المائدة ٤١: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=ای پیمبر اندوهگینت نکند آنان که میشتابند در کفر از آنان که گویند ایمان آوردیم با دهانهای خود ولی ایمان نیاورده است دلهای ایشان و از آنان که جهودند شنوندگانند دروغ را شنوانندگانند برای گروهی دیگر که نیامدند تو را برمیگردانند کلمات را پس از جایگاههای آن گویند اگر داده شدید این را بگیریدش و اگر داده نشدیدش پس بترسید و کسی که خدا خواهد آزمایش وی را هرگز مالک نیستی برای او از خدا چیزی را آنانند که نخواسته است خدا پاک ساختن دلهای ایشان را آنان را است در دنیا خواریی و آنان را است در آخرت عذابی بزرگ | |-|معزی=ای پیمبر اندوهگینت نکند آنان که میشتابند در کفر از آنان که گویند ایمان آوردیم با دهانهای خود ولی ایمان نیاورده است دلهای ایشان و از آنان که جهودند شنوندگانند دروغ را شنوانندگانند برای گروهی دیگر که نیامدند تو را برمیگردانند کلمات را پس از جایگاههای آن گویند اگر داده شدید این را بگیریدش و اگر داده نشدیدش پس بترسید و کسی که خدا خواهد آزمایش وی را هرگز مالک نیستی برای او از خدا چیزی را آنانند که نخواسته است خدا پاک ساختن دلهای ایشان را آنان را است در دنیا خواریی و آنان را است در آخرت عذابی بزرگ | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره المائدة | نزول = | {{آيه | سوره = سوره المائدة | نزول = [[نازل شده در سال::14|٢ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::41|٤١]] | قبلی = المائدة ٤٠ | بعدی = المائدة ٤٢ | کلمه = [[تعداد کلمات::73|٧٣]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«یُسَارِعُونَ»: بر همدیگر سرعت و سبقت میگیرند. «سَمَّاعُونَ»: شنوندگان. پذیرندگان. «سَمَّاعُونَ لِلْکَذِبِ»: گوش به دروغ فرا میدارند و آن را میپذیرند. برای دروغپردازی و یاوهسرائی و تکذیب حقائق، گوش به دروغ فرا میدارند و آن را میپذیرند. برای دروغپردازی و یاوهسرائی و تکذیب حقائق، گوش به سخن فرا میدارند. «سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِینَ»: سخنان کسان دیگری را میشنوند و میپذیرند. برای کسان دیگری گوش به سخن فرا میدارند، یعنی جاسوس دیگرانند و شنیدنیهای خود را به سمع آنان میرسانند. «فِتْنَة»: بلا و محنت. ضلالت. | «یُسَارِعُونَ»: بر همدیگر سرعت و سبقت میگیرند. «سَمَّاعُونَ»: شنوندگان. پذیرندگان. «سَمَّاعُونَ لِلْکَذِبِ»: گوش به دروغ فرا میدارند و آن را میپذیرند. برای دروغپردازی و یاوهسرائی و تکذیب حقائق، گوش به دروغ فرا میدارند و آن را میپذیرند. برای دروغپردازی و یاوهسرائی و تکذیب حقائق، گوش به سخن فرا میدارند. «سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِینَ»: سخنان کسان دیگری را میشنوند و میپذیرند. برای کسان دیگری گوش به سخن فرا میدارند، یعنی جاسوس دیگرانند و شنیدنیهای خود را به سمع آنان میرسانند. «فِتْنَة»: بلا و محنت. ضلالت. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۱
ترجمه
