الأنعام ٣٥: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=و اگر گران آید بر تو پشت کردن ایشان پس اگر توانی بیابی سوراخی در زمین یا نردبانی به آسمان پس بیاریشان آیتی و اگر می‌خواست خدا هر آینه گردشان می‌آورد بر هدایت پس نباش از نادانان‌
|-|معزی=و اگر گران آید بر تو پشت کردن ایشان پس اگر توانی بیابی سوراخی در زمین یا نردبانی به آسمان پس بیاریشان آیتی و اگر می‌خواست خدا هر آینه گردشان می‌آورد بر هدایت پس نباش از نادانان‌
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره الأنعام | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::35|٣٥]] | قبلی = الأنعام ٣٤ | بعدی = الأنعام ٣٦  | کلمه = [[تعداد کلمات::30|٣٠]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الأنعام | نزول = [[نازل شده در سال::18|٦ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::35|٣٥]] | قبلی = الأنعام ٣٤ | بعدی = الأنعام ٣٦  | کلمه = [[تعداد کلمات::30|٣٠]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«کَبُرَ عَلَیْکَ»: برای تو سخت و دشوار است. برای تو سنگین است. «إِعْرَاضُ»: روگردانی. دوری. «نَفَقاً»: نقب. دالان. دهلیز. «سُلَّماً»: نردبان. «آیَةٍ»: دلیل. معجزه حسی، همچون معجزات موسی و عیسی. «الْجَاهِلِینَ»: ناآشنایان. مراد از جهل در اینجا ضدّ علم است و منظور جهلی است که انسان در آن معذور است. از قبیل جهل به حکمت و مشیّت خدا.
«کَبُرَ عَلَیْکَ»: برای تو سخت و دشوار است. برای تو سنگین است. «إِعْرَاضُ»: روگردانی. دوری. «نَفَقاً»: نقب. دالان. دهلیز. «سُلَّماً»: نردبان. «آیَةٍ»: دلیل. معجزه حسی، همچون معجزات موسی و عیسی. «الْجَاهِلِینَ»: ناآشنایان. مراد از جهل در اینجا ضدّ علم است و منظور جهلی است که انسان در آن معذور است. از قبیل جهل به حکمت و مشیّت خدا.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۳


ترجمه

و اگر اعراض آنها بر تو سنگین است، چنانچه بتوانی نقبی در زمین بزنی، یا نردبانی به آسمان بگذاری (و اعماق زمین و آسمانها را جستجو کنی، چنین کن) تا آیه (و نشانه دیگری) برای آنها بیاوری! (ولی بدان که این لجوجان، ایمان نمی‌آورند!) امّا اگر خدا بخواهد، آنها را (به اجبار) بر هدایت جمع خواهد کرد. (ولی هدایت اجباری، چه سودی دارد؟) پس هرگز از جاهلان مباش!

