آل عمران ٨: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=پروردگارا ملغزان دلهای ما را پس از آنکه هدایت کردی ما را و ببخش ما را از نزد خود رحمتی که توئی بسیار بخشنده | |-|معزی=پروردگارا ملغزان دلهای ما را پس از آنکه هدایت کردی ما را و ببخش ما را از نزد خود رحمتی که توئی بسیار بخشنده | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره آل عمران | نزول = | {{آيه | سوره = سوره آل عمران | نزول = [[نازل شده در سال::15|٣ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::8|٨]] | قبلی = آل عمران ٧ | بعدی = آل عمران ٩ | کلمه = [[تعداد کلمات::16|١٦]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«لا تُزِغْ»: منحرف مگردان. «هَبْ»: عطاء کن. ببخش. «مِن لَّدُنکَ»: از سوی خود. «الْوَهَّاب»: بس بخشنده. | «لا تُزِغْ»: منحرف مگردان. «هَبْ»: عطاء کن. ببخش. «مِن لَّدُنکَ»: از سوی خود. «الْوَهَّاب»: بس بخشنده. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۳۳
ترجمه
آل عمران ٧ | آیه ٨ | آل عمران ٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لا تُزِغْ»: منحرف مگردان. «هَبْ»: عطاء کن. ببخش. «مِن لَّدُنکَ»: از سوی خود. «الْوَهَّاب»: بس بخشنده.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۹۷، سوره آل عمران
- منظور از محكم بودن بعضى آيات قرآن و متشابه بودن بعضى ديگر
- معناى اينكه آيات محكمه ((ام الكتاب )) هستند
- آيات مشابه نيز، پس از آنكه با آيات محكمه تبيين شدند، محكمه مى شوند
- ((محاكمات )) آيات متضمن اصول مسلمه قرآنى است و ((متشابهات )) آيات متضمن روعاست
- ثابت نبودن و احيانا متغير بودن احكام اجتماعى و فروعى ، موجب تشبه مى گردد
- بررسى معناى ((تاءويل )) در آيات قرآنى و اقوالى كه در اين باره گفته شده است
- سه نكته كه از توضيحات درباره معناى ((تاءويل )) به دست آمده است
- علم به تاءويل كتاب مختص به خداى تعالى است
- موضع ((راسخون در علم )) در برابر آيات متشابه ، ايمان به آنها و توقف در مقامعمل است
- دعاى راسخون در علم : ((ربنّا لا تزغ قلوبنا...))
- مقدّمه
- ۱ - محكم و متشابه (گفتار)
- نقلاقوال مختلفى كه درباره مراد از محكم و متشابه گفته شده و نقد و ردّ آنها
- كلام راغب اصفهانى در بيان مراد از محكم و متشابه و اقسامى كه براى محكم و متشابهقائل است
- دو اشكال بر قول راغب
- پيروى آيات متشابه منشاء بدعتها و انحرافهاى بعد ازرسول خدا(ص ) و مبداء فتنه ها و محنت هابوده است
- ۲ - ام الكتاب بودن آيات محكم چه معنا دارد؟
- ۳ - تاءويل چه معنا دارد؟
- دو دليل (اجمالى و تفصيلى ) بر سستى اقوالى كه درباره مراد ازتاءويل گفته شده است
- ۴ - آيا كسى جز خدا تاءويل قرآن را مى داند؟
- اختلاف در اين مساءله از ابتدا تواءم با خلط و اشتباه بوده و ادله طرفين قاصر استاثبات مدعاى آنهااست
- انحصار علم به تاءويل در خداى سبحان ، منافاتى با اعطاء آن علم به بعضى افرادندارد
- تاءويل قرآن عبارتست از حقايق خارجى كه آيات قرآنى مستند به آن حقائق است
- بيان آنكه در ماوراى قرآنى كه در دست ما است امرى هست كه به منزله روح از جسد وممثل از مثل است
- ((مطهرين )) از بندگان خدا با قرآنى كه در كتاب مكنون و لوح محفوظ است تماس دارند(لايمسه الا المطهرون )
