تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۳۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۱۰: خط ۱۱۰:
«'''وَ يَقُولُونَ مَتى هَذَا الْفَتْحُ ... وَ لا هُمْ يُنظرُونَ'''»:
«'''وَ يَقُولُونَ مَتى هَذَا الْفَتْحُ ... وَ لا هُمْ يُنظرُونَ'''»:


راغب گفته : كلمه ((فتح (( به معناى برداشتن قفل و حل اشكال است ، - تا آنجا كه مى گويد - و وقتى گفته مى شود ((فتح القضيه فتحا(( معنايش اين است كه فلانى فلان كار را حل كرد، و گره از آن برداشت ، همچنان كه در آيه ((ربنا افتح بيننا و بين قومنا بالحق و انت خير الفاتحين (( به همين معنا است
راغب گفته: كلمۀ «فتح»، به معناى برداشتن قفل و حل اشكال است - تا آن جا كه مى گويد - و وقتى گفته مى شود: «فَتَحَ القَضِيّة فَتحاً»، معنايش اين است كه: فلانى، فلان كار را حل كرد، و گره از آن برداشت. همچنان كه در آيه: «رَبَّنَا افتَح بَينَنَا وَ بَينَ قَومِنَا بِالحَقِّ وَ أنتَ خَيرُ الفَاتِحِين»، به همين معنا است.


در آيات سابق نيز مطالبى گذشت كه فتح به معناى فصل و حل بر آنها صادق است ، يكى فصل بين مردم در روز قيامت است ، كه درباره آن فرمود: ((ان ربك يفصل بينهم يوم القيمه (( و دوم ، چشاندن عذاب نزديك تر، و يا انتقام از مجرمين در دنيا است ، كه معناى فتح بر آن نيز صادق است ، و لذا بعضى از مفسرين فتح را به روز قيامت تفسير كرده اند
در آيات سابق نيز مطالبى گذشت كه «فتح»، به معناى «فصل» و حلّ بر آن ها صادق است. يكى: «فصل» بين مردم، در روز قيامت است، كه درباره آن فرمود: «إنَّ رَبَّكَ يَفصِلُ بَينَهُم يَومَ القِيَامَة».


و بنابراين ، معناى كلام كفار كه گفته اند: اين فتح چه وقت است اگر راست مى گوييد؟ همان مطلبى است كه مكرر در قرآن از ايشان حكايت شده ، كه گفته اند: ((متى هذا الوعد ان كنتم صادقين - اين وعده چه وقت است اگر راست مى گوييد((؟
و دوم: چشاندن عذاب نزديك تر، و يا انتقام از مجرمان در دنيا است، كه معناى «فتح»، بر آن نيز صادق است. و لذا بعضى از مفسران، «فتح» را به روز قيامت تفسير كرده اند.
 
بنابراين، معناى كلام كفار كه گفته اند: «اين فتح، چه وقت است اگر راست مى گوييد»؟ همان مطلبى است كه مكرر در قرآن، از ايشان حكايت شده، كه گفته اند: «مَتَى هَذاَ الوَعدُ إن كُنتُم صَادِقِين: اين وعده، چه وقت است اگر راست مى گوييد»؟
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۴۰۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۴۰۲ </center>
بعضى از مفسرين آيه را به فتح در جنگ بدر تفسير كرده اند، چون در آن روز مشركين كه كشته شدند، از ايمان ، بعد از كشته شدن خود بهره مند نگشتند. و بعضى از مفسرين آيه را به فتح مكه تفسير كرده اند، ولى جوابى كه در آيه آمده با آن نمى سازد، چون در جواب فرمود: بگو روز فتح ، ديگر ايمان آوردن كفار سودى به حالشان ندارد، و ديگر مهلت داده نمى شوند، و حال آنكه اگر كافرى در روز فتح مكه ايمان مى آورد، ايمانش سود داشت
بعضى از مفسران، آيه را به فتح در «جنگ بدر» تفسير كرده اند. چون در آن روز، مشركان كه كشته شدند، از ايمان، بعد از كشته شدن خود بهره مند نگشتند.  
 
