التوبة ٧: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=چگونه باشد برای مشرکان پیمانی نزد خدا و نزد پیمبرش جز آنان که پیمان بستید نزد مسجد حرام پس مادام که پایدارند برای شما پایدار باشید برای آنان همانا خدا دوست دارد پرهیزکاران را | |-|معزی=چگونه باشد برای مشرکان پیمانی نزد خدا و نزد پیمبرش جز آنان که پیمان بستید نزد مسجد حرام پس مادام که پایدارند برای شما پایدار باشید برای آنان همانا خدا دوست دارد پرهیزکاران را | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره التوبة | نزول = | {{آيه | سوره = سوره التوبة | نزول = [[نازل شده در سال::20|٨ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::7|٧]] | قبلی = التوبة ٦ | بعدی = التوبة ٨ | کلمه = [[تعداد کلمات::24|٢٤]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«کَیْفَ یَکُونُ ...»: استفهام انکاری است. یعنی نخواهد بود. «فَمَااسْتَقامُوا»: پس مادام که بر جاده راستی و درستی ماندگار شدند. | «کَیْفَ یَکُونُ ...»: استفهام انکاری است. یعنی نخواهد بود. «فَمَااسْتَقامُوا»: پس مادام که بر جاده راستی و درستی ماندگار شدند. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۴۹
ترجمه
التوبة ٦ | آیه ٧ | التوبة ٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«کَیْفَ یَکُونُ ...»: استفهام انکاری است. یعنی نخواهد بود. «فَمَااسْتَقامُوا»: پس مادام که بر جاده راستی و درستی ماندگار شدند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۶ - ۱، سوره توبه
- اشاره به اختلاف در اينكه سوره توبه سوره اى مستقليا ملحق به سوره انفال مى باشد
- اعلائم برائت در: (( برائة من الله و رسوله ... )) صرف تشريع نيست بلكه انشاء حكم و قضاء بر برائت است
- عهد شكنى مشركين ، مجوز مقابله به مثل به آنان بوده است
- اقوام مفسرين درباره مراد از چهار ماه در آيه : (( فسيحوا فى الارض اربعة اشهر ))
- مراد از (( يوم الحج الاكبر )) در آيه : (( و اذان من الله و رسوله ... )) و اقوال مختلف در اين مورد
- عهد و پيمانى كه با مشركينى كه به پيمان خود وفادار بوده اند منعقد شده تا پايان مدت محترم است
- امر به از ميان برداشتن مشركين پيمان شكن و منقرض ساختن آنان بعد از انقضاء مهلت چهار ماهه، مگر آنكه توبه كنند...
- چنانچه مشركين توبه كردند آنان را رها كنيد
- امر به امان دادن به مشركى كه امان مى طلبد تا به بحث و بررسى درباره دين حق بپردازد
- هشت مطلب كه از بيانات گذشته معلوم مى گردد
- حكم وجوب امان دادن براى استماع كلام خدا، قابل نسخ نيست
- پذيرش دين حق بايد با اختيار باشد و در اصول اعتقادى بايد علم يقينىحاصل شود
- مشركين به هيچ ميثاق طبيعى يا قراردادى در برابر مؤ منين وفادار نيستند هر چند چربزبانى كنند.
- برادر خوانده شدن مؤ منين در قران كريم به نحو مجاز و استعاره نيست بلكه آثارى بر آنمترتب است
- تحريك و تشويق مسلمين به قتال و كارزار با بيان اينكه جهاد صحنه آزمون است و...
- حديث مزبور از مصادر اهل سنت
- اعلام برائت چند حكم ديگر را نيز اعلام نمود
- علاوه بر اين وظيفه اعلان برائت ، على (ع ) در آن سال اميرالحاج نيز بوده است
- پيامبر اسلام (ص ) امير المؤ منين (ع ) را با چهار پيغام براى مشركين روانه مكه مى كند
- سخن مغرضانه ابن كثير كه گفته است مخصوص به حكم برائت است و احكام ديگر راابوبكر و ابوهريره رساندند و...
