البقرة ٩٦: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۲۹#link350 | آيات ۹۴ ۹۹ بقره]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۲۹#link350 | آيات ۹۴ ۹۹ بقره]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۲۹#link351 | ادامه محاجه با يهود و اثبات دروغگوئى آنان و ترسشان از مرگ]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۲۹#link351 | ادامه محاجه با يهود و اثبات دروغگوئى آنان و ترسشان از مرگ]] | ||
خط ۴۲: | خط ۴۳: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۲۹#link358 | كيفيت خواب رسول اللّه (ص )]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۲۹#link358 | كيفيت خواب رسول اللّه (ص )]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۷۵#link336 | آيه ۹۴ - ۹۶]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۷۵#link336 | آيه ۹۴ - ۹۶]] | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۷۵#link337 | آيه و ترجمه]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۷۵#link337 | آيه و ترجمه]] | ||
خط ۵۲: | خط ۵۵: | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۷۵#link343 | نكته : ۳]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۷۵#link343 | نكته : ۳]] | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۷۵#link344 | نكته : ۴]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۷۵#link344 | نكته : ۴]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
«96» وَ لَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلى حَياةٍ وَ مِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَ ما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذابِ أَنْ يُعَمَّرَ وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِما يَعْمَلُونَ | |||
(اى پيامبر) هر آينه يهود را حريصترين مردم، حتّى (حريصتر) از مشركان، بر زندگى (اين دنيا و اندوختن ثروت) خواهى يافت، (تا آنجا كه) هر يك از آنها دوست دارد هزار سال عمر كند، در حالى كه (اگر) اين عمر طولانى به آنان داده شود، آنان را از عذاب خداوند باز نخواهد داشت و خداوند به اعمال آنها بيناست. | |||
===پیام ها=== | |||
1- عمر طولانى مهم نيست، قرب به خداوند و بركت عمر ونجات از آتش، ارزش دارد. «1» «لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَ ما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذابِ» | |||
---- | |||
«1». در تفسير فخر رازى دعايى از رسول اكرم صلى الله عليه و آله نقل شده است كه فرمودند: اگر زندگى براى من نيكوست، مرا زنده نگهدار و اگر مرگ بهتر است، بميران. امام سجاد عليه السلام نيز در دعاى مكارم الاخلاق از خداوند چنين مسئلت مىكند: «الهى عمرنى ما كان عمرى بذلةفى طاعتك، فاذا كان عمرى مرتعا للشيطان فاقبضنى ...» خداوندا اگر عمر من وسيله خدمت در راه اطاعت تو باشد، عمر مرا طولانى كن، ولى اگر عمر من چراگاه شيطان خواهد بود، آن را قطع نما. | |||
جلد 1 - صفحه 165 | |||
2- يهوديان، حريصترين و دنياگراترين مردم هستند. «أَحْرَصَ النَّاسِ عَلى حَياةٍ» | |||
3- يهوديان مىخواهند زنده بمانند گرچه به هر نحو زندگى پست باشد. «أَحْرَصَ النَّاسِ عَلى حَياةٍ» (كلمه «حياة» نكره و نشانهى هر نوع زندگى است.) | |||
4- دروغگو، كم حافظه است. يهوديان از يك سو بهشت را مخصوص خود مىدانند، «لَكُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِنْدَ اللَّهِ خالِصَةً» واز سوى ديگر مىخواهند هميشه در دنيا زنده بمانند. «يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ» «1» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ لَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلى حَياةٍ وَ مِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَ ما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذابِ أَنْ يُعَمَّرَ وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِما يَعْمَلُونَ (96) | |||
