آل عمران ١٥٤: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=سپس فرود آورد بر شما پس از اندوه برای آرامش خماری را گیجی را که فرامی گرفت گروهی از شما را و گروهی دیگر را سرگرم داشته بود جانهای ایشان گمان میبردند به خدا ناروا را گمان جاهلیت میگفتند آیا ما را است از امر چیزی بگو همانا امر همه آن از آن خدا است نهان میداشتند در دلهای خود آنچه را آشکار نمیکردند برای تو می گفتند اگر ما را از امر چیزی میبود کشته نمیشدیم در اینجا بگو اگر میبودید در خانههای خویش همانا برون میآمدند آنان که نوشته شده بود بر ایشان کشته شدن به سوی آرامگاههای خود و تا بیازماید خدا آنچه را در سینههای شما است و تا پاک کند آنچه را در دلهای شما است و خدا دانا است بدانچه در سینهها است | |-|معزی=سپس فرود آورد بر شما پس از اندوه برای آرامش خماری را گیجی را که فرامی گرفت گروهی از شما را و گروهی دیگر را سرگرم داشته بود جانهای ایشان گمان میبردند به خدا ناروا را گمان جاهلیت میگفتند آیا ما را است از امر چیزی بگو همانا امر همه آن از آن خدا است نهان میداشتند در دلهای خود آنچه را آشکار نمیکردند برای تو می گفتند اگر ما را از امر چیزی میبود کشته نمیشدیم در اینجا بگو اگر میبودید در خانههای خویش همانا برون میآمدند آنان که نوشته شده بود بر ایشان کشته شدن به سوی آرامگاههای خود و تا بیازماید خدا آنچه را در سینههای شما است و تا پاک کند آنچه را در دلهای شما است و خدا دانا است بدانچه در سینهها است | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره آل عمران | نزول = | {{آيه | سوره = سوره آل عمران | نزول = [[نازل شده در سال::15|٣ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::154|١٥٤]] | قبلی = آل عمران ١٥٣ | بعدی = آل عمران ١٥٥ | کلمه = [[تعداد کلمات::79|٧٩]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«أَمَنَةً»: امن. آرامش. مفعولٌبه یا مفعوٌلله است. «نُعَاساً»: چرت. بدل است. «أَهَمَّتْهُمْ أَنفُسُهُمْ»: خودشان برای خودشان اهمّیّت دارند و خویشتن را میپایند و بس. «ظَنَّ الْجَاهِلِیَّةِ»: همچون گمان جاهلیّت. یا: همچون گمان اهل جاهلیّت. (ظَنَّ) بدل است. «هَل لَّنَا مِنَ الأمْرِ شَیْءٌ»: مگر فتح و پیروزی نصیب ما میشود؟ هرگز! مگر در کار و بار خود اختیاری نداریم؟ اگر داشتیم چنین و چنان میکردیم و ... «یُخْفُونَ»: پنهان میدارند. «لا یُبْدُونَ»: آشکار نمیکنند. «بَرَزَ»: بیرون آمد (نگا: بقره / . «مَضَاجِع»: جمع مَضْجَع، آنجا که انسان در آن دراز میکشد و بر پهلو میافتد. مراد خوابگاه مرگ و قتلگاه است. «لِیَبْتَلِیَ»: تا بیازماید. «لِیُمَحِّصَ»: تا سره و خالص سازد (نگا: بقره / و آلعمران / . | «أَمَنَةً»: امن. آرامش. مفعولٌبه یا مفعوٌلله است. «نُعَاساً»: چرت. بدل است. «أَهَمَّتْهُمْ أَنفُسُهُمْ»: خودشان برای خودشان اهمّیّت دارند و خویشتن را میپایند و بس. «ظَنَّ الْجَاهِلِیَّةِ»: همچون گمان جاهلیّت. یا: همچون گمان اهل جاهلیّت. (ظَنَّ) بدل است. «هَل لَّنَا مِنَ الأمْرِ شَیْءٌ»: مگر فتح و پیروزی نصیب ما میشود؟ هرگز! مگر در کار و بار خود اختیاری نداریم؟ اگر داشتیم چنین و چنان میکردیم و ... «یُخْفُونَ»: پنهان میدارند. «لا یُبْدُونَ»: آشکار نمیکنند. «بَرَزَ»: بیرون آمد (نگا: بقره / . «مَضَاجِع»: جمع مَضْجَع، آنجا که انسان در آن دراز میکشد و بر پهلو میافتد. مراد خوابگاه مرگ و قتلگاه است. «لِیَبْتَلِیَ»: تا بیازماید. «لِیُمَحِّصَ»: تا سره و خالص سازد (نگا: بقره / و آلعمران / . |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۳۶
ترجمه
آل عمران ١٥٣ | آیه ١٥٤ | آل عمران ١٥٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَمَنَةً»: امن. آرامش. مفعولٌبه یا مفعوٌلله است. «نُعَاساً»: چرت. بدل است. «أَهَمَّتْهُمْ أَنفُسُهُمْ»: خودشان برای خودشان اهمّیّت دارند و خویشتن را میپایند و بس. «ظَنَّ الْجَاهِلِیَّةِ»: همچون گمان جاهلیّت. یا: همچون گمان اهل جاهلیّت. (ظَنَّ) بدل است. «هَل لَّنَا مِنَ الأمْرِ شَیْءٌ»: مگر فتح و پیروزی نصیب ما میشود؟ هرگز! مگر در کار و بار خود اختیاری نداریم؟ اگر داشتیم چنین و چنان میکردیم و ... «یُخْفُونَ»: پنهان میدارند. «لا یُبْدُونَ»: آشکار نمیکنند. «بَرَزَ»: بیرون آمد (نگا: بقره / . «مَضَاجِع»: جمع مَضْجَع، آنجا که انسان در آن دراز میکشد و بر پهلو میافتد. مراد خوابگاه مرگ و قتلگاه است. «لِیَبْتَلِیَ»: تا بیازماید. «لِیُمَحِّصَ»: تا سره و خالص سازد (نگا: بقره / و آلعمران / .
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
إِذْ يُغَشِّيکُمُ النُّعَاسَ أَمَنَةً... (۵) بَلْ ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ... (۶) إِذْ يُغَشِّيکُمُ النُّعَاسَ أَمَنَةً... (۵)
تفسیر
نکات آیه
۱- فروفرستادن خوابى آرام بخش از سوى خداوند بر پیکارگران احد، به دنبال اندوههایى که در آن کارزار بر ایشان گذشت. (ثمّ انزل علیکم من بعد الغمّ امنة نعاساً) «امنة» (آرامش خاطر)، مفعول براى «انزل» است و «نعاساً» به معناى خواب، عطف بیان و یا بدل از «امنة» است.
۲- خواب آرامش بخش به دنبال هجوم پى در پى اندوهها، موهبتى الهى به بندگان (ثمّ انزل علیکم من بعد الغمّ امنة نعاساً)
۳- خواب از عوامل آرام بخش انسانهاى اندوهگین و حاضر در کوران مشکلات (ثمّ انزل علیکم من بعد الغمّ امنة نعاساً) بنابر اینکه «امنةً» مفعول له براى «نعاساً» باشد.
۴- وضعیّت اندوهگین و پر دلهره و اضطراب مسلمانان پس از کارزار احد (ثمّ انزل علیکم من بعد الغمّ امنة نعاساً)
۵- خواب آرام بخش، تنها پیکارگران خداجوى نبرد احد را فراگرفت. (ثمّ انزل ... امنة نعاساً یغشى طائفة منکم) به قرینه «طائفة قد اهمّتهم ... »، طائفه اوّل حمل بر کسانى مى شود که همّتشان دین و خدا بود.
