تفسیر:المیزان جلد۱۴ بخش۹: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
خط ۲۵۱: | خط ۲۵۱: | ||
<span id='link98'><span> | <span id='link98'><span> | ||
حال اگر كسى بپرسد: احتجاج براى اثبات معاد به وقوع مثل آن، كافى نيست. زيرا تنها امكان خلقت مثل را مى رساند، نه اين كه بازگشت خود شخص را اثبات كند و حال آن كه منظور اثبات آن است، و اين كه ثابت كند انسان با همين شخص و هيكلش (نه هيكلى نظير اين) بازگشت مى كند، و دليل مذكور، اين را نمى رساند؟ | |||
حال اگر كسى بپرسد احتجاج براى اثبات معاد به وقوع مثل | |||
در | در جواب، بعضى گفته اند: اين آيات در صدد اثبات بازگشت بدن ها است، به طورى كه مخلوق اولى و شخصيت انسانى دوباره برگردد. نه اين كه عين بدن ها دوباره برگردد. چون بدن ها، به تنهايى شخصيت انسانى را تشكيل نمى دهند، بلكه مجموع نفس و بدن آن را تشكيل مى دهد. | ||
و به همين | پس اگر نفس، عين آن نفس باشد، ولى بدن مثل آن نباشد، مضرّ به وحدت شخصيت نيست، همچنان كه مى بينيم شخصيت انسان در همه طول زندگی اش محفوظ است، با اين كه بدنش عين بدن اولى، يعنى زمان كودكی اش نيست، و مرتب و حال به حال اجزاى آن در تغيّر و تبدّل است، و بدن او در حال دوم، غير بدن در حال اول او است، ولى خود انسان باقى است، و شخصيتش در هر دو حال يكى است. چون نفس او، يكى است. | ||
و به همين معنا، اشاره اى مى كند اين آيه: «وَ قَالُوا ءَإذَا ضَلَلنَا فِى الأرضِ ءَإنّا لَفِى خَلقٍ جَدِيدٍ... قُل يَتَوَفَّاكُم مَلَكُ المَوتِ الَّذِى وُكِّلَ بِكُم». يعنى شما در زير خاك ها گُم نمى شويد، بلكه در دَم جان دادن، شما را از بدن هاتان مى گيرند و محفوظ نگاه مى دارند. نه گُم مى شويد و نه نابود مى گرديد. | |||