وَ لَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ: و به خدا قسم هر آينه مىيابى تو در عقل خود يهودان را حريصتر از جميع مردمان، عَلى حَياةٍ: بر زندگانى دنيا، وَ مِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا: و همچنين حريصترند از كسانى كه مشركند، مراد مجوسند، چه هيچكس در زندگانى حريصتر از ايشان نيست. يَوَدُّ أَحَدُهُمْ: دوست دارد هر يك از ايشان، لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ: كاش عمر داده مىشد هزار سال، وَ ما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذابِ: و حال آنكه نيست يكى از ايشان كه دور گرداند و برهاند او را از عذاب جهنم، أَنْ يُعَمَّرَ: اين كه عمر داده شود، يعنى طول عمر دافع عذاب الهى نيست، وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِما يَعْمَلُونَ: و خداوند تعالى بينا است به آنچه مىكنند يهود و مجوس و غير آنها از آدميان، پس همه را موافق عمل آنها جزا خواهد داد. اين كلام تهديد و وعيد ايشان است بر ترك قبايح. | |||
تبصره: آيه شريفه دلالت دارد برآنكه حرص بر طول عمر، مذموم است، لكن آنچه محمود باشد طلب ازدياد عمر است در طاعت و تلافى آنچه فوت شده به توبه و تدارك سعادت به اخلاص عبادت؛ و به اين معنى حضرت | |||
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 207 | |||
امير المؤمنين عليه السّلام اشاره فرمود: بقيّة عمر المؤمن لا قيمة لها يدرك بها ما فات و يحيى بها ما امات: يعنى بقيه عمر مؤمن قيمت ندارد، زيرا به آن دريابد آنچه از او فوت شده از سعادت و عبادت، و زنده نمايد به آن آنچه او را ميرانيده از بطالت و معصيت. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ لَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلى حَياةٍ وَ مِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَ ما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذابِ أَنْ يُعَمَّرَ وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِما يَعْمَلُونَ (96) | |||
ترجمه | |||
و هر آينه مىيابى ايشانرا حريصترين مردم بزندگى و از آنانكه مشرك شدند دوست ميدارد هر يكشان كاش عمر ميكرد هزار سال با آنكه نيست او دور كنندهاش از عذاب آنكه عمر داده شود و خدا بيناست بآنچه بجا مياورند. | |||
تفسير | |||
حرص بزندگى دنيا براى يأس از نعيم آخرت است چون مستغرق كفر شدند و ميدانستند نصيبى نيست آنانرا با اين حال در هيچيك از خيرات بهشت و كسانيكه مأيوس از رحمت خدا شدند كه يهودند حريصترين مردم بدنيا هستند حتى از اهل شرك كه مجوسند و معتقدند بانحصار نعيم بدنيا و انتظار خيرى در آخرت ندارند و اينكه مجوس از ميان مردم اختصاص بذكر يافته براى زيادتى ملامت يهود است كه آنها با آنكه معتقد بجزا نيستند حرصشان بدنيا از اينها كمتر است پس يهود كه معتقد بدار جزا هستند و حريصتر از مجوسند بدنيا معلوم ميشود براى آن است كه يقين دارند تا مردند وارد جهنم ميشوند و اين است نكته عطف خاص بر عام حقير عرض ميكنم البته كسيكه يقين داشته باشد بمجرد مرگ وارد آتش ميشود بيشتر طالب حياة است | |||
---- | |||
جلد 1 صفحه 146 | |||
از كسيكه قائل بعذاب نيست و اينكه اهل شرك را بمجوس تفسير فرمودند براى آن است كه مشرك حقيقى آنها هستند كه خودشان هم اقرار دارند و معروف به ثنويه ميباشند و در علم الهى قولشان معنون است و افلاطون و ارسطو هر يك ببيان وافى از شبهه آنها جواب گفتهاند و بيهود و نصارى هم اگرچه نسبت شرك در قرآن داده شده است ولى فرق است ميان آنكه بفرقه نسبت شرك داده شود بمناسبت لازمه اعتقادشان يا آنكه مشرك بگويند و اراده كنند آن فرقه را كه در صورت اول شهرت بشرك لازم ندارد بخلاف صورت ثانى كه بايد معروف بشرك باشند و تنكير حياة شايد براى اشاره به حقارت و مقارنت با ذلت باشد و تكرار كلمه يعمر فرمودند براى رفع اشتباه عود ضمير هو است به تمنى با آنكه مرجع ضمير عمر يافتن است و محتمل است احد باشد. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ لَتَجِدَنَّهُم أَحرَصَ النّاسِ عَلي حَياةٍ وَ مِنَ الَّذِينَ أَشرَكُوا يَوَدُّ أَحَدُهُم لَو يُعَمَّرُ أَلفَ سَنَةٍ وَ ما هُوَ بِمُزَحزِحِهِ مِنَ العَذابِ أَن يُعَمَّرَ وَ اللّهُ بَصِيرٌ بِما يَعمَلُونَ (96) | |||
