البقرة ١٤٣: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=و بدینسان گردانیدیم شما را امّتی میانه تا باشید گواهانی بر مردم و باشد پیمبر گواهی بر شما و ننهادیم قبله‌ای را که بر آن بودی مگر تا بشناسیم آن را که پیروی کند پیمبر را از آنکه بر پاشنه پای خود برگردد و همانا گران است آن مگر بر آنان که هدایت کرده است خدا و نیست خدا تباه‌کننده ایمان شما همانا خداوند است به مردم رؤوف مهربان‌
|-|معزی=و بدینسان گردانیدیم شما را امّتی میانه تا باشید گواهانی بر مردم و باشد پیمبر گواهی بر شما و ننهادیم قبله‌ای را که بر آن بودی مگر تا بشناسیم آن را که پیروی کند پیمبر را از آنکه بر پاشنه پای خود برگردد و همانا گران است آن مگر بر آنان که هدایت کرده است خدا و نیست خدا تباه‌کننده ایمان شما همانا خداوند است به مردم رؤوف مهربان‌
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره البقرة | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::143|١٤٣]] | قبلی = البقرة ١٤٢ | بعدی = البقرة ١٤٤  | کلمه = [[تعداد کلمات::50|٥٠]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره البقرة | نزول = [[نازل شده در سال::17|٥ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::143|١٤٣]] | قبلی = البقرة ١٤٢ | بعدی = البقرة ١٤٤  | کلمه = [[تعداد کلمات::50|٥٠]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«أُمَّةً وَسَطاً»: ملّت دادگر گزیده‌ای که راه تفریط و افراط نپوید. «وَسَطاً»: متّصف به فضائل. مرکز فضائل و حسنات. دادگر. مفرد و مثنّی و جمع و مذکّر و مؤنّث در آن مساوی است. اطلاق حالّ بر محلّ است. «شُهَدَآءَ»: گواهان. «شُهَدَآءَ عَلَی النَّاسِ»: گواهان بر مردم در روز رستاخیز. «وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیداً»: پیغمبر بر شما گواه باشد در روز رستاخیز (نگا: نساء / ). «لِنَعْلَمَ»: تا روشن و معلوم گردانیم. خدا همیشه عالم و آگاه است و گذشته و حال و آینده در برابر علم او یکسان است. لذا مراد از واژه‌هائی چون (نَعْلَمَ) و (یَعْلَمُ اللهُ) و عباراتی از این قبیل، این است که علم غیبی خدا به علم عینی تبدیل شود و آنچه در پس پرده غیب نهان بود، برای مردم به صحنه ظهور برسد و عیان گردد (نگا: آل‌عمران /  توبه / ). «یَنقَلِبُ عَلَی عَقِبَیْهِ»: بر پاشنه‌های خود می‌گردد. مرتدّ می‌شود و از دین برمی‌گردد. «عَقِب»: پاشنه. «إِنْ»: مخفّف از مثقّله است. «کَانَتْ»: اسم آن (هِیَ) است که مرجع آن (قِبْلَة) است. «کَبِیرَةً»: سنگین. دشوار.
«أُمَّةً وَسَطاً»: ملّت دادگر گزیده‌ای که راه تفریط و افراط نپوید. «وَسَطاً»: متّصف به فضائل. مرکز فضائل و حسنات. دادگر. مفرد و مثنّی و جمع و مذکّر و مؤنّث در آن مساوی است. اطلاق حالّ بر محلّ است. «شُهَدَآءَ»: گواهان. «شُهَدَآءَ عَلَی النَّاسِ»: گواهان بر مردم در روز رستاخیز. «وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیداً»: پیغمبر بر شما گواه باشد در روز رستاخیز (نگا: نساء / ). «لِنَعْلَمَ»: تا روشن و معلوم گردانیم. خدا همیشه عالم و آگاه است و گذشته و حال و آینده در برابر علم او یکسان است. لذا مراد از واژه‌هائی چون (نَعْلَمَ) و (یَعْلَمُ اللهُ) و عباراتی از این قبیل، این است که علم غیبی خدا به علم عینی تبدیل شود و آنچه در پس پرده غیب نهان بود، برای مردم به صحنه ظهور برسد و عیان گردد (نگا: آل‌عمران /  توبه / ). «یَنقَلِبُ عَلَی عَقِبَیْهِ»: بر پاشنه‌های خود می‌گردد. مرتدّ می‌شود و از دین برمی‌گردد. «عَقِب»: پاشنه. «إِنْ»: مخفّف از مثقّله است. «کَانَتْ»: اسم آن (هِیَ) است که مرجع آن (قِبْلَة) است. «کَبِیرَةً»: سنگین. دشوار.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۲۹


