البقرة ١٤٣: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و بدینسان گردانیدیم شما را امّتی میانه تا باشید گواهانی بر مردم و باشد پیمبر گواهی بر شما و ننهادیم قبلهای را که بر آن بودی مگر تا بشناسیم آن را که پیروی کند پیمبر را از آنکه بر پاشنه پای خود برگردد و همانا گران است آن مگر بر آنان که هدایت کرده است خدا و نیست خدا تباهکننده ایمان شما همانا خداوند است به مردم رؤوف مهربان | |-|معزی=و بدینسان گردانیدیم شما را امّتی میانه تا باشید گواهانی بر مردم و باشد پیمبر گواهی بر شما و ننهادیم قبلهای را که بر آن بودی مگر تا بشناسیم آن را که پیروی کند پیمبر را از آنکه بر پاشنه پای خود برگردد و همانا گران است آن مگر بر آنان که هدایت کرده است خدا و نیست خدا تباهکننده ایمان شما همانا خداوند است به مردم رؤوف مهربان | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره البقرة | نزول = | {{آيه | سوره = سوره البقرة | نزول = [[نازل شده در سال::17|٥ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::143|١٤٣]] | قبلی = البقرة ١٤٢ | بعدی = البقرة ١٤٤ | کلمه = [[تعداد کلمات::50|٥٠]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«أُمَّةً وَسَطاً»: ملّت دادگر گزیدهای که راه تفریط و افراط نپوید. «وَسَطاً»: متّصف به فضائل. مرکز فضائل و حسنات. دادگر. مفرد و مثنّی و جمع و مذکّر و مؤنّث در آن مساوی است. اطلاق حالّ بر محلّ است. «شُهَدَآءَ»: گواهان. «شُهَدَآءَ عَلَی النَّاسِ»: گواهان بر مردم در روز رستاخیز. «وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیداً»: پیغمبر بر شما گواه باشد در روز رستاخیز (نگا: نساء / ). «لِنَعْلَمَ»: تا روشن و معلوم گردانیم. خدا همیشه عالم و آگاه است و گذشته و حال و آینده در برابر علم او یکسان است. لذا مراد از واژههائی چون (نَعْلَمَ) و (یَعْلَمُ اللهُ) و عباراتی از این قبیل، این است که علم غیبی خدا به علم عینی تبدیل شود و آنچه در پس پرده غیب نهان بود، برای مردم به صحنه ظهور برسد و عیان گردد (نگا: آلعمران / توبه / ). «یَنقَلِبُ عَلَی عَقِبَیْهِ»: بر پاشنههای خود میگردد. مرتدّ میشود و از دین برمیگردد. «عَقِب»: پاشنه. «إِنْ»: مخفّف از مثقّله است. «کَانَتْ»: اسم آن (هِیَ) است که مرجع آن (قِبْلَة) است. «کَبِیرَةً»: سنگین. دشوار. | «أُمَّةً وَسَطاً»: ملّت دادگر گزیدهای که راه تفریط و افراط نپوید. «وَسَطاً»: متّصف به فضائل. مرکز فضائل و حسنات. دادگر. مفرد و مثنّی و جمع و مذکّر و مؤنّث در آن مساوی است. اطلاق حالّ بر محلّ است. «شُهَدَآءَ»: گواهان. «شُهَدَآءَ عَلَی النَّاسِ»: گواهان بر مردم در روز رستاخیز. «وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیداً»: پیغمبر بر شما گواه باشد در روز رستاخیز (نگا: نساء / ). «لِنَعْلَمَ»: تا روشن و معلوم گردانیم. خدا همیشه عالم و آگاه است و گذشته و حال و آینده در برابر علم او یکسان است. لذا مراد از واژههائی چون (نَعْلَمَ) و (یَعْلَمُ اللهُ) و عباراتی از این قبیل، این است که علم غیبی خدا به علم عینی تبدیل شود و آنچه در پس پرده غیب نهان بود، برای مردم به صحنه ظهور برسد و عیان گردد (نگا: آلعمران / توبه / ). «یَنقَلِبُ عَلَی عَقِبَیْهِ»: بر پاشنههای خود میگردد. مرتدّ میشود و از دین برمیگردد. «عَقِب»: پاشنه. «إِنْ»: مخفّف از مثقّله است. «کَانَتْ»: اسم آن (هِیَ) است که مرجع آن (قِبْلَة) است. «کَبِیرَةً»: سنگین. دشوار. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۲۹