(و هر آينه البته مييابي يهود را حريصترين مردم بر زندگي دنيا و حريصتر از مشركان که هر يك از آنان دوست ميدارد و آرزو ميكند که هزار سال زندگي كند، و حال آنكه اينکه عمر بسيار مانع و دور كننده او از عذاب نيست، و خداوند بآنچه ميكنند بيناست «تجدن» اگر از و جدان در مقابل فقدان باشد بمعني يافتن و يك مفعولي است و بنا بر اينکه «احرص» حال است براي مفعول و اگر از و جدان بمعني علم و يافتن بدل باشد دو مفعولي است و احرص مفعول دوم آنست و ظاهر همين احتمال دوم است). | |||
و أَحرَصَ النّاسِ عَلي حَياةٍ يعني اينکه يهود از همه مردم بر بقاء زندگي و جمع مال و زخارف دنيوي حريصترند و همچنين از مشركين که يا مراد مجوس و گبرها هستند و يا همه مشركين، و علت اينكه «احرص النّاس بدون لفظ من تعبير فرموده» و در مِنَ الَّذِينَ أَشرَكُوا لفظ من را آورد، اينست که يهود از جنس ناس هستند ولي از جنس مشركين نيستند، و باصطلاح اگر مفضل از جنس مفضل منه باشد بطريق اضافه آورده ميشود و اگر از جنس مفضل منه نباشد من فاصله ميشود چنانچه گفته ميشود « | |||
الانبياء افضل النّاس و افضل من الملائكة | |||
» | |||
جلد 2 - صفحه 114 | |||
چون انبياء از جنس ناس هستند ولي از جنس ملائكه نيستند و امّا ذكر «مِنَ الَّذِينَ أَشرَكُوا» بعد از ناس با اينكه مشركان جزو مردم و داخل در ناس ميباشند براي اينست که تمناي طول عمر از مشركان مشهور است و باين خصيصه شناخته شدهاند مخصوصا اگر مراد مجوس باشند که در عبارات آنهاست که بيكديگر ميگويند هزار سال بزي و اينکه جمله هنوز در ميان عجم از آنها باقيست که در نوروز هر سال بيكديگر ميگويند هزار سال باين سالها برسي، كانّ ميفرمايد اينکه يهود از همه مردم و حتي از مشركان که باين خصيصه معروفند بر بقاء عمر حريصترند چنانچه گفته ميشود «فلان اسخي النّاس و من حاتم» يَوَدُّ أَحَدُهُم لَو يُعَمَّرُ أَلفَ سَنَةٍ معروف مفسرين مرجع ضمير احدهم را يهود ميدانند و ميگويند جمله بيان حال شدّت حرص يهود را بر حيات مينمايد و بعضي گفتند ضمير احدهم راجع به الَّذِينَ أَشرَكُوا و بيان حال مشركين نسبت بحرص بر حيات ميباشد و معني اينست که يهود از مشركين که يك چنين تمنايي و آرزويي دارند هم حريصتر بر زندگي ميباشند و اگر چه مآل هر دو وجه بيك معني است ولي شايد وجه دوم اكد و ابلغ باشد. | |||
وَ ما هُوَ بِمُزَحزِحِهِ مِنَ العَذابِ أَن يُعَمَّرَ ما نافيه و هو يا ضمير شأن است و مزحزح بمعني مبعد خبر مقدّم و ان يعمر مبتداي مؤخر و تقدير چنين است و ما الشأن تعميره بمزحزحه من العذاب، چنين نيست که عمر كردن او مانع و مبعدا و از عذاب باشد و يا هو مبتداء و بمزحزحه خبر آن و ان يعمر مفسر ضمير و بدل آن است و تقرير چنين است «و ما تعميره بمزحزحه من العذاب» و وجه دوم ظاهرتر است، و مراد اينست که عمر دنيا چه كم و چه زياد بپايان ميرسد و طول آن باعث رفع عذاب آخرت نخواهد شد بلكه براي شخص معصيت كار و دنيا طلب موجب ازدياد عذاب ميگردد بواسطه اينكه معاصي آنها زيادتر ميگردد | |||
جلد 2 - صفحه 115 | |||
وَ لا يَحسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّما نُملِي لَهُم خَيرٌ لِأَنفُسِهِم إِنَّما نُملِي لَهُم لِيَزدادُوا إِثماً وَ لَهُم عَذابٌ مُهِينٌ«1» بلي اگر طول عمر باعث ازدياد طاعت يا موفقيت بتوبه و تدارك ما فات و حسن عاقبت بشود مطلوب است چنانچه در مجمع البيان از امير مؤمنان عليه السّلام روايت كرده که فرمود « | |||
2» بقيّة عمر المؤمن لا قيمة له يدرك بها ما فات و يحيي بها ما مات»« | |||
و لام در لتجدنهم براي قسم است بنا بر آنچه گفتهاند که اگر لام مفتوحه بر سر فعل مضارع مؤكد بنون تأكيد در آيد دليل بر اينست که قسم مضمر است يعني و اللّه لتجدنهم و كلمه حيات چون بنحو نكره ذكر شده دلالت بر حقارت حيات دنيوي دارد زيرا حيات دنيوي محدود و در جنب حيات اخروي که نامحدود است كمتر از قطره نسبت بدرياست زيرا دريا باز محدود است و حيات آخرت حد ندارد. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
(آیه 96)- این آیه از حرص شدید آنها به مادّیات چنین سخن میگوید: «تو آنها را حریصترین مردم بر زندگی میبینی» (وَ لَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلی حَیاةٍ). | |||
«حتی حریصتر از مشرکان» (وَ مِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا). | |||
