البقرة ٦٠: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۲۴#link312 | آيات ۴۹ ۶۱ بقره]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۲۴#link312 | آيات ۴۹ ۶۱ بقره]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۲۴#link313 | توضيح و بيان آيات مربوط به بنى اسرائيل]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۲۴#link313 | توضيح و بيان آيات مربوط به بنى اسرائيل]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۲۴#link314 | بحث روايتى]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۲۴#link314 | بحث روايتى]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۷۱#link241 | آيه ۶۰]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۷۱#link241 | آيه ۶۰]] | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۷۱#link242 | آيه و ترجمه]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۷۱#link242 | آيه و ترجمه]] | ||
خط ۴۴: | خط ۴۷: | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۷۱#link247 | ۲ خارق عادات در زندگى بنى اسرائيل]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۷۱#link247 | ۲ خارق عادات در زندگى بنى اسرائيل]] | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۷۱#link248 | ۳ فرق ميان ((انفجرت )) و ((انبجست ))]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۷۱#link248 | ۳ فرق ميان ((انفجرت )) و ((انبجست ))]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
«60» وَ إِذِ اسْتَسْقى مُوسى لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصاكَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَيْناً قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ كُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ | |||
و (بخاطر بياور) زمانى كه موسى براى قوم خويش طلب آب كرد، به او گفتيم: عصاى خود را به سنگ بزن، ناگاه دوازده چشمهى آب از آن جوشيد، (بطورى كه) هر يك از افراد (طوائف دوازدهگانه بنىاسرائيل) آبشخور خود را شناخت. (گفتيم:) از روزى الهى بخوريد و بياشاميد و در زمين، تبهكارانه فساد نكنيد! | |||
===نکته ها=== | |||
شايد در عدد دوازده، راز و رمزى نهفته است. زيرا عدد ماههاى سال، عدد نقباى بنىاسرائيل و تعداد حواريون حضرت عيسى عليه السلام و عدد ائمهى معصومين عليهم السلام، دوازده است. | |||
در آيه، همراه با كلمهى «مُفْسِدِينَ»، «لا تَعْثَوْا» نيز آمده است. «عثوا» به معنى فساد شديد است و شايد در كنار هم قرار گرفتن اين دو كلمه، مىخواهد از توجّه و تعمّد و روحيّهى فساد انگيزى نهى كند. چرا كه لغزشِ غير عمد و بدون قصد فتنهانگيزى، مورد عفو قرار مىگيرد. | |||
===پیام ها=== | |||
1- انبيا، در فكر تأمين نيازهاى مادّى مردم نيز هستند. «إِذِ اسْتَسْقى مُوسى لِقَوْمِهِ» | |||
2- همه چيز، حتّى آبِ خوردن را از خداوند بخواهيم. «اسْتَسْقى» | |||
3- قوانين طبيعت، محكوم ارادهى خداوند است. «اضْرِبْ ... فَانْفَجَرَتْ» | |||
خداوند هم سببساز و هم سببسوز است. با يك عصا واز دست يك نفر، يكبار آب را مىخشكاند و يكبار آب را جارى مىسازد. | |||
4- دعاى انبيا، مستجاب است. «اسْتَسْقى، فَانْفَجَرَتْ» | |||
5- جارى شدن آب با زدن عصا به سنگ، يك معجزه است و پيدايش دوازده | |||
جلد 1 - صفحه 125 | |||
چشمه براى دوازده قبيله، معجزهاى ديگر. «اثْنَتا عَشْرَةَ» | |||
6- توزيع منظّم و عادلانه و حساب شده، مايهى امنيّت و صفا و مانع پيدا شدن اختلاف است. «قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ» | |||
7- بهرهگيرى از نعمتهاى الهى، نبايد زمينهساز فساد باشد. «كُلُوا ... وَ لا تَعْثَوْا» | |||
8- براى جلوگيرى از فساد، از محبّتها و لطف خداوند به انسان بگوييد. «كُلُوا وَ اشْرَبُوا ... وَ لا تَعْثَوْا» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ إِذِ اسْتَسْقى مُوسى لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصاكَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَيْناً قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ كُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ (60) | |||
چون در وادى «تيه»، بنى اسرائيل آن غذا را خوردند، تشنه شدند. به زبان عجز طلب آب نمودند. حضرت موسى عليه السّلام از حق تعالى استسقا نمود. | |||