ترجمه
البقرة ١٤٢ | آیه ١٤٣ | البقرة ١٤٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أُمَّةً وَسَطاً»: ملّت دادگر گزیدهای که راه تفریط و افراط نپوید. «وَسَطاً»: متّصف به فضائل. مرکز فضائل و حسنات. دادگر. مفرد و مثنّی و جمع و مذکّر و مؤنّث در آن مساوی است. اطلاق حالّ بر محلّ است. «شُهَدَآءَ»: گواهان. «شُهَدَآءَ عَلَی النَّاسِ»: گواهان بر مردم در روز رستاخیز. «وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیداً»: پیغمبر بر شما گواه باشد در روز رستاخیز (نگا: نساء / ). «لِنَعْلَمَ»: تا روشن و معلوم گردانیم. خدا همیشه عالم و آگاه است و گذشته و حال و آینده در برابر علم او یکسان است. لذا مراد از واژههائی چون (نَعْلَمَ) و (یَعْلَمُ اللهُ) و عباراتی از این قبیل، این است که علم غیبی خدا به علم عینی تبدیل شود و آنچه در پس پرده غیب نهان بود، برای مردم به صحنه ظهور برسد و عیان گردد (نگا: آلعمران / توبه / ). «یَنقَلِبُ عَلَی عَقِبَیْهِ»: بر پاشنههای خود میگردد. مرتدّ میشود و از دین برمیگردد. «عَقِب»: پاشنه. «إِنْ»: مخفّف از مثقّله است. «کَانَتْ»: اسم آن (هِیَ) است که مرجع آن (قِبْلَة) است. «کَبِیرَةً»: سنگین. دشوار.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ جَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَ... (۱۴) کُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ... (۷) وَ جَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَ... (۸) يَا أَيُّهَا النَّبِيُ إِنَّا... (۲)
وَ إِذَا مَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ... (۱) وَ أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ... (۱) وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ... (۲) وَ لَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآناً... (۹) قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِي... (۴) وَ إِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا... (۳) لَيْسَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَ... (۳) وَ رَبُّکَ الْغَنِيُ ذُو الرَّحْمَةِ... (۱) لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا... (۲) وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ... (۳)
تفسیر
- آيات ۱۴۲ ۱۵۱ بقره
- تغيير قبله از بزرگترين حوادث و از اهم احكام تشريعى بود
- فائده و اثر تغيير قبله و اعتراض يهود و مشركين ، و پاسخ آنها
- در جمله ((لله المشرق و المغرب )) چرا شمال و جنوب ذكر نشده است ؟
- ((امت وسط)) يعنى چه ؟
- مراد از ((شهداء على الناس ))
- ((شهادت )) در آيه ، از حقائق قرآنى است و در موارد متعددى از قرآن ذكر شده
- معناى صحيح ((شهادت )) در آيات قرآنى ،تحمل (ديدن ) حقائق اعمال مردم است
- معناى صحيح ((وسط)) بودن امت واسطه بودن امت بينرسول و مردم است
- غرض خداوند از تغيير قبله
- در برابر سرزنش تفاخر يهود، پيامبر (ص ) منتظر رسيدن حكم تغيير قبله بود
- تغيير قبله از بيت المقدس به كعبه (شطر المسجدالحرام )
- كتاب اهل كتاب مشتمل بر اين حكم تحويل قبله بوده است
- وجه التفات از حضور به عيبت در آيه شريفه
- سه فائده براى حكم قبله
- توضيح اينكه (و لاتمّ نعمتى عليكم ) در آيهتحويل قبله بشارتى است بر فتح مكه
- رد گفتار فوق الذكر و اينكه آيه اشاره اى بر فتح مكه ندارد
- بحث روايتى (شامل رواياتى درباره تغيير قبله و معنى شهدا و...)