و چنانچه اعراض آنها بر تو گران مى‌آيد، پس اگر مى‌توانى نقبى در زمين يا نردبانى در آسمان فراهم آور تا معجزه‌اى [ديگر] بر آنان بياورى [چنين كن‌]. و اگر خدا مى‌خواست آنها را [به اجبار] بر هدايت گرد مى‌آورد، پس زنهار از نادانان مباش
و اگر اعراض كردنِ آنان [از قرآن‌] بر تو گران است، اگر مى‌توانى نَقْبى در زمين يا نردبانى در آسمان بجويى تا معجزه‌اى [ديگر] برايشان بياورى [پس چنين كن‌]، و اگر خدا مى‌خواست قطعاً آنان را بر هدايت گِرد مى‌آورد، پس زنهار از نادانان مباش.
و چنانچه انکار و اعتراض آنها تو را سخت و گران می‌آید اگر توانی نقبی در زمین بساز یا نردبانی بر آسمان برافراز تا آیتی بر آنها آوری! و اگر خدا می‌خواست همه را مجتمع بر هدایت می‌کرد؛ پس تو البته از جاهلان مباش.
و اگر روی گرداندن آنان [از قرآن و نبوّت] بر تو سنگین و دشوار است، اگر بتوانی نقبی در زمین، یا نردبانی برای راه یافتن در آسمان بجویی تا [از عمق زمین و پهنه آسمان] معجزه ای دیگر [غیر قرآن] برای آنان بیاوری [این کار را انجام ده ولی آنها ایمان نمی آورند]؛ و اگر خدا می خواست همه آنان را [به جبر و زور] به راه هدایت گرد می آورد؛ [ولی هدایت اجباری فاقد ارزش است] پس هرگز [نسبت به روحیات و اوصاف کافران لجوج که خواستار هدایت نیستند] از بی خبران مباش.
اگر اعراض كردن آنها بر تو گران است، خواهى نقبى در زمين بجوى يا نردبانى بر آسمان بنه تا معجزه‌اى برايشان بياورى. اگر خدا بخواهد، همه را به راه راست برد. پس، از نادانان مباش.
و اگر رویگردانی آنان بر تو گران می‌آید، در صورتی که می‌توانی نقبی در زمین یا نردبانی در آسمان بجویی و برای آنان معجزه‌ای بیاوری [چنین کن‌] و اگر خداوند می‌خواست آنان را بر طریق هدایت فرا می‌آورد، پس از نادانان مباش‌
و اگر روى‌گرداندن آنان بر تو گران و دشوار مى‌آيد، اگر توانى سوراخى [براى فرو شدن‌] در زمين يا نردبانى [براى فرا شدن‌] در آسمان بجويى تا آيتى برايشان بياورى [چنان كن- كه البته نتوانى كرد-]. و اگر خدا مى‌خواست آنان را بر راه راست گرد مى‌آورد. پس، از نادانان مباش.
اگر روگردانی ایشان از (دعوت) تو برای تو سخت و سنگین است، چنان که می‌توانی (جهت اقناع آنان راهی پیدا کنی و مثلاً) نقبی در زمین بزنی و یا نردبانی به سوی آسمان بگذاری (و اعماق زمین و بالای آسمانها را بگردی) و دلیلی برای (ایمان آوردن) ایشان بیاوری (چنین کن. امّا بدان که این لجوجان تو را تصدیق نمی‌کنند و ایمان نمی‌آورند). ولی اگر خدا بخواهد آنان را (قهراً و جبراً) بر هدایت جمع خواهد کرد (و ایمان را بدیشان تلقین خواهد نمود. امّا هدایت اجباری و ایمان زورکی چه سودی دارد؟ لذا ایشان را به خود وا می‌گذارد تا با اراده و اختیار خود اگر خواستند ایمان بیاورند و اگر نخواستند ایمان نیاورند). پس از زمره‌ی کسانی مباش که (حکم خدا و سنّت او را درباره‌ی مردم) نمی‌دانند.
و گر چه اعراض کردن آنان بر تو گران است، پس اگر بتوانی رخنه‌ای در زمین یا نردبانی در آسمان بجویی، تا نشانه‌ای برایشان بیاوری (پس چنان کن). و اگر خدا می‌خواست حتماً آنان را بر هدایت گرد می‌آورد؛ پس هرگز از نادانان مباش.
و اگر گران آید بر تو پشت کردن ایشان پس اگر توانی بیابی سوراخی در زمین یا نردبانی به آسمان پس بیاریشان آیتی و اگر می‌خواست خدا هر آینه گردشان می‌آورد بر هدایت پس نباش از نادانان‌