ترجمه

همان‌گونه (که قبله شما، یک قبله میانه است) شما را نیز، امت میانه‌ای قرار دادیم (در حد اعتدال، میان افراط و تفریط؛) تا بر مردم گواه باشید؛ و پیامبر هم بر شما گواه است. و ما، آن قبله‌ای را که قبلا بر آن بودی، تنها برای این قرار دادیم که افرادی که از پیامبر پیروی می‌کنند، از آنها که به جاهلیت بازمی‌گردند، مشخص شوند. و مسلماً این حکم، جز بر کسانی که خداوند آنها را هدایت کرده، دشوار بود. (این را نیز بدانید که نمازهای شما در برابر قبله سابق، صحیح بوده است؛) و خدا هرگز ایمان [= نماز] شما را ضایع نمی‌گرداند؛ زیرا خداوند، نسبت به مردم، رحیم و مهربان است.

و بدين‌سان شما را امّتى ميانه قرار داديم تا بر مردم [جهان‌] گواه باشيد و پيامبر بر شما گواه باشد. و ما قبله‌اى را كه بر آن بودى (بيت المقدس) قرار نداديم مگر براى آن كه كسى را كه از پيامبر پيروى مى‌كند از كسى كه به عقب برمى‌گردد باز شناسيم، و البته ا
و بدين گونه شما را امتى ميانه قرار داديم، تا بر مردم گواه باشيد؛ و پيامبر بر شما گواه باشد. و قبله‌اى را كه [چندى‌] بر آن بودى، مقرر نكرديم جز براى آنكه كسى را كه از پيامبر پيروى مى‌كند، از آن كس كه از عقيده خود برمى‌گردد بازشناسيم؛ هر چند [اين كار] جز بر كسانى كه خدا هدايت‌[شان‌] كرده، سخت گران بود؛ و خدا بر آن نبود كه ايمان شما را ضايع گرداند، زيرا خدا [نسبت‌] به مردم دلسوز و مهربان است.
و ما همچنان شما (مسلمین) را به آیین اسلام هدایت کردیم و به سیرت نیکو بیاراستیم تا گواه مردم باشید و پیغمبر نیز گواه شما باشد (تا شما از وی بیاموزید). و (ای پیغمبر) ما قبله‌ای را که بر آن بودی تغییر ندادیم مگر برای اینکه بیازماییم و جدا سازیم گروهی را که از پیغمبر خدا پیروی می‌کنند از آنان که عقبگرد کنند و (به مخالفت او برخیزند)، و این تغییر قبله بسی بزرگ نمود جز در نظر هدایت یافتگان خدا. و خداوند اجر پایداری شما را در راه ایمان تباه نگرداند که خدا به خلق مشفق و مهربان است.
و همان گونه [که شما را به راه راست هدایت کردیم] شما را امتی میانه [ومعتدل و پیراسته از افراط و تفریط] قرار دادیم تا [در ایمان، عمل، درستی و راستی] بر مردم گواه باشید و پیامبر هم گواه بر شما باشد. و ما قبله ای را که بر آن بودی فقط به خاطر این قرار دادیم تا کسانی که از پیامبر پیروی می کنند از کسانی که از اسلام و اطاعت پیامبر برمی گردند [و متعصبانه به قبله پیش از کعبه می مانند] معلوم و مشخص کنیم؛ گر چه این حکم جز بر کسانی که خدا هدایتشان کرده گران و دشوار بود. و خدا بر آن نیست که ایمان شما را تباه کند؛ زیرا خدا به همه مردم رؤوف و مهربان است.
آرى چنين است كه شما را بهترين امّتها گردانيديم تا بر مردمان گواه باشيد و پيامبر بر شما گواه باشد. و آن قبله‌اى را كه رو به روى آن مى‌ايستادى دگرگون نكرديم، جز بدان سبب كه آنان را كه از پيامبر پيروى مى‌كنند از آنان كه مخالفت مى‌ورزند بازشناسيم. هر چند كه اين امر جز بر هدايت‌يافتگان دشوار مى‌نمود. خدا ايمان شما را تباه نمى‌كند، او بر مردمان مهربان و بخشاينده است.