- بحث علمى (درباره يافتن جهت قبله و تاريخچه آن )
- بحث اجتماعى (پيرامون فوايد تشريع قبله از نظر فردى و اجتماعى )
- روح و مغز عبادت ، عبوديت درونى است و افعال عبادى قالبهاى تحقق خارجى آن عبوديت است
نکات آیه
۱ - خداوند، امت اسلام را امتى معتدل و برتر قرار داد. (جعلنکم أمة وسطاً) کلمه «وسطاً» چنانچه برخى از مفسّران گفته اند کنایه از «معتدل» و یا «برتر» است.
۲ - اسلام، آیینى معتدل در توجّه به مادیات و معنویات (جعلنکم أمة وسطاً) چون سخن در این بخش از آیات، نظر به یهود و نصارا دارد، مى توان گفت: توصیف امت اسلام به امتى معتدل، در قیاس با یهود و نصاراست و از آنجا که یهودیان مردمى دنیاگرا هستند و نصارا تأیید کننده رهبانیت و ترک دنیا مى باشند; مراد از معتدل بودن امت اسلام، اعتدال در توجّه به دنیا و امور معنوى است.
۳ - نقش تغییر قبله از بیت المقدس به کعبه، در نیل امت اسلامى به امتى معتدل و برتر (ما ولیهم عن قبلتهم التى کانوا علیها ... و کذلک جعلنکم أمة وسطاً)
۴ - احکام و آداب اسلام، مبرّا از هر گونه افراط و تفریط (جعلنکم أمة وسطاً)
۵ - مسلمانان، گواه بر اعمال سایر مردمان و پیامبر گواه بر اعمال مسلمانان است. (لتکونوا شهداء على الناس و یکون الرسول علیکم شهیداً) در اینکه مراد از «شهداء» و «شهید» در آیه شریفه چیست، چند نظر ابراز شده است، از جمله گواهى بر اعمال است; یعنى، امت اسلامى و یا گروهى از آنان اعمال دیگر امتها را مشاهده مى کنند و در قیامت بر آن شهادت مى دهند و پیامبر(ص) نیز ناظر اعمال مسلمانان است و در آخرت بر آن شهادت مى دهد.
۶ - پیامبر(ص) حجت خدا بر مسلمانان و امت اسلامى حجت خداوند بر دیگر مردم (لتکونوا شهداء على الناس و یکون الرسول علیکم شهیداً) از جمله تفسیرى که براى کلمه «شهداء» و «شهید» در آیه مورد بحث ابراز شده است، حجت است.
۷ - اعتدال امت اسلام و برترى آنان بر سایر امتها، دلیل حجت بودن آنان بر سایر ملتهاست. (جعلنکم أمة وسطاً لتکونوا شهداء على الناس)
۸ - بیت المقدس، قبله مسلمانان در برهه اى از عصر بعثت (و ما جعلنا القبلة التى کنت علیها) مراد از «القبلة» بیت المقدس است. قابل ذکر است که «کان» در «التى کنت علیها» مى تواند به معناى حال باشد; یعنى، قبله اى که بر آن هستى. بر این مبنا نزول آیه مورد بحث قبل از تغییر قبله خواهد بود و مى تواند «کان» در جمله فوق به معناى گذشته باشد. در این صورت، زمان نزول آیه مورد بحث پس از تغییر قبله خواهد بود. از آن جا که فرمان تغییر قبله در آیه بعد مطرح شده، به نظر مى رسد احتمال نخست پسندیده تر باشد.
