گمنام

تفسیر:المیزان جلد۸ بخش۳۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
خط ۱۷۷: خط ۱۷۷:
<span id='link291'><span>
<span id='link291'><span>


==انقسام هايى كه براى صفات خداى تعالى هست==  
==تقسیم صفات خدای تعالی، به صفات ذاتی و صفات فعلی==  


از كيفيت و طرز سلوك فطرى كه گذشت بر آمد كه بعضى از صفات خدا صفاتى است كه معناى ثبوتى را افاده مى كند، از قبيل علم و حيات ، و اينها صفاتى هستند كه مشتمل بر معناى كمالند، و بعضى ديگر آن صفاتى است كه معناى سلبى را افاده مى كند مانند سبوح و قدوس و ساير صفاتى كه خدا را منزه از نقائص مى سازد، پس از اين نظر مى توان صفات خدا را به دو دسته تقسيم كرد: يكى ثبوتيه و ديگر سلبيه .
از كيفيت و طرز سلوك فطرى كه گذشت، بر آمد كه بعضى از صفات خدا، صفاتى است كه معناى ثبوتى را افاده مى كند. از قبيل: علم و حيات، و اين ها صفاتى هستند كه مشتمل بر معناى كمال اند. و بعضى ديگر، آن صفاتى است كه معناى سلبى را افاده مى كند. مانند: سبّوح و قدّوس و ساير صفاتى كه خدا را منزه از نقائص مى سازد. پس از اين نظر مى توان صفات خدا را به دو دسته تقسيم كرد: يكى ثبوتيه و ديگر سلبيه.


و نيز پاره اى از صفات خدا آن صفاتى است كه عين ذات او است نه زائد بر ذات مانند حيات ، قدرت و علم به ذات ، و اينها صفاتى ذاتى اند، و پاره اى ديگر صفاتى است كه تحققشان محتاج به اين است كه ذات قبل از تحقق آن صفات محقق فرض شود، مانند خالق و رازق بودن كه صفات فعلى هستند، و اينگونه صفات زائد بر ذات و منتزع از مقام فعلند، و معناى انتزاع آنها از مقام فعل اين است كه مثلا بعد از آنكه نعمت هاى خدا را كه متنعم به آن و غوطه ور در آنيم ملاحظه مى كنيم نسبتى را كه اين نعمت ها به خداى تعالى دارد نسبت رزقى است كه يك پادشاه به رعيت خود جيره مى دهد، و اين ماييم كه بعد از چنين مقايسه اى نعمت هاى خدا را رزق مى ناميم ، و خدا را كه همه اين نعمت ها منتهى به او است رازق مى خوانيم ، و همچنين خلق ، رحمت و مغفرت و ساير صفات و اسماء فعلى خدا كه بر خدا اطلاق مى شود، و خدا به آن اسماء ناميده مى شود بدون اينكه خداوند به معانى آنها متلبس باشد، چنانكه به حيات و قدرت و ساير صفات ذاتى متصف مى شود، چون اگر خداوند حقيقتا متلبس به آنها مى بود مى بايستى آن صفات ، صفات ذاتى خدا باشند نه خارج از ذات ، پس از اين نظر هم مى توان صفات خدا را به دو دسته تقسيم كرد يكى صفات ذاتى و ديگرى صفات فعلى .
و نيز پاره اى از صفات خدا، آن صفاتى است كه عين ذات او است، نه زائد بر ذات. مانند: حيات، قدرت و علم به ذات، و اين ها صفاتى ذاتى اند. و پاره اى ديگر، صفاتى است كه تحققشان، محتاج به اين است كه ذات قبل از تحقق آن صفات، محقق فرض شود. مانند: خالق و رازق بودن، كه صفات فعلى هستند، و اين گونه صفات، زائد بر ذات و منتزع از مقام فعل اند.  


تقسيم ديگرى كه در صفات خدا هست ، تقسيم به نفسى و اضافى است ، آن صفتى كه معنايش هيچ اضافه اى به خارج از ذات ندارد صفات نفسى است مانند حيات ؛
و معناى انتزاع آن ها از مقام فعل، اين است كه: مثلا بعد از آن كه نعمت هاى خدا را كه متنعم به آن و غوطه ور در آنيم، ملاحظه مى كنيم، نسبتى را كه اين نعمت ها به خداى تعالى دارد، نسبت رزقى است كه يك پادشاه به رعيت خود جيره مى دهد، و اين ماييم كه بعد از چنين مقايسه اى، نعمت هاى خدا را رزق مى ناميم، و خدا را كه همه اين نعمت ها منتهى به او است، رازق مى خوانيم.
 
و همچنين خلق، رحمت و مغفرت و ساير صفات و اسماء فعلى خدا، كه بر خدا اطلاق مى شود، و خدا به آن اسماء ناميده مى شود، بدون اين كه خداوند به معانى آن ها متلبس باشد، چنان كه به حيات و قدرت و ساير صفات ذاتى متصف مى شود. چون اگر خداوند حقيقتا متلبس به آن ها مى بود، مى بايستى آن صفات، صفات ذاتى خدا باشند، نه خارج از ذات. پس از اين نظر هم، مى توان صفات خدا را به دو دسته تقسيم كرد: يكى صفات ذاتى و ديگرى صفات فعلى.
 
تقسيم ديگرى كه در صفات خدا هست، تقسيم به «نفسى» و «اضافى» است. آن صفتى كه معنايش هيچ اضافه اى به خارج از ذات ندارد، صفات نفسى است، مانند حيات.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۴۶۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۴۶۱ </center>
و آن صفتى كه اضافه به خارج دارد صفت اضافى است ، و اين قسم دوم هم دو قسم است ، زيرا بعضى از اينگونه صفات نفسى هستند و به خارج اضافه دارند، آنها را صفات نفسى ذات اضافه مى ناميم ، و بعضى ديگر صرفا اضافى اند مانند خالقيت و رازقيت كه امثال آن را صفات اضافى محض نام مى گذاريم .
و آن صفتى كه اضافه به خارج دارد، صفت اضافى است، و اين قسم دوم، هم دو قسم است. زيرا بعضى از اين گونه صفات نفسى هستند و به خارج اضافه دارند، آن ها را صفات نفسى ذات اضافه مى ناميم، و بعضى ديگر صرفا اضافى اند، مانند خالقيت و رازقيت، كه امثال آن را صفات اضافى محض نام مى گذاريم.




۱۴٬۴۲۳

ویرایش