النحل ٥٦: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=و قرار دهند برای آنچه نمی‌دانند بهره‌ای از آنچه روزیشان دادیم به خدا پرسش شوید البته از آنچه بودید دروغ می‌بستید
|-|معزی=و قرار دهند برای آنچه نمی‌دانند بهره‌ای از آنچه روزیشان دادیم به خدا پرسش شوید البته از آنچه بودید دروغ می‌بستید
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره النحل | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::56|٥٦]] | قبلی = النحل ٥٥ | بعدی = النحل ٥٧  | کلمه = [[تعداد کلمات::13|١٣]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره النحل | نزول = [[نازل شده در سال::7|٧ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::56|٥٦]] | قبلی = النحل ٥٥ | بعدی = النحل ٥٧  | کلمه = [[تعداد کلمات::13|١٣]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«لا یَعْلَمُونَ»: بتها نمی‌دانند. کافران دلیل و حجّتی بر الوهیّت بتها ندارند. کافران هیچ گونه سود و زیانی از بتها سراغ ندارند. «کُنتُمْ تَفْتَرُونَ»: شما به هم می‌بافتید و سرهم می‌کردید.
«لا یَعْلَمُونَ»: بتها نمی‌دانند. کافران دلیل و حجّتی بر الوهیّت بتها ندارند. کافران هیچ گونه سود و زیانی از بتها سراغ ندارند. «کُنتُمْ تَفْتَرُونَ»: شما به هم می‌بافتید و سرهم می‌کردید.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۷


ترجمه

آنان برای بتهایی که هیچ گونه سود و زیانی از آنها سراغ ندارند، سهمی از آنچه به آنان روزی داده‌ایم قرارمی‌دهند؛ به خدا سوگند، (در دادگاه قیامت،) از این افتراها که می‌بندید، بازپرسی خواهید شد!

|و از آنچه به ايشان روزى داده‌ايم نصيبى براى معبودانى كه نمى‌شناسند معين مى‌كنند. به خدا سوگند حتما از آن دروغ‌ها كه مى‌سازيد بازخواست مى‌شويد
و از آنچه به ايشان روزى داديم، نصيبى براى آن [خدايانى‌] كه نمى‌دانند [چيست‌] مى‌نهند. به خدا سوگند كه از آنچه به دروغ برمى‌بافتيد، حتماً سؤال خواهيد شد.
و این مشرکان برای بتان از روی جهل نصیبی از رزقی که ما به آنها دادیم قرار می‌دهند [مثل آنچه در سوره انعام آیه آمده‌]، سوگند به خدای یکتا که البته از این دروغ (و عقاید باطل) بازخواست خواهید شد.
و سهمی از آنچه را که به آنان روزی داده ایم، برای معبودانی قرار می دهند که جاهل به حقیقت آنهایند [که به طور مستقل هیچ سود و زیانی برای کسی ندارند]؛ به خدا سوگند از آنچه همواره افترا می بستید [که خدا دارای شریکانی است] قطعاً بازخواست خواهید شد.
آنگاه از آنچه روزيشان داده‌ايم نصيبى براى بتانى كه هيچ نمى‌دانند معين مى‌كنند. به خدا سوگند به سبب دروغى كه مى‌بنديد بازخواست مى‌شويد.
و برای بی‌شعوران [بتان‌]، بهره‌ای از آنچه روزیشان داده‌ایم، [نذر و] تعیین می‌کنند، به خدا که درباره آنچه افتراء می‌زنید، از شما پرسش خواهد شد
و براى آنچه نمى‌دانند- بتها- بهره‌اى از آنچه روزيشان كرده‌ايم قرار مى‌دهند. به خدا سوگند كه از آن دروغى كه مى‌بافيد پرسيده خواهيد شد.
(کافران) برای بتهائی که چیزی نمی‌دانند (زیرا که جمادند)، بهره‌ای (از حیوانات و ارزاق خود) که ما بدیشان داده‌ایم قرار می‌دهند (و بدین وسیله بدانها تقرّب می‌جویند). به خدا سوگند! (در دادگاه قیامت) از این دروغ و بهتانها بازپرسی خواهید شد (و سزای کردارتان داده می‌شود).
و از آنچه روزیشان دادیم نصیبی برای آن چه (از بتان و طاغوتان) نمی‌دانند می‌نهند. به خدا سوگند بی‌چون از آنچه به دروغ بر می‌بافتید، بی‌امان بازخواست می‌شوید.
و قرار دهند برای آنچه نمی‌دانند بهره‌ای از آنچه روزیشان دادیم به خدا پرسش شوید البته از آنچه بودید دروغ می‌بستید