۹ - هدف از تعیین بیت المقدس به عنوان قبله مسلمانان، مشخص شدن پیروان واقعى پیامبر(ص) از غیر آنان بود (و ما جعلنا القبلة التى کنت علیها إلا لنعلم من یتبع الرسول ممن ینقلب على عقبیه)
۱۰ - تعیین بیت المقدس به عنوان قبله، آزمونى براى مسلمانان و تصفیه ایشان (و ما جعلنا القبلة التى کنت علیها إلا لنعلم)
۱۱ - قبله بودن بیت المقدس براى اهل اسلام، امرى دشوار و ناپذیرفتنى براى گروهى از مسلمانان (و إن کانت لکبیرة إلا على الذین هدى اللّه)
۱۲ - تنها هدایت یافتگان، بیت المقدس را به عنوان قبله پذیرفته و آن را تکلیفى سنگین نمى شمردند. (و إن کانت لکبیرة إلا على الذین هدى اللّه)
۱۳ - خداوند هدایت کننده انسانهاست. (إلا على الذین هدى اللّه)
۱۴ - پذیرش احکام الهى، نشانه پیروى از فرستادگان الهى است. (ما جعلنا القبلة التى کنت علیها إلا لنعلم من یتبع الرسول ممن ینقلب على عقبیه)
۱۵ - تبعیت از پیامبر(ص) دلیل برخوردار شدن از هدایت الهى است. (إلا لنعلم من یتبع الرسول ... و إن کانت لکبیرة إلا على الذین هدى اللّه)
۱۶ - لزوم تبعیت از پیامبر(ص) و تسلیم شدن در برابر احکام الهى (ما جعلنا القبلة ... إلا لنعلم من یتبع الرسول)
۱۷ - مشخص شدن روحیه تعبد و تسلیم در برابر خدا، فلسفه تعیین بیت المقدس به عنوان قبله مسلمانان (إلا لنعلم من یتبع الرسول ... و إن کانت لکبیرة إلا على الذین هدى اللّه)
۱۸ - هدایت یافتگان، داراى روحیه تعبد و تسلیم در برابر خدا و احکام الهى (و إن کانت لکبیرة إلا على الذین هدى اللّه)
۱۹ - تغییر قبله مسلمانان از بیت المقدس به سوى مسجد الحرام * (و ما جعلنا القبلة التى کنت علیها) برداشت فوق مبتنى بر این است که «کان» در «التى کنت علیها» دلالت بر زمان ماضى داشته باشد، در این صورت «التى کنت علیها» دلالت بر تغییر قبله دارد.
۲۰ - هدف از تغییر قبله و تعیین مسجدالحرام به عنوان قبله مسلمانان، مشخص شدن پیروان واقعى پیامبر(ص) از غیر ایشان * (ما جعلنا القبلة التى کنت علیها إلا لنعلم من یتبع الرسول ممن ینقلب) برخى برآنند که «إلا لنعلم ...» بیان هدف تغییر قبله از بیت المقدس به مسجد الحرام است; یعنى، «لنعلم» در حقیقت متعلق به فعلى محذوف است که قرینه هاى کلامى دلالت بر آن دارد و جمله با تقدیر آن چنین است: ما جعلنا القبلة التى کنت علیها فصرفناک عنها إلا لنعلم...
۲۱ - تبدیل قبله، آزمونى براى تصفیه مسلمانان واقعى از غیر آنان (و ما جعلنا القبلة التى کنت علیها إلا لنعلم)
۲۲ - تغییر قبله امرى دشوار و ناپذیرفتنى براى گروهى از مسلمانان (و إن کانت لکبیرة إلا على الذین هدى اللّه)
۲۳ - تنها هدایت یافتگان و پیروان واقعى پیامبر، تغییر قبله را پذیرفته و آن را امرى دشوار نمى شمردند. (و إن کانت لکبیرة إلا على الذین هدى اللّه)
۲۴ - نماز، مظهر ایمان است. (و ما کان اللّه لیضیع إیمنکم) مراد از «ایمان» چنانچه بسیارى از مفسّران گفته اند، نماز است. اطلاق ایمان بر نماز دلالت بر اهمیّت والاى نماز دارد; به گونه اى که مى توان نماز را ایمان خواند و آن را مظهر ایمان دانست.
۲۵ - نمازهایى که پیش از تغییر قبله به سمت بیت المقدس خوانده شده بود، مورد پذیرش خدا بوده و اجرش ضایع نخواهد شد. (و ما کان اللّه لیضیع إیمنکم) تغییر قبله یا نوید به تغییر آن، این پرسش را براى مسلمانان در پى داشت که: نمازها و عبادتهاى انجام شده به سوى بیت المقدس آیا محکوم به بطلان است. جمله «و ما کان ...» پاسخ به این پرسش مى باشد.