وَ إِذِ اسْتَسْقى مُوسى لِقَوْمِهِ: و ياد بياوريد زمانى را كه چون حضرت موسى عليه السلام درخواست نمود از ما آب را براى قوم خود وقتى كه تشنه شدند، فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصاكَ الْحَجَرَ: پس فرموديم موسى را كه بزن به عصاى خود سنگى معين را. نزد بعضى سنگى بود كه آدم عليه السلام آن را از بهشت آورده بود، و به ارث به شعيب رسيده و او آن را با عصا به موسى عليه السلام داده بود. و نزد جمعى مطلق سنگ است، يعنى عصا به هر سنگى خواهى بزن. و مؤيد اينست كه در حين سفر، بنى اسرائيل گفتند، ممكن است در راه به زمينى رسيم كه سنگ نباشد، حضرت آن را با خود داشت. چون محتاج مىشدند عصا بر آن مىزد، چشمه آب روان مىشد، و در هنگام حركت به زدن عصا آن چشمه خشك مىگرديد. بنى اسرائيل گفتند: چون عصا از موسى گم شود، ما از تشنگى هلاك شويم، خداى تعالى به موسى امر فرمود: بدون زدن عصا امر نما تا آب جارى شود و مردم عبرت بگيرند. | |||
در تفسير اهل بيت مذكور است كه چون تشنگى بر بنى اسرائيل غالب شد و به هلاكت رسيدند؛ حضرت موسى عليه السلام دست به دعا برداشت، عرض كرد: اللّهم بحقّ محمّد سيّد الأنبياء و بحقّ علىّ سيّد الاوصياء و بحقّ فاطمة سيّدة النّساء الاوّلين و بحقّ الحسن سيّد الاولياء و بحقّ الحسين سيّد الشّهداء و بحقّ عترتهم و خلفائهم سادة الازكياء: كه آب دهى اين بندگان تشنه جگر خود را «1». حق تعالى فرمود: اى موسى عصا را بر | |||
---- | |||
«1» تفسير برهان، جلد اوّل صفحه 103. | |||
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 159 | |||
سنگ بزن. | |||
چون موسى عليه السلام عصا را بر سنگ زد، فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَيْناً: پس شكافته شد و سر زد از آن سنگ دوازده چشمه، به عدد اسباط بنى اسرائيل، از هر طرفى سه چشمه بيرون آمد. قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ: به تحقيق دانست هر سبطى از اسباط مشرب و آبشخور خود را كه از آن بياشامد، و هر روز ششصد هزار نفر آب دادى غير از چهارپايان و عسكر كه همه آنها دوازده ميل بود مسافت جمعيت آنها. و امر فرموديم: | |||
كُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ: بخوريد و بياشاميد از رزقى كه خداى تعالى بدون رنج و زحمت به شما عنايت فرمود، وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ: و از حدى كه خدا تعيين فرموده تجاوز مكنيد، به مخالفت كردن در زمين در حالتى كه فساد كنندگان باشيد. | |||
تبصره: آيه شريفه دالّ است بر آنكه تجاوز از حدود مقرّره الهيّه و مخالفت اوامر سبحانيه، فساد در زمين است؛ زيرا هر معصيت و مخالفتى اثر وضعى دارد كه لازم لا ينفكّ آن مىباشد، از نحوست و نكبت و سلب بركت و رفع آسايش و نزول نقمت و قطع رزق و ورود شدّت و بلا و امراض، كه هر كدام به مرحله خود فسادى ايجاد كند در زمين؛ چنانچه احاديث آل عصمت عليهم السلام اين مطلب را كاملا مبين فرمايد. | |||
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 160 | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ إِذِ اسْتَسْقى مُوسى لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصاكَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَيْناً قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ كُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ (60) | |||
ترجمه | |||
و هنگاميكه طلب آب نمود موسى براى قومش پس گفتيم بزن بعصاى خود سنگ را پس روان شد از آن دوازده چشمه كه بتحقيق دانستند هر قومى آب خورشان را بخوريد و بياشاميد از روزى خدا و تجاوز منمائيد در زمين با آن كه فساد كنندگان باشيد.. | |||
تفسير | |||
يعنى ياد بياوريد اى بنى اسرائيل وقتى را كه موسى طلب آب نمود در تيه كه دشت خطرناك بود بعد از گريه و زارى شما و زد عصاى خود را بآن سنگ كه جبرئيل از بهشت آورده بود و خواند خدا را بمحمد و آل اطهار او پس منفجر شد | |||
---- | |||
جلد 1 صفحه 94 | |||
از آن سنگ دوازده چشمه آب هر يك براى قبيلهاى كه اولاد يكى از پسران حضرت يعقوب بودند و در آب خور با يكديگر مزاحمتى نداشتند و بخوريد از من و سلوى كه سابقا بيان شد و بياشاميد از آن آب گوارا كه خداوند روزى شما نموده و تجاوز از حدود الهى منمائيد در زمين بعصيان و نزاع و عياشى از حضرت باقر (ع) نقل نموده كه سه سنك از بهشت نازل شده مقام ابراهيم و سنك بنى اسرائيل و حجر الاسود و در كافى و اكمال از آنحضرت نقل نموده كه وقتى حضرت حجت (ع) از مكه ظهور مينمايد منادى او ندا مىكند كه احدى خوردنى و آشاميدنى همراه نياورد زيرا سنك حضرت موسى بار شتر همراه امام زمان است و هر جا كه منزل ميفرمايند چشمههاى آب از آن جارى ميشود و اهل قافله هر كس گرسنه يا تشنه باشد از آن آب ميخورد و سير ميشود و حيوانات را هم آب ميدهند تا نجف اشرف و بنظر حقير نكته آنكه خداوند بعد از ذكر انفجار عيون خطاب بآنها فرموده كه بخوريد و بياشاميد با آنكه ذكر مأكول نشده آنستكه آن آب بجاى مأكول و مشروب استعمال ميشده خدا روزى فرمايد انشاء اللّه تعالى. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ إِذِ استَسقي مُوسي لِقَومِهِ فَقُلنَا اضرِب بِعَصاكَ الحَجَرَ فَانفَجَرَت مِنهُ اثنَتا عَشرَةَ عَيناً قَد عَلِمَ كُلُّ أُناسٍ مَشرَبَهُم كُلُوا وَ اشرَبُوا مِن رِزقِ اللّهِ وَ لا تَعثَوا فِي الأَرضِ مُفسِدِينَ (60) | |||
