آل عمران ٧٧: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=همانا آنان که بفروشند پیمان خدا و سوگندهای خویش را به بهائی اندک آنان را نیست بهرهای در آخرت و سخن نگوید با ایشان خدا و ننگرد بدیشان روز قیامت و نه پاک سازدشان و برای ایشان است عذابی دردناک | |-|معزی=همانا آنان که بفروشند پیمان خدا و سوگندهای خویش را به بهائی اندک آنان را نیست بهرهای در آخرت و سخن نگوید با ایشان خدا و ننگرد بدیشان روز قیامت و نه پاک سازدشان و برای ایشان است عذابی دردناک | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره آل عمران | نزول = | {{آيه | سوره = سوره آل عمران | نزول = [[نازل شده در سال::14|٢ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::77|٧٧]] | قبلی = آل عمران ٧٦ | بعدی = آل عمران ٧٨ | کلمه = [[تعداد کلمات::32|٣٢]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«یَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللهِ وَ أَیْمَانِهِمْ»: عهد خدا و سوگندهای خود را میفروشند. «خَلاّق»: بهره و نصیب از خیر و نعمت. «لا یُکَلِّمُهُمُ اللهُ وَ لا یَنظُرُ إِلَیْهِمْ»: مراد آن است که خداوند از آنان ناراضی است و بدیشان نظر لطف ندارد. «لا یُزَکِّیهِمْ»: با مغفرت خود آنان را از گناهان پاکیزه نمیدارد. | «یَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللهِ وَ أَیْمَانِهِمْ»: عهد خدا و سوگندهای خود را میفروشند. «خَلاّق»: بهره و نصیب از خیر و نعمت. «لا یُکَلِّمُهُمُ اللهُ وَ لا یَنظُرُ إِلَیْهِمْ»: مراد آن است که خداوند از آنان ناراضی است و بدیشان نظر لطف ندارد. «لا یُزَکِّیهِمْ»: با مغفرت خود آنان را از گناهان پاکیزه نمیدارد. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۳۴
ترجمه
آل عمران ٧٦ | آیه ٧٧ | آل عمران ٧٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللهِ وَ أَیْمَانِهِمْ»: عهد خدا و سوگندهای خود را میفروشند. «خَلاّق»: بهره و نصیب از خیر و نعمت. «لا یُکَلِّمُهُمُ اللهُ وَ لا یَنظُرُ إِلَیْهِمْ»: مراد آن است که خداوند از آنان ناراضی است و بدیشان نظر لطف ندارد. «لا یُزَکِّیهِمْ»: با مغفرت خود آنان را از گناهان پاکیزه نمیدارد.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۷۸ - ۶۴، سوره آل عمران
- معناى ((كلمه سواء)) و مراد از دعوت اهل كتاب به كلمه سواء
- دعوت به كلمه سواء، دعوت به سير بر اساس كلمه توحيدو نفى بغى و فساد مى باشد
- نفى بغى و فساد در گفتگوهاى بين پيامبران و قوم آنان
- ويژگيهاى دين فطرى
- افراد انسان ، ابعاض و اجزاى يك حقيقت هستند و خضوع وتذلل يك فرد در برابر فرد ديگر،بافطرت انسانى مخالف است
- محاجه بى جا و جاهلانه يهود و نصارا بر سر انتساب ابراهيم (ع ) به يهوديت ونصرانيت
- دو محاجه اهل كتاب كدام است
- دين ، داراى مراتب و مراحلى بوده است و هر يك از انبياء (ع ) به منزله بكى از آنمراحل بوده اند
- اسلام حضرت ابراهيم چگونه است ؟
- نزديكترين مردم به ابراهيم (ع ) پيروان او و پيامبر اكرم (ص ) و مؤ منين بدويند
- اشاره به توحيد افعالى ، در بيان معناى اينكه :اهل كتاب جز خودشان كسى را گمراه نمى كنند