المائدة ٤٠ | آیه ٤١ | المائدة ٤٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یُسَارِعُونَ»: بر همدیگر سرعت و سبقت میگیرند. «سَمَّاعُونَ»: شنوندگان. پذیرندگان. «سَمَّاعُونَ لِلْکَذِبِ»: گوش به دروغ فرا میدارند و آن را میپذیرند. برای دروغپردازی و یاوهسرائی و تکذیب حقائق، گوش به دروغ فرا میدارند و آن را میپذیرند. برای دروغپردازی و یاوهسرائی و تکذیب حقائق، گوش به سخن فرا میدارند. «سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِینَ»: سخنان کسان دیگری را میشنوند و میپذیرند. برای کسان دیگری گوش به سخن فرا میدارند، یعنی جاسوس دیگرانند و شنیدنیهای خود را به سمع آنان میرسانند. «فِتْنَة»: بلا و محنت. ضلالت.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
سَمَّاعُونَ لِلْکَذِبِ أَکَّالُونَ... (۴) مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلاَ هَادِيَ... (۰)
کُلُ الطَّعَامِ کَانَ حِلاًّ... (۵) إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا... (۲) وَ کَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَ... (۱) وَ لْيَحْکُمْ أَهْلُ الْإِنْجِيلِ... (۰) أَ فَمَنْ هُوَ قَائِمٌ عَلَى کُلِ... (۴) إِنْ تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ... (۰)
تفسیر
نکات آیه
۱- گرایش سریع و تلاش مستمر برخى از مردم به سوى کفر، دغدغه آفرین براى پیامبر (ص) (یأیها الرسول لایحزنک الذین یسرعون فى الکفر)
۲- خداوند، بر حذر دارنده پیامبر خویش (ص) از تأسف و اندوه بر کفرورزى مردمان (یأیها الرسول لایحزنک الذین یسرعون فى الکفر)
۳- عشق و علاقه پیامبر (ص) به هدایت مردم (یأیها الرسول لایحزنک الذین یسرعون فى الکفر) فرمان تسلى بخش خداوند به پیامبر (ص) که نباید وى از کفر کافران اندوهى به خود راه دهد، گویاى عشق وافر پیامبر (ص) به هدایت آنان است.
۴- انسانهاى متعهد و والا در اندیشه هدایت دیگران (یأیها الرسول لایحزنک الذین یسرعون فى الکفر)
۵- کفر، داراى مراحل و مراتب و قابل فزونى و کاهش (الذین یسرعون فى الکفر)
۶- گروهى از منافقان و یهودیان عصر پیامبر (ص)، کافرانى شتابگر در جهت کفر (لایحزنک الذین یسرعون فى الکفر من الذین ... و من الذین هادوا) «من الذین هادوا» عطف بر «من الذین قالوا» گرفته شده است و «من» در هر دو مورد براى تبعیض مى باشد.
۷- بازدارى منافقان و یهودیان حق ناپذیر از شتاب در کفر، خارج از محدوده رسالت پیامبر (ص) (یأیها الرسول لایحزنک الذین یسرعون فى الکفر) خطاب خداوند به پیامبر (ص) با عنوان رسالت (یایها الرسول) گویاى برداشت فوق است.
۸- ایمان زبانى در کنار کفر باطنى، ناپسند و مایه افزایش کفر (یأیها الرسول لایحزنک ... من الذین قالوا ءامنا بافوههم و لم تؤمن قلوبهم) بنابر اینکه «من الذین قالوا» بیان براى «الذین یسرعون» باشد، معلوم مى شود نفاق مایه افزایش کفر است.
۹- قلب، کانون ایمان و گرایشهاى اعتقادى انسان (و لم تؤمن قلوبهم)
۱۰- ارزش واقعى ایمان در گرو رسوخ آن در قلب آدمى است. (قالوا ءامنا بافوههم و لم تؤمن قلوبهم)
۱۱- یهودیان و منافقان شتابنده در کفر، پذیراى سخنان نادرست و سر به فرمانِ سران و عالمان تحریفگر یهود (سمعون للکذب سمعون لقوم ءاخرین لم یأتوک یحرفون الکلم) برداشت فوق بر این مبناست که «سمعون ...»، علاوه بر توصیف یهودیان، وصف منافقان نیز باشد، و «للکذب» و «لقوم» مفعول به براى «سمعون» باشد. بنابراین معناى «سمعون للکذب» که داراى لحنى مذمت آمیز است، چنین مى شود: آنان پذیراى سخنان دروغ هستند، و «سمعون لقوم ءاخرین»، یعنى شنواى دستورات دیگران و مطیع آنانند.