حریص در اندوختن مال و ثروت، حریص در قبضه کردن دنیا، حریص در انحصارطلبی، آن چنان علاقه به دنیا دارند که: «هر یک از آنها دوست دارد هزار سال عمر کند». (یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ). | |||
برای جمع ثروت بیشتر یا به خاطر ترس از مجازات! آری! هر یک تمنّای عمر هزار ساله دارد «ولی این عمر طولانی او را از عذاب خداوند باز نخواهد داشت» (وَ ما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذابِ أَنْ یُعَمَّرَ). | |||
و اگر گمان کنند که خداوند از اعمالشان آگاه نیست، اشتباه میکنند «و خداوند نسبت به اعمال آنها بصیر و بینا است» (وَ اللَّهُ بَصِیرٌ بِما یَعْمَلُونَ). | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۳۹
ترجمه
البقرة ٩٥ | آیه ٩٦ | البقرة ٩٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لَتَجِدَنَّهُمْ»، هر آینه ایشان را خواهی یافت. «حَیَاةٍ»: زندگی. نکرهآمدن آن برای اطلاق است. یعنی هر زندگیای که باشد، خوب یا بد، محترمانه یا رذلانه.و ... «وَ مِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا»: عطف بر ماقبل است بر حسب معنی. در (أَحْرَصَ) حرف (مِنْ) مقدّر است. همچنین میتوان واژه (أَحْرَصَ) را پیش از (مِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا) محذوف دانست. در هر حال ذکر خاصّ بعد از عام است و بیانگر تأکید حرص یهودیان بر زندگی دنیا است، و سرزنش و تهدید ایشان را در بردارد. «یُعَمَّرُ»: عمر داده شود. زیست کند. «أَلْفَ»: هزار. «مُزَحْزِح»: دورکننده.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
قُلْ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ هَادُوا... (۱) وَ لاَ يَتَمَنَّوْنَهُ أَبَداً بِمَا... (۰) وَ لاَ يَتَمَنَّوْنَهُ أَبَداً بِمَا... (۰)
فَمَنْ حَاجَّکَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ... (۰) قُلْ مَنْ کَانَ فِي الضَّلاَلَةِ... (۱) قُلْ إِنَ الْمَوْتَ الَّذِي... (۱) مَا أَغْنَى عَنْهُمْ مَا کَانُوا... (۰)
تفسیر
- آيات ۹۴ ۹۹ بقره
- ادامه محاجه با يهود و اثبات دروغگوئى آنان و ترسشان از مرگ
- امتحان يهود كه آيا در ادعاى خود كه زندگى قرين به سعادت آخرت را خاص خود مى داند راست مى گويد يا دروغ ؟
- يهود نسبت به هر ملت ديگرى نسبت به زندگى دنيا مريض تر است
- ((بصير)) يعنى عالم به ديدنى ها
- بهانه يهود براى عدم ايمان به قرآنهج البلاغه ما با جبرئيل دشمنيم
- وجه بكار بردن التفات در آيه شريفه
- بحث روايتى (شامل روايتى درباره دشمنى يهود با جبرئيل )
- كيفيت خواب رسول اللّه (ص )
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«96» وَ لَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلى حَياةٍ وَ مِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَ ما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذابِ أَنْ يُعَمَّرَ وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِما يَعْمَلُونَ
(اى پيامبر) هر آينه يهود را حريصترين مردم، حتّى (حريصتر) از مشركان، بر زندگى (اين دنيا و اندوختن ثروت) خواهى يافت، (تا آنجا كه) هر يك از آنها دوست دارد هزار سال عمر كند، در حالى كه (اگر) اين عمر طولانى به آنان داده شود، آنان را از عذاب خداوند باز نخواهد داشت و خداوند به اعمال آنها بيناست.
پیام ها
1- عمر طولانى مهم نيست، قرب به خداوند و بركت عمر ونجات از آتش، ارزش دارد. «1» «لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَ ما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذابِ»
«1». در تفسير فخر رازى دعايى از رسول اكرم صلى الله عليه و آله نقل شده است كه فرمودند: اگر زندگى براى من نيكوست، مرا زنده نگهدار و اگر مرگ بهتر است، بميران. امام سجاد عليه السلام نيز در دعاى مكارم الاخلاق از خداوند چنين مسئلت مىكند: «الهى عمرنى ما كان عمرى بذلةفى طاعتك، فاذا كان عمرى مرتعا للشيطان فاقبضنى ...» خداوندا اگر عمر من وسيله خدمت در راه اطاعت تو باشد، عمر مرا طولانى كن، ولى اگر عمر من چراگاه شيطان خواهد بود، آن را قطع نما.
جلد 1 - صفحه 165
2- يهوديان، حريصترين و دنياگراترين مردم هستند. «أَحْرَصَ النَّاسِ عَلى حَياةٍ»
3- يهوديان مىخواهند زنده بمانند گرچه به هر نحو زندگى پست باشد. «أَحْرَصَ النَّاسِ عَلى حَياةٍ» (كلمه «حياة» نكره و نشانهى هر نوع زندگى است.)