- نقد و رد آن گفته ها
- خود عبارت (لا يودى عنك الا انت او رجل منك ) اشتراك در رسالت را مى رساند
- سخن صاحب المنار در مورد ابلاغ آيات برائت و بدگوئى او از شيعه و كوششى كه براىاثبات افضل بودن ابوبكر به عمل آورده است
- اشكالات وارده بر گفته هاى صاحب المنار
- موضوع امارت حاج با مساءله وحى آسمانى كه احدى حتى رسول خدا (ص ) هم حق مداخله و دخل و تصرف در آن را نداشته است فرق دارد
- اضطراب و اختلاف روايات راجع به اعلان آيات برائت
- خدشه اى كه صاحب المنار خواسته است بر يكى بودن نفس پيامبر (ص ) و على (ع ) كه ازجمله وحى استفاده مى شود وارد كند و جواب او
- اشكال سوم بر سخن صاحب المنار
- اشكال چهارم بر سخن صاحب تفسير المنار
- رواياتى درباره اينكه اعلام كننده آيات برائت على (ع ) بوده است
- در روايات شيعه روز حج اكبر، روز عيد قربان دانسته شده است
- روايتى درباره چهار ماه مهلت دادن به مشركين در ذيل آيات گذشته
- چند روايت در ذيل آيه (( فقاتلوا ائمة الكفر... ))
- چند روايت در ذيل آيه شريفه : (( الا تقاتلون قوما نكثوا ايمانهم ... ))
- بررسى و ريشه يابى انعقاد عقود و معاهدات (به معناى اعم ) بين اشخاص
- نياز اجتماعات به پيمانها و معاهدات
- اعتبار معاهدات در اسلام و لزوم احترام به آنها
- نقض ابتدائى عهد جايز نيست ولى مقابله به مثل تجويز شده است
- مقايسه بين اسلام و جوامع متمدن غير دينى از لحاظ احترام به پيمانها و تعهدات
- در ذيل جمله : (( قاتلوهم يعذبهم الله بايديكم ))
- انتساب افعال به اسباب طولى در قرآن كريم
- استدلال اشاعره به آيه : (( قاتلوهم يعذبهم الله بايديكم ... )) براى اثبات جبر و اينكهافعال انسان و آثار آن فقط مستند به خدا است
- جواب به اشاعره و بيان اشكال عمده مذهب آنان كه اصل عليت مى باشد
- سخن جبرى مذهبان از ماديون و پاسخ بدان
- جواب معتزله به اشاعره و اختيارشان قول به تفويض و استقلال انسان در اعمالش را
- رد مذهب تفويض و بيان اينكه عناوين گناه منسب به داوند نيست
نکات آیه
۱ - نقض شدن پیمان عدم تعرض از سوى اکثریت مشرکان صدر اسلام (کیف یکون للمشرکین عهد) مراد از مشرکان در جمله «کیف یکون للمشرکین عهد» - به قرینه «إلا الذین عاهدتم عند المسجد الحرام» - مشرکان معاهدى هستند که بر پیمان خود با مسلمانان پایبند نماندند. ذیل آیه بعد (و أکثرهم فاسقون) بیانگر نقض پیمان از سوى اکثریت آنان است.
۲ - لغو اعتبار پیمان عدم تعرض در صورت نقض آن از سوى معاهدان، جایز است. (کیف یکون للمشرکین عهد)
۳ - وجود ناخرسندى میان مسلمانان صدر اسلام، نسبت به لغو اعتبار پیمان عدم تعرض از سوى خدا و پیامبر (ص) و تردید و دودلى آنان در پیکار با مشرکان (کیف یکون للمشرکین عهد عنداللّه و عند رسوله) کلمه «کیف» در «کیف یکون للمشرکین عهد» - که براى استفهام انکارى است - مفید برداشت فوق است.
