که با آیه قبل دارد و در آن آیه بحث از تکذیب لقاء اللّه و تفریط در دین و تکالیف الهى بود، به معناى تکذیب نکردن معاد و انجام تکالیف الهى است.
۵- تقوا و در اندیشه معاد بودن، راه رسیدن به زندگى برتر و نیکو در آخرت (و للدار الأخرة خیر للذین یتقون)
۶- آخرت براى تقواپیشگان خیر محض و خالى از شرور و ناگواریهاست. (و للدار الأخرة خیر للذین یتقون) در صورتى که «خیر» صفت مشبهه باشد، نه فعل تفضیل. در این صورت «الأخرة خیر» یعنى آخرت همه اش خیر است.
۷- اشتغال به دنیا و سرگرم شدن به آن، انسان را از آخرت باز مى دارد. (و ما الحیوة الدنیا إلا لعب و لهو و للدار الأخرة خیر للذین یتقون)
۸- تقواپیشگان از لهو و لعب و غفلت از آخرت دور هستند. (و ما الحیوة الدنیا إلا لعب و لهو و للدار الأخرة خیر للذین یتقون)
۹- نیندیشیدن درباره حقیقت زندگى دنیا و آخرت و جایگاه و ارزش هر یک، مورد توبیخ خداوند (و ما الحیوة الدنیا ... أفلا تعقلون)
۱۰- به کار نگرفتن عقل و اندیشه زمینه توجه به دنیا و غفلت از آخرت (و ما الحیوة الدنیا إلا ... أفلا تعقلون)
۱۱- اندیشه و تعقل درباره دنیا و آخرت و ارزش و جایگاه هر یک، زمینه مصون ماندن از زیان و حسرت در قیامت (قد خسر الذین کذبوا ... و ما الحیوة الدنیا إلا ... أفلا تعقلون)
۱۲- مفتون نشدن به دنیا و توجه کردن به آخرت و معاد، مقتضاى خرد و اندیشه است. (و ما الحیوة الدنیا إلا لعب و لهو ... أفلا تعقلون)
موضوعات مرتبط
- آخرت: ارزش آخرت ۴، ۶، ۹، ۱۱; حقیقت آخرت ۹; خیریّت آخرت ۴، ۶; شرور در آخرت ۶; ویژگیهاى آخرت ۶
- ایمان: آثار ایمان به معاد ۴; اهمیت ایمان به آخرت ۱; متعلق ایمان ۱، ۴
- تعقل: آثار عدم تعقل ۱۰; تعقل در حقیقت آخرت ۹، ۱۱; تعقل در حقیقت دنیا ۹، ۱۱; سرزنش عدم تعقل ۹، ۱۱; نشانه هاى تعقل ۱۲
- تقوا: آثار تقوا ۵
- تکلیف: آثار عمل به تکلیف ۴
- حسرت: موانع حسرت اخروى ۱۱
- حیات: ارزش حیات دنیوى ۹; حقیقت حیات دنیوى ۹; عوامل پوچى حیات دنیوى ۱; موجبات حیات برتر اخروى ۵
- خدا: سرزنشهاى خدا ۹
- دنیا: ارزش دنیا ۱۱; فریبندگى دنیا ۱۲
- دنیاطلبى: آثار دنیاطلبى ۷; بى منطقى دنیاطلبى ۲; زمینه دنیاطلبى ۱۰; سرزنش دنیاطلبى ۲; موانع دنیاطلبى ۱۲
- ذکر: آثار ذکر معاد ۵; زمینه ذکر آخرت ۱۲
- زیان: زمینه مصونیت از زیان ۱۱; مصونیت از زیان اخروى ۱۱
- سعادت: عوامل سعادت اخروى ۵
- عقل: نقش عقل ۱۰
- عقیده: باطل ۲
- غفلت: زمینه غفلت از آخرت ۱۰; عوامل غفلت از آخرت ۷
- لعب: آثار لعب ۷; موارد لعب ۱، ۳
- لهو: آثار لهو ۷; موارد لهو ۱، ۳
- مؤمنان: آخرت مؤمنان ۴
- متقین: در آخرت ۶; متقین و غفلت از آخرت ۸; متقین و لعب ۸; متقین و لهو ۸
- معاد: حیات مکذّبان معاد ۳
- نعمت: ویژگى نعمت اخروى ۶