4- دروغگو، كم حافظه است. يهوديان از يك سو بهشت را مخصوص خود مىدانند، «لَكُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِنْدَ اللَّهِ خالِصَةً» واز سوى ديگر مىخواهند هميشه در دنيا زنده بمانند. «يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ» «1»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ لَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلى حَياةٍ وَ مِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَ ما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذابِ أَنْ يُعَمَّرَ وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِما يَعْمَلُونَ (96)
وَ لَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ: و به خدا قسم هر آينه مىيابى تو در عقل خود يهودان را حريصتر از جميع مردمان، عَلى حَياةٍ: بر زندگانى دنيا، وَ مِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا: و همچنين حريصترند از كسانى كه مشركند، مراد مجوسند، چه هيچكس در زندگانى حريصتر از ايشان نيست. يَوَدُّ أَحَدُهُمْ: دوست دارد هر يك از ايشان، لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ: كاش عمر داده مىشد هزار سال، وَ ما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذابِ: و حال آنكه نيست يكى از ايشان كه دور گرداند و برهاند او را از عذاب جهنم، أَنْ يُعَمَّرَ: اين كه عمر داده شود، يعنى طول عمر دافع عذاب الهى نيست، وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِما يَعْمَلُونَ: و خداوند تعالى بينا است به آنچه مىكنند يهود و مجوس و غير آنها از آدميان، پس همه را موافق عمل آنها جزا خواهد داد. اين كلام تهديد و وعيد ايشان است بر ترك قبايح.
تبصره: آيه شريفه دلالت دارد برآنكه حرص بر طول عمر، مذموم است، لكن آنچه محمود باشد طلب ازدياد عمر است در طاعت و تلافى آنچه فوت شده به توبه و تدارك سعادت به اخلاص عبادت؛ و به اين معنى حضرت
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 207
امير المؤمنين عليه السّلام اشاره فرمود: بقيّة عمر المؤمن لا قيمة لها يدرك بها ما فات و يحيى بها ما امات: يعنى بقيه عمر مؤمن قيمت ندارد، زيرا به آن دريابد آنچه از او فوت شده از سعادت و عبادت، و زنده نمايد به آن آنچه او را ميرانيده از بطالت و معصيت.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلى حَياةٍ وَ مِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَ ما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذابِ أَنْ يُعَمَّرَ وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِما يَعْمَلُونَ (96)
ترجمه
و هر آينه مىيابى ايشانرا حريصترين مردم بزندگى و از آنانكه مشرك شدند دوست ميدارد هر يكشان كاش عمر ميكرد هزار سال با آنكه نيست او دور كنندهاش از عذاب آنكه عمر داده شود و خدا بيناست بآنچه بجا مياورند.
تفسير
حرص بزندگى دنيا براى يأس از نعيم آخرت است چون مستغرق كفر شدند و ميدانستند نصيبى نيست آنانرا با اين حال در هيچيك از خيرات بهشت و كسانيكه مأيوس از رحمت خدا شدند كه يهودند حريصترين مردم بدنيا هستند حتى از اهل شرك كه مجوسند و معتقدند بانحصار نعيم بدنيا و انتظار خيرى در آخرت ندارند و اينكه مجوس از ميان مردم اختصاص بذكر يافته براى زيادتى ملامت يهود است كه آنها با آنكه معتقد بجزا نيستند حرصشان بدنيا از اينها كمتر است پس يهود كه معتقد بدار جزا هستند و حريصتر از مجوسند بدنيا معلوم ميشود براى آن است كه يقين دارند تا مردند وارد جهنم ميشوند و اين است نكته عطف خاص بر عام حقير عرض ميكنم البته كسيكه يقين داشته باشد بمجرد مرگ وارد آتش ميشود بيشتر طالب حياة است
جلد 1 صفحه 146
از كسيكه قائل بعذاب نيست و اينكه اهل شرك را بمجوس تفسير فرمودند براى آن است كه مشرك حقيقى آنها هستند كه خودشان هم اقرار دارند و معروف به ثنويه ميباشند و در علم الهى قولشان معنون است و افلاطون و ارسطو هر يك ببيان وافى از شبهه آنها جواب گفتهاند و بيهود و نصارى هم اگرچه نسبت شرك در قرآن داده شده است ولى فرق است ميان آنكه بفرقه نسبت شرك داده شود بمناسبت لازمه اعتقادشان يا آنكه مشرك بگويند و اراده كنند آن فرقه را كه در صورت اول شهرت بشرك لازم ندارد بخلاف صورت ثانى كه بايد معروف بشرك باشند و تنكير حياة شايد براى اشاره به حقارت و مقارنت با ذلت باشد و تكرار كلمه يعمر فرمودند براى رفع اشتباه عود ضمير هو است به تمنى با آنكه مرجع ضمير عمر يافتن است و محتمل است احد باشد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ لَتَجِدَنَّهُم أَحرَصَ النّاسِ عَلي حَياةٍ وَ مِنَ الَّذِينَ أَشرَكُوا يَوَدُّ أَحَدُهُم لَو يُعَمَّرُ أَلفَ سَنَةٍ وَ ما هُوَ بِمُزَحزِحِهِ مِنَ العَذابِ أَن يُعَمَّرَ وَ اللّهُ بَصِيرٌ بِما يَعمَلُونَ (96)
(و هر آينه البته مييابي يهود را حريصترين مردم بر زندگي دنيا و حريصتر از مشركان که هر يك از آنان دوست ميدارد و آرزو ميكند که هزار سال زندگي كند، و حال آنكه اينکه عمر بسيار مانع و دور كننده او از عذاب نيست، و خداوند بآنچه ميكنند بيناست «تجدن» اگر از و جدان در مقابل فقدان باشد بمعني يافتن و يك مفعولي است و بنا بر اينکه «احرص» حال است براي مفعول و اگر از و جدان بمعني علم و يافتن بدل باشد دو مفعولي است و احرص مفعول دوم آنست و ظاهر همين احتمال دوم است).
