تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۳۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۸۵: خط ۸۵:
<span id='link301'><span>
<span id='link301'><span>


==مفاد اينكه فرمود: امر ساعت (قيامت ) مانند چشم بر هم زدن يا نزديك تر از آن است ==
==مفاد اين كه فرمود: امر ساعت (قيامت)، مانند چشم بر هم زدن يا نزديك تر از آن است ==
و بنابراين برگشت معناى آيه به اين است كه خداى سبحان مالك غيب آسمانها و زمين است ملكيتى كه مى تواند در آن غيب به هر نحوى كه بخواهد تصرف كند، همانطور كه مى تواند در شهادت و ظاهر آن تصرف كند و چگونه نتواند؟ با اينكه غيب هر چيزى از شهادتش جدا نيست و غيب آن ، موجودى است ثابت با شهادتش ، و خلق و امر هر چيزى كه همان شهادت و غيب آن است ملك خداست ، و ساعت ، يعنى قيامت موعود هم امر محالى نيست تا قدرت بدان تعلق نگيرد بلكه از همان غيب آسمانها و زمين است ، و همان حقيقتى است از آسمان و زمين كه امروز از فهم بشر مستور است ، پس قيامت نيز ملك خداست ، و خدا مى تواند در آن تصرف نموده يك روز پنهانش بدارد و روزى ديگر آشكارش كند.
و بنابراين، برگشت معناى آيه، به اين است كه:
و براى او دشوار هم نيست ، زيرا امر او مانند لمح بصر (چشم بهم زدن ) و يا نزديك تر از آن است چون خدا بر هر چيزى توانا است .
 
از همينجا روشن مى شود كه جمله «'''و ما امر الساعة الا كلمح البصر او هو اقرب ان الله على كل شى ء قدير : امر قيامت مانند چشم بر هم زدن و يا نزديك تر از آن است زيرا خدا بر هر چيزى توانا است '''» براى اين آورده نشده كه اصل قيامت و امكان آن را اثبات كند، بلكه براى نفى و انكار دشوارى و مشقت در اقامه آن آورده شده تا بفهماند اقامه قيامت بر خدا دشوار نيست ، و بلكه بسيار آسان است . پس اينكه فرمود: «'''و ما امر الساعة الا كلمح البصر او هو اقرب '''» معنايش اين مى شود كه امر قيامت نسبت به خداى تعالى چنين آسان است ، و گر نه خود خداى تعالى امر آن را عظيم شمرده و با آنكه هر امر خطيرى براى او آسان است اوصافى براى قيامت ذكر كرده كه هيچ امر خطيرى را به آن اوصاف توصيف ننموده ، از آن جمله فرموده : «'''ثقلت فى السموات و الارض '''».
خداى سبحان، مالك غيب آسمان ها و زمين است. ملكيتى كه مى تواند در آن غيب به هر نحوى كه بخواهد تصرف كند. همان طور كه مى تواند در شهادت و ظاهر آن تصرف كند و چگونه نتواند؟ با اين كه غيب هر چيزى از شهادتش جدا نيست و غيب آن، موجودى است ثابت با شهادتش، و خلق و امر هر چيزى كه همان شهادت و غيب آن است، ملك خداست. و «ساعت»، يعنى قيامت موعود هم، امر محالى نيست تا قدرت بدان تعلق نگيرد، بلكه از همان غيب آسمان ها و زمين است، و همان حقيقتى است از آسمان و زمين كه امروز از فهم بشر مستور است. پس قيامت نيز، ملك خداست، و خدا مى تواند در آن تصرف نموده، يك روز پنهانش بدارد و روزى ديگر آشكارش كند.
و اگر اينجا امر آن را به چشم بر هم زدن تشبيه كرده خواسته است فوريت آن را برساند، چون «'''لمح '''» به معناى چشم باز كردن براى ديدن است كه براى انسانها آسان ترين و كم مدت ترين كارها است ، پس در حقيقت تشبيه مذكور با تشبيه بحسب فهم شنونده است ، و بهمين جهت دنبالش فرمود: «'''او هو اقرب : و يا نزديك تر از آن است '''» از مثل چنين سياقى فهميده مى شود كه از بيان قبلى اعراض شده ، گويا خداى تعالى گفته است : امر قيامت در آسانى و سهولت نسبت به من ، شبيه چشم گرداندن براى شماست ، و اگر آن را چنين تشبيه كردم بمنظور رعايت حال و فهم شما است ، خواستم تا آسانى آن را به فهم شما نزديك كنم و گر نه براى ما از اين هم آسانتر است همچنانكه در جاى ديگر در باره آن فرموده : «'''يقول كن فيكون '''» پس امر قيامت نسبت به قدرت و مشيت خداى تعالى مانند امر آسانترين خلق است .
 
