الصف ٨: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن جزییات آیه)
 
خط ۳۹: خط ۳۹:
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۲#link279 | آيات ۱ ۹، سوره صف]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۲#link279 | آيات ۱ - ۹ سوره صف]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۲#link280 | اشاره به مطالب اين سوره مباركه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۲#link280 | مطالب کلی سوره صف]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۲#link281 | مقصود از خطاب توبيخى : ((چرا مى گوييد آنچه را كهعمل نمى كنيد)) با توجه به سياق و زمينه كلام]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۲#link281 | مقصود از خطاب توبيخى: «چرا مى گوييد، آنچه را كه عمل نمى كنيد»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۲#link282 | اشاره به نهى مسلمانان از ايذاى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۲#link282 | نهى مسلمانان از ايذاى پيامبر اكرم «ص»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۲#link283 | معناى جمله ((فلما زاغلوا ازاغ الله قلوبهم ...)) و بيان اينكه مقصود از ازاغه واضلال خداوند چيست]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۲#link283 | معناى جمله: «فَلَمَّا زَاغُوا أزَاغَ اللهُ قُلُوبَهُم...»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۳#link284 | دو بخش دعوت و رسالت عيسى (عليه السلام ) تصديق پيامبر پيش از خود، و بشارت بهآمدن پيامبر بعد از خود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۳#link286 | مفهوم بشارت عیسی«ع» به آمدن پيامبر اسلام، بعد از خود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۳#link285 | توضيح اينكه مفهوم بشارت دادن عيسى (عليه السلام ) به آمدن پيامبر اسلام (صلى اللهعليه و آله و سلم ) اين است كه دين اسلام اتم واكمل است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۳#link286 | معروف بودن پيامبر«ص» به نام «احمد» در تورات و انجیل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۳#link286 | معروف بودن پيامبر(ص ) به نام احمد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۳#link287 | وجه اين كه رد كنندۀ دعوت به اسلام، «ظالم ترين» است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۳#link287 | وجه اينكه رد كننده دعوت به اسلام ((ظالمترين )) است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۳#link289 | بحث روایتی: (رواياتى درباره نام هاى پيامبر اكرم «ص» و...)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۳#link288 | معناى اظهار دين حق بر همه اديان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۳#link290 | فاصله بين عيسى و پيامبر اسلام «ص»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۳#link289 | (رواياتى درباره نام هاى پيامبر اكرم )، بشارت عيسى ،]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۳#link290 | فاصله بين عيسى و پيامبر اسلام (ص )]]


}}
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ خرداد ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۱۵

کپی متن آیه
يُرِيدُونَ‌ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ‌ بِأَفْوَاهِهِمْ‌ وَ اللَّهُ‌ مُتِمُ‌ نُورِهِ‌ وَ لَوْ کَرِهَ‌ الْکَافِرُونَ‌

ترجمه

آنان می‌خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند؛ ولی خدا نور خود