و بعضى از مفسران، آيه را به «فتح مكه» تفسير كرده اند، ولى جوابى كه در آيه آمده، با آن نمى سازد. چون در جواب فرمود: «بگو روز فتح، ديگر ايمان آوردن كفار سودى به حالشان ندارد، و ديگر مهلت داده نمى شوند». و حال آن كه اگر كافرى در روز فتح مكه ايمان مى آورد، ايمانش سود داشت.
 
مگر آن كه كسى بگويد اگر هم ايمان مى آوردند، بدين جهت سود نداشت كه معاند حق بودند، و بارها با رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» جنگيدند، و در خاموش كردن نور حق كوشش ها كردند. و معلوم است كه ايمان چنين اشخاصى، ايمان واقعى نيست، بلكه نفاق و دورويى است. ايمانى نيست كه در دلشان وارد شده باشد، و دل هايشان را اصلاح كرده باشد. در چنين وقتى چاره اى جز ايمان ندارند، و به همين جهت مهلت داده نمى شوند.


مگر آنكه كسى بگويد اگر هم ايمان مى آوردند، بدين جهت سود نداشت كه معاند حق بودند، و بارها با رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) جنگيدند، و در خاموش كردن نور حق كوشش ها كردند، و معلوم است كه ايمان چنين اشخاصى ايمان واقعى نيست ، بلكه نفاق و دورويى است ، ايمانى نيست كه در دلشان وارد شده باشد، و دلهايشان را اصلاح كرده باشد، در چنين وقتى چاره اى جز ايمان ندارند، و به همين جهت مهلت داده نمى شوند
ممكن هم هست كه مراد از «فتح»، قضاى مابين رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» و امت باشد، كه در آخر الزمان، همان طور كه در تفسير جملۀ «وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ» گذشت، عملى مى شود.


ممكن هم هست كه مراد از فتح ، قضاى ما بين رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) و امت باشد، كه در آخر الزمان همانطور كه در تفسير جمله ((و لكل امه رسول (( گذشت ، عملى مى شود. و به هر حال مراد از اين دو آيه اين است كه مشركين عجله مى كردند در آمدن فتح ، و حال آنكه اين فتح سودى به حال كفار ندارد، هر چند كه در آن روز ايمان بياورند، چون آن روز، روزى است كه ايمان احدى نفعى به صاحبش نمى بخشد، و عذاب مهلتشان نمى دهد
و به هر حال، مراد از اين دو آيه، اين است كه مشركان عجله مى كردند در آمدن فتح، و حال آن كه اين فتح، سودى به حال كفار ندارد. هر چند كه در آن روز ايمان بياورند. چون آن روز، روزى است كه ايمان احدى نفعى به صاحبش نمى بخشد، و عذاب مهلتشان نمى دهد.


«'''فَأَعْرِض عَنْهُمْ وَ انتَظِرْ إِنَّهُم مُّنتَظِرُونَ'''»:
«'''فَأَعْرِض عَنْهُمْ وَ انتَظِرْ إِنَّهُم مُّنتَظِرُونَ'''»:


در اين جمله به رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) امر مى كند به اينكه از كفار اعراض كند، و منتظر فتح باشد، همچنان كه كفار منتظر آن مى باشند، چون كفار منتظر مرگ و يا كشته شدن رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) بودند، و كوتاه سخن ، اينكه منتظر بودند دعوت حقه اش به آخر نرسد و نيمه كاره از بين برود، پس او هم منتظر باشد، همچنان كه آنان منتظرند، تا خدا حق را بر باطل و محق را بر مبطل غلبه دهد
در اين جمله، به رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» امر مى كند به اين كه از كفار اعراض كند، و منتظر «فتح» باشد، همچنان كه كفار منتظر آن مى باشند. چون كفار منتظر مرگ و يا كشته شدن رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» بودند.
 
و كوتاه سخن اين كه: منتظر بودند دعوت حقّه اش به آخر نرسد و نيمه كاره از بين برود. پس او هم منتظر باشد، همچنان كه آنان منتظرند، تا خدا، «حق» را بر «باطل» و محق را بر مبطل غلبه دهد.


از اين سياق بر مى آيد كه مراد از فتح ، فتح دنيوى است
از اين سياق بر مى آيد كه مراد از «فتح»، فتح دنيوى است.
<span id='link254'><span>
<span id='link254'><span>