۱۲- اعتنا و رغبت فراوان منافقان و یهود به شنیدن گفته ها و شایعه هاى دروغین، على رغم آگاهى به دروغ بودن آن (سمعون للکذب) چون شنیدن سخنانى که دروغ بودن آن براى شنونده معلوم نباشد، صفت مذمومى نیست، لذا مراد این است که آنان با توجه و آگاهى به دروغ بودن سخنان به شنیدن آنها رغبت داشتند.
۱۳- رغبت منافقان و یهودیان به شنیدن شایعات و دروغهاى بافته شده علیه رسول خدا (ص) (سمعون للکذب) مخاطب قرار دادن پیامبر (لایحزنک) و توصیف شتابگران در کفر به گوش سپاران دروغ، مى رساند که مراد از «کذب» دروغها و شایعاتى بوده است که علیه پیامبر (ص) ساخته شده بود.
۱۴- دروغ پذیرى برخى منافقان و یهودیان و پیروى آنان از عالمان تحریفگر، فلسفه نهى خداوند از تأسف پیامبر (ص) بر کفرورزى آنان (لایحزنک الذین یسرعون ... سمعون للکذب سمعون لقوم ءاخرین) «سمعون» خبر براى ضمیر محذوفى است که به «الذین قالوا» و «الذین هادوا» بر مى گردد (هم سماعون) و این جمله، بیانگر علت نهى خداوند از تأسف بر کفر منافقان و یهودیان است.
۱۵- منافقان و یهودیان شتابنده در کفر، مردمى دروغ پرداز، جاسوس و فرمانبردار سران و عالمان تحریفگر یهود (سمعون للکذب سمعون لقوم ءاخرین لم یأتوک یحرفون الکلم) برداشت فوق بر این مبناست که «للکذب» و «لقوم» مفعول له براى «سمعون» باشد. بنابراین «سمعون للکذب»، یعنى سخنان تو را مى شنوند تا بر تو دروغ ببندند و شایعه سازى کنند و «سمعون لقوم ءاخرین»، یعنى آنان جاسوس دیگرانند و سخنان تو را براى دیگران مى شنوند.
۱۶- یهودیان و منافقان، تنها به انگیزه دروغ بستن بر پیامبر (ص)، رغبت به شنیدن سخنان او داشتند. (سمعون للکذب) برداشت فوق بر این مبناست که «للکذب» مفعول له براى «سمعون» باشد و به قرینه «لم یأتوک»، منظور شنیدن سخنان پیامبر (ص) است. یعنى سخنان تو را مى شنوند تا بر تو دروغ ببندند و شایعه سازى کنند.
۱۷- شایعه سازى برخى از منافقان و یهودیان و جاسوسى آنان براى تحریفگران یهود، فلسفه بازداشتن پیامبر (ص) از اندوه بر کفرورزى آنان (لایحزنک الذین یسرعون ... سمعون للکذب سمعون لقوم ءاخرین)
۱۸- منافقان و یهودیان جاسوس، دروغ پرداز و حق ناپذیر، آن قدر بى ارزشند که حتى نباید بر گمراهى آنان تأسف خورد و بر کفرشان غمگین بود (لایحزنک الذین یسرعون فى الکفر ... سمعون للکذب سمعون لقوم ءاخرین)
۱۹- همسویى منافقان و یهود عصر بعثت در گرایشها و موضعگیریهاى خویش در برابر پیامبر (ص) و اسلام (الذین یسرعون فى الکفر ... سمعون للکذب سمعون لقوم ءاخرین)
۲۰- ناپسندى گوش سپارى به گفتار دروغ و دروغ بستن بر دیگران (سمعون للکذب) «للکذب» یا مفعول به است براى «سمعون» و یا مفعول له. برداشت فوق بر اساس هر دو احتمال مى باشد.