و بدین‌سان شما را گروهی بهینه گرداندیم تا گواهان مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد، و قبله‌ای را که بر آن بودی برنگرداندیم مگر از آن روی که کسی را که پیروی از پیامبر می‌کند از کسی که از عقیده‌اش بازمی‌گردد، بازشناسانیم، و آن [پیروی‌] جز بر کسانی که خداوند هدایتشان کرده است، گران می‌آید، و خداوند هرگز ایمان شما را ضایع نمی‌گرداند، به راستی که خداوند با مردم رئوف و مهربان است‌
و اينچنين شما را امتى ميانه ساختيم تا بر مردمان گواه باشيد و پيامبر بر شما گواه باشد. و قبله‌اى را كه بر آن بودى- بيت المقدس- قرار نداديم مگر براى آنكه كسى را كه از پيامبر پيروى مى‌كند از كسى كه بر پاشنه‌هاى خود مى‌گردد- روى مى‌گرداند- معلوم كنيم، و هر آينه اين [قراردادن قبله- مسجد الاقصى-] جز بر آنان كه خدا ايشان را راه نموده است دشوار بود. و خداوند بر آن نيست كه ايمان شما را تباه كند، زيرا كه خداوند به مردم هر آينه رؤوف و مهربان است.
و بی‌گمان شما را ملّت میانه‌روی کرده‌ایم (نه در دین افراط و غلّوی می‌ورزید، و نه در آن تفریط و تعطیلی می‌شناسید. حق روح و حق جسم را مراعات می‌دارید و آمیزه‌ای از حیوان و فرشته‌اید) تا گواهانی بر مردم باشید (و بر تفریط مادیگرایانِ لذائذ جسمانی طلب و روحانیّت باخته، و بر افراط تارکانِ دنیا و ترکِ لذائذ جسمانی کرده، ناظر بوده و خروج هر دو دسته را از جاده‌ی اعتدال مشاهده نمائید) و پیغمبر (نیز) بر شما گواه باشد (تا چنانچه دسته‌ای از شما راه او گیرد، و یا گروهی از شما از جاده‌ی سیرت و شریعت او بیرون رود، با آئین و کردار خویش بر ایشان حجّت و گواه باشد). و ما قبله‌ای را که بر آن بوده‌ای (و تا کنون به سوی آن نماز خوانده‌ای و هم اینک فرمان روکردن به جهت کعبه صادره شده است) قبله ننموده بودیم مگر این که بدانیم چه کسی از پیغمبر پیروی می‌نماید و چه کسی بر پاشنه‌های خود می‌چرخد (و به عقب بر می‌گردد تا صف ثابت‌قدمان بر ایمان، و فرصت‌طلبان بی‌ایمان از هم روشن و جدا شود). و اگرچه (تغییر قبله برای کسی که الفت گرفته است بدان رو کند) بس بزرگ و دشوار است مگر بر کسانی که خدا ایشان را رهنمون کرده باشد (به احکام دین و راز قانونگذاری و بداند که هدف از روکردن به این سو یا آن سو اطاعت فرمان خدا است نه به خاطر تقدّس خود جهات) و خدا ایمان شما را (که انگیزه‌ی پیروی از پیغمبر است) ضایع نمی‌گرداند (و اجر و پاداش عبادات قبلی شما را هدر نمی‌دهد، چه) بی‌گمان خدا نسبت به مردم بس رؤوف و مهربان است.
و بدین گونه ما شما [:معصومان محمدی (ص)] را امتی واسطه (میان رسول و امت) قرار دادیم تا بر مردمان گواه باشید، و پیامبر (نیز) بر شما گواه باشد. و قبله‌ای را که (چندی) بر آن بودی، ننهادیم جز برای آنکه کسی را که از پیامبر پیروی می‌کند، از آن کس که به عقبش بازگشت می‌کند، نشانه نهیم‌؛ هر چند (این کار) جز بر کسانی که خدا هدایت(شان) کرده، سخت گران بود و خدا بر آن نبوده است تا ایمان شما را ضایع گرداند، (زیرا) خدا به مردمان بی‌گمان مهربان و رحمتگر بر ویژگان است.
و بدینسان گردانیدیم شما را امّتی میانه تا باشید گواهانی بر مردم و باشد پیمبر گواهی بر شما و ننهادیم قبله‌ای را که بر آن بودی مگر تا بشناسیم آن را که پیروی کند پیمبر را از آنکه بر پاشنه پای خود برگردد و همانا گران است آن مگر بر آنان که هدایت کرده است خدا و نیست خدا تباه‌کننده ایمان شما همانا خداوند است به مردم رؤوف مهربان‌