- كفر به آيات خدا غير كفر به خدا است و اهل كتاب در لسان قرآن كافر به آيات خدا هستندنه كافربه خدا
- معناى سخن اهل كتاب كه به يكديگر مى گفتند: ((به آنچه در آغاز روز بر مؤ منيننازل گشته ايمان آورديم و بدانچه در پايان روزنازل شد كافر شديد))
- سخن ديگر مفسرين در خصوص اين آيه
- جواب خداى تعالى به سخنان يهود در قضيه تغيير قبله مسلمين از بيت المقدس به كعبه
- جمله ((اولا يعلمون )) جواب خدا به يهوديان نيست
- اقوال مختلف مفسرين در معناى مختلف اين آيه
- معناى ((فضلخدا)) و بيان جوابى به يهود كه جمله ((انالفضضل بيد اللّه )) متضمن آن است
- اعتقاد بى اساس يهوديان به اينكه تافته جدا بافته هستند (ليس علينا فى الاميينسبيل )
- منشاء اين اعتقاد باطل يهود
- چرا در اين آيه نام اهل كتاب تكرار شده و به آوردن ضمير اكتفا نشده است ؟
- قنطار و دينار كنايه از بسيار و كم است
- شرط كرامت الهيه و تقرب به خداى وفاى به عهد و تقوا است نه نژاد و دودمان است
- آثار محبت خدا، و خصالى كه خداى تعالى بر آن شكنندگان عهد خدا و سوگند به خداذكرفرموده است
- دروغ بستن يهود به خداى سبحان
- بحث روايتى
- نامه پيامبر براى پادشاهان عصر خود
- برسى نامه پيامبر براى اسقف نجران
- دو روايت از تفسير ((الدرالمنثور)) سيوطى
- حكايت هجرت مسلمانان در صدر اسلام به حبشه
- نجاشى مهاجرين را فرا مى خواند
- داستان گفتگو بين نجاشى (پادشاه حبشه ) و مسلمانان مهاجر در حضور مشركين مكه وشاءن نزول آيه ((ان اولى الناس بابراهيم ...))
- حديثى از امام صادق (ع ) و بيان آن
- نزديكترين مردم به ابراهيم و پيامبر اسلام (ص ) وآل محمد عليهم السلام ، پيروان آنانند
- دو روايت از كافى و امالى
نکات آیه
۱ - دین فروشى و پیمان شکنى اهل کتاب (عالمان آنان)، براى رسیدن به اهداف دنیوى (انّ الّذین یشترون بعهد اللّه و ایمانهم ثمناً قلیلا) از مصادیق بارز «ان الّذین ... »، به قرینه آیات سابق، اهل کتاب هستند; و چون دین فروشى و بدعت معمولاً به دست عالمان دین است، در برداشت فوق، کلمه «عالمان» اضافه شده است.
۲ - اهل کتاب، شکننده قسمهاى خویش براى رسیدن به اهداف دنیوى (انّ الّذین یشترون بعهد اللّه و ایمانهم ثمناً قلیلا)
۳ - امانتدارى و حقوق اجتماعى، عهد الهى است.* (و منهم من ان تأمنه بدینار لا یؤدّه الیک ... انّ الّذین یشترون بعهد اللّه)
۴ - عالمان یهود، داراى اهداف دنیوى در کتمان و تحریف عهد خدا (حقایق مربوط به پیامبر (ص)) (انّ الّذین یشترون بعهد اللّه و ایمانهم) با توجّه به شأن نزول، مقصود از «عهد اللّه»، حقایق مربوط به پیامبر اکرم (ص) در تورات است که به دست عالمان یهود تحریف گشته.
۵ - دنیاپرستى، ریشه سوداگرى بر سر عهد الهى و مسؤولیّتهاى ناشى از آن (انّ الّذین یشترون بعهد اللّه ... ثمناً قلیلا)
۶ - کم ارزش بودن عهد الهى و مسؤولیتهاى آن، در نزد علماى اهل کتاب (انّ الّذین یشترون بعهد اللّه ... ثمناً قلیلا) فروختن پیمانهاى الهى به بهاى کم، نشانگر کم ارزش دانستن آن است.
۷ - دریافت بهاى دنیوى در قبال سوداگرى بر سر عهد الهى، هر چند زیاد باشد، اندک است. (انّ الّذین یشترون بعهد اللّه و ایمانهم ثمناً قلیلا) ظاهراً ثمنى (ریاستها و ثروتها) که سوداگران آیات الهى مى گرفتند، اندک نبود; ولى خداوند آن را اندک معرفى کرده است.
