گمنام

تفسیر:المیزان جلد۸ بخش۳۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۶۴: خط ۱۶۴:
<span id='link290'><span>
<span id='link290'><span>


==محدود نبودن خداوند و اين كه صفات او، عين ذات اوست ==
اين جا است كه قدم ديگرى پيش رفته، حكم مى كنيم به اين كه: صفات خداى تعالى، عين ذات اوست. و همچنين، هر يك از صفاتش، عين صفت ديگر اوست، و هيچ تمايزى ميان آن ها نيست، مگر به حسب مفهوم، چرا؟  
اينجا است كه قدم ديگرى پيش رفته حكم مى كنيم به اينك ه صفات خداى تعالى عين ذات او است ، و همچنين هر يك از صفاتش عين صفت ديگر او است ، و هيچ تمايزى ميان آنها نيست مگر بحسب مفهوم ، چرا؟ براى اينكه فكر مى كنيم اگر علم او مثلا غير قدرتش باشد و علم و قدرتش غير ذاتش باشد همانطور كه در ما آدميان اينطور است بايستى صفاتش هر يك آن ديگرى را تحديد كند و آن ديگر منتهى به آن شود، پس باز پاى حد و انتهاء و تناهى به ميان مى آيد، و با به ميان آمدن آنها تركيب و فقر و احتياج به ما فوقى كه تحديد كننده او باشد نيز دركار خواهد آمد، و حال آنكه در قدم هاى قبلى طى كرديم كه خداى تعالى منزه از اين نقائص است .


و همين است معناى صفت احديت او كه از هيچ جهتى از جهات منقسم نمى شود، و نه در خارج و نه در ذهن متكثر نمى گردد.
براى اين كه فكر مى كنيم: اگر علم او مثلا غير قدرتش باشد و علم و قدرتش غير ذاتش باشد، همان طور كه در ما آدميان اين طور است، بايستى صفاتش، هر يك آن ديگرى را تحديد كند و آن ديگر، منتهى به آن شود. پس باز پاى حد و انتهاء و تناهى به ميان مى آيد، و با به ميان آمدن آن ها، تركيب و فقر و احتياج به مافوقى كه تحديد كننده او باشد، نيز در كار خواهد آمد، و حال آن كه در قدم هاى قبلى، طى كرديم كه خداى تعالى، منزه از اين نقائص است.


از آنچه گذشت معلوم شد اينكه بعضى ها گفته اند: (( برگشت معانى صفات خداى تعالى به نفى است ، مثلا برگشت علم ، قدرت و حيات او به عدم جهل ، عدم عجز و عدم موت است و همچنين ساير صفات ، براى اينكه خداوند منزه است از صفاتى كه در مخلوقات او است (( صحيح نيست ، زيرا مستلزم اين است كه تمامى صفات كمال را از خداى تعالى نفى كنيم ،
و همين است معناى صفت «احديت» او، كه از هيچ جهتى از جهات منقسم نمى شود، و نه در خارج و نه در ذهن متكثر نمى گردد.
و خواننده محترم متوجه شد كه راه فطرى كه ما قدم به قدم پيش رفتيم مخالف اين حرف و ظواهر آيات كريمه قرآن هم منافى آن است .
 
از آنچه گذشت، معلوم شد اين كه بعضى ها گفته اند: «برگشت معانى صفات خداى تعالى، به نفى است، مثلا برگشت علم، قدرت و حيات او به عدم جهل، عدم عجز و عدم موت است و همچنين ساير صفات، براى اين كه خداوند منزه است از صفاتى كه در مخلوقات او است»، صحيح نيست.
 
زيرا مستلزم اين است كه تمامى صفات كمال را از خداى تعالى نفى كنيم. و خواننده محترم، متوجه شد كه راه فطرى، كه ما قدم به قدم پيش رفتيم، مخالف اين حرف و ظواهر آيات كريمه قرآن هم، منافى آن است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۴۶۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۴۶۰ </center>
نظير اين گفتار در فساد گفتار كسانى است كه يا صفات خدا را زائد بر ذات دانسته و يا بكلى آن را نفى كرده و گفته اند در خداى تعالى آثار اين صفات است نه خود آنها و همچنين اقوال ديگرى كه درباره صفات خدا هست ، همه اينها با راه فطرى كه از نظر خواننده گذشت مخالفت داشته و فطرت ، آنها را دفع مى كند، و تفصيل بحث از بطلان آنها مو كول به محل ديگرى است .
نظير اين گفتار در فساد، گفتار كسانى است كه يا صفات خدا را زائد بر ذات دانسته، و يا به كلى آن را نفى كرده و گفته اند: در خداى تعالى، آثار اين صفات است، نه خود آن ها. و همچنين اقوال ديگرى كه درباره صفات خدا هست. همه اين ها با راه فطرى كه از نظر خواننده گذشت، مخالفت داشته و فطرت، آن ها را دفع مى كند، و تفصيل بحث از بطلان آن ها، موكول به محل ديگرى است.
<span id='link291'><span>
<span id='link291'><span>
==انقسام هايى كه براى صفات خداى تعالى هست==  
==انقسام هايى كه براى صفات خداى تعالى هست==  


۱۴٬۴۲۳

ویرایش