البقرة ١٤٢ آیه ١٤٣ البقرة ١٤٤
سوره : سوره البقرة
نزول : ٥ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٥٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أُمَّةً وَسَطاً»: ملّت دادگر گزیده‌ای که راه تفریط و افراط نپوید. «وَسَطاً»: متّصف به فضائل. مرکز فضائل و حسنات. دادگر. مفرد و مثنّی و جمع و مذکّر و مؤنّث در آن مساوی است. اطلاق حالّ بر محلّ است. «شُهَدَآءَ»: گواهان. «شُهَدَآءَ عَلَی النَّاسِ»: گواهان بر مردم در روز رستاخیز. «وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیداً»: پیغمبر بر شما گواه باشد در روز رستاخیز (نگا: نساء / ). «لِنَعْلَمَ»: تا روشن و معلوم گردانیم. خدا همیشه عالم و آگاه است و گذشته و حال و آینده در برابر علم او یکسان است. لذا مراد از واژه‌هائی چون (نَعْلَمَ) و (یَعْلَمُ اللهُ) و عباراتی از این قبیل، این است که علم غیبی خدا به علم عینی تبدیل شود و آنچه در پس پرده غیب نهان بود، برای مردم به صحنه ظهور برسد و عیان گردد (نگا: آل‌عمران / توبه / ). «یَنقَلِبُ عَلَی عَقِبَیْهِ»: بر پاشنه‌های خود می‌گردد. مرتدّ می‌شود و از دین برمی‌گردد. «عَقِب»: پاشنه. «إِنْ»: مخفّف از مثقّله است. «کَانَتْ»: اسم آن (هِیَ) است که مرجع آن (قِبْلَة) است. «کَبِیرَةً»: سنگین. دشوار.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - خداوند، امت اسلام را امتى معتدل و برتر قرار داد. (جعلنکم أمة وسطاً) کلمه «وسطاً» چنانچه برخى از مفسّران گفته اند کنایه از «معتدل» و یا «برتر» است.

۲ - اسلام، آیینى معتدل در توجّه به مادیات و معنویات (جعلنکم أمة وسطاً) چون سخن در این بخش از آیات، نظر به یهود و نصارا دارد، مى توان گفت: توصیف امت اسلام به امتى معتدل، در قیاس با یهود و نصاراست و از آنجا که یهودیان مردمى دنیاگرا هستند و نصارا تأیید کننده رهبانیت و ترک دنیا مى باشند; مراد از معتدل بودن امت اسلام، اعتدال در توجّه به دنیا و امور معنوى است.