۸ - محرومیّت عالمان یهود، سوداگران عهد الهى و پیمان شکنان، از بهره هاى اخروى (انّ الّذین یشترون ... اولئک لا خلاق لهم فى الاخرة)
۹ - پایبندى به عهد الهى و پیمانهاى خود، عامل بهره مندى از مواهب اُخروى (انّ الّذین یشترون بعهد اللّه و ایمانهم ... لا خلاق لهم فى الاخرة)
۱۰ - بى ارزش بودن مواهب دنیوى در برابر نعمتهاى اخروى (انّ الّذین یشترون بعهد اللّه ... ثمناً قلیلا اولئک لا خلاق لهم فى الاخرة) جمله «لا خلاق لهم ... » مى تواند دلیل اندک بودن بهره هاى دنیوى باشد، یعنى چون از مواهب آخرت محروم مى شوند، آنچه در دنیا کسب کنند، اندک است.
۱۱ - سوداگران عهد الهى و پیمان شکنان، مورد غضب الهى و محروم از سخن گفتن و توجّه نمودن خداوند به آنان در آخرت (انّ الّذین یشترون ... و لا یکلّمهم اللّه و لا ینظر الیهم یوم القیمة)
۱۲ - پایبندى به عهد الهى و پیمان هاى خود، زمینه بهره مندى از سخن و نظر الهى در قیامت (انّ الّذین یشترون ... و لا یکلّمهم اللّه و لا ینظر الیهم یوم القیمة)
۱۳ - سخن گفتن خداوند با مردم در قیامت (و لا یکلّمهم اللّه و لا ینظر الیهم یوم القیمة)
۱۴ - سوداگران عهد الهى و پیمان شکنان، محروم از پاک شدن و رشد یافتن به دست خداوند. (انّ الّذین یشترون بعهد اللّه ... و لا یزکّیهم) تزکیه از ماده «زکَوَ» و یا «زکَىَ»، به معناى پاک شدن و نیز به معناى رشد یافتن مى باشد.
۱۵ - علماى اهل کتاب به لحاظ سوداگرى بر سر عهد الهى و پیمان شکنى، مورد غضب خداوند، و محروم از سخن و نظر او در قیامت و بى بهره از تزکیه او (و منهم من ان تأمنه بدینار ... انّ الذین یشترون ... و لا یکلّمهم اللّه و لا ینظرُ الیهم یوم القیمة و لا یزکیهم)
۱۶ - پایبندى به عهد الهى و پیمان هاى خود، زمینه بهره مندى از تزکیه خداوند (انّ الّذین یشترون بعهد اللّه و ایمانهم ... و لا یزکّیهم) از مفهوم آیه استفاده شده است.
۱۷ - سوداگران عهد الهى و پیمان شکنان، مستحق عذاب دردناک خداوند در قیامت (انّ الّذین یشترون ... و لهم عذاب الیم)
۱۸ - علماى اهل کتاب به خاطر سوداگرى بر سر عهد الهى و پیمان شکنى، مستحق عذاب دردناک خداوند در قیامت (و من اهل الکتاب ... انّ الذین یشترون ... و لهم عذاب الیم)
۱۹ - رشد و تکامل، و نیز انحطاط و سقوط انسانها، داراى مراتب* (انّ الذین یشترون ... و لهم عذاب الیم) احتمالاً هر یک از عقوبتهاى یاد شده (محرومیّت از بهره هاى اخروى، نظر و تکلّم خداوند)، براى مرتبه اى از انحطاط مى باشد.
۲۰ - سوداگران با شکستن عهد الهى و سوگندهاى خویش از گناهان بزرگ (انّ الذین یشترون ... و لهم عذاب الیم) کیفر سخت، نشانه بزرگى گناه است.
۲۱ - تجلّى محبّت الهى نسبت به بندگان، با تکلّم و نظر به آنها در قیامت و تزکیه آنها در دنیا (بلى من اوفى بعهده و اتقى فانّ اللّه یحبّ المتقین. انّ الذین یشترون ... و لا یزکیهم) از ارتباط آیه قبل با مفهوم این آیه برداشت فوق استفاده شده است و چون جمله «لا یزکیهم» را مقیّد به «یوم القیمة» نکرده بر خلاف فرازهاى قبلى، مى توان گفت تزکیه مربوط به دنیاست.