النحل ٥٥ آیه ٥٦ النحل ٥٧
سوره : سوره النحل
نزول : ٧ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«لا یَعْلَمُونَ»: بتها نمی‌دانند. کافران دلیل و حجّتی بر الوهیّت بتها ندارند. کافران هیچ گونه سود و زیانی از بتها سراغ ندارند. «کُنتُمْ تَفْتَرُونَ»: شما به هم می‌بافتید و سرهم می‌کردید.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- مشرکان، براى معبودهاى خویش سهمى در روزى دهى قائل بودند. (یشرکون ... و یجعلون لما لایعلمون نصیبًا ممّا رزقنهم) آیه، ادامه بیان کارهاى خلاف مشرکان است و برداشت فوق مبتنى بر این نکته است که مراد از «ما»ى موصول، معبودهاست و مفعولٌ به فعل «لایعلمون» محذوف است.

۲- مشرکان، براى اسباب و علل ظاهرى در انجام امور، نقش مستقل قائل بودند. (بربّهم یشرکون . لیکفروا بما ءاتینهم ... و یجعلون لما لایعلمون نصیبًا ممّا رزقنهم) برداشت فوق مبتنى بر این نکته است که «ما»ى موصول اسباب و عواملى باشد که مشرکان آنها را در نجات خود از ناگواریها دخیل مى دانستند، در حالى که خبر از وضعیت آنها هم نداشتند و از اینکه خداوند مشرکان را به خاطر چنین تفکرى مورد سرزنش قرار داده است، استفاده مى شود که آنان براى چنین اسبابى نقش مستقل قائل بوده اند و گرنه جاى سرزنش و توبیخ نداشت.

۳- مشرکان، بخشى از درآمد خود را براى معبودهاى خود اختصاص مى دادند. (و یجعلون لما لایعلمون نصیبًا ممّا رزقنهم) برداشت فوق، مبتنى بر این اساس است که فاعل «لایعلمون» «ما» بوده و مراد از آن بتها باشد که مفعول آن حذف شده است. بنابراین معناى عبارت چنین مى شود: مشرکان قرار مى دهند سهمى را بر موجوداتى که چیزى نمى دانند.

۴- معبودهاى مشرکان، موجوداتى ناآگاه و بى خبر (و یجعلون لما لایعلمون نصیبًا) احتمال دارد مرجع ضمیر، «یعلمون»، «إلهه» باشد که از «ما» به دست مى آید. بنابراین، جمله «لایعلمون» در بیان توصیف «ما» است.

۵- روزى مشرکان همانند سایر انسانها، به دست خداوند است. (ممّا رزقنهم)

۶- اختصاص دادن مقدارى از اموال خویش براى معبودهاى باطل، از بدعتهاى مشرکان (و یجعلون لما لایعلمون نصیبًا ممّا رزقنهم تالله لتسئلنّ)

۷- سهیم دانستن معبودهاى باطل در روزى دهى، مورد سرزنش خداوند (و یجعلون لما لایعلمون نصیبًا ممّا رزقنهم تالله لتسئلنّ)

۸- اختصاص دادن بخشى از روزى خدادادى به معبودهاى باطل، مورد نکوهش خداوند (و یجعلون لما لایعلمون نصیبًا ممّا رزقنهم تالله لتسئلنّ)

۹- سوگند خداوند به ذات خود، براى تهدید و مورد مؤاخذه قرار دادن مشرکان (تالله لتسئلنّ عمّا کنتم تفترون)

۱۰- مورد مؤاخذه قرار گرفتن مشرکان به خاطر افترا بستن به خداوند، امرى قطعى است. (تالله لتسئلنّ عمّا کنتم تفترون)

۱۱- نسبت دادن نجات از گرفتارى - که کار خداست - به غیر او، مورد مؤاخذه شدید قرار خواهد گرفت. (ثمّ إذا کشف الضرّ عنکم إذا فریق منکم بربّهم یشرکون ... و یجعلون لما لایعلمون نصیبًا ... تالله لتسئلنّ عمّا کنتم تفترون)

۱۲- دخیل دانستن معبودهاى باطل در امر روزى رسانى به بندگان، افترایى بیش نیست. (و یجعلون لما لایعلمون نصیبًا ممّا رزقنهم تالله لتسئلنّ عمّا کنتم تفترون) ممکن است متعلق «تفترون»، «جعل نصیب» براى معبودهاى باطل از سوى مشرکان باشد و مراد از سهم قرار دادن براى معبودها، دخیل دانستن آنها در امر روزى رسانى است.

