گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۳۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۳۷: خط ۳۷:
و معلوم است كه مشركان، چون از خود رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» نمى پذيرفتند، ديگر معنا ندارد كه قرآن به آنان بفرمايد اگر نمى دانيد، از اهل ذكر بپرسيد. چون آن ها خود قرآن را قبول نداشتند، تا چه رسد به اهل آن. ناگزير بايد بگوييم: مقصود از «اهل ذكر» در خصوص مورد آيه، اهل كتاب و مخصوصا يهوديان است.
و معلوم است كه مشركان، چون از خود رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» نمى پذيرفتند، ديگر معنا ندارد كه قرآن به آنان بفرمايد اگر نمى دانيد، از اهل ذكر بپرسيد. چون آن ها خود قرآن را قبول نداشتند، تا چه رسد به اهل آن. ناگزير بايد بگوييم: مقصود از «اهل ذكر» در خصوص مورد آيه، اهل كتاب و مخصوصا يهوديان است.


و اما اگر از مورد خصوص آيه صرف نظر شود و فراموش نكنيم كه هيچ وقت مورد، مخصّص نيست، آيه شريفه مطلبى عام بيان كرده، كه هم سائل و هم مسؤول و هم مسؤولٌ عنه در آن عمومى است، هر جاهلى هرچه را نمى داند، بايد از عالِم به آن چيز بپرسد. پس مقصود از «چيزى كه نمى دانيد»، جميع معارف حقيقى است، و مقصود از «جاهل»، هر كسى است كه ممكن باشد چيزى از معارف را نداند، و مقصود از مسؤول، هر كسى است كه عالِم به آن باشد.  
و اما اگر از مورد خصوص آيه صرف نظر شود و فراموش نكنيم كه هيچ وقت مورد، مخصّص نيست، آيه شريفه مطلبى عام بيان كرده، كه هم سائل و هم مسؤول و هم مسؤولٌ عنه در آن عمومى است، هر جاهلى هرچه را نمى داند، بايد از عالِم به آن چيز بپرسد.  
 
پس مقصود از «چيزى كه نمى دانيد»، جميع معارف حقيقى است، و مقصود از «جاهل»، هر كسى است كه ممكن باشد چيزى از معارف را نداند، و مقصود از مسؤول، هر كسى است كه عالِم به آن باشد.  


چيزى كه هست، مصداق عالِم در آيه شريفه، خاص است و آن، اهل بيت رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم». زيرا اگر مراد از «ذكر»، رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» باشد، همچنان كه در آيه طلاق آن جناب است، البته اهل ذكر، اهل بيت آن جناب خواهد بود. و اگر مراد از آن، قرآن كريم باشد، همچنان كه در آيه سوره «زخرف»، مراد آن است، در آن صورت قرآن، ذكر رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» و قوم او - ائمه معصومين و يا متقين از قومش - بوده و آن جناب و قومش اهل ذكر خواهند بود، و همان هايى خواهند بود كه مردم مأمور شده اند از ايشان سؤال كنند، و رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» هم، ايشان را در حديث «ثقلين»، قرين قرآن قرار داده و مردم را مأمور به تمسك به آن دو كرده و فرموده: «إنَّهُمَا لَن يَفتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَىَّ الحَوضَ... : آن دو، هرگز از هم جدا نمى شوند، تا مرا در كنار حوض ديدار كنند...».
چيزى كه هست، مصداق عالِم در آيه شريفه، خاص است و آن، اهل بيت رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم». زيرا اگر مراد از «ذكر»، رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» باشد، همچنان كه در آيه طلاق آن جناب است، البته اهل ذكر، اهل بيت آن جناب خواهد بود. و اگر مراد از آن، قرآن كريم باشد، همچنان كه در آيه سوره «زخرف»، مراد آن است، در آن صورت قرآن، ذكر رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» و قوم او - ائمه معصومين و يا متقين از قومش - بوده و آن جناب و قومش اهل ذكر خواهند بود، و همان هايى خواهند بود كه مردم مأمور شده اند از ايشان سؤال كنند، و رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» هم، ايشان را در حديث «ثقلين»، قرين قرآن قرار داده و مردم را مأمور به تمسك به آن دو كرده و فرموده: «إنَّهُمَا لَن يَفتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَىَّ الحَوضَ... : آن دو، هرگز از هم جدا نمى شوند، تا مرا در كنار حوض ديدار كنند...».
۱۴٬۵۰۸

ویرایش