الأنعام ٣٤ آیه ٣٥ الأنعام ٣٦
سوره : سوره الأنعام
نزول : ٦ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«کَبُرَ عَلَیْکَ»: برای تو سخت و دشوار است. برای تو سنگین است. «إِعْرَاضُ»: روگردانی. دوری. «نَفَقاً»: نقب. دالان. دهلیز. «سُلَّماً»: نردبان. «آیَةٍ»: دلیل. معجزه حسی، همچون معجزات موسی و عیسی. «الْجَاهِلِینَ»: ناآشنایان. مراد از جهل در اینجا ضدّ علم است و منظور جهلی است که انسان در آن معذور است. از قبیل جهل به حکمت و مشیّت خدا.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- رویگردانى مردم از اسلام و تکذیب آن، امرى سنگین و ناگوار براى پیامبر (ص) بوده است. (بأیت اللّه یجحدون. و لقد کذبت رسل من قبلک ... و إن کان کبر علیک إعراضهم)

۲- بهره جویى پیامبر اکرم (ص) از تمامى روشهاى موجود و وسایل ممکن براى هدایت مردم (و إن کان کبر علیک إعراضهم فإن استطعت أن ... فتأتیهم بأیة) چون خداوند به پیامبر اکرم (ص) مى گوید اگر از زیر زمین یا آسمانها هم آیه بیاورى برخى ایمان نمى آورند، چنین برمى آید که آن حضرت راههاى ممکن پیمودنى را پیمود، ولى نتیجه اى از آن حاصل نشده است.

۳- پیامبر اکرم (ص) به هدایت یافتن و ایمان آوردن مردم شوق و میل فراوانى داشت. (و إن کان کبر علیک إعراضهم فإن استعطعت ... فتأتیهم بأیة)

۴- تمایل شدید پیامبر اکرم (ص) به آوردن آیات و معجزات بیشتر براى هدایت مردم (و إن کان کبر علیک إعراضهم فإن استعطعت أن تبتغى ... فتأتیهم بأیة)

۵- پیامبر (ص) نخواهد توانست با نقب زدن به زمین و گذاشتن نردبان به آسمان خودسرانه معجزه اى ارائه کند. (فإن استطعت أن تبتغى نفقا فى الأرض أو سلما فى السماء فتأتیهم بأیة)

۶- ارائه معجزات تنها به اذن خداوند و در قالب سنتها و قوانین لا یتغیر الهى امکان پذیر است. (فإن استطعت أن تبتغى نفقا فى الأرض أو سلما فى السماء) مخاطب قرار دادن پیامبر (ص) در «استطعت» و خواستن از آن حضرت که اگر قادر هستى سوراخى در زمین و یا نردبانى بر آسمان بگذار، اشاره به این است که نزول معجزات، به شکلى که برخى مى طلبند، خارج از قلمرو سنتها و قوانین خداوند در نظام هدایت است.

۷- برخى از کفار انعطاف ناپذیر و غیر قابل هدایتند. (فإن استطعت أن تبتغى ... فتأتیهم بأیة) جواب «إن استطعت» محذوف است. یعنى اگر توانستى در زمین و آسمان هر معجزه اى براى آنان بیاورى، بیاور، ولى آنان ایمان نمى آورند.

۸- مشیت خداوند بر هدایت جبرى مردم قرار نگرفته است. (و لو شاء اللّه لجمعهم على الهدى) حرف «لو» براى امتناع است ; یعنى خدا این چنین هدایتى را نمى خواهد، در صورتى که مسلماً هدایت اختیارى و تشریعى را خداوند خواهان است، پس ناچار باید این هدایت، هدایت جبرى باشد.

۹- خداوند قادر به هدایت همه مردم به اسلام و ایمان است. (و لو شاء اللّه لجمعهم على الهدى)

۱۰- خواست خداوند، آزادى و اختیار انسان در انتخاب راه هدایت است. (و لو شاء اللّه لجمعهم على الهدى)

۱۱- انسان در انتخاب راه هدایت و ظلالت آزاد است. (فإن استطعت أن تبتغى ... و لو شاء اللّه لجمعهم على الهدى) از اینکه خداوند مى فرماید اگر هر گونه معجزه بیاید ایمان نمى آورند و اگر خداوند مى خواست مى توانست هدایت کند، معلوم مى شود که انسان در انتخاب راه آزاد است.