و أَحرَصَ النّاسِ عَلي حَياةٍ يعني اينکه يهود از همه مردم بر بقاء زندگي و جمع مال و زخارف دنيوي حريصترند و همچنين از مشركين که يا مراد مجوس و گبرها هستند و يا همه مشركين، و علت اينكه «احرص النّاس بدون لفظ من تعبير فرموده» و در مِنَ الَّذِينَ أَشرَكُوا لفظ من را آورد، اينست که يهود از جنس ناس هستند ولي از جنس مشركين نيستند، و باصطلاح اگر مفضل از جنس مفضل منه باشد بطريق اضافه آورده ميشود و اگر از جنس مفضل منه نباشد من فاصله ميشود چنانچه گفته ميشود «
الانبياء افضل النّاس و افضل من الملائكة
»
جلد 2 - صفحه 114
چون انبياء از جنس ناس هستند ولي از جنس ملائكه نيستند و امّا ذكر «مِنَ الَّذِينَ أَشرَكُوا» بعد از ناس با اينكه مشركان جزو مردم و داخل در ناس ميباشند براي اينست که تمناي طول عمر از مشركان مشهور است و باين خصيصه شناخته شدهاند مخصوصا اگر مراد مجوس باشند که در عبارات آنهاست که بيكديگر ميگويند هزار سال بزي و اينکه جمله هنوز در ميان عجم از آنها باقيست که در نوروز هر سال بيكديگر ميگويند هزار سال باين سالها برسي، كانّ ميفرمايد اينکه يهود از همه مردم و حتي از مشركان که باين خصيصه معروفند بر بقاء عمر حريصترند چنانچه گفته ميشود «فلان اسخي النّاس و من حاتم» يَوَدُّ أَحَدُهُم لَو يُعَمَّرُ أَلفَ سَنَةٍ معروف مفسرين مرجع ضمير احدهم را يهود ميدانند و ميگويند جمله بيان حال شدّت حرص يهود را بر حيات مينمايد و بعضي گفتند ضمير احدهم راجع به الَّذِينَ أَشرَكُوا و بيان حال مشركين نسبت بحرص بر حيات ميباشد و معني اينست که يهود از مشركين که يك چنين تمنايي و آرزويي دارند هم حريصتر بر زندگي ميباشند و اگر چه مآل هر دو وجه بيك معني است ولي شايد وجه دوم اكد و ابلغ باشد.
وَ ما هُوَ بِمُزَحزِحِهِ مِنَ العَذابِ أَن يُعَمَّرَ ما نافيه و هو يا ضمير شأن است و مزحزح بمعني مبعد خبر مقدّم و ان يعمر مبتداي مؤخر و تقدير چنين است و ما الشأن تعميره بمزحزحه من العذاب، چنين نيست که عمر كردن او مانع و مبعدا و از عذاب باشد و يا هو مبتداء و بمزحزحه خبر آن و ان يعمر مفسر ضمير و بدل آن است و تقرير چنين است «و ما تعميره بمزحزحه من العذاب» و وجه دوم ظاهرتر است، و مراد اينست که عمر دنيا چه كم و چه زياد بپايان ميرسد و طول آن باعث رفع عذاب آخرت نخواهد شد بلكه براي شخص معصيت كار و دنيا طلب موجب ازدياد عذاب ميگردد بواسطه اينكه معاصي آنها زيادتر ميگردد
جلد 2 - صفحه 115
وَ لا يَحسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّما نُملِي لَهُم خَيرٌ لِأَنفُسِهِم إِنَّما نُملِي لَهُم لِيَزدادُوا إِثماً وَ لَهُم عَذابٌ مُهِينٌ«1» بلي اگر طول عمر باعث ازدياد طاعت يا موفقيت بتوبه و تدارك ما فات و حسن عاقبت بشود مطلوب است چنانچه در مجمع البيان از امير مؤمنان عليه السّلام روايت كرده که فرمود «
2» بقيّة عمر المؤمن لا قيمة له يدرك بها ما فات و يحيي بها ما مات»«
و لام در لتجدنهم براي قسم است بنا بر آنچه گفتهاند که اگر لام مفتوحه بر سر فعل مضارع مؤكد بنون تأكيد در آيد دليل بر اينست که قسم مضمر است يعني و اللّه لتجدنهم و كلمه حيات چون بنحو نكره ذكر شده دلالت بر حقارت حيات دنيوي دارد زيرا حيات دنيوي محدود و در جنب حيات اخروي که نامحدود است كمتر از قطره نسبت بدرياست زيرا دريا باز محدود است و حيات آخرت حد ندارد.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 96)- این آیه از حرص شدید آنها به مادّیات چنین سخن میگوید: «تو آنها را حریصترین مردم بر زندگی میبینی» (وَ لَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلی حَیاةٍ).