- ((مطهرين )) همان ((راسخين )) در علم هستند
- ۵-چرا كتاب خدا مشتمل بر متشابه است ؟
- بررسى سه جوابى كه به پرسش فوق داده شده وقابل بررسى است
- بيان آنچه در پاسخ به سؤ ال بالا شايسته گفتن است با توجه به پنج امر
- هدف از خلقت انسان ، تشريع دين و سپس تطهير الهى است و همه افراد انسان به اينكمال نمى رسند
- راه رسيدن به هدف فوق شناسندن انسان به خود او است (از طريق تربيت علمى و عملى )
- اساس هدايت اسلام بر علم و معرفت است نه تقليد كوركورانه
- امرى كه باعث شده است بيانات قرآن كريم جنبه((مثل )) به خود بگيرد
- بيان اينكه جنبه مثل داشتن ، مستلزم وجود تشابه است (ضرورت وجود متشابهات )
- ده نكته كه از مباحث و مطالب گذشته روشن شد
- مراتب مختلف قرآن از نظر معنا و اينكه هر معنايى خصوص به مرتبه اى از فهم و دركاست
- اثر متقابل علم و عمل در يكديگر
- مردم بر حسب مراتب قرب و بعدشان از خداى تعالى مراتب مختلفى از علم وعمل دارند
- رواياتى در معناى ((محكم و متشابه ))
- روايتى درباره ((راسخين در علم ))
- روايتى در وصف قرآن و اينكه قرآن ظاهرى و باطنى دارد
- انواع انطباق كليات قرآن بر مصادق
- مراد از هفت حرف در روايتى كه مى گويند: قرآن بر هفت حرفنازل گشته است
- منظور از تفسير به راءى كه از آن نهى شده است
- ده قول كه درباره مراد از تفسير به راءى گفته شده است
- توضيح مراد از ((تفسير به راءى )) با شرحى در مورد تفاوت و اختلاف عمده بين كلامخدا وكلام بشرى
- تفسير به راءى موجب ناهماهنگى و تنافى آيات قرآن مى شود
- مراد از ((زدن بعض از قرآن به بعض ديگر)) در روايتى كه از آن نهى شده است
- دور شدن از علم اوصياء رسول اللّه (ص )، باعث روى آوردن به تفسير به راءى شد
- نهى از ((تكلم به راءى )) و ((قول به غير علم )) و ((ضرب بعض به بعض ))،نهى از استمدادازغير قرآن براى فهم قرآن است
- پاسخ به اين توهم كه هر تفسيرى كه از كلمات صحابه و تابعين خارج باشد، تفسيربه راءى است
- شاءن پيامبر (ص ) فقط تعليم كتاب و تسهيل فهم كلام الهى است
- راه به سوى فهم قرآن بروى كسى بسته نيست
- قرآن بر معانى خود دلالت دارد و اهل بيت (ع ) ما را به طريق اين دلالت و اغراض ومقاصدقرآن راهنمايى مى كنند
- رفع تناقض بين دو دسته روايات
نکات آیه
۱ - راسخین در علم، از پروردگار، مصونیّت از انحراف فکرى و جدا نشدن از مسیر هدایت را خواهانند. (و الرّاسخون فى العلم یقولون ... ربّنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا)
۲ - عالمان ژرفنگر، خواهان رحمتى ویژه از پروردگار هستند. (و الرّاسخون فى العلم یقولون ... ربّنا ... وهب لنا من لدنک رحمة)
۳ - خطر انحراف پس از هدایت، براى همگان (حتى راسخین در علم) (و الرّاسخون فى العلم یقولون ... ربّنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا)
۴ - نیاز انسان به امداد پروردگار، براى استوار ماندن در مسیر هدایت (ربّنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا)
۵ - ایمان به تمامى قرآن (محکمات و متشابهات)، هدایتى از جانب خداوند است. (و الرّاسخون فى العلم یقولون امنّا به کل من عند ربّنا ... ربّنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا) جمله «هدیتنا» پس از «امنّا به کل مِن عند ربّنا»، مى تواند تفسیرى براى ایمانشان به تمامى قرآن باشد.