(و ياد كنيد زماني را که موسي براي قومش طلب آب نمود، پس گفتيم با عصايت بسنگ بزن، پس دوازده چشمه آب از آن سنگ جاري شد که هر | |||
---- | |||
1- سوره كهف آيه 48 | |||
2- سوره طه آيه 119 | |||
3- سورة السجدة آيه 17 و 20 | |||
4- سورة السجدة آيه 17 و 20 | |||
جلد 2 - صفحه 43 | |||
طايفه محل آشاميدن خود را بدانند، و گفتيم بخوريد و بياشاميد از روزي خدا و در روي زمين فساد و تجاوز نكنيد.) | |||
استسقاء بمعني طلب السقيا و آب خواستن است و عصا ظاهرا همان عصائي بوده که بدست موسي اژدها ميشده و بدريا زد و دوازده راه براي عبور بني اسرائيل باز شد و در اخبار دارد که آن را حضرت آدم از بهشت آورد و جزو مواريث انبياء بوده و حضرت شعيب بموسي سپرد و حجر نيز سنگ مخصوصي بوده بقرينه الف و لام عهد که همراه موسي بوده و در اخبار دارد که عصي و حجر موسي نزد ائمه هدي بميراث رسيده و حضرت بقية اللّه که ظاهر ميشود عصي و حجر موسي با اوست و اصحابش را با آن سيراب مينمايد.«1» | |||
و مفسرين گفتهاند که اينکه معجزه در تيه بوده موقعي که از شدت تشنگي بموسي شكايت نمودند چنانچه گذشت و قرينه كلوا و اشربوا من رزق اللّه را هم مؤيّد آن قرار دادهاند که كُلُوا اشاره بمنّ و سلوي و اشرَبُوا اشاره بآن آبي است که از سنگ جاري ميشد. | |||
ولي ممكن است گفته شود که اختصاص بتيه نداشته و هميشه با موسي بوده که بعد از او باوصياء او و ساير انبياء و اوصياء منتقل شده است. | |||
وَ لا تَعثَوا از عثي و اينکه كلمه چه عين الفعل او مفتوح و چه مكسور باشد بمعني فسد است يعني لا تفسدوا في الارض، و كلمه مفسدين حال مؤكدة است يعني البته در زمين فساد نكنيد و افساد مقابل اصلاح است و شرح آن در ذيل آيه وَ إِذا قِيلَ لَهُم لا تُفسِدُوا فِي الأَرضِ بيان شد«2». | |||
---- | |||
1- كافي باب ما عند الأئمة من آيات الانبياء كتاب الحجة | |||
2- مجلد اول ص 373 | |||
44 | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
(آیه 60)- جوشیدن چشمه آب در بیابان! باز در این آیه خداوند به یکی دیگر از نعمتهای مهمّی که به بنی اسرائیل ارزانی داشت اشاره کرده میگوید: | |||
«به خاطر بیاورید هنگامی که موسی (در آن بیابان خشک و سوزان که بنی اسرائیل از جهت آب سخت در مضیقه قرار داشتند) از خداوند خود برای قومش تقاضای آب کرد» (وَ إِذِ اسْتَسْقی مُوسی لِقَوْمِهِ). | |||
و خدا این تقاضا را قبول فرمود، چنانکه قرآن میگوید: «ما به او دستور دادیم که عصای خود را بر آن سنگ مخصوص بزن» (فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصاکَ الْحَجَرَ). | |||
«ناگهان آب از آن جوشیدن گرفت و دوازده چشمه آب (درست به تعداد قبائل بنی اسرائیل) از آن با سرعت و شدّت جاری شد» (فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَیْناً). هر یک از این چشمهها به سوی طایفهای سرازیر گردید، به گونهای که اسباط و قبایل بنی اسرائیل «هر کدام به خوبی چشمه خود را میشناختند» (قَدْ عَلِمَ کُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ). | |||
در این که این سنگ چگونه سنگی بوده، بعضی از مفسران گفتهاند: این سنگ صخرهای بوده است در یک قسمت کوهستانی مشرف بر آن بیابان، و تعبیر به «فَانْبَجَسَتْ» که در آیه 160 سوره اعراف آمده نشان میدهد که آب در آغاز به صورت کم از آن سنگ بیرون آمد، سپس فزونی گرفت به حدّی که هر یک از قبایل بنی اسرائیل و حیوانی که همراهشان بود از آن سیراب گشتند، و جای تعجّب نیست که از قطعه سنگی در کوهستان چنین آبی جاری شود، ولی مسلّما همه اینها با یک نحوه «اعجاز» آمیخته بود. | |||
به هر حال خداوند از یکسو بر آنها من و سلوی نازل کرد، و از سوی دیگر آب بقدر کافی در اختیارشان گذاشت، و به آنها فرمود: «از روزی خداوند بخورید و بنوشید اما فساد و خرابی در زمین نکنید» (کُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ وَ لا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ). | |||