۲۱- عالمان یهود با اعزام گروهى از منافقان و یهودیان به حضور پیامبر (ص)، جویاى حکم وى درباره قضیه مورد اختلاف در بین یهودیان شدند. (سمعون لقوم ءاخرین لم یأتوک)
۲۲- سفارش عالمان یهود به فرستادگان خویش مبنى بر پذیرش حکم پیامبر (ص) به شرط موافقت آن با حکم تحریف شده آنان (سمعون لقوم ءاخرین لم یأتوک ... ان اوتیتم هذا فخذوه و إن لم تؤتوه فاحذروا) «هذا» اشاره به حکمى است که عالمان یهود آن را ابراز مى داشتند و جمله «یحرفون الکلم» مى رساند که حکمى تحریف شده بوده است.
۲۳- تثبیت حکم تحریف شده به دست عالمان یهود، هدف آنان از ارجاع داورى به رسول خدا (ص) (ان اوتیتم هذا فخذوه و إن لم تؤتوه فاحذروا) ارجاع داورى به رسول خدا (ص) و نپذیرفتن قضاوت آن حضرت در صورت مخالفت حکم وى با اظهارات عالمان یهود، مى رساند که هدف آنان از این ارجاع تنها تلاش براى یافتن امضاى حکم تحریف شده بوده است.
۲۴- تحریکات پشت پرده عالمان یهود علیه پیامبر (ص) و اسلام (سمعون لقوم ءاخرین لم یأتوک ... ان اوتیتم هذا فخذوه و إن لم تؤتوه فاحذروا)
۲۵- امتناع عالمان تحریفگر یهود از رویارویى با رسول خدا (ص)، از ترس افشاى دروغها و تحریفهایشان* (سمعون لقوم ءاخرین لم یأتوک یحرفون الکلم من بعد مواضعه)
۲۶- تحریف تورات از سوى عالمان یهود با جابجایى کلمات و جملات و احکام آن (یحرفون الکلم من بعد مواضعه)
۲۷- عدم پایبندى سران و عالمان یهود به احکام تورات (یحرفون الکلم من بعد مواضعه)
۲۸- کلمات خداوند، داراى جایگاهى خاص و نظامى به هم پیوسته (یحرفون الکلم من بعد مواضعه)
۲۹- پیامبر (ص) از نجات کسانى که خداوند عذاب را براى آنان حتمى ساخته، ناتوان است. (و من یرد اللّه فتنته فلن تملک له من اللّه شیئاً) «من اللّه» متعلق به «تملک» و بیانگر این است که اگر پیامبر (ص) براى نجات مردمان از ضلالت و عذاب قدرتى دارد، از جانب خداست و این قدرت در مورد یادشدگان از وى سلب شده است. کلمه «فتنه» در اصل به معناى «اختبار» و «بر ملا ساختن باطل» است و چون عذاب الهى هویت شخص را آشکار مى سازد به آن «فتنه» اطلاق مى گردد.
۳۰- پیامبر (ص)، ناتوان از هدایت گمراهانى که خداوند ضلالت آنان را حتمى ساخته است. (و من یرد اللّه فتنته فلن تملک له من اللّه شیئاً) در برداشت فوق، «فتنه» به معناى گمراه ساختن گرفته شده است.