۶- آنانکه در نبرد احد تنها به فکر خویش بودند (خودگزینان)، غرق در اضطراب و دلهره و محروم از خواب آسوده و آرام بخش (ثمّ انزل ... یغشى طائفة منکم و طائفة قد اهمّتهم انفسهم)
۷- خداجویى و آخرت طلبى، زمینه ساز ایجاد قابلیّت براى بهره مندى از موهبت آرامش روحى (یغشى طائفة منکم و طائفة قد اهمّتهم انفسهم)
۸- دنیاطلبى و خودگزینى آدمى، موجب محرومیّت وى از موهبت آرامش روحى (ثمّ انزل ... یغشى طائفة منکم و طائفة قد اهمّتهم انفسهم)
۹- مسلمانان در پیکار احد متشکّل از دو جناح، خداجویانِ آخرت طلب و خودگزینانِ دنیاخواه بودند. (یغشى طائفة منکم و طائفة قد اهمّتهم انفسهم)
۱۰- پندارهاى جاهلى مسلمانانِ خودگزین و دنیاطلب احد، نسبت به خداوند (و طائفة قد اهمّتهم ... یظنّون باللّه غیر الحقّ ظنّ الجاهلیّة)
۱۱- بینش جاهلى مسلمانان احد نسبت به خداوند، برانگیزنده حسِّ خودگزینى و دنیاطلبى در وجود ایشان (و طائفة قد اهمّتهم ... یظنّون باللّه غیر الحقّ ظنّ الجاهلیّة) به نظر مى رسد جمله «یظنّون باللّه ... »، به منزله علّتى باشد براى جمله «و طائفة قد اهمّتهم انفسهم».
۱۲- بینش غلط و جاهلى نسبت به خداوند، از عوامل خودگزینى و دنیاطلبى (و طائفة قد اهمّتهم انفسهم یظنّون باللّه غیر الحقّ ظنّ الجاهلیّة)
۱۳- بینشها و شناختهاى آدمى، مؤثّر در شکل گیرى خواسته هاى وى (و طائفة قد اهمّتهم انفسهم یظنّون باللّه غیر الحقّ ظنّ الجاهلیّة)
۱۴- خودگزینى و دنیاطلبى، منحرف کننده بینش توحیدى آدمى و عقاید دینى اوست. (و طائفة قد اهمّتهم انفسهم یظنّون باللّه غیر الحقّ ظنّ الجاهلیّة) بنابر اینکه «یظنّون باللّه ... » نتیجه «قد اهمّتهم» باشد، نه بیان علت آن.
۱۵- تردید برخى از مسلمانان نبرد احد در حقّانیّت اسلام و وعده رسول خدا (ص) به پیروزى مسلمانان بر دشمنانشان (و طائفة ... یقولون هل لنا من الامر من شىء) برخى از مسلمانان گمان مى کردند چون به اسلام گرویده اند و اسلام دین حق و الهى است، باید همه امور بر طبق خواسته آنان پیش رود; ولى آنگاه که شکست خوردند، به تردید افتادند و گفتند گویا اختیار امور به دست ما نیست و در نتیجه اسلام دین حق نیست و وعده هاى رسول خدا (ص) بى مورد است.
۱۶- پندار اینکه خداوند نباید مسلمانان را مبتلا به شکست کند، پندارى جاهلانه و باطل (یظنّون باللّه غیر الحقّ ... یقولون هل لنا من الامر من شىء)
۱۷- شکستها و حوادث ناگوار، موجب تردید مسلمانان سست اندیشه در مورد حقّانیّت پیامبر (ص) و وعده هاى خدا به پیروزى آنان (طائفة ... یقولون هل لنا من الامر من شىء)
۱۸- تدبیر تمامى امور جهان و پیروزى در نبردها، در دست خداوند است. (قل انّ الامر کلّه للّه)
۱۹- پندار حاکمیّت غیر خداوند (شرک افعالى) در تدبیر امور هستى، پندارى جاهلانه و باطل (یظنّون باللّه غیر الحقّ ظنّ الجاهلیّة ... قل انّ الامر کلّه للّه) «اِنّ الامر ... » مى رساند که گمان جاهلى، اعتقاد به تأثیر مستقل غیر خداوند در امور هستى است. و این خود نوعى از شرک است.