۳ - نقش تغییر قبله از بیت المقدس به کعبه، در نیل امت اسلامى به امتى معتدل و برتر (ما ولیهم عن قبلتهم التى کانوا علیها ... و کذلک جعلنکم أمة وسطاً)

۴ - احکام و آداب اسلام، مبرّا از هر گونه افراط و تفریط (جعلنکم أمة وسطاً)

۵ - مسلمانان، گواه بر اعمال سایر مردمان و پیامبر گواه بر اعمال مسلمانان است. (لتکونوا شهداء على الناس و یکون الرسول علیکم شهیداً) در اینکه مراد از «شهداء» و «شهید» در آیه شریفه چیست، چند نظر ابراز شده است، از جمله گواهى بر اعمال است; یعنى، امت اسلامى و یا گروهى از آنان اعمال دیگر امتها را مشاهده مى کنند و در قیامت بر آن شهادت مى دهند و پیامبر(ص) نیز ناظر اعمال مسلمانان است و در آخرت بر آن شهادت مى دهد.

۶ - پیامبر(ص) حجت خدا بر مسلمانان و امت اسلامى حجت خداوند بر دیگر مردم (لتکونوا شهداء على الناس و یکون الرسول علیکم شهیداً) از جمله تفسیرى که براى کلمه «شهداء» و «شهید» در آیه مورد بحث ابراز شده است، حجت است.

۷ - اعتدال امت اسلام و برترى آنان بر سایر امتها، دلیل حجت بودن آنان بر سایر ملتهاست. (جعلنکم أمة وسطاً لتکونوا شهداء على الناس)

۸ - بیت المقدس، قبله مسلمانان در برهه اى از عصر بعثت (و ما جعلنا القبلة التى کنت علیها) مراد از «القبلة» بیت المقدس است. قابل ذکر است که «کان» در «التى کنت علیها» مى تواند به معناى حال باشد; یعنى، قبله اى که بر آن هستى. بر این مبنا نزول آیه مورد بحث قبل از تغییر قبله خواهد بود و مى تواند «کان» در جمله فوق به معناى گذشته باشد. در این صورت، زمان نزول آیه مورد بحث پس از تغییر قبله خواهد بود. از آن جا که فرمان تغییر قبله در آیه بعد مطرح شده، به نظر مى رسد احتمال نخست پسندیده تر باشد.

۹ - هدف از تعیین بیت المقدس به عنوان قبله مسلمانان، مشخص شدن پیروان واقعى پیامبر(ص) از غیر آنان بود (و ما جعلنا القبلة التى کنت علیها إلا لنعلم من یتبع الرسول ممن ینقلب على عقبیه)

۱۰ - تعیین بیت المقدس به عنوان قبله، آزمونى براى مسلمانان و تصفیه ایشان (و ما جعلنا القبلة التى کنت علیها إلا لنعلم)

۱۱ - قبله بودن بیت المقدس براى اهل اسلام، امرى دشوار و ناپذیرفتنى براى گروهى از مسلمانان (و إن کانت لکبیرة إلا على الذین هدى اللّه)

۱۲ - تنها هدایت یافتگان، بیت المقدس را به عنوان قبله پذیرفته و آن را تکلیفى سنگین نمى شمردند. (و إن کانت لکبیرة إلا على الذین هدى اللّه)

۱۳ - خداوند هدایت کننده انسانهاست. (إلا على الذین هدى اللّه)

۱۴ - پذیرش احکام الهى، نشانه پیروى از فرستادگان الهى است. (ما جعلنا القبلة التى کنت علیها إلا لنعلم من یتبع الرسول ممن ینقلب على عقبیه)