۶ - رسوخ در علم، زمینه دریافت هدایت از جانب خداوند است. (و الرّاسخون فى العلم یقولون ... ربّنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا)
۷ - نگرانى مستمر عالمان ژرفنگر، نسبت به منحرف شدنشان از هدایت الهى (و الرّاسخون فى العلم یقولون ... ربّنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا)
۸ - عالمان ژرفنگر، به ربوبیّت الهى و افاضه هدایت و رحمت از ناحیه او، اذعان دارند. (و الرّاسخون فى العلم یقولون ... ربّنا لا تزغ قلوبنا ... من لدنک رحمة)
۹ - عالمان ژرفنگر بیمناک از ابتلاى به انحراف، و امیدوار به رحمت و حفظ هدایت از جانب پروردگار (و الرّاسخون فى العلم یقولون ... ربّنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمة)
۱۰ - قلب در اصطلاح قرآن، جایگاه هدایت و گمراهى است. (فامّا الّذین فى قلوبهم زیغ ... ربّنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا)
۱۱ - ربوبیّت الهى، مقتضى هدایت و رحمت و حفظ بندگان از انحراف (ربّنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا)
۱۲ - هدایت و انحراف انسان، بسته به خواست خداوند است. (ربّنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا) در آیه فوق، انحراف قلب و هدایت انسان به خداوند اسناد داده شده است. پس انحراف قلب و هدایت انسان به خواست و مشیّت اوست.
۱۳ - تداوم هدایت، در پرتو دعا و استمداد از پروردگار (ربّنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا)
۱۴ - دعا به هنگام برخوردارى از نعمت هدایت الهى، براى تداوم بخشیدن به آن، شیوه راسخین در علم (و الرّاسخون فى العلم ... ربّنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا)
۱۵ - دوام هدایت، رحمت خاص خداوند است.* (ربّنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمة) بنابراینکه جمله «و هب لنا ... »، تفسیر جمله «لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا» باشد.
۱۶ - تنها خداوند، وهّاب (بخشنده بلاعوض) است. (انّک انت الوهّاب) حصر از ضمیر فصل استفاده مى شود. «هِبه» به معناى بخشش بدون عوض است. (مفردات راغب).
۱۷ - بخشندگى هر کس جز خدا، همراه با چشمداشت و عوض خواهى است. (انّک انت الوهّاب) برداشت فوق از مفهوم حصر استفاده شده است.
۱۸ - عالمان ژرفنگر خواستار رحمتى از خداوند، که فراتر از هدایت و استمرار آن است. (ربّنا لا تزغ قلوبنا ... و هب لنا من لدنک رحمة) بنابراینکه جمله «وهب لنا ... »، تفسیر جمله سابق نباشد; و چون پس از نعمت هدایت درخواست شده، نشانه برترى آن است.
موضوعات مرتبط
- اسماء و صفات: وهاب اسماء و صفات ۱۶، ۱۷
- امیدوارى: ۹
- انسان: نیازهاى معنوى انسان ۴
- ایمان : متعلق ایمان ۵
- تربیت: نظام تربیت ۹
- ترس: ۷، ۹
- خدا: امدادهاى خدا ۴ ; استمداد از خدا ۱۳ ; ربوبیت خدا ۸، ۱۱ ; رحمت خدا ۲، ۸، ۹، ۱۱، ۱۵، ۱۸ ; مشیّت خدا ۱۲ ; هدایت خدا ۳، ۵، ۶، ۷، ۸، ۱۵
- دعا: آثار دعا ۱۳ ; آداب دعا ۱۴
- راسخان در علم: ۳، ۷، ۸، ۹، ۱۴ دعاى راسخان در علم ۱، ۲، ۱۸
- رسوخ در علم: ۶
- قرآن: ۵ متشابهات قرآن ۵
- قلب: ۱۰
- گمراهى: ۱۰ خطر گمراهى ۳ ; عوامل گمراهى ۱۲
- هدایت: اهمیّت هدایت ۴ ; زمینه هدایت ۱، ۶ ; عوامل هدایت ۱۱، ۱۲، ۱۳