در حقیقت به آنها گوشزد میکند که حد اقل به عنوان سپاسگزاری در برابر | |||
ج1، ص82 | |||
این نعمتهای بزرگ هم که باشد لجاجت و خیره سری و آزار پیامبران را کنار بگذارید. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۳۷
ترجمه
البقرة ٥٩ | آیه ٦٠ | البقرة ٦١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إِسْتَسْقَی»: آب خواست. «عَیْناً»: چشمه. «أُنَاسٍ»: مردم. «مَشْرَبَ»: آبشخور. «لا تَعْثَوْا»: تباهی نکنید. در فساد زیادهروی نکنید. «مُفْسِدِینَ»: فسادپیشگان. تباهکاران. حال مؤکّده ضمیر (و) در (لا تَعْثَوْا) است. «لا تَعْثَوْا فِی الأَرْضِ مُفْسِدِینَ»: منظور نهی از غوطهور شدن در فساد است، والاّ هر فسادی ناپسند است. همان گونه که هر ربائی حرام و زشت است، ولی به همین شیوه خداوند فرموده است: لا تَأْکُلُوا الرِّبَآ أَضْعَافاً مُّضَاعَفَةً.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«60» وَ إِذِ اسْتَسْقى مُوسى لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصاكَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَيْناً قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ كُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ
و (بخاطر بياور) زمانى كه موسى براى قوم خويش طلب آب كرد، به او گفتيم: عصاى خود را به سنگ بزن، ناگاه دوازده چشمهى آب از آن جوشيد، (بطورى كه) هر يك از افراد (طوائف دوازدهگانه بنىاسرائيل) آبشخور خود را شناخت. (گفتيم:) از روزى الهى بخوريد و بياشاميد و در زمين، تبهكارانه فساد نكنيد!
نکته ها
شايد در عدد دوازده، راز و رمزى نهفته است. زيرا عدد ماههاى سال، عدد نقباى بنىاسرائيل و تعداد حواريون حضرت عيسى عليه السلام و عدد ائمهى معصومين عليهم السلام، دوازده است.
در آيه، همراه با كلمهى «مُفْسِدِينَ»، «لا تَعْثَوْا» نيز آمده است. «عثوا» به معنى فساد شديد است و شايد در كنار هم قرار گرفتن اين دو كلمه، مىخواهد از توجّه و تعمّد و روحيّهى فساد انگيزى نهى كند. چرا كه لغزشِ غير عمد و بدون قصد فتنهانگيزى، مورد عفو قرار مىگيرد.
پیام ها
1- انبيا، در فكر تأمين نيازهاى مادّى مردم نيز هستند. «إِذِ اسْتَسْقى مُوسى لِقَوْمِهِ»
2- همه چيز، حتّى آبِ خوردن را از خداوند بخواهيم. «اسْتَسْقى»
3- قوانين طبيعت، محكوم ارادهى خداوند است. «اضْرِبْ ... فَانْفَجَرَتْ»
خداوند هم سببساز و هم سببسوز است. با يك عصا واز دست يك نفر، يكبار آب را مىخشكاند و يكبار آب را جارى مىسازد.
4- دعاى انبيا، مستجاب است. «اسْتَسْقى، فَانْفَجَرَتْ»
5- جارى شدن آب با زدن عصا به سنگ، يك معجزه است و پيدايش دوازده
جلد 1 - صفحه 125
چشمه براى دوازده قبيله، معجزهاى ديگر. «اثْنَتا عَشْرَةَ»
6- توزيع منظّم و عادلانه و حساب شده، مايهى امنيّت و صفا و مانع پيدا شدن اختلاف است. «قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ»
7- بهرهگيرى از نعمتهاى الهى، نبايد زمينهساز فساد باشد. «كُلُوا ... وَ لا تَعْثَوْا»
8- براى جلوگيرى از فساد، از محبّتها و لطف خداوند به انسان بگوييد. «كُلُوا وَ اشْرَبُوا ... وَ لا تَعْثَوْا»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ إِذِ اسْتَسْقى مُوسى لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصاكَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَيْناً قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ كُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ (60)
چون در وادى «تيه»، بنى اسرائيل آن غذا را خوردند، تشنه شدند. به زبان عجز طلب آب نمودند. حضرت موسى عليه السّلام از حق تعالى استسقا نمود.
وَ إِذِ اسْتَسْقى مُوسى لِقَوْمِهِ: و ياد بياوريد زمانى را كه چون حضرت موسى عليه السلام درخواست نمود از ما آب را براى قوم خود وقتى كه تشنه شدند، فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصاكَ الْحَجَرَ: پس فرموديم موسى را كه بزن به عصاى خود سنگى معين را. نزد بعضى سنگى بود كه آدم عليه السلام آن را از بهشت آورده بود، و به ارث به شعيب رسيده و او آن را با عصا به موسى عليه السلام داده بود. و نزد جمعى مطلق سنگ است، يعنى عصا به هر سنگى خواهى بزن. و مؤيد اينست كه در حين سفر، بنى اسرائيل گفتند، ممكن است در راه به زمينى رسيم كه سنگ نباشد، حضرت آن را با خود داشت. چون محتاج مىشدند عصا بر آن مىزد، چشمه آب روان مىشد، و در هنگام حركت به زدن عصا آن چشمه خشك مىگرديد. بنى اسرائيل گفتند: چون عصا از موسى گم شود، ما از تشنگى هلاك شويم، خداى تعالى به موسى امر فرمود: بدون زدن عصا امر نما تا آب جارى شود و مردم عبرت بگيرند.