۱۵ - تبعیت از پیامبر(ص) دلیل برخوردار شدن از هدایت الهى است. (إلا لنعلم من یتبع الرسول ... و إن کانت لکبیرة إلا على الذین هدى اللّه)

۱۶ - لزوم تبعیت از پیامبر(ص) و تسلیم شدن در برابر احکام الهى (ما جعلنا القبلة ... إلا لنعلم من یتبع الرسول)

۱۷ - مشخص شدن روحیه تعبد و تسلیم در برابر خدا، فلسفه تعیین بیت المقدس به عنوان قبله مسلمانان (إلا لنعلم من یتبع الرسول ... و إن کانت لکبیرة إلا على الذین هدى اللّه)

۱۸ - هدایت یافتگان، داراى روحیه تعبد و تسلیم در برابر خدا و احکام الهى (و إن کانت لکبیرة إلا على الذین هدى اللّه)

۱۹ - تغییر قبله مسلمانان از بیت المقدس به سوى مسجد الحرام * (و ما جعلنا القبلة التى کنت علیها) برداشت فوق مبتنى بر این است که «کان» در «التى کنت علیها» دلالت بر زمان ماضى داشته باشد، در این صورت «التى کنت علیها» دلالت بر تغییر قبله دارد.

۲۰ - هدف از تغییر قبله و تعیین مسجدالحرام به عنوان قبله مسلمانان، مشخص شدن پیروان واقعى پیامبر(ص) از غیر ایشان * (ما جعلنا القبلة التى کنت علیها إلا لنعلم من یتبع الرسول ممن ینقلب) برخى برآنند که «إلا لنعلم ...» بیان هدف تغییر قبله از بیت المقدس به مسجد الحرام است; یعنى، «لنعلم» در حقیقت متعلق به فعلى محذوف است که قرینه هاى کلامى دلالت بر آن دارد و جمله با تقدیر آن چنین است: ما جعلنا القبلة التى کنت علیها فصرفناک عنها إلا لنعلم...

۲۱ - تبدیل قبله، آزمونى براى تصفیه مسلمانان واقعى از غیر آنان (و ما جعلنا القبلة التى کنت علیها إلا لنعلم)

۲۲ - تغییر قبله امرى دشوار و ناپذیرفتنى براى گروهى از مسلمانان (و إن کانت لکبیرة إلا على الذین هدى اللّه)

۲۳ - تنها هدایت یافتگان و پیروان واقعى پیامبر، تغییر قبله را پذیرفته و آن را امرى دشوار نمى شمردند. (و إن کانت لکبیرة إلا على الذین هدى اللّه)

۲۴ - نماز، مظهر ایمان است. (و ما کان اللّه لیضیع إیمنکم) مراد از «ایمان» چنانچه بسیارى از مفسّران گفته اند، نماز است. اطلاق ایمان بر نماز دلالت بر اهمیّت والاى نماز دارد; به گونه اى که مى توان نماز را ایمان خواند و آن را مظهر ایمان دانست.

۲۵ - نمازهایى که پیش از تغییر قبله به سمت بیت المقدس خوانده شده بود، مورد پذیرش خدا بوده و اجرش ضایع نخواهد شد. (و ما کان اللّه لیضیع إیمنکم) تغییر قبله یا نوید به تغییر آن، این پرسش را براى مسلمانان در پى داشت که: نمازها و عبادتهاى انجام شده به سوى بیت المقدس آیا محکوم به بطلان است. جمله «و ما کان ...» پاسخ به این پرسش مى باشد.

۲۶ - قوانین و مقررات، شامل زمانهاى پیش از جعل و اعلام رسمیت آن نخواهد شد. (و ما کان اللّه لیضیع إیمنکم)

۲۷ - خداوند با مردمان رئوف و مهربان است. (إن اللّه بالناس لرءوف رحیم)

روایات و احادیث

۲۸ - از امام صادق(ع) درباره سخن خداى تبارک و تعالى که مى فرماید: «و کذلک جعلناکم أمة وسطاً لتکونوا شهداء على الناس» روایت شده که فرمود: «نحن الشهداء على الناس بما عندهم من الحلال و الحرام و ماضیعوا منه;[۱] ما (ائمه) شاهد حلال و حرام و آنچه مردم از آن ضایع مى کنند، هستیم».