۲۲ - دنیاپرستى، موجب محرومیت از مواهب اخروى و سخن و نظر خدا در قیامت و مانع رشد یافتن و پاک گشتن (انّ الذین یشترون ... ثمناً قلیلا ... و لا یزکیهم)
روایات و احادیث
۲۳ - نظر خداوند به مردم در قیامت، رحمت او به آنان است. (و لا ینظر الیهم) امیرالمؤمنین (ع) درباره آیه «و لا ینظر الیهم یوم القیمة»، فرمود: فنظره الیهم رحمة منه لهم.[۱]
۲۴ - کسانى که قسم دروغ مى خورند، در آخرت نصیبى نداشته و عذابى دردناک در انتظار آنان است. (انّ الّذین ... و ایمانهم ثمناً قلیلاً) امام صادق (ع)، در ضمن شمارش گناهان کبیره فرمود: و الیمین الغموس ; لأنّ اللّه عز و جلّ یقول «انّ الذین یشترون بعهد اللّه و ایمانهم ثمنا قلیلا اولئک لا خلاق لهم فى الاخرة ... ».[۲]
۲۵ - کسى که با سوگند دروغ مال مسلمانى را به چنگ آورد، مورد غضب الهى است. (انّ الّذین یشترون بعهد اللّه ... لهم عذاب الیم) رسول اللّه (ص): من حلف یمیناً یقتطع بها مال اخیه، لقى اللّه عز و جل و هو علیه غضبان فانزل اللّه تصدیق ذلک فى کتابه «ان الذین یشترون ... ».[۳]
موضوعات مرتبط
- امانتدارى: اهمیّت امانتدارى ۳
- امکانات دنیوى: ۲
- اهل کتاب: خصلتهاى اهل کتاب ۲ ; دین فروشى اهل کتاب ۱، ۱۵، ۱۸ ; علماى اهل کتاب ۱، ۶، ۱۵، ۱۸ ; عهدشکنى اهل کتاب ۱، ۱۵، ۱۸
- پاداش اخروى: ۹
- تحریف: ۴
- تکامل: مراتب تکامل ۱۹
- حقوق مردم: ۳
- خدا: توجّه خدا ۱۱، ۱۲، ۲۱، ۲۲ ; رحمت خدا ۲۳ ; عهد خدا ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۱، ۱۲، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۲۰ ; غضب خدا ۱۱، ۱۵، ۲۵ ; محبّت خدا ۲۱ ; کلام خدا ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۵، ۲۱، ۲۲ ; نعمتهاى خدا ۹، ۱۰
- خودسازى: زمینه خودسازى ۱۶ و ۲۱ ; موانع خودسازى ۱۴، ۱۵، ۲۲
- دنیاپرستى: ۷ آثار دنیاپرستى ۵، ۲۲
- دین فروشى: ۱، ۷، ۸، ۱۱، ۱۴، ۱۵، ۱۷، ۱۸ زمینه دین فروشى ۵ ; کیفر دین فروشى ۱۸
- رشد: عوامل رشد ۱۴ ; مراحل رشد ۱۹ ; موانع رشد ۱۴
- سوگند: حنث سوگند ۲، ۲۰ ; آثار سوگند دروغ ۲۵ ; کیفر سوگند دروغ ۲۴
- عذاب: اهل عذاب ۱۷، ۱۸ ; موجبات عذاب ۱۷، ۱۸، ۲۴
- عهد: وفاى به عهد ۹، ۱۲، ۱۶ ; نقض عهد ۸، ۱۱، ۱۴، ۲۰ ; کیفر نقض عهد ۱۷
- غضب شدگان: ۱۱، ۱۵، ۲۵
- قیامت: ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۵، ۲۱، ۲۲، ۲۳
- کتمان حق: ۴
- گناهان کبیره: ۲۰
- نعمت: ارزش نعمتهاى اخروى ۱۰ ; ارزش نعمتهاى دنیوى ۱۰
- یهود: تحریفگرى یهود ۴ ; دنیاگرایى یهود ۴، ۸ ; علماى یهود ۴، ۸ ; یهود و کتمان حق ۴