در تفسير اهل بيت مذكور است كه چون تشنگى بر بنى اسرائيل غالب شد و به هلاكت رسيدند؛ حضرت موسى عليه السلام دست به دعا برداشت، عرض كرد: اللّهم بحقّ محمّد سيّد الأنبياء و بحقّ علىّ سيّد الاوصياء و بحقّ فاطمة سيّدة النّساء الاوّلين و بحقّ الحسن سيّد الاولياء و بحقّ الحسين سيّد الشّهداء و بحقّ عترتهم و خلفائهم سادة الازكياء: كه آب دهى اين بندگان تشنه جگر خود را «1». حق تعالى فرمود: اى موسى عصا را بر
«1» تفسير برهان، جلد اوّل صفحه 103.
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 159
سنگ بزن.
چون موسى عليه السلام عصا را بر سنگ زد، فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَيْناً: پس شكافته شد و سر زد از آن سنگ دوازده چشمه، به عدد اسباط بنى اسرائيل، از هر طرفى سه چشمه بيرون آمد. قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ: به تحقيق دانست هر سبطى از اسباط مشرب و آبشخور خود را كه از آن بياشامد، و هر روز ششصد هزار نفر آب دادى غير از چهارپايان و عسكر كه همه آنها دوازده ميل بود مسافت جمعيت آنها. و امر فرموديم:
كُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ: بخوريد و بياشاميد از رزقى كه خداى تعالى بدون رنج و زحمت به شما عنايت فرمود، وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ: و از حدى كه خدا تعيين فرموده تجاوز مكنيد، به مخالفت كردن در زمين در حالتى كه فساد كنندگان باشيد.
تبصره: آيه شريفه دالّ است بر آنكه تجاوز از حدود مقرّره الهيّه و مخالفت اوامر سبحانيه، فساد در زمين است؛ زيرا هر معصيت و مخالفتى اثر وضعى دارد كه لازم لا ينفكّ آن مىباشد، از نحوست و نكبت و سلب بركت و رفع آسايش و نزول نقمت و قطع رزق و ورود شدّت و بلا و امراض، كه هر كدام به مرحله خود فسادى ايجاد كند در زمين؛ چنانچه احاديث آل عصمت عليهم السلام اين مطلب را كاملا مبين فرمايد.
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 160
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ إِذِ اسْتَسْقى مُوسى لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصاكَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَيْناً قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ كُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ (60)
ترجمه
و هنگاميكه طلب آب نمود موسى براى قومش پس گفتيم بزن بعصاى خود سنگ را پس روان شد از آن دوازده چشمه كه بتحقيق دانستند هر قومى آب خورشان را بخوريد و بياشاميد از روزى خدا و تجاوز منمائيد در زمين با آن كه فساد كنندگان باشيد..
تفسير
يعنى ياد بياوريد اى بنى اسرائيل وقتى را كه موسى طلب آب نمود در تيه كه دشت خطرناك بود بعد از گريه و زارى شما و زد عصاى خود را بآن سنگ كه جبرئيل از بهشت آورده بود و خواند خدا را بمحمد و آل اطهار او پس منفجر شد
جلد 1 صفحه 94
از آن سنگ دوازده چشمه آب هر يك براى قبيلهاى كه اولاد يكى از پسران حضرت يعقوب بودند و در آب خور با يكديگر مزاحمتى نداشتند و بخوريد از من و سلوى كه سابقا بيان شد و بياشاميد از آن آب گوارا كه خداوند روزى شما نموده و تجاوز از حدود الهى منمائيد در زمين بعصيان و نزاع و عياشى از حضرت باقر (ع) نقل نموده كه سه سنك از بهشت نازل شده مقام ابراهيم و سنك بنى اسرائيل و حجر الاسود و در كافى و اكمال از آنحضرت نقل نموده كه وقتى حضرت حجت (ع) از مكه ظهور مينمايد منادى او ندا مىكند كه احدى خوردنى و آشاميدنى همراه نياورد زيرا سنك حضرت موسى بار شتر همراه امام زمان است و هر جا كه منزل ميفرمايند چشمههاى آب از آن جارى ميشود و اهل قافله هر كس گرسنه يا تشنه باشد از آن آب ميخورد و سير ميشود و حيوانات را هم آب ميدهند تا نجف اشرف و بنظر حقير نكته آنكه خداوند بعد از ذكر انفجار عيون خطاب بآنها فرموده كه بخوريد و بياشاميد با آنكه ذكر مأكول نشده آنستكه آن آب بجاى مأكول و مشروب استعمال ميشده خدا روزى فرمايد انشاء اللّه تعالى.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ إِذِ استَسقي مُوسي لِقَومِهِ فَقُلنَا اضرِب بِعَصاكَ الحَجَرَ فَانفَجَرَت مِنهُ اثنَتا عَشرَةَ عَيناً قَد عَلِمَ كُلُّ أُناسٍ مَشرَبَهُم كُلُوا وَ اشرَبُوا مِن رِزقِ اللّهِ وَ لا تَعثَوا فِي الأَرضِ مُفسِدِينَ (60)
(و ياد كنيد زماني را که موسي براي قومش طلب آب نمود، پس گفتيم با عصايت بسنگ بزن، پس دوازده چشمه آب از آن سنگ جاري شد که هر
1- سوره كهف آيه 48
2- سوره طه آيه 119
3- سورة السجدة آيه 17 و 20
4- سورة السجدة آيه 17 و 20
جلد 2 - صفحه 43
طايفه محل آشاميدن خود را بدانند، و گفتيم بخوريد و بياشاميد از روزي خدا و در روي زمين فساد و تجاوز نكنيد.)