«حتی حریصتر از مشرکان» (وَ مِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا).
حریص در اندوختن مال و ثروت، حریص در قبضه کردن دنیا، حریص در انحصارطلبی، آن چنان علاقه به دنیا دارند که: «هر یک از آنها دوست دارد هزار سال عمر کند». (یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ).
برای جمع ثروت بیشتر یا به خاطر ترس از مجازات! آری! هر یک تمنّای عمر هزار ساله دارد «ولی این عمر طولانی او را از عذاب خداوند باز نخواهد داشت» (وَ ما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذابِ أَنْ یُعَمَّرَ).
و اگر گمان کنند که خداوند از اعمالشان آگاه نیست، اشتباه میکنند «و خداوند نسبت به اعمال آنها بصیر و بینا است» (وَ اللَّهُ بَصِیرٌ بِما یَعْمَلُونَ).
نکات آیه
۱ - یهود، حریص ترین مردمان بر زنده ماندن و برخوردار شدن از عمرى طولانى هستند. (و لتجدنهم أحرص الناس على حیوة)
۲ - یهود، به هر نوع زندگى دنیوى - هر چند پست باشد - حریص و دل بسته اند. (و لتجدنهم أحرص الناس على حیوة) نکره آوردن «حیاة» اشاره به این نکته دارد که: یهودیان بر صرف زنده ماندن با هر ویژگى - هر چند که پست و حقیر هم باشد - حریصند.
۳ - روش و منش یهود، نمایانگر حرص شدید آنان بر زندگانى دنیا و ترس از مرگ است. (و لتجدنهم أحرص الناس على حیوة) «لتجدن» مرکب از فعل تجد (مى یابى)، لام قسم و نون تأکید است; یعنى، البته و بدون هیچ تردید مى یابى که یهود حریص ترین مردمند. تأکید بر اینکه مخاطب، دلبستگى یهود را بر زندگى دنیا مى یابد، گویاى این معناست که عملکرد یهود نمایانگر علاقه شدید آنان به حیات دنیاست.
۴ - نمایان بودن علاقه یهود به زندگى دنیا، مانع آنان از اظهار اشتیاق به حیات اخروى و تظاهر به نهراسیدن از مرگ (و لتجدنهم أحرص الناس على حیوة) جمله «لتجدنهم ...» استشهادى است براى جمله «لن یتمنوه»; یعنى، این حقیقت که یهود تمناى مرگ و رسیدن به آخرت را ندارند، از زندگى آنان به خوبى معلوم مى شود; به گونه اى که حتى خود آنان نیز نمى توانند آن را انکار کنند.
۵ - اشتیاق یهود به زندگى دنیا، حتى از مشرکان فزونتر است. (و لتجدنهم أحرص الناس ... و من الذین أشرکوا) «من الذین» عطف بر «الناس» مى باشد; یعنى: «و لتجدنهم أحرص من الذین اشرکوا; مى یابى آنها را که از مشرکان به زندگى در دنیا دلبسته ترند».
۶ - دنیاپرستى یهود از پیشگوییهاى قرآن (لتجدنهم أحرص الناس على حیوة)
۷ - یهودیان خود نیز بر بى پایه بودن ادعایشان (تقدیر بهشت براى آنان) واقفند. (إن کانت لکم الدار الأخرة ... و لتجدنهم أحرص الناس) جمله هاى «لتجدنهم ...» و «یود أحدهم ...» را مى توان ناظر به ادعاى یهود (إن کانت ... در آیه ۹۴) دانست; یعنى، شما یهودیان از یکسو مدعى هستید که سراى آخرت از آن شماست و از سوى دیگر آرزوى ماندگار شدن در حیات دنیا را دارید، این نشان مى دهد که خود شما نیز آن ادعا را باور ندارید.
۸ - فرد فرد یهود، خواهان عمر طولانىِ هزار ساله هستند. (یود أحدهم لو یعمر الف سنة) «یعمّر» از تعمیر و به معناى عمر داده شود، است. آوردن «أحدهم» به عنوان فاعل «یود» و استفاده نکردن از ضمیر جمع (یودون) تصریح به این معنا دارد که: عمر طولانى هزار ساله، خواسته فرد فرد آنان است.