۲۰- بینش خدامحورى، بینشى حقّ، توحیدى و عالمانه (یظنّون باللّه غیر الحقّ ظنّ الجاهلیّة ... قل انّ الامر کلّه للّه)
۲۱- برخورد منافقانه خودمحوران و دنیاطلبان مسلمان با رسول خدا (ص) (و طائفة قد اهمّتهم انفسهم ... یخفون فى انفسهم ما لایبدون لک)
۲۲- انکار حقانیّت رسول خدا (ص) و نادرست پنداشتن وعده هاى الهى به پیروزى، چیزى است که خودگزینان شرکت کننده در نبرد احد از رسول خدا پنهان مى داشتند. (و طائفة ... یخفون فى انفسهم ما لایبدون لک)
۲۳- ترس مسلمانان خودگزین و دنیاطلبِ احد از افشاى موضع جاهلانه و شرک آمیزشان در برابر رسول خدا (ص) (و طائفة قد اهمّتهم انفسهم ... یخفون فى انفسهم ما لایبدون لک)
۲۴- تبلیغات سوء، شک برانگیز و شرک آلوده مسلمانان سست اندیشه احد، پس از پایان آن کارزار (یقولون لو کان لنا من الامر شىء ما قتلنا ههنا)
۲۵- شهادت برخى از پیکارگران احد و شکست در آن کارزار، موجب تردید مسلمانان سست اندیشه (یقولون لو کان لنا من الامر شىء ما قتلنا ههنا)
۲۶- پیروزى و فتح یا شکست و شهادت مسلمانان، نشانه حقّانیّت و یا باطل بودن اسلام نیست. (ظنّ الجاهلیّة ... یقولون لو کان لنا من الامر شىء ما قتلنا ههنا)
۲۷- پندارهاى جاهلانه نسبت به خداوند، منشأ تردید در حقّانیّت اسلام و وعده هاى خدا و رسول (ص) (یظنّون باللّه غیر الحقّ ... یقولون لو کان لنا من الامر شىء ما قتلنا ههنا)
۲۸- مرگ آدمى و کیفیّت آن، برخاسته از تقدیر خداوند است. (قل لو کنتم فى بیوتکم لبرز الّذین کتب علیهم القتل الى مضاجعهم)
۲۹- شهادت در راه خدا، از مقدّرات الهى است. (قل لو کنتم فى بیوتکم لبرز الّذین کتب علیهم القتل الى مضاجعهم)
۳۰- فراز از میدان نبرد و رویارویى با سختیها، مانع مرگ مقدّر آدمى نیست. (قل لو کنتم فى بیوتکم لبرز الّذین کتب علیهم القتل الى مضاجعهم)
۳۱- مسلمانان آخرت طلب و خداخواه احد، مشتاقان شهادت و رهسپار به سوى قتلگاه خویش (قل لو کنتم فى بیوتکم لبرز الّذین کتب علیهم القتل الى مضاجعهم) على رغم اینکه آیه درباره توحید افعالى است و بیان این معنا که امور به دست خداوند است، خروج براى شهادت را به خود مبارزان نسبت داد تا اشاره به اشتیاق آنان به شهادت کند. کاربرد کلمه «مَضجع» (خوابگاه) به جاى قتلگاه، مؤیّد این معناست.
۳۲- حضور پیکارگران خداجوى در صف رزمندگان احد، حتى در صورت شرکت نکردن دنیاطلبان خودخواه (قل لو کنتم فى بیوتکم لبرز الّذین کتب علیهم القتل الى مضاجعهم)
۳۳- مرگ، امرى مقدّر و فراتر از آن است که اندیشه هاى بشرى به زمان آن راه یابد. (یقولون ... ما قتلنا ههنا قل لو کنتم فى بیوتکم لبرز الّذین کتب علیهم القتل الى مضاجعهم)
۳۴- حوادث ایّام، جنگها، سختیها، مصیبتها و مرگ، آزمایش الهى است. (لبرز الّذین ... و لیبتلى اللّه ما فى صدورکم)
۳۵- آزمایشهاى الهى براى آشکار نمودن گرایشهاى درونى مردمان است ; نه اطّلاع یافتن خداوند از آنچه در درون ایشان مى گذرد. (و لیبتلى اللّه ما فى صدورکم ... و اللّه علیم بذات الصّدور) جمله «و اللّه علیم ... » این حقیقت را بازگو مى کند که آزمایش الهى در جنگ اُحد «صرفکم عنهم» براى این نبود که خداوند مؤمن واقعى را از غیر آن تشخیص دهد، چرا که خداوند به آنچه در سینه ها مى گذرد آگاه است ; بنابراین آزمایش الهى براى آشکار نمودن درون افراد خواهد بود.
