تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۳۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۶۳: خط ۶۳:
<span id='link300'><span>
<span id='link300'><span>


==بيان اينكه قيامت از غيب هاى سماوات و ارض است ==
==بيان اين كه «قيامت»، از غيب هاى سماوات و ارض است ==
كلمه «'''ساعة '''» به معناى قيامت است كه به معناى دوم غيب ، خود يكى از غيب هاى سماوات و ارض است بدو دليل :
كلمۀ «سَاعَة»، به معناى قيامت است كه به معناى دوم غيب، خود، يكى از غيب هاى سماوات و ارض است. به دو دليل:
اول براى اينكه خداى سبحان آن را در كلام خود غيب ناميده ، و چون قيامت خارج از امر آسمان و زمين نيست پس غيب به معناى دوم در همين آسمان و زمين است .
 
و دليل دوم براى اينكه اوصافى كه خداوند براى قيامت بر مى شمارد اوصافى است كه با اين معنا سازگار است . يكى از آن اوصاف اين است كه در آن روز خدا بشر را خبر مى دهد از آنچه كه در آن اختلاف مى كردند، و روزى است كه سريره و باطن مردم آشكار مى گردد، و روزى است كه بشر به خطابى مانند خطاب «'''لقد كنت فى غفلة من هذا فكشفنا عنك غطائك فبصرك اليوم حديد'''» مخاطب مى شود، و روزى است كه پروردگار شان را با خطابى چون «'''ربنا ابصرنا و سمعنا فارجعنا'''» ديدار مى كنند.
اول براى اين كه: خداى سبحان، آن را در كلام خود غيب ناميده، و چون قيامت خارج از امر آسمان و زمين نيست، پس غيب به معناى دوم، در همين آسمان و زمين است.
و كوتاه سخن اينكه روزى است كه آنچه از حقايق در نشاه دنيا پنهان بود در آنجا ظاهر و آشكار مى گردد، و پر واضح است كه هيچ يك از اين حقايق از پهناى آسمانها و زمين بيرون نيست ، بلكه اين حقايق به همراه آسمان و زمين ثابتند چگونه خداى تعالى مى فرمايد: «'''و لله غيب السموات و الارض : براى خداست غيب آسمانها و زمين '''» و ملكيت آسمان و زمين را براى خود اثبات مى كند؟ و معلوم است كه ملكيت خدا از قبيل ملكيت هاى اعتبارى كه متعلقش موهومات و يا خرافى هاست ، نيست ، بلكه ملك حقيقى و متعلق به امرى ثابت است ، پس ملكيت هم نوعى ثبوت دارد هر چند كه حقيقت ثبوت آن را نفهميم .
 
و دليل دوم براى اين كه: اوصافى كه خداوند براى قيامت بر مى شمارد، اوصافى است كه با اين معنا سازگار است. يكى از آن اوصاف، اين است كه در آن روز، خدا بشر را خبر مى دهد از آنچه كه در آن اختلاف مى كردند. و روزى است كه سريره و باطن مردم آشكار مى گردد. و روزى است كه بشر به خطابى مانند خطاب «لَقَد كُنتَ فِى غَفلَةٍ مِن هَذَا فَكَشَفنَا عَنكَ غِطَائَكَ فَبَصَرُكَ اليَومَ حَدِيدً» مخاطب مى شود. و روزى است كه پروردگار شان را با خطابى چون «رَبَّنَا أبصَرنَا وَ سَمِعنَا فَارجِعنَا» ديدار مى كنند.
 