۹ - علاقه به دنیا و آرزوى عمر طولانى به خاطر آن، خویى ناپسند و نکوهیده است. (و لتجدنهم أحرص الناس على حیوة ... یود أحدهم لو یعمر الف سنة) لحن آیه گویاى مذمت یهود به خاطر علاقه به دنیا و درخواست عمر طولانى به خاطر آن است.
۱۰ - مشرکان، به زندگى دنیا حریص و دل بسته اند. (لتجدنهم أحرص الناس ... و من الذین أشرکوا)
۱۱ - گروهى از مشرکان، خواهان عمرى طولانى هزار ساله هستند. (و من الذین أشرکوا یود أحدهم لو یعمر الف سنة) برداشت فوق مبتنى بر این است که «و من الذین أشرکوا» خبر براى مبتدایى محذوف باشد نه عطف بر «الناس»; یعنى: «و من الذین أشرکوا طائفة یود أحدهم». بر این مبنا، جمله «و من الذین...» جمله حالیه است و «یود أحدهم» توصیف همین دسته از مشرکان خواهد بود. بر این اساس مفاد آیه چنین است: یهودیان از همه مردم به دنیا دلبسته ترند و این در حالى است که گروهى از مشرکان خواهان عمرى هزار ساله هستند.
۱۲ - یهودیان گنهکار به عذاب دوزخ گرفتار خواهند شد. (بما قدمت أیدیهم ... و ما هو بمزحزحه من العذاب) «زحزحة» (مصدر مزحزح) به معناى دور ساختن است.
۱۳ - یأس یهود از سراى آخرت، زمینه ساز حرصشان بر حیات دنیا و آرزوى عمر طولانى است.* (یود أحدهم لو یعمر الف سنة و ما هو بمزحزحه من العذاب أن یعمر)
۱۴ - زندگانى در دنیا و داشتن عمرى طولانى، نجاتبخش یهود از عذاب اخروى نیست. (و ما هو بمزحزحه من العذاب أن یعمر) «أن یعمر» بدل براى «هو» و یا فاعل براى «مزحزح» است. مآل هر دو به یک معناست; معناى جمله «ما هو ...» چنین است: یهودیان [بر فرض اینکه عمرى هزار ساله داده شوند ]آن عمر طولانى، ایشان را از عذاب رها نخواهد ساخت.
۱۵ - عمر گنهکاران، هر چند طولانى باشد، موجب نجاتشان از عذاب الهى نخواهد شد. (بما قدمت أیدیهم ... و ما هو بمزحزحه من العذاب أن یعمر)
۱۶ - خداوند، ناظر بر رفتار و کردار برخاسته از دنیاپرستى یهود است. (و اللّه بصیر بما یعملون)
موضوعات مرتبط
- آرزو: آرزوى عمر طولانى ۹، ۱۳; آرزوى ناپسند ۹
- اخلاق: اخلاق ناپسند ۹
- اسماء و صفات: بصیر ۱۶
- اعداد: عدد هزار ۸، ۱۱
- حریصان: ۱، ۲، ۳، ۵، ۱۰
- خدا: نظارت خدا ۱۶
- دنیاطلبان: ۶
- دنیاطلبى: سرزنش دنیاطلبى ۹
- زندگى: حرص به زندگى دنیوى ۱۰
- عذاب: اهل عذاب ۱۲
- عقیده: عقیده باطل ۷
- قرآن: پیشگویى قرآن ۶
- گناهکاران: عذاب گناهکاران ۱۵; کیفر گناهکاران ۱۲; گناهکاران و عمر طولانى ۱۵; نجات گناهکاران ۱۵
- مشرکان: حرص مشرکان به زندگى ۱۰; حرص مشرکان به عمر طولانى ۱۱; خواسته هاى مشرکان ۱۱; صفات مشرکان ۱۰; مشرکان و زندگى دنیوى ۵
- یأس: آثار یأس از آخرت ۱۳
- یهود: آثار یأس یهود ۱۳; آرزوهاى یهود ۱۳; بطلان ادعاى یهود ۷; ترس یهود از مرگ ۳، ۴; حرص یهود به زندگى ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۱۳; حرص یهود به عمر طولانى ۱، ۸، ۱۳; خواسته هاى یهود ۸; دنیاطلبى یهود ۶، ۱۶; زندگى دنیوى یهود ۱۴; صفات یهود ۱، ۲، ۶; عذاب اخروى یهود ۱۲، ۱۴; عقیده یهود ۷; علم یهود ۷; عمل یهود ۱۶; نجات یهود ۱۴; نشانه هاى حرص یهود ۳، ۴; یهود گناهکار ۱۲; یهود و بهشت ۷; یهود و عمر طولانى ۱۴