۲۹ - رسول خدا(ص) فرمود: «یدعى نوح یوم القیامة فیقال له: هل بلغت؟ فیقول: نعم، فیدعى قومه فیقال لهم هل بلغکم؟ فیقولون: ما أتانا من نذیر و ما أتانا من أحد، فیقال لنوح: من یشهد لک؟ فیقول: محمّد(ص) و أمته، فذلک قوله: «و کذلک جعلناکم أمة وسطاً» قال: و الوسط العدل فتدعون فتشهدون له بالبلاغ ...;[۲] روز قیامت نوح(ع) دعوت به حضور مى شود و به او گفته مى شود: آیا رسالت خود را ابلاغ کردى؟ مى گوید: آرى پس قومش دعوت مى شوند و از آنان سؤال مى شود: آیا به شما [رسالتش] را ابلاغ کرده است؟ آنان مى گویند: ما را بیم دهنده اى نیامد. پس به نوح گفته مى شود: چه کسى به نفع تو شهادت مى دهد؟ پس وى مى گوید: محمّد(ص) و امتش; و این است سخن خداوند: شما را امت وسط قرار دادیم. رسول خدا فرمود: مراد از وسط، عدل است. پس شما (مسلمانان) دعوت مى شوید و به نفع او شهادت به ابلاغ رسالت مى دهید ... ».

۳۰ - از امام صادق(ع) روایت شده است: «... و لما ان اصرف نبیه إلى الکعبة عن بیت المقدس قال المسلمون للنبى(ص) أرأیت صلاتنا التى کنا نصلى إلى بیت المقدس ما حالنا فیها و ما حال من مضى من أمواتنا و هم یصلون إلى بیت المقدس؟ فأنزل اللّه «و ما کان اللّه لیضیع إیمانکم ان اللّه بالناس لرؤف رحیم» فسمّى الصلوة إیماناً ...;[۳] چون خداوند، رسول اللّه را از بیت المقدس به کعبه برگرداند، مسلمانان به پیامبر عرضه داشتند: صحت نمازهایى که به طرف بیت المقدس خوانده ایم و نمازهاى کسانى که به طرف بیت المقدس نماز خوانده و از دنیا رفته اند، چطور مى شود؟ خداوند آیه شریفه «و ما کان اللّه لیضیع إیمانکم ان اللّه بالناس لرءوف رحیم» را نازل فرمود و در آن نماز را ایمان نامید ...».

۳۱ - «عن ابى بصیر عن أحدهما ... فقلت له: اللّه أمره أن یصلى إلى بیت المقدس، قال: نعم، ألاترى ان اللّه تعالى یقول، «و ما جعلنا القبلة التى کنت علیها إلا لنعلم من یتبع الرسول ممن ینقلب على عقبیه» ... ;[۴] ابى بصیر از امام باقر یا امام صادق(ع) سؤال کرد: ... آیا خداوند رسول خود را مأمور کرد که به سوى بیت المقدس نماز گزارد؟ آن حضرت فرمود: بله آیا ندیدى که خداوند تعالى مى فرماید: «ما آن قبله اى که قبلا بر آن بودى تنها براى این قرار دادیم تا افرادى که از پیامبر پیروى مى کنند را از کسانى که به جاهلیت باز مى گردند، مشخص کنیم» ... ».