استسقاء بمعني طلب السقيا و آب خواستن است و عصا ظاهرا همان عصائي بوده که بدست موسي اژدها ميشده و بدريا زد و دوازده راه براي عبور بني اسرائيل باز شد و در اخبار دارد که آن را حضرت آدم از بهشت آورد و جزو مواريث انبياء بوده و حضرت شعيب بموسي سپرد و حجر نيز سنگ مخصوصي بوده بقرينه الف و لام عهد که همراه موسي بوده و در اخبار دارد که عصي و حجر موسي نزد ائمه هدي بميراث رسيده و حضرت بقية اللّه که ظاهر ميشود عصي و حجر موسي با اوست و اصحابش را با آن سيراب مينمايد.«1»
و مفسرين گفتهاند که اينکه معجزه در تيه بوده موقعي که از شدت تشنگي بموسي شكايت نمودند چنانچه گذشت و قرينه كلوا و اشربوا من رزق اللّه را هم مؤيّد آن قرار دادهاند که كُلُوا اشاره بمنّ و سلوي و اشرَبُوا اشاره بآن آبي است که از سنگ جاري ميشد.
ولي ممكن است گفته شود که اختصاص بتيه نداشته و هميشه با موسي بوده که بعد از او باوصياء او و ساير انبياء و اوصياء منتقل شده است.
وَ لا تَعثَوا از عثي و اينکه كلمه چه عين الفعل او مفتوح و چه مكسور باشد بمعني فسد است يعني لا تفسدوا في الارض، و كلمه مفسدين حال مؤكدة است يعني البته در زمين فساد نكنيد و افساد مقابل اصلاح است و شرح آن در ذيل آيه وَ إِذا قِيلَ لَهُم لا تُفسِدُوا فِي الأَرضِ بيان شد«2».
1- كافي باب ما عند الأئمة من آيات الانبياء كتاب الحجة
2- مجلد اول ص 373
44
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 60)- جوشیدن چشمه آب در بیابان! باز در این آیه خداوند به یکی دیگر از نعمتهای مهمّی که به بنی اسرائیل ارزانی داشت اشاره کرده میگوید:
«به خاطر بیاورید هنگامی که موسی (در آن بیابان خشک و سوزان که بنی اسرائیل از جهت آب سخت در مضیقه قرار داشتند) از خداوند خود برای قومش تقاضای آب کرد» (وَ إِذِ اسْتَسْقی مُوسی لِقَوْمِهِ).
و خدا این تقاضا را قبول فرمود، چنانکه قرآن میگوید: «ما به او دستور دادیم که عصای خود را بر آن سنگ مخصوص بزن» (فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصاکَ الْحَجَرَ).
«ناگهان آب از آن جوشیدن گرفت و دوازده چشمه آب (درست به تعداد قبائل بنی اسرائیل) از آن با سرعت و شدّت جاری شد» (فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَیْناً). هر یک از این چشمهها به سوی طایفهای سرازیر گردید، به گونهای که اسباط و قبایل بنی اسرائیل «هر کدام به خوبی چشمه خود را میشناختند» (قَدْ عَلِمَ کُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ).
در این که این سنگ چگونه سنگی بوده، بعضی از مفسران گفتهاند: این سنگ صخرهای بوده است در یک قسمت کوهستانی مشرف بر آن بیابان، و تعبیر به «فَانْبَجَسَتْ» که در آیه 160 سوره اعراف آمده نشان میدهد که آب در آغاز به صورت کم از آن سنگ بیرون آمد، سپس فزونی گرفت به حدّی که هر یک از قبایل بنی اسرائیل و حیوانی که همراهشان بود از آن سیراب گشتند، و جای تعجّب نیست که از قطعه سنگی در کوهستان چنین آبی جاری شود، ولی مسلّما همه اینها با یک نحوه «اعجاز» آمیخته بود.
به هر حال خداوند از یکسو بر آنها من و سلوی نازل کرد، و از سوی دیگر آب بقدر کافی در اختیارشان گذاشت، و به آنها فرمود: «از روزی خداوند بخورید و بنوشید اما فساد و خرابی در زمین نکنید» (کُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ وَ لا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ).
در حقیقت به آنها گوشزد میکند که حد اقل به عنوان سپاسگزاری در برابر
ج1، ص82
این نعمتهای بزرگ هم که باشد لجاجت و خیره سری و آزار پیامبران را کنار بگذارید.