و كوتاه سخن اين كه: روزى است كه آنچه از حقايق در نشاه دنيا پنهان بود در آنجا ظاهر و آشكار مى گردد، و پر واضح است كه هيچ يك از اين حقايق از پهناى آسمانها و زمين بيرون نيست ، بلكه اين حقايق به همراه آسمان و زمين ثابتند چگونه خداى تعالى مى فرمايد: «'''و لله غيب السموات و الارض : براى خداست غيب آسمانها و زمين '''» و ملكيت آسمان و زمين را براى خود اثبات مى كند؟ و معلوم است كه ملكيت خدا از قبيل ملكيت هاى اعتبارى كه متعلقش موهومات و يا خرافى هاست ، نيست ، بلكه ملك حقيقى و متعلق به امرى ثابت است ، پس ملكيت هم نوعى ثبوت دارد هر چند كه حقيقت ثبوت آن را نفهميم .
و شواهد و قرائن بر آنچه گفتيم بسيار است ، از آن جمله مى بينيم كه خداى تعالى زندگى دنيا را متاع غرور و لعب ناميده و مكرر فرموده كه بيشتر مردم نمى دانند كه روز قيامت چيست ، و نيز فرموده روز قيامت زندگى حقيقى است ، و نيز فرموده : اينان بزودى خواهند دانست كه الله تنها و تنها حق مبين است ،
و شواهد و قرائن بر آنچه گفتيم بسيار است ، از آن جمله مى بينيم كه خداى تعالى زندگى دنيا را متاع غرور و لعب ناميده و مكرر فرموده كه بيشتر مردم نمى دانند كه روز قيامت چيست ، و نيز فرموده روز قيامت زندگى حقيقى است ، و نيز فرموده : اينان بزودى خواهند دانست كه الله تنها و تنها حق مبين است ،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۴۴۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۴۴۱ </center>
خط ۷۳: خط ۷۶:
و كوتاه سخن اينكه ساعت ، يكى از غيب هاى آسمانها و زمين است و آيه شريفه يعنى آيه «'''و لله غيب السموات و الارض '''» ملكيت خداى را نسبت به خود اين غيب اعلام فرموده نه ملكيتش نسبت به علم غيب راخلاصه نفرموده خدا علم غيب آسمانها و زمين را دارد بلكه فرموده غيب آسمانها و زمين را دارد، و از سياق آيه استفاده مى شود كه جمله «'''و لله غيب ...'''» توطئه و زمينه چينى است براى گفتن «'''و ما امر الساعة الا كلمح البصر ...'''» پس مى توان گفت كه جمله مزبور بمنظور احتجاج آورده شده .
و كوتاه سخن اينكه ساعت ، يكى از غيب هاى آسمانها و زمين است و آيه شريفه يعنى آيه «'''و لله غيب السموات و الارض '''» ملكيت خداى را نسبت به خود اين غيب اعلام فرموده نه ملكيتش نسبت به علم غيب راخلاصه نفرموده خدا علم غيب آسمانها و زمين را دارد بلكه فرموده غيب آسمانها و زمين را دارد، و از سياق آيه استفاده مى شود كه جمله «'''و لله غيب ...'''» توطئه و زمينه چينى است براى گفتن «'''و ما امر الساعة الا كلمح البصر ...'''» پس مى توان گفت كه جمله مزبور بمنظور احتجاج آورده شده .
<span id='link301'><span>
<span id='link301'><span>
==مفاد اينكه فرمود: امر ساعت (قيامت ) مانند چشم بر هم زدن يا نزديك تر از آن است ==
==مفاد اينكه فرمود: امر ساعت (قيامت ) مانند چشم بر هم زدن يا نزديك تر از آن است ==
و بنابراين برگشت معناى آيه به اين است كه خداى سبحان مالك غيب آسمانها و زمين است ملكيتى كه مى تواند در آن غيب به هر نحوى كه بخواهد تصرف كند، همانطور كه مى تواند در شهادت و ظاهر آن تصرف كند و چگونه نتواند؟ با اينكه غيب هر چيزى از شهادتش جدا نيست و غيب آن ، موجودى است ثابت با شهادتش ، و خلق و امر هر چيزى كه همان شهادت و غيب آن است ملك خداست ، و ساعت ، يعنى قيامت موعود هم امر محالى نيست تا قدرت بدان تعلق نگيرد بلكه از همان غيب آسمانها و زمين است ، و همان حقيقتى است از آسمان و زمين كه امروز از فهم بشر مستور است ، پس قيامت نيز ملك خداست ، و خدا مى تواند در آن تصرف نموده يك روز پنهانش بدارد و روزى ديگر آشكارش كند.
و بنابراين برگشت معناى آيه به اين است كه خداى سبحان مالك غيب آسمانها و زمين است ملكيتى كه مى تواند در آن غيب به هر نحوى كه بخواهد تصرف كند، همانطور كه مى تواند در شهادت و ظاهر آن تصرف كند و چگونه نتواند؟ با اينكه غيب هر چيزى از شهادتش جدا نيست و غيب آن ، موجودى است ثابت با شهادتش ، و خلق و امر هر چيزى كه همان شهادت و غيب آن است ملك خداست ، و ساعت ، يعنى قيامت موعود هم امر محالى نيست تا قدرت بدان تعلق نگيرد بلكه از همان غيب آسمانها و زمين است ، و همان حقيقتى است از آسمان و زمين كه امروز از فهم بشر مستور است ، پس قيامت نيز ملك خداست ، و خدا مى تواند در آن تصرف نموده يك روز پنهانش بدارد و روزى ديگر آشكارش كند.