۲۶ - قوانین و مقررات، شامل زمانهاى پیش از جعل و اعلام رسمیت آن نخواهد شد. (و ما کان اللّه لیضیع إیمنکم)
۲۷ - خداوند با مردمان رئوف و مهربان است. (إن اللّه بالناس لرءوف رحیم)
روایات و احادیث
۲۸ - از امام صادق(ع) درباره سخن خداى تبارک و تعالى که مى فرماید: «و کذلک جعلناکم أمة وسطاً لتکونوا شهداء على الناس» روایت شده که فرمود: «نحن الشهداء على الناس بما عندهم من الحلال و الحرام و ماضیعوا منه;[۱] ما (ائمه) شاهد حلال و حرام و آنچه مردم از آن ضایع مى کنند، هستیم».
۲۹ - رسول خدا(ص) فرمود: «یدعى نوح یوم القیامة فیقال له: هل بلغت؟ فیقول: نعم، فیدعى قومه فیقال لهم هل بلغکم؟ فیقولون: ما أتانا من نذیر و ما أتانا من أحد، فیقال لنوح: من یشهد لک؟ فیقول: محمّد(ص) و أمته، فذلک قوله: «و کذلک جعلناکم أمة وسطاً» قال: و الوسط العدل فتدعون فتشهدون له بالبلاغ ...;[۲] روز قیامت نوح(ع) دعوت به حضور مى شود و به او گفته مى شود: آیا رسالت خود را ابلاغ کردى؟ مى گوید: آرى پس قومش دعوت مى شوند و از آنان سؤال مى شود: آیا به شما [رسالتش] را ابلاغ کرده است؟ آنان مى گویند: ما را بیم دهنده اى نیامد. پس به نوح گفته مى شود: چه کسى به نفع تو شهادت مى دهد؟ پس وى مى گوید: محمّد(ص) و امتش; و این است سخن خداوند: شما را امت وسط قرار دادیم. رسول خدا فرمود: مراد از وسط، عدل است. پس شما (مسلمانان) دعوت مى شوید و به نفع او شهادت به ابلاغ رسالت مى دهید ... ».
۳۰ - از امام صادق(ع) روایت شده است: «... و لما ان اصرف نبیه إلى الکعبة عن بیت المقدس قال المسلمون للنبى(ص) أرأیت صلاتنا التى کنا نصلى إلى بیت المقدس ما حالنا فیها و ما حال من مضى من أمواتنا و هم یصلون إلى بیت المقدس؟ فأنزل اللّه «و ما کان اللّه لیضیع إیمانکم ان اللّه بالناس لرؤف رحیم» فسمّى الصلوة إیماناً ...;[۳] چون خداوند، رسول اللّه را از بیت المقدس به کعبه برگرداند، مسلمانان به پیامبر عرضه داشتند: صحت نمازهایى که به طرف بیت المقدس خوانده ایم و نمازهاى کسانى که به طرف بیت المقدس نماز خوانده و از دنیا رفته اند، چطور مى شود؟ خداوند آیه شریفه «و ما کان اللّه لیضیع إیمانکم ان اللّه بالناس لرءوف رحیم» را نازل فرمود و در آن نماز را ایمان نامید ...».
۳۱ - «عن ابى بصیر عن أحدهما ... فقلت له: اللّه أمره أن یصلى إلى بیت المقدس، قال: نعم، ألاترى ان اللّه تعالى یقول، «و ما جعلنا القبلة التى کنت علیها إلا لنعلم من یتبع الرسول ممن ینقلب على عقبیه» ... ;[۴] ابى بصیر از امام باقر یا امام صادق(ع) سؤال کرد: ... آیا خداوند رسول خود را مأمور کرد که به سوى بیت المقدس نماز گزارد؟ آن حضرت فرمود: بله آیا ندیدى که خداوند تعالى مى فرماید: «ما آن قبله اى که قبلا بر آن بودى تنها براى این قرار دادیم تا افرادى که از پیامبر پیروى مى کنند را از کسانى که به جاهلیت باز مى گردند، مشخص کنیم» ... ».