نکات آیه
۱ - قوم موسى، پس از نجات از سیطره فرعون و گذر از دریا، در سرزمینى به دور از آب حرکت مى کردند و به کمبود شدید آب مبتلا بودند. (و إذاستسقى موسى لقومه)
۲ - موسى(ع) از خداوند خواست، تا قومش را از کمبود آب رهایى بخشد. (و إذاستسقى موسى لقومه) «استسقاء» در لغت به معناى طلب کردن آب است و در اصطلاح شرعى دعا به درگاه خداوند است به نحوى خاص براى نزول باران.
۳ - خداوند، به موسى (ع) فرمان داد تا براى دستیابى به آب، عصاى خویش را بر سنگ زند. (فقلنا اضرب بعصاک الحجر) «ال» در «الحجر» مى تواند تعریف جنس باشد. در این صورت مراد از «الحجر»، سنگ در مقابل اشیاى دیگر است و مى تواند «ال» براى عهد حضورى یا ذهنى باشد. در این صورت مراد از «الحجر» سنگى مخصوص بوده است.
۴ - خداوند، دعا و درخواست موسى(ع) (دستیابى به آب) را سریعاً اجابت کرد. (فقلنا اضرب بعصاک الحجر) حرف «فاء» در «فقلنا» اشاره به این دارد که میان دعاى موسى و اجابت آن فاصله زمانى نبوده است.
۵ - موسى(ع) در پى فرمان خدا بدون هیچ تأخیر، عصاى خویش را براى به دستاوردن آب بر سنگ زد. (فقلنا اضرب بعصاک الحجر فانفجرت منه اثنتا عشرة عیناً) حرف «فاء» در «فانفجرت» فاى فصیحه است; یعنى، بیانگر معطوف علیه مقدر مى باشد. جمله با تقدیر آن چنین است: «فضرب بعصاه الحجر فانفجرت». گویا حذف این جمله براى رساندن این معناست که فرمان الهى (اضرب) همان و زدن همان.
۶ - در پى فرود آمدن عصاى موسى بر سنگ، دوازده چشمه آب از آن جوشش کرد. (فانفجرت منه اثنتا عشرة عیناً)
۷ - بنى اسرائیل عصر موسى متشکل از دوازده طایفه بودند. (فانفجرت منه اثنتا عشرة عیناً قد علم کل أناس مشربهم) «أناس» جمع إنس و مراد از آن طوایف بنى اسرائیل است که به قرینه «إثنتا عشرة عیناً» معلوم مى شود، آنها دوازده طایفه بودند.
۸ - هر یک از دوازده چشمه جوشیده از سنگ، مخصوص طایفه اى از طوایف بنى اسرائیل بود. (قد علم کل أناس مشربهم) «مشرب» به آب آشامیدنى و نیز به جایگاهى که از آن آب بر مى دارند گفته مى شود و مقصود از آن در آیه، چشمه هاى جوشیده از سنگ است.
۹ - هر کدام از طایفه هاى بنى اسرائیل آگاه به چشمه مخصوص خویش (قد علم کل أناس مشربهم)
۱۰ - هر یک از دوازده چشمه جوشیده از سنگ، خود داراى علامتى مشخص کننده اختصاص آن به طایفه اى از بنى اسرائیل (قد علم کل أناس مشربهم) چنانچه خود چشمه ها علامت نداشت و پس از جوشیدن علامت گذارى مى شد تا اختصاص هر چشمه به طایفه ها معلوم شود، شایسته آن بود که به جاى «قد علم کل أناس مشربهم» (هر طایفه اى چشمه خود را مى شناخت) گفته شود: «علّم ...» (تعلیم داده شد ...).
۱۱ - ضرورت جیره بندى و تقسیم ارزاق در شرایط کمبود (فانفجرت منه اثنتا عشرة عیناً قد علم کل أناس مشربهم)
۱۲ - ضرورت از میان بردن زمینه هاى بروز اختلافات اجتماعى* (قد علم کل أناس مشربهم) به نظر مى رسد هدف از تقسیم آب و مشخص کردن هر چشمه به طایفه اى از بنى اسرائیل، جلوگیرى از بروز اختلاف و تنازع بوده است.
۱۳ - جوشش چشمه هاى متعدد از سنگ و ویژگیهاى مخصوص آنها، از معجزات ارائه شده به قوم موسى (فانفجرت منه اثنتا عشرة عیناً قد علم کل أناس مشربهم)
۱۴ - دعا و مناجات به درگاه خدا براى رفع کمبود آب (استسقا) امرى نیکو و شایسته، و وظیفه اى بر عهده رهبران دین (و إذاستسقى موسى لقومه)
۱۵ - داستان استسقاى موسى(ع) و جوشیدن چشمه هاى آب از سنگ، داستانى آموزنده و خاطره اى شایسته و بایسته به یاد داشتن (و إذاستسقى موسى لقومه ... قد علم کل أناس مشربهم) عبارت «إذاستسقى» عطف بر «نعمتى» در آیه ۴۷ است; یعنى: «أذکروا إذاستسقى موسى لقومه».