۱۲- پیامبر (ص) وظیفه دار شناخت دقیق روحیات و ویژگیهاى کافران و چگونگى موضعگیریهاى آنها در برابر هدایت است. (و إن کان کبر ... فلا تکونن من الجهلین) بیان ویژگى هدایت ناپذیرى برخى کافران و لحن توبیخ گونه آیه نسبت به پیامبر (ص)، بیانگر این است که پیامبر(ص)، على رغم میل به هدایت کردن همه مردم، باید واقعیت هدایت ناپذیرى برخى از کفار را پذیرفته و آن را در برنامه هاى خود در نظر گیرد.

۱۳- انتظار هدایت پذیرى همه مردم، توقعى نابجا و جاهلانه است. (و إن کان کبر ... فلا تکونن من الجهلین)

۱۴- لزوم آشنایى انبیا و رهبران الهى به روحیات مردم و ماهیت مخالفان و منکران دین (فلا تکونن من الجهلین)

۱۵- ضرورت اجتناب از راه و روشهاى جاهلان و تأثیرپذیرى از آنان (فلا تکونن من الجهلین)

۱۶- جهل، ریشه بسیارى از انحرافات و توقّعات نابجا از پیامبر(ص) بوده است. (و إن کان کبر علیک ... فلا تکونن من الجهلین) در آیات گذشته موضوع درخواست برخى کافران در مورد نزول قرطاس و نزول ملک مطرح شده بود. این آیه گویا در مقام پاسخى دیگر به کسانى است که چنین خواسته هایى را مطرح و یا از آن پشتیبانى مى کنند. در پایان آیه درخواست کنندگان معجزات ویژه از جاهلان قلمداد شده اند.

موضوعات مرتبط

  • اسلام: اعراض از اسلام ۱ ; تکذیب اسلام ۱
  • انبیا: مسؤولیت انبیا ۱۴
  • انحراف: عوامل انحراف ۱۶
  • انسان: اختیار انسان ۸، ۱۰، ۱۱
  • ایمان: اهمیت ایمان ۳
  • توقّعات بیجا:۱۳
  • جاهلان: اعراض از راه جاهلان ۱۵
  • جبر و اختیار:۸، ۱۰، ۱۱
  • جهل: آثار جهل ۱۶
  • خدا: اذن خدا ۶ ; سنتهاى خدا ۶ ; قدرت خدا ۹ ; مشیت خدا ۸، ۱۰ ; هدایت خدا ۸، ۹
  • دین: آگاهى به روحیه دشمنان دین ۱۴
  • روانخشناسى: اهمیت روانخشناسى ۱۲، ۱۴
  • رهبرى: مسؤولیت رهبرى ۱۲، ۱۴
  • کافران: اهمیت آگاهى به روحیه کافران ۱۲ ; کافران انعطافخناپذیر ۷ ; کافران هدایتخناپذیر ۷
  • گمراهى: اختیار در گمراهى ۱۱
  • محمّد (ص): توقّعات بیجا از محمّد (ص) ۱۶ ; علایق محمّد (ص) ۳، ۴ ; محدوده اختیارات محمّد (ص) ۵ ; محدوده قدرت محمّد (ص) ۵ ; محمّد (ص) و کافران ۱۲ ; مسؤولیت محمّد (ص) ۱۲ ; مشکلات محمّد (ص) ۱ ; معجزه محمّد (ص) ۵ ; هدایتگرى محمّد (ص) ۲، ۴
  • معجزه: شرایط معجزه ۶ ; قانونمندى معجزه ۶
  • هدایت: اختیار در هدایت ۸، ۱۰، ۱۱ ; اهمیت هدایت ۳ ; روش هدایت ۲، ۱۲

منابع