موضوعات مرتبط
- ائمه(ع): گواهى ائمه(ع) ۲۸; مقامات ائمه(ع) ۲۸
- احکام: فلسفه احکام ۹، ۲۰; محدوده کاربرد احکام ۲۶
- اسلام: اسلام و مادیات ۲; اسلام و معنویات ۲; اعتدال اسلام ۲، ۴; تاریخ صدر اسلام ۸، ۱۱، ۲۲; ویژگیهاى اسلام ۴
- اسماء و صفات: رؤوف ۲۷; رحیم ۲۷
- اطاعت: آثار اطاعت از محمّد(ص) ۱۵; اطاعت از انبیا ۱۴; اطاعت از محمّد(ص) ۱۶
- الگو: الگوى مردم ۶
- امتحان: ابزار امتحان ۱۰، ۲۱
- امتها: امت وسط ۱، ۳، ۷; حجت امتها ۷; گواهى امت وسط ۲۹; مقامات امت وسط ۲۹
- انسان: گواه انسان ها ۵; هدایت انسان ها ۱۳
- ایمان: نشانه هاى ایمان ۲۴
- بیت المقدس: پاداش نماز به بیت المقدس ۲۵; فلسفه قبله شدن بیت المقدس ۹، ۱۰، ۱۷; قبله بودن بیت المقدس ۸، ۱۹; نماز به بیت المقدس ۳۰
- تسلیم: اهمیّت تسلیم به خدا ۱۷، ۱۸; اهمیّت تسلیم به دین ۱۶
- تعبد: اهمیّت تعبد ۱۷، ۱۸
- خدا: حجتهاى خدا ۶; خدا و تضییع پاداش ۲۵; رأفت خدا ۲۷; مهربانى خدا ۲۷; هدایت خدا ۱۳
- دین: قبول دین ۱۴; نظام تعالیم دین ۴
- عمل: گواهان عمل ۵
- قانون: عطف قانون به ماسبق ۲۶
- قبله: آثار تغییر قبله ۳; تغییر قبله ۱۹; فلسفه تغییر قبله ۲۰، ۲۱; مسلمانان و تغییر قبله ۲۲; مهتدین و تغییر قبله ۲۳
- متعبدان: روش تشخیص متعبدان ۱۷
- محمّد(ص): الگوگیرى از محمّد(ص) ۱۶; پیروان محمّد(ص) ۲۳; حجت بودن محمّد(ص) ۶; روش تشخیص پیروان محمّد(ص) ۲۰; گواهى محمّد(ص) ۵، ۲۹; مقامات محمّد(ص) ۲۹; ملاکهاى تشخیص پیروان محمّد(ص) ۹; نماز محمّد(ص) به بیت المقدس ۳۱
- مسجد الحرام: قبله شدن مسجد الحرام ۱۹
- مسلمانان: اعتدال مسلمانان ۱، ۷; الگوگیرى از مسلمانان ۶، ۷; الگوى مسلمانان ۶; امتحان مسلمانان ۱۰، ۲۱; برترى مسلمانان ۱، ۷; تصفیه صفوف مسلمانان ۲۱; حجت بودن مسلمانان ۶، ۷; عوامل اعتدال مسلمانان ۳; عوامل برترى مسلمانان ۳; فضایل مسلمانان ۱; گواه مسلمانان ۵; گواهى مسلمانان ۵، ۲۹; مسلمانان و قبله شدن بیت المقدس ۱۱; مقامات مسلمانان ۲۹
- مهتدین: انقیاد مهتدین ۱۸; تعبد مهتدین ۱۸; روحیه مهتدین ۱۸; صفات مهتدین ۱۸; مهتدین و قبله شدن بیت المقدس ۱۲
- نماز: اهمیّت نماز ۲۴
- هدایت: عوامل هدایت ۱۳، ۱۵