آنگاه آسان بودن آن را با جمله «'''ان الله على كل شى ء قدير'''» تعليل نموده . پس قدرت او بر هر چيزى ايجاب مى كند كه تمامى موجودات و اعمال در برابر قدرت او يكسان باشند.
و براى او دشوار هم نيست. زيرا «امر» او، مانند لَمحِ بَصَر (چشم به هم زدن) و يا نزديك تر از آن است. چون خدا بر هر چيزى توانا است.
 
از همين جا روشن مى شود كه جملۀ «وَ مَا أمرُ السَّاعَةِ إلّا كَلَمحِ البَصَرِ أو هُوَ أقرَبُ إنَّ اللهَ عَلَى كُلِّ شَئٍ قَدِيرٌ: امر قيامت، مانند چشم بر هم زدن و يا نزديك تر از آن است، زيرا خدا بر هر چيزى توانا است»، براى اين آورده نشده كه اصل قيامت و امكان آن را اثبات كند، بلكه براى نفى و انكار دشوارى و مشقت در اقامه آن آورده شده، تا بفهماند اقامه قيامت بر خدا دشوار نيست، و بلكه بسيار آسان است.  
 
پس اين كه فرمود: «وَ مَا أمرُ السَّاعَةِ إلّا كَلَمحِ البَصَرِ أو هُوَ أقرَبُ»، معنايش اين مى شود كه امر قيامت نسبت به خداى تعالى، چنين آسان است، و گرنه خود خداى تعالى، امر آن را عظيم شمرده و با آن كه هر امر خطيرى براى او آسان است، اوصافى براى قيامت ذكر كرده، كه هيچ امر خطيرى را به آن اوصاف توصيف ننموده. از آن جمله فرموده: «ثَقُلَت فِى السَّمَاوَاتِ وَ الأرض».
 
و اگر اين جا امر آن را به چشم بر هم زدن تشبيه كرده، خواسته است فوريت آن را برساند. چون «لَمح»، به معناى چشم باز كردن براى ديدن است، كه براى انسان ها، آسان ترين و كم مدت ترين كارها است.
 
پس در حقيقت، تشبيه مذكور، با تشبيه به حسب فهم شنونده است. و به همين جهت، دنبالش فرمود: «أو هُوَ أقرَبُ: و يا نزديك تر از آن است». از مثل چنين سياقى فهميده مى شود كه از بيان قبلى اعراض شده. گويا خداى تعالى گفته است: «امر قيامت» در آسانى و سهولت نسبت به من، شبيه چشم گرداندن براى شماست، و اگر آن را چنين تشبيه كردم، به منظور رعايت حال و فهم شما است. خواستم تا آسانى آن را به فهم شما نزديك كنم، و گرنه براى ما از اين هم آسانتر است، همچنان كه در جاى ديگر در باره آن فرموده: «يَقُولُ كُن فَيَكُونُ». پس امر قيامت نسبت به قدرت و مشيت خداى تعالى، مانند امر آسانترين خلق است.
 
آنگاه آسان بودن آن را با جملۀ «إنَّ اللهَ عَلَى كُلِّ شَئٍ قَدِيرٌ» تعليل نموده. پس قدرت او، بر هر چيزى ايجاب مى كند كه تمامى موجودات و اعمال در برابر قدرت او، يكسان باشند.
<span id='link302'><span>
<span id='link302'><span>
==عموميت قدرت خدا و نحوه تعلق آن به مخلوقات ==
==عموميت قدرت خدا و نحوه تعلق آن به مخلوقات ==
در اينجا ممكن است كسى توهم كند كه عموم قدرت ، مستلزم برابرى هر چيزى نسبت به آن نيست ، خلاصه مستلزم اين نيست كه مقدورات نسبت به قدرت او اختلاف نداشته باشند زيرا قلت اسباب متوسط ميان فاعل و فعل و كثرت آن تاثير بسزايى در قدرت براى آن فعل دارد، مثلا انسان هم قادر است نفس بكشد، و هم قادر است بيست من بار را بلند كند، ولى آيا قدرتش بر هر دو يكسان است ؟ البته نه .
در اينجا ممكن است كسى توهم كند كه عموم قدرت ، مستلزم برابرى هر چيزى نسبت به آن نيست ، خلاصه مستلزم اين نيست كه مقدورات نسبت به قدرت او اختلاف نداشته باشند زيرا قلت اسباب متوسط ميان فاعل و فعل و كثرت آن تاثير بسزايى در قدرت براى آن فعل دارد، مثلا انسان هم قادر است نفس بكشد، و هم قادر است بيست من بار را بلند كند، ولى آيا قدرتش بر هر دو يكسان است ؟ البته نه .