۳۱- اراده همه موجودات، حتى رسول خدا (ص)، مقهور حاکمیت اراده الهى (و من یرد اللّه فتنته فلن تملک له من اللّه شیئاً)
۳۲- اراده حتمى خداوند بر مجازات یهودیان و منافقان شتابنده در کفر (قالوا ءامنا بافواههم و لم تؤمن قلوبهم و من الذین هادوا ... و من یرد اللّه)
۳۳- تعلق اراده الهى به عذاب و ضلالت آدمى، پیامد کفرورزى، تحریفگرى، دروغپردازى علیه پیامبر (ص) و پیروى از تحریفگران دین (الذین یسرعون فى الکفر ... و من یرد اللّه فتنته فلن تملک له من اللّه شیئاً)
۳۴- رسول خدا (ص)، داراى حق شفاعت در هدایت انسانها و نجات آنان از عذاب (و من یرد اللّه فتنته فلن تملک له من اللّه شیئاً) کلمه «من اللّه» مى رساند که پیامبر (ص) نسبت به گروه یاد شده از جانب خداوند، توانى بر نجات آنان از عذاب و ضلالت ندارد. و مفهوم آن این است که نسبت به دیگران ماذون به هدایت و نجات مى باشد. و این هدایتگرى و نجات بخشى از جانب خدا به وى داده شده است. یعنى پیامبر (ص) واسطه و شفیعى براى هدایت و نجات کسانى است که شایسته آن باشند.
۳۵- یهودیان و منافقان شتابنده در کفر، داراى جان و دلى آلوده و ناپاک (قالوا ءامنا بافواههم و لم تؤمن قلوبهم و من الذین هادوا ... أولئک الذین)
۳۶- خداوند هرگز جان ودل ناپاک منافقان و یهودیان جاسوس و دروغپرداز را از آلودگى کفر و نفاق پاک نخواهد ساخت. (أولئک الذین لم یرد اللّه ان یطهر قلوبهم)
۳۷- پاکى جانها و دلها از آلودگى در گرو توفیق الهى (أولئک الذین لم یرد اللّه ان یطهر قلوبهم)
۳۸- پافشارى در کفر، مانع تعلق اراده الهى به پاک نمودن قلب کافران از آلودگى و ناپاکى (الذین یسرعون فى الکفر ... أولئک الذین لم یرد اللّه ان یطهر قلوبهم)
۳۹- پاکى دلها و جانها، زمینه پذیرش هدایت الهى (و من یرد اللّه فتنته ... أولئک الذین لم یرد اللّه ان یطهر قلوبهم) چنانچه «فتنه» به معناى ضلالت باشد، مفهوم جمله «من یرد اللّه فتنته» باضمیمه جمله «أولئک ...» این خواهد بود که خداوند تنها پاکدلان را هدایت مى کند.
۴۰- پیامبر (ص)، پاکدلان را تنها با توفیق و یارى خداوند هدایت مى کند. (و من یرد الله فتنته فلن تملک له ... أولئک الذین لم یرد اللّه ان یطهر قلوبهم)
۴۱- ناپاکى جان ودل منافقان و یهودیان، موجب محرومیت آنان از شفاعت رسول خدا (ص) براى هدایت و نجاتشان از عذاب* (و من یرداللّه فتنته فلن تملک له ... أولئک الذین لم یرد اللّه ان یطهر قلوبهم)
۴۲- خوارى و رسوایى در دنیاو عذاب بزرگ آخرت، کیفر منافقان و یهودیان شتابگر در کفر (من الذین قالوا ءامنا بافواههم ... لهم فى الدنیا خزى و لهم فى الاخرة عذاب عظیم)
۴۳- پیشتازى در کفر، دروغپردازى، جاسوسى و تحریفگرى، مایه خوارى در دنیا و عذاب بزرگ در آخرت (الذین یسرعون فى الکفر ... لهم فى الدنیا خزى و لهم فى الاخرة عذاب عظیم)
۴۴- آلودگى دل و جان آدمى به ناپاکیها، موجب ذلت دنیا و عذاب آخرت (أولئک الذین لم یرد اللّه ان یطهر قلوبهم ... و لهم فى الاخرة عذاب عظیم)
۴۵- پیشتازى در کفر، تحریفگرى، دروغپردازى و جاسوسى، نمودى از خوارى و رسوایى منافقان و یهودیان در دنیا (یسرعون فى الکفر ... لهم فى الدنیا خزى) رسوایى یهودیان و منافقان، که «لهم فى الدنیا خزى» بیانگر آن است، مى تواند همان رذایلى باشد که در آیه مطرح شده است. زیرا این رذایل یا خود رسوایى است و یا موجب رسوایى انسان در جامعه خواهد شد.