۳۶- حوادث تلخ پیکار احد، موجب برملا شدن جناح دنیاطلب و خودمحور، از میان مسلمانان آخرت طلب خداجو (و لیبتلى اللّه ما فى صدورکم)
۳۷- انحراف در رفتار و کردار آدمى، ناشى از انحراف در گرایشهاى درونى و انگیزه هاى او (و لیبتلى اللّه ما فى صدورکم و لیمحّص ما فى قلوبکم) چون رفتار خارجى و اعمال ظاهرى (فرار از جنگ، اظهار تردید در حقانیّت اسلام و ... ) در این آیات نشانه تشخیص درون سینه ها معرّفى شده، معلوم مى گردد که رفتار و کردار آدمى نتیجه افکار اوست.
۳۸- حوادث ایّام جنگ، سختیها و مصیبتهاى در راه خدا، زمینه خالص شدن اندیشه مؤمنان از عقاید جاهلیّت و پالایش درون آنان از خواسته هاى دنیایى و مادّى (یظنّون باللّه غیر الحقّ ... و لیبتلى اللّه ما فى صدورکم و لیمحّص ما فى قلوبکم) «لیمحّص» از مادّه تمحیص به معناى خالص سازى از عیبها و نقصهاست و این جمله بیانگر هدفى دیگر از اهداف شکست در نبرد احد است.
۳۹- پالایشِ درونى اهل ایمان و سازندگى آنان، هدف خداوند از ابتلاى آنان به مشکلات و سختیها (و لیمحّص ما فى قلوبکم)
۴۰- خلوص و پاکیزگى درون، در گرو حضور آدمى در هنگامه هاى دشوار (و لیمحّص ما فى قلوبکم)
۴۱- آگاهى خداوند به اسرار انسانها و انگیزه هاى آنان (منکم من یرید الدّنیا ... و اللّه علیم بذات الصّدور)
۴۲- توجّه انسان به دانایى خداوند به انگیزه ها و کنشهاى درونى برحذردارنده وى از موضعگیریهاى ناروا (یظنّون باللّه ... یخفون فى انفسهم ... و اللّه علیم بذات الصّدور)
موضوعات مرتبط
- آخرت:۳۱
- آخرتطلبى:۳۱، ۳۶ آثار آخرتطلبى ۳۱، ۳۶ ۷
- آسایش: عوامل آسایش ۱، ۲، ۳، ۵، ۶
- آفرینش: تدبیر آفرینش ۱۸، ۱۹
- اخلاص: زمینه اخلاص ۳۸، ۴۰
- اسلام:۲۷ تاریخ صدر اسلام ۲۷ ۱، ۴، ۵، ۶، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۵،، ۱۷، ۲۱، ۲۲، ۲۳، ۲۴، ۲۵، ۳۱، ۳۲، ۳۶
- اطمینان: زمینه اطمینان ۷ ; عوامل اطمینان ۳، ۵، ۶ ; موانع اطمینان ۸
- اضطراب:۴
- افشاگرى:۲۳
- امتحان:۱۶، ۳۹ ابزار امتحان ۱۶، ۳۹ ۳۴ ; امتحان ۱۶، ۳۹ با جنگ ۳۴ ; امتحان ۱۶، ۳۹ با سختى ۳۴ ; امتحان ۱۶، ۳۹ با شکست ۱۶ ; امتحان ۱۶، ۳۹ با مرگ ۳۴ ; امتحان ۱۶، ۳۹ با مصیبت ۳۴ ; فلسفه امتحان ۱۶، ۳۹ ۳۵، ۳۹
- اندوه:۱، ۴
- انسان: اسرار انسان ۴۱ ; گرایش انسان ۳۵ ; نیازهاى انسان ۱۳
- انگیزش: عوامل انگیزش ۱۱، ۳۷، ۴۲
- ایمان: آثار عملى ایمان به آخرت ۳۱