۱۳- افترا بستن به خدا (مبنى بر شریک داشتن خداوند در امر روزى) کار دائمى معتقدان به شرک ربوبى (بربّهم یشرکون ... و یجعلون لما لایعلمون نصیبًا ممّا رزقنهم ... کنتم تفترون) احتمال دارد مراد از «تفترون» همان نکته اى باشد که در آیه آمده است و آن دخالت دادن و سهیم دانستن معبودها و یا اسباب و عوامل در امر روزى دهى و یا نجات است.

۱۴- افترا بستن به خداوند، مورد غضب و سخط شدید خداوند (و یجعلون لما لایعلمون نصیبًا ممّا رزقنهم تالله لتسئلنّ عمّا کنتم تفترون) التفات از غیبت به خطاب، مى تواند حاکى از نکته فوق باشد. قسم به لفظ جلاله و لام و نون تأکید در فعل مجهول «تُسئلنّ» نیز مى تواند مؤید برداشت فوق باشد.

۱۵- معتقدان به شرک ربوبى (شریک داشتن خدا در روزى رسانى)، اعتقاد خود را بر دروغى ساختگى بنا کرده اند. (بربّهم یشرکون ... و یجعلون لما لایعلمون نصیبًا ... عمّا کنتم تفترون) «یفترون» (از مصدر ثلاثى فرى) به معناى دروغ است و تفاوتش با کذب (عدم مطابقت خبر با واقع) در این است که افترا، ساختگى و جعلى است (فرى فلان الکذب إذا اختلقه).

۱۶- نقش استقلالى قائل شدن به ابزار و عوامل، افترایى است که مؤاخذه در پى دارد. (و یجعلون لما لایعلمون نصیبًا ... تالله لتسئلنّ عمّا کنتم تفترون)

موضوعات مرتبط

  • افترا: آثار افترا به خدا ۱۴; مغضوبیت افترا ۱۴; موارد افترا ۱۲، ۱۶
  • خدا: انذارهاى خدا ۹; رازقیت خدا ۵; سرزنشهاى خدا ۷، ۸; مؤاخذه هاى خدا ۱۱، ۱۶; موجبات غضب خدا ۱۴
  • روزى: منشأ روزى ۵
  • سوگند: سوگند به خدا ۹
  • شرک: پوچى شرک ربوبى ۱۵; سرزنش شرک در رازقیت ۷; شرک افعالى ۲; شرک در رازقیت ۱، ۱۲، ۱۳; مؤاخذه شرک افعالى ۱۶
  • عقیده: سرزنش عقیده به رازقیت معبودان باطل ۷; عقیده به شرک ربوبى ۱۳
  • عوامل طبیعى: نقش عوامل طبیعى ۲، ۱۶
  • قرآن: سوگندهاى قرآن ۹
  • مشرکان: افتراهاى مشرکان ۱۳; بدعتگذارى مشرکان ۶; بینش مشرکان ۱، ۲; تهدید مشرکان ۹; حتمیت مواخذه مشرکان ۱۰; دروغگویى مشرکان ۱۵; روزى مشرکان ۵; مؤاخذه مشرکان ۹; مبانى عقیدتى مشرکان ۱۵; مشرکان و معبودان باطل ۳
  • معبودان باطل: جهل معبودان باطل ۴; رازقیت معبودان باطل ۱۲، ۱۳; سرزنش سهم المال معبودان باطل ۸; سهم المال معبودان باطل ۳، ۶; معبودان باطل و رازقیت ۱
  • مفتریان به خدا: حتمیت مؤاخذه مفتریان به خدا ۱۰
  • نجات: کیفر اسناد نجات بخشى به غیرخدا ۱۱

منابع