۴ - ابطال اعتبار پیمان عدم تعرض مسلمانان، از اختیارات رهبر جامعه اسلامى است. (کیف یکون للمشرکین عهد عنداللّه و عند رسوله)
۵ - انعقاد پیمان صلح میان مسلمانان صدر اسلام و مشرکان در کنار مسجدالحرام (إلا الذین عهدتم عند المسجدالحرام)
۶ - وجود پیمانهاى صلح میان مسلمانان صدر اسلام و مشرکان (إلا الذین عهدتم عند المسجدالحرام)
۷ - عموم مشرکانى که در کنار مسجدالحرام با مسلمانان پیمان عدم تعرض بسته بودند، بر پیمان خویش پایبند ماندند. (إلا الذین عهدتم عند المسجدالحرام)
۸ - وفادارى به پیمان، مادامى که طرف معاهده بر آن پایبند است، واجب است. (إلا الذین عهدتم عند المسجدالحرام فما استقموا لکم فاستقیموا لهم)
۹ - خداوند، مسلمانان صدر اسلام را به ادامه پایبندى بر پیمان عدم تعرض خود با مشرکان، مادامى که آنان بر پیمان خود پایبند بمانند، توصیه فرمود. (فما استقموا لکم فاستقیموا لهم)
۱۰ - بستن پیمان عدم تعرض با جوامع غیر مسلمان، جایز است. (کیف یکون للمشرکین عهد ... إلا الذین عهدتم عند المسجدالحرام)
۱۱ - وفادارى به پیمان، نشانه تقواپیشگى است. (فما استقموا لکم فاستقیموا لهم إن اللّه یحب المتقین)
۱۲ - تقوا، بازدارنده آدمى از شکستن عهد و پیمان (فما استقموا لکم فاستقیموا لهم إن اللّه یحب المتقین)
۱۳ - رعایت تقوا، مایه جلب محبّت خداست. (إن اللّه یحب المتقین)
۱۴ - تقواپیشگان، محبوبان خدایند. (إن اللّه یحب المتقین)
موضوعات مرتبط
- احکام: ۸، ۱۰
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۳، ۵، ۶، ۷
- تقوا: آثار تقوا ۱۲، ۱۳; نشانه هاى تقوا ۱۱
- خدا: توصیه هاى خدا ۹; عوامل محبّت خدا ۱۳
- رهبران دینى: محدوده اختیارات رهبران دینى ۴
- متقین: فضایل متقین ۱۴; محبوبیت متقین ۱۴
- محبوبان خدا: ۱۴
- مسجد الحرام: اهمیّت مسجد الحرام در صدر اسلام ۵
- مسلمانان: تزلزل در مسلمانان صدر اسلام ۳; مسؤولیت مسلمانان صدر اسلام ۹; معاهدات مسلمانان ۶; مکان معاهده مسلمانان صدر اسلام ۵; ناخشنودى مسلمانان صدر اسلام ۳
- مشرکان: اکثریت مشرکان صدر اسلام ۱; مشرکان صدر اسلام ۷; مشرکان ناقض معاهده ۱; مشرکان وفادار به معاهده ۷; معاهده با مشرکان ۵، ۶، ۹
- معاهده: آثار نقض معاهده ۲، ۳; آثار وفاى به معاهده ۸; احکام معاهده ۲، ۱۰; اهمیّت وفاى به معاهده ۱۱; شرایط فسخ معاهده ۲; شرایط وفاى به معاهده ۸، ۹; عوامل فسخ معاهده ۲; فسخ معاهده عدم تعرض ۴; معاهده با غیر مسلمان ۱۰; معاهده جایز ۱۰; معاهده صلح ۵; معاهده صلح در صدر اسلام ۶; معاهده عدم تعرض ۱، ۲، ۳، ۹، ۱۰; موارد جواز فسخ معاهده ۲; موانع نقض معاهده ۱۲; نقض معاهده عدم تعرض ۱
- واجبات: ۸