۴۶- ناچیزى مجازات و ذلت دنیوى، در برابر عذاب اخروى (لهم فى الدنیا خزى و لهم فى الاخرة عذاب عظیم) تصریح به بزرگى عذاب آخرت در مقابل کیفر دنیوى، که به بزرگى توصیف نشده است، اشاره به این است که این رسوایى و کیفر دنیوى در مقایسه با عذاب آخرت ناچیز است.
موضوعات مرتبط
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۶، ۱۳، ۱۶، ۲۱، ۲۲، ۲۳
- افترا: سرزنش افترا ۲۰
- انسان: کامل ۴ ; انسان و هدایت ۴ ; گرایشهاى انسان ۹
- ایمان: ارزش ایمان قلبى ۱۰ ; ایمان ناپسند ۸ ; جایگاه ایمان ۹
- پاکان:۴۰
- تحریف: آثار تحریف ۳۳، ۴۳
- تحریفگران: اطاعت از تحریفگران ۳۳
- تورات: تحریف تورات ۲۶
- تهمت: انگیزه تهمت ۱۶
- جاسوسى: آثار جاسوسى ۴۳
- خدا: اراده خدا ۳۱، ۳۳، ۳۸ ; اضلال خدا ۳۰ ; توفیق خدا ۳۷، ۴۰ ; حاکمیت خدا ۳۱ ; حتمیت اراده خدا ۳۲ ; حتمیت عذاب خدا ۲۹ ; قدرت خدا ۳۱ ; هدایت خدا ۳۹
- دروغ: آثار دروغ ۴۳ ; استماع دروغ ۱۲، ۱۴ ; سرزنش استماع دروغ ۲۰ ; شایعه دروغ ۱۲
- دشمنان: اسلام ۲۴ ; دشمنان محمد (ص) ۲۴
- دین: تحریف دین ۳۳
- ذلّت: دنیوى ۴۶ ; عوامل ذلّت دنیوى ۴۳، ۴۴
- شایعه: علاقمندان شایعه ۱۲، ۱۳
- شفاعت: آثار شفاعت ۳۴، ۴۱ ; محرومیت از شفاعت ۴۱
- عذاب: اخروى ۴۶ ; عذاب دنیوى ۴۶ ; مراتب عذاب ۴۳ ; موجبات عذاب ۳۳ ; موجبات نجات از عذاب ۳۴، ۴۱
- قلب: آثار پاکى قلب ۳۹ ; آثار ناپاکى قلب ۴۴ ; شرایط پاکى قلب ۳۷ ; موانع پاکى قلب ۳۸ ; نقش قلب ۹
- کافران: اختلاف کافران ۲۱ ; ناپاکى کافران ۳۸
- کفر: آثار کفر ۳۳، ۳۸، ۴۲، ۴۳ ; ازدیاد کفر ۵ ; پلیدى کفر ۳۶ ; شتاب در کفر ۱۱، ۱۵ ; مراتب کفر ۵، ۸ ; موجبات ازدیاد کفر ۸
- کیفر: مراتب کیفر ۴۲ ; موجبات کیفر اخروى ۴۴
- گمراهان: هدایت گمراهان ۳۰
- گمراهى: عوامل گمراهى ۳۳