- بصیرت: آثار بصیرت ۱۳
- پیروزى:۲۶ عوامل پیروزى ۲۶ ۱۸ ; وعده به پیروزى ۲۶ ۱۵، ۲۲
- ترس:۲۳
- جنگ:۳۴ آثار جنگ ۳۴ ۳۸ ; فرار از جنگ ۳۴ ۳۰
- جهاد:۲۵
- جهانخبینى: توحیدى ۱۸، ۲۰
- حقانیت:۱۷، ۲۲ ملاک حقانیت ۱۷، ۲۲ ۲۶
- خدا: احاطه خدا ۱۸ ; حاکمیت خدا ۱۹ ; عطایاى خدا ۱، ۲ ; علم خدا ۳۵، ۴۱، ۴۲ ; وعده خدا ۱۷، ۲۲، ۲۷
- خواب: آثار خواب ۱، ۲، ۳
- خودسازى: زمینه خودسازى ۳۹
- دنیاپرستى: آثار دنیاپرستى ۸، ۱۴ ; دنیاپرستى در مسلمانان ۹، ۱۰، ۲۱، ۲۶ ; عوامل دنیاپرستى ۱۲
- دنیاپرستان:۲۲ ترس دنیاپرستان ۲۲ ۲۳
- راه خدا:۲۹، ۳۱
- رفتار: پایههاى رفتار ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۳۷
- سختى:۳۴ آثار سختى ۳۴ ۳۸، ۳۹، ۴۰ ; روش تسهیل سختى ۳۴ ۳
- سودجویى: آثار سودجویى ۸ ; سودجویى در مسلمانان ۹، ۱۱
- شخصیّت: عوامل شکلگیرى شخصیّت ۳۸، ۳۹، ۴۰
- شرک: زمینه شرک ۲۴ ; شرک افعالى ۱۹
- شک:۱۵، ۱۷، ۲۴، ۲۵ به اسلام ۲۷ ; منشأ شک ۱۵، ۱۷، ۲۴، ۲۵ ۲۷
- شکست:۱۶، ۲۶ آثار شکست ۱۶، ۲۶ ۱۷، ۳۶ ; آثار شکست ۱۶، ۲۶ در جهاد ۲۵
- شهادت:۲۵، ۲۹، ۳۱
- عقیده: آثار عقیده ۳۷ ; عقیده باطل ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۶، ۱۹، ۲۷، ۳۸
- علم: آثار علم ۱۳، ۴۲
- غزوه احد:۱، ۴، ۵، ۶، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۵، ۲۲، ۲۳، ۲۴، ۲۵، ۳۱، ۳۲، ۳۶
- قضا و قدر:۲۸، ۲۹، ۳۰، ۳۳
- گرایش:۳۵، ۳۷
- گمراهى: زمینه گمراهى ۲۷ ; عوامل گمراهى ۱۴، ۳۷ ; گمراهى در گرایش ۳۷
- مجاهدان: احد ۱، ۵، ۹، ۱۵، ۲۲، ۲۵، ۳۱، ۳۲
- محمّد (ص):۲۱، ۲۲، ۲۳ حقانیت محمّد (ص) ۲۱، ۲۲، ۲۳ ۱۷، ۲۲ ; وعده محمّد (ص) ۲۱، ۲۲، ۲۳ ۲۷
- مرگ:۳۴ تقدیر مرگ ۳۴ ۳۰، ۳۳ ; منشأ مرگ ۳۴ ۲۸
- مسلمانان:۱۰، ۱۱، ۲۳، ۳۶ آخرتطلبى مسلمانان ۱۰، ۱۱، ۲۳، ۳۶ ۳۱، ۳۶ ; اضطراب مسلمانان ۱۰، ۱۱، ۲۳، ۳۶ ۴ ; اقسام مسلمانان ۱۰، ۱۱، ۲۳، ۳۶ ۹ ; امتحان مسلمانان ۱۰، ۱۱، ۲۳، ۳۶ ۱۶ ; اندوه مسلمانان ۱۰، ۱۱، ۲۳، ۳۶ ۱، ۴ ; پیروزى مسلمانان ۱۰، ۱۱، ۲۳، ۳۶ ۲۶ ; شک مسلمانان ۱۰، ۱۱، ۲۳، ۳۶ ۱۵، ۱۷، ۲۴، ۲۵ ; شکست مسلمانان ۱۰، ۱۱، ۲۳، ۳۶ ۲۶ ; مسلمانان ۱۰، ۱۱، ۲۳، ۳۶ صدر اسلام ۱۵، ۱۷، ۲۱، ۲۴ ; نفاق در مسلمانان ۱۰، ۱۱، ۲۳، ۳۶ ۲۱
- مصیبت:۳۴ آثار مصیبت ۳۴ ۳۸
- مؤمنان: امتحان مؤمنان ۳۹ ; عقیده مؤمنان ۳۸
- نفاق: در مسلمانان ۲۱
- هدایت: عوامل هدایت ۴۲