تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۴۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۵۵: خط ۱۵۵:
<span id='link453'><span>
<span id='link453'><span>


بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ * إِذَا جَاءَ نَصرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ.(۱) وَ رَأَيْت النَّاس يَدْخُلُونَ فى دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجاً.(۲) فَسبِّحْ بحَمْدِ رَبِّك وَ استَغْفِرْهُ إِنَّهُ كانَ تَوَّابَا. (۳)
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ *
 
إِذَا جَاءَ نَصرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ (۱)  
 
وَ رَأَيْت النَّاس يَدْخُلُونَ فى دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجاً (۲)  
 
فَسبِّحْ بحَمْدِ رَبِّك وَ استَغْفِرْهُ إِنَّهُ كانَ تَوَّابَا (۳)


<center> «'''ترجمه آیات'''»  </center>
<center> «'''ترجمه آیات'''»  </center>
خط ۱۷۱: خط ۱۷۷:
در اين سوره، خداى تعالى، به رسول گرامی اش، وعدۀ فتح و يارى مى دهد و خبر مى دهد كه: به زودى، آن جناب مشاهده مى كند كه مردم، گروه گروه، داخل اسلام مى شوند، و به او دستور مى دهد كه به شكرانۀ اين يارى و فتح خدايى، خدا را تسبيح كند و حمد گويد و استغفار نمايد.  
در اين سوره، خداى تعالى، به رسول گرامی اش، وعدۀ فتح و يارى مى دهد و خبر مى دهد كه: به زودى، آن جناب مشاهده مى كند كه مردم، گروه گروه، داخل اسلام مى شوند، و به او دستور مى دهد كه به شكرانۀ اين يارى و فتح خدايى، خدا را تسبيح كند و حمد گويد و استغفار نمايد.  


* و اين سوره، بنا به استظهارى كه خواهيم كرد، بعد از صلح حديبيّه، در مدینه و قبل از فتح مكّه، نازل شده.
و اين سوره، بنا به استظهارى كه خواهيم كرد، بعد از صلح حديبيّه، در مدینه و قبل از فتح مكّه، نازل شده.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۵۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۵۱ </center>
* «'''إِذَا جَاءَ نَصرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ:'''»
==مراد از نصر در آیه: «إذا جَاءَ نَصرُ الله وَ الفَتح...»==


بيان اين كه: مراد از نصر و فتح در «'''إذا جاء نصر الله و الفتح ...'''»، رسيدن آن پيشگويى شده، فتح مكّه است:
«'''إِذَا جَاءَ نَصرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ:'''»


كلمۀ «'''إذا'''»، ظهور در استقبال (آينده) دارد و اين ظهور، اقتضا دارد كه مضمون آيه شريفه، خبرى باشد از امرى كه هنوز رخ نداده و به زودى رخ مى دهد. و چون آن امر، يارى و فتح است؛ در نتيجه سورۀ مورد بحث، از مژده هايى است كه خداى تعالى به پيامبر داده، و نيز از ملاحم و خبرهاى غيبى قرآن كريم است.
كلمۀ «إذا»، ظهور در استقبال (آينده) دارد و اين ظهور، اقتضا دارد كه مضمون آيه شريفه، خبرى باشد از امرى كه هنوز رخ نداده و به زودى رخ مى دهد. و چون آن امر، يارى و فتح است؛ در نتيجه سورۀ مورد بحث، از مژده هايى است كه خداى تعالى به پيامبر داده، و نيز از ملاحم و خبرهاى غيبى قرآن كريم است.


و منظور از «'''نصر'''» و «'''فتح '''» - آن طور كه بعضى از مفسّران پنداشته اند - جنس نصرت و فتح نيست، تا آيه شريفه، با تمامى مواقفى كه خداى تعالى پيامبرش را يارى نموده و بر دشمنان پيروز كرده، منطبق شود. مثلا با ايمان آوردن انصار و اهل يمن هم منطبق گردد. چون با آيه: «'''و رأيت النّاس يدخلون فى دين اللّه أفواجا'''» نمى سازد. زيرا اسلام آوردن انصار و اهل يمن و ساير مسلمانان كه قبل از فتح مكه مسلمان شدند، فوج فوج نبوده.
و منظور از «نصر» و «فتح» - آن طور كه بعضى از مفسّران پنداشته اند - جنس نصرت و فتح نيست، تا آيه شريفه، با تمامى مواقفى كه خداى تعالى پيامبرش را يارى نموده و بر دشمنان پيروز كرده، منطبق شود. مثلا با ايمان آوردن انصار و اهل يمن هم منطبق گردد. چون با آيه: «وَ رَأيتَ النَّاسَ يَدخُلُونَ فِى دِينِ اللّهِ أفوَاجاً» نمى سازد. زيرا اسلام آوردن انصار و اهل يمن و ساير مسلمانان كه قبل از فتح مكه مسلمان شدند، فوج فوج نبوده.