- محمّد (ص): آثار افترا به محمّد (ص) ۳۳ ; افترا به محمّد (ص) ۱۶ ; اندوه محمّد (ص) ۲، ۱۴، ۱۷ ; شفاعت محمّد (ص) ۳۴، ۴۱ ; علایق محمّد (ص) ۳ ; فضایل محمّد (ص) ۳۴ ; قدرت محمّد (ص) ۳۱ ; قضاوت محمّد (ص) ۲۳ ; محدوده رسالت محمّد (ص) ۴۰ ; محدوده قدرت محمّد (ص) ۲۹ ; محدوده مسؤولیت محمّد (ص) ۷، ۳۰ ; محمّد (ص) و کفر مردم ۱، ۲ ; محمّد (ص) و مردم ۳ ; نگرانى محمّد (ص) ۱ ; هدایتگرى محمّد (ص) ۳، ۴۰ ; هشدار به محمّد (ص) ۲
- منافقان: تحریفگرى منافقان ۴۵ ; جاسوسى منافقان ۱۵، ۱۷، ۳۶، ۴۵ ; حتمیت کیفر منافقان ۳۲ ; حق ناپذیرى منافقان ۷، ۱۸ ; دروغگویى منافقان ۱۵، ۱۸، ۳۶، ۴۵ ; ذلت دنیوى منافقان ۴۲، ۴۵ ; شایعه سازى منافقان ۱۷ ; علایق منافقان ۱۲، ۱۳ ; کفر منافقان ۱۱، ۱۴، ۱۷، ۱۸، ۳۵، ۴۵ ; کفر منافقان صدر اسلام ۶ ; کیفر اخروى منافقان ۴۲ ; محرومیت منافقان ۴۱ ; منافقان جاسوس ۱۸ ; منافقان صدر اسلام ۱۹ ; منافقان و اسلام ۱۹ ; منافقان و علماى یهود ۱۱ ; منافقان و محمّد (ص) ۱۳، ۱۶، ۱۹، ۲۱ ; موضعگیرى منافقان ۱۹ ; ناپاکى منافقان ۳۵، ۳۶، ۴۱
- ناپاکان:۳۵، ۳۶، ۳۸
- نظام تعالیم دین:۲۸
- نفاق: پلیدى نفاق ۳۶
- هدایت: زمینه هدایت ۳۹ ; شرایط هدایت ۴۰
- یهود: اطاعت از علماى یهود ۱۱، ۱۵ ; افشاى یهود ۲۵ ; اهداف علماى یهود ۲۳ ; تحریفگرى علماى یهود ۱۱، ۱۴، ۱۵، ۲۲، ۲۳، ۲۵، ۲۶ ; تحریفگرى یهود ۱۷، ۴۵ ; ترس علماى یهود ۲۵ ; توطئه علماى یهود ۲۴ ; جاسوسى یهود ۱۵، ۱۷، ۳۶، ۴۵ ; حتمیت کیفر یهود ۳۲ ; حق ناپذیرى یهود ۷، ۱۸ ; دروغگویى علماى یهود ۲۵ ; دروغگویى یهود ۱۵، ۱۸، ۳۶، ۴۵ ; ذلت دنیوى یهود ۴۲، ۴۵ ; شایعه سازى یهود ۱۷ ; عصیان علماى یهود ۲۷ ; علایق یهود ۱۲، ۱۳ ; علماى یهود و تورات ۲۷ ; علماى یهود و محمّد (ص) ۲۱، ۲۴، ۲۵ ; کفر یهود ۱۱، ۱۴، ۱۷، ۱۸، ۳۵، ۴۵ ; کفر یهود صدر اسلام ۶ ; کیفر اخروى یهود ۴۲ ; محرومیت یهود ۴۱ ; موضعگیرى یهود ۱۹ ; ناپاکى یهود ۳۵، ۳۶، ۴۱ ; یهود جاسوس ۱۸ ; یهود صدر اسلام ۱۹ ; یهود و اسلام ۱۹ ; یهود و محمد (ص) ۱۳، ۱۶، ۱۹، ۲۱، ۲۲، ۲۳ ; یهود و منافقان ۱۹