موضوعات مرتبط

  • ائمه(ع): گواهى ائمه(ع) ۲۸; مقامات ائمه(ع) ۲۸
  • احکام: فلسفه احکام ۹، ۲۰; محدوده کاربرد احکام ۲۶
  • اسلام: اسلام و مادیات ۲; اسلام و معنویات ۲; اعتدال اسلام ۲، ۴; تاریخ صدر اسلام ۸، ۱۱، ۲۲; ویژگیهاى اسلام ۴
  • اسماء و صفات: رؤوف ۲۷; رحیم ۲۷
  • اطاعت: آثار اطاعت از محمّد(ص) ۱۵; اطاعت از انبیا ۱۴; اطاعت از محمّد(ص) ۱۶
  • الگو: الگوى مردم ۶
  • امتحان: ابزار امتحان ۱۰، ۲۱
  • امتها: امت وسط ۱، ۳، ۷; حجت امتها ۷; گواهى امت وسط ۲۹; مقامات امت وسط ۲۹
  • انسان: گواه انسان ها ۵; هدایت انسان ها ۱۳
  • ایمان: نشانه هاى ایمان ۲۴
  • بیت المقدس: پاداش نماز به بیت المقدس ۲۵; فلسفه قبله شدن بیت المقدس ۹، ۱۰، ۱۷; قبله بودن بیت المقدس ۸، ۱۹; نماز به بیت المقدس ۳۰
  • تسلیم: اهمیّت تسلیم به خدا ۱۷، ۱۸; اهمیّت تسلیم به دین ۱۶
  • تعبد: اهمیّت تعبد ۱۷، ۱۸
  • خدا: حجتهاى خدا ۶; خدا و تضییع پاداش ۲۵; رأفت خدا ۲۷; مهربانى خدا ۲۷; هدایت خدا ۱۳
  • دین: قبول دین ۱۴; نظام تعالیم دین ۴
  • عمل: گواهان عمل ۵
  • قانون: عطف قانون به ماسبق ۲۶
  • قبله: آثار تغییر قبله ۳; تغییر قبله ۱۹; فلسفه تغییر قبله ۲۰، ۲۱; مسلمانان و تغییر قبله ۲۲; مهتدین و تغییر قبله ۲۳
  • متعبدان: روش تشخیص متعبدان ۱۷
  • محمّد(ص): الگوگیرى از محمّد(ص) ۱۶; پیروان محمّد(ص) ۲۳; حجت بودن محمّد(ص) ۶; روش تشخیص پیروان محمّد(ص) ۲۰; گواهى محمّد(ص) ۵، ۲۹; مقامات محمّد(ص) ۲۹; ملاکهاى تشخیص پیروان محمّد(ص) ۹; نماز محمّد(ص) به بیت المقدس ۳۱
  • مسجد الحرام: قبله شدن مسجد الحرام ۱۹
  • مسلمانان: اعتدال مسلمانان ۱، ۷; الگوگیرى از مسلمانان ۶، ۷; الگوى مسلمانان ۶; امتحان مسلمانان ۱۰، ۲۱; برترى مسلمانان ۱، ۷; تصفیه صفوف مسلمانان ۲۱; حجت بودن مسلمانان ۶، ۷; عوامل اعتدال مسلمانان ۳; عوامل برترى مسلمانان ۳; فضایل مسلمانان ۱; گواه مسلمانان ۵; گواهى مسلمانان ۵، ۲۹; مسلمانان و قبله شدن بیت المقدس ۱۱; مقامات مسلمانان ۲۹
  • مهتدین: انقیاد مهتدین ۱۸; تعبد مهتدین ۱۸; روحیه مهتدین ۱۸; صفات مهتدین ۱۸; مهتدین و قبله شدن بیت المقدس ۱۲
  • نماز: اهمیّت نماز ۲۴
  • هدایت: عوامل هدایت ۱۳، ۱۵

منابع

  1. بصائر الدرجات، ص ۸۲، ح ۱، باب ۱۳; نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۳۳، ح ۴۰۱ و ۴۰۸.
  2. تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص ۲۹۷.
  3. تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۶۳، ح ۱۱۵; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۱۶۱، ح ۳ و ۴.
  4. تهذیب الاحکام، ج ۲، ص ۴۴، ح ۱۳۸; نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۳۶، ح ۴۱۴.