۱۶ - خوردن و آشامیدن از روزیهاى خدادادى، توصیه و سفارش خداوند به قوم موسى (کلوا و اشربوا من رزق اللّه)
۱۷ - خداوند، بنى اسرائیل را از فسادگرى در سراسر پهنه گیتى بر حذر داشت. (و لاتعثوا فى الأرض مفسدین) «عثو» (مصدر لاتعثوا) به معناى فسادگرى است.
۱۸ - فسادگرى در زمین از محرمات مؤکد است. (و لاتعثوا فى الأرض مفسدین) کلمه «مفسدین» حال براى فاعل «لاتعثوا» است و از آن جا که «لاتعثوا» حاکى از حرمت فسادگرى است، «مفسدین» حال مؤکده خواهد بود و دلالت بر تأکید آن تکلیف دارد.
۱۹ - خداوند، هر طایفه از بنى اسرائیل را از تجاوز به خوراکیها و نوشیدنیهاى مخصوص طایفه دیگر بر حذر داشت. (قد علم کل أناس مشربهم کلوا و اشربوا ... و لاتعثوا فى الأرض مفسدین) اختصاص دادن هر چشمه به طایفه اى از بنى اسرائیل و سپس نهى از فسادگرى، اشاره به این دارد که: تجاوز هر طایفه به حقوق دیگرى فسادگرى است و مى بایست بنى اسرائیل از آن پرهیز مى کردند.
۲۰ - تجاوز به حقوق و مزایاى دیگران، از جلوه هاى فسادگرى است. (کلوا و اشربوا ... و لاتعثوا فى الأرض مفسدین)
۲۱ - خداوند، روزى دهنده به بندگان خویش (کلوا و اشربوا من رزق اللّه)
۲۲ - اباحه بهره گیرى از نعمتهاى الهى تا آن جاست که به فساد در زمین نینجامد. (کلوا و اشربوا من رزق اللّه و لاتعثوا فى الأرض مفسدین) نهى از فسادگرى پس از توصیه به بهره گیرى از خوراکیها و نوشیدنیها، به منزله قیدى است براى آن توصیه.
روایات و احادیث
۲۳ - از امام باقر(ع) روایت شده که فرمود: «نزلت ثلاثة احجار من الجنة ... و حجر بنى اسرائیل ...;[۱] سه سنگ از بهشت نازل گشته ... یکى از آنها سنگى بود که در میان بنى اسرائیل بود [و به هنگام نیاز از آن آب بر مى گرفتند] ...».
موضوعات مرتبط
- آب: جوشش آب از سنگ ۶، ۸، ۱۵; کمبود آب ۱; نجات از کمبود آب ۲، ۴، ۱۴
- اتحاد: اهمیّت اتحاد ۱۲
- احکام: ۱۸، ۲۲
- اختلاف: مبارزه با احکام اجتماعى ۱۲
- اعداد: عدد دوازده ۶، ۷، ۱۰
- افساد: افساد در زمین ۱۸، ۲۲; حرمت افساد ۱۸; موارد افساد ۲۰; نهى از افساد ۱۷
- اقتصاد: اهمیّت تعادل اقتصادى ۱۱
- انسان: تجاوز به حقوق انسان ها ۲۰
- بنى اسرائیل: ابتلاى بنى اسرائیل به کمبود ۱; افساد بنى اسرائیل ۱۷; بنى اسرائیل دوران موسى(ع) ۷; تاریخ بنى اسرائیل ۱، ۷، ۹، ۱۹; توصیه به بنى اسرائیل ۱۶; چشمه هاى بنى اسرائیل ۶، ۸، ۹، ۱۰، ۱۳، ۱۵; خوردنیهاى بنى اسرائیل ۱۹; طوایف بنى اسرائیل ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۹; کمبود آب در بنى اسرائیل ۱; نجات بنى اسرائیل ۱; هشدار به بنى اسرائیل ۱۷
- چشمه: چشمه سنگى ۶، ۸، ۱۰، ۱۵
- خدا: اوامر خدا ۳، ۵; توصیه هاى خدا ۱۶; رازقیت خدا ۲۱; روزى خدا ۱۶; نواهى خدا ۱۷، ۱۹
- دعا: دعاى کمبود آب ۱۴
- ذکر: ذکر تاریخ ۱۵
- روزى: استفاده از روزى ۱۶; منشأ روزى ۲۱
- رهبران دینى: مسؤولیت رهبران دینى ۱۴
- سنگ: سنگ هاى نازله از بهشت ۲۳
- سهمیه بندى ارزاق: اهمیّت سهمیه بندى ارزاق ۱۱
- عمل: عمل پسندیده ۱۴
- مباحات: استفاده از مباحات ۲۲
- محرمات: ۱۸
- معجزه: معجزه چشمه سنگى ۱۳
- موسى (ع): اجابت دعاى موسى (ع) ۴; استسقاى موسى (ع) ۲، ۳، ۴، ۵، ۱۵; دعاى موسى (ع) ۲; عصاى موسى (ع) ۳، ۵، ۶; قصه موسى (ع) ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۱۵; معجزه موسى (ع) ۱۳
- نعمت: محدوده استفاده از نعمت ۲۲
منابع
- ↑ مجمع البیان، ج ۱، ص ۳۸۳; نورالثقلین، ج ۱- ، ص ۸۴، ح ۲۱۷.