۱۴٬۴۲۳
ویرایش
خط ۱۳۱: | خط ۱۳۱: | ||
«'''وَ لا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ...'''»: | «'''وَ لا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ...'''»: | ||
راغب گفته: كلمه «وزر» - به فتحه واو و | راغب گفته: كلمه «وزر» - به فتحه واو و زاء - به معناى ملجأ و پناهگاهى است از كوه، كه در مواقع ضرورت به آن جا پناهنده مى شوند و در آيه «كَلّا لا وَزَر»، به همين معنا است. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۴۸ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۴۸ </center> | ||
و | و كلمۀ «وِزر» - به كسره واو، و سكون زاء - به معناى سنگينى است، كه هر چيز سنگينى را به كوه تشبيه مى كنند. از گناه هم به «وِزر» تعبير مى كنند و هم به «ثقل»، همچنان كه در قرآن كريم آمده يك جا فرموده: «لِيَحمِلُوا أوزَارَهُم كَامِلَةً»، و جايى ديگر همين مضمون را به عبارت «وَ لَيَحمِلُنّ أثقَالَهُم وَ أثقَالاً مَعَ أثقَالِهِم» آورده است. | ||
پس مى فهميم كه | پس مى فهميم كه «وِزر» و «ثقل»، به يك معنا است، و معناى جمله چنين است كه: هيچ نفسى در حالى كه بارِ گناه خود را به دوش دارد، بارِ گناه شخص ديگر را به دوش نمى كشد. و لازمۀ اين، آن است كه هيچ شخصى جز به آنچه خود به دوش مى كشد، بازخواست نشود، و تنها كيفر وِزر و گناه خود را ببيند. | ||
گويا اين آيه مى خواهد از توهمى كه ذيل آن، بدان اشعار | گويا اين آيه مى خواهد از توهمى كه ذيل آن، بدان اشعار دارد، جلوگيرى كند، و گويا بعد از آن كه فرمود: «اگر بخواهد شما را مى برد، و مردمى ديگر مى آورد»، و با اين جمله، مشركان را تهديد به هلاكت و فنا كرد. كسى مى گويد: مشركان، آيات خدا را تكذيب كردند، بايد وِزر گناه خود را به دوش بكشند، مؤمنان در اين ميان چه تقصيرى دارند؟ آيا آن ها هم، به جرم ديگران هلاك مى شوند؟ | ||
جواب مى دهد: | جواب مى دهد: «وَ لَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزرَ أُخرَى». يعنى: احدى، وِزر گناه ديگرى را حمل نمى كند، و سنگينى گناه هيچ كس بر شخص ديگر نيست، هر چند كه خويشاوند گنهكار باشد. | ||
پس تنها تكذيب كنندگان در تهديد آيه، مورد نظر هستند، و دعوت و انذار تو اى | پس تنها تكذيب كنندگان در تهديد آيه، مورد نظر هستند، و دعوت و انذار تو اى پيامبر، هيچ سودى به حال آنان ندارد. براى اين كه دل هايشان مُهر خورده. تنها انذار تو به كسانى سود مى بخشد كه از پروردگار نديده خود خشيت دارند و نماز را به پا مى دارند. و معلوم است كه اين دو طايفه، مثل هم و برابر نيستند. چون مَثَل آنان، مَثَل كور و بينا، ظلمات و نور، سايه و سوزندگى آتش، و زنده و مُرده است. | ||
پس معناى | پس معناى جملۀ «وَ لَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزرَ أُخرَى»، اين است كه: هيچ كس كه حامل وزر و گناه باشد، غير از وزر و گناه خود، وِزر كس ديگرى را كه آن نيز حامل آن است، نمى كشد. | ||
«''' | «'''وَ إن تَدعُ مُثقَلَةٌ إلَى حِملِهَا لَا يُحمَلُ مِنهُ شَئٌ وَ لَو كَانَ ذَا قُربَى'''» - يعنى: اگر شخص گرانبارى كه بارِ گناه به ستوهش آورده، به ديگرى التماس كند كه: مقدارى از بارِ او را بردارد و به دوش بكشد، احدى نيست كه خواهش وى را بپذيرد، و چيزى از بارِ گناه او را برداشته، حمل كند، هرچند درخواست شده، خويشاوند درخواست كننده باشد. مثل پدر يا مادر، يا برادر يا خواهر. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۴۹ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۴۹ </center> | ||
«''' | «'''إنّمَا تُنذِرُ الّذِينَ يَخشَونَ رَبَّهُم بِالغَيبِ وَ أقَامُوا الصّلوة'''» - يعنى: اين ها كه تو را تكذيب مى كنند، از انذار تو سود نمى برند و اصلا انذار حقيقى نسبت به آنان محقق نمى شود. براى اين كه گفتيم دل هايشان مُهر شده است. تو تنها كسانى را به حقيقت انذار مى كنى و انذارت به آنان سود مى دهد، كه از پروردگار ناديده خود خشيت دارند، و نماز به پا مى دارند، كه بهترين عبادات و مهم ترين آن هاست. | ||
و كوتاه سخن اين كه: به خدا ايمان آورده، او را مى | و كوتاه سخن اين كه: به خدا ايمان آورده، او را مى پرستند. يعنى آنان كه از پروردگار خود به غيب، يعنى به صرف انذار تو خشيت دارند، و نماز به پا مى دارند، نه اين كه قبل از انذار تو، از پروردگارشان خشيت دارند، و نماز به پا مى دارند، و سپس تو ايشان را انذار مى كنى، تا گفته شود اين تحصيل حاصل است. پس آيه شريفه، نظير آيه «إنّى أرَينِى أعصِرُ خَمراً» است. | ||
«''' | «'''وَ مَن تَزَكّى فَإنّمَا يَتَزَكّى لِنَفسِهِ'''» - در اين جمله، خشيت و اقامه نماز كه در جمله قبلى بود، به عبارت: «خود را تزكيه كند» مبدّل شد، تا اشاره باشد به اين كه مقصود اصلى از دعوت بشر به سوى توحيد و انذار آنان، اين است كه نفوس بشر از رذايل و خرافات پاك شود، و پاك شدن نفس، به خشيت او از خداى ناديده و اقامۀ نماز است. | ||
و اين | و اين جمله، مطلب قبلى را تأكيد و تقرير مى كند، كه خدا را «غنىّ» و «حميد» معرفى مى كرد، مى فرمايد: خدا از تزكيه شدن شما، كه شما را بدان مى خواند، استفاده نمى كند، بلكه هر كس تزكّى كند، به نفع خود، تزكّى كرده است. | ||
آنگاه آيه را با | آنگاه آيه را با جملۀ «وَ إلَى اللّهِ المَصِير» ختم مى كند، تا دلالت كند بر اين كه تزكيه كسى كه تزكّى كند، هدر نمى رود. چون هر يك از دو فريق، به سوى پروردگارشان بازگشت مى كنند، و به طور قطع، روزى خداوند به حسابشان رسيدگى مى كند و پاداش و كيفر آنان را مى دهد، و به اين گونه افرادى كه تزكيه كردند، بهترين جزا را خواهد داد. | ||
<span id='link36'><span> | <span id='link36'><span> | ||
ویرایش