و نيز منظور آيه، صلح حديبيّه - كه خداى تعالى آن را در آيه «'''إنّا فتحنا لك فتحا مُبينا'''» فتح خوانده - نمى تواند باشد. براى اين كه آيه بعدى با آن انطباق ندارد، و در صلح حديبيّه، مردم، فوج فوج داخل اسلام نشدند.
و نيز منظور آيه، صلح حديبيّه - كه خداى تعالى، آن را در آيه «إنّا فَتَحنَا لَكَ فَتحاً مُبِيناً» فتح خوانده - نمى تواند باشد. براى اين كه آيه بعدى با آن انطباق ندارد، و در صلح حديبيّه، مردم، فوج فوج داخل اسلام نشدند.


پس روشن ترين واقعه اى كه مى تواند مصداق اين نصرت و فتح باشد، فتح مكّه است. چون فتح مكّه در حيات رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلّم» و در بين همه فتوحات ، اُمّ الفتوحات و نصرت روشنى بود كه بنيان شرك را در جزيرة العرب، ريشه كن ساخت.
پس روشن ترين واقعه اى كه مى تواند مصداق اين نصرت و فتح باشد، فتح مكّه است. چون فتح مكّه در حيات رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلّم» و در بين همه فتوحات ، اُمّ الفتوحات و نصرت روشنى بود كه بنيان شرك را در جزيرة العرب، ريشه كن ساخت.


و مؤيّد اين نظريه، وعدۀ نصرتى است كه در ضمن آيات نازله در باره حديبيّه داده و فرموده: «'''إنّا فتحنا لك فتحا مُبينا ليغفر لك اللّه ما تقدّم من ذنبك و ما تأخّر و يُتمّ نعمته عليك و يهديك صراطا مستقيما و ينصرك اللّه نصراً عزيزاً'''». چون بسيار نزديك به ذهن است كه منظور از فتح و نصر عزيز، همان فتح مكّه باشد. چون تنها فتحى كه مرتبط با فتح حديبيّه باشد، همان فتح مكّه است كه دو سال بعد از صلح حديبيّه، اتفاق افتاد.
و مؤيّد اين نظريه، وعدۀ نصرتى است كه در ضمن آيات نازله در باره حديبيّه داده و فرموده: «إنّا فَتَحنَا لَكَ فَتحاً مُبِيناً لِيَغفِرَ لَكَ اللّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَ مَا تَأَخَّر وَ يُتِمّ نِعمَتَهُ عَلَيكَ وَ يَهدِيَكَ صِرَاطاً مُستَقِيماً وَ يَنصُرَكَ اللّهُ نَصراً عَزِيزاً'''».  
 
چون بسيار نزديك به ذهن است كه منظور از فتح و نصر عزيز، همان فتح مكّه باشد. چون تنها فتحى كه مرتبط با فتح حديبيّه باشد، همان فتح مكّه است كه دو سال بعد از صلح حديبيّه، اتفاق افتاد.


و اين نظريه، به ذهن نزديك تر است ، تا آيه را حمل كنيم بر اجابت دعوت حقّه از ناحيه اهل يمن و دخول بدون خونريزی شان در اسلام. پس نزديك تر به اعتبار همان است كه بگوييم: مراد از نصر و فتح، نصرت رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» بر كفّار قريش، و مراد از فتح، فتح مكّه است. و نيز بگوييم: اين سوره، بعد از صلح حديبيّه و بعد از نزول سوره فتح و قبل از فتح مكّه نازل شده است.
و اين نظريه، به ذهن نزديك تر است، تا آيه را حمل كنيم بر اجابت دعوت حقّه از ناحيه اهل يمن و دخول بدون خونريزی شان در اسلام. پس نزديك تر به اعتبار همان است كه بگوييم: مراد از نصر و فتح، نصرت رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» بر كفّار قريش، و مراد از فتح، فتح مكّه است. و نيز بگوييم: اين سوره، بعد از صلح حديبيّه و بعد از نزول سوره «فتح» و قبل از فتح مكّه نازل شده است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۵۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۵۲ </center>
* «'''وَ رَأَيْت النَّاس يَدْخُلُونَ فى دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجاً:'''»
«'''وَ رَأَيْت النَّاس يَدْخُلُونَ فى دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجاً:'''»


راغب، در مفردات مى گويد: كلمۀ «'''فوج '''»، به معناى جماعتى است كه به سرعت عبور كنند، و جمع اين كلمه، «'''أفواج '''» مى آيد. و بنا به گفته وى، معناى «'''داخل شدن مردم در دين خدا أفواجا'''» اين است كه جماعتى بعد از جماعتى ديگر به اسلام در آيند، و مراد از «دين اللّه» همان اسلام است. چون خداى تعالى به حكم آيه: «'''إنّ الدّين عند اللّه الاسلام '''» غير اسلام را دين نمى داند.
راغب، در مفردات مى گويد: كلمۀ «فوج»، به معناى جماعتى است كه به سرعت عبور كنند، و جمع اين كلمه، «أفواج» مى آيد. و بنا به گفته وى، معناى «داخل شدن مردم در دين خدا أفواجا» اين است كه جماعتى بعد از جماعتى ديگر به اسلام در آيند، و مراد از «دين اللّه» همان اسلام است. چون خداى تعالى به حكم آيه: «إنّ الدّين عِندَ اللّهِ الإسلام»، غير اسلام را دين نمى داند.
<span id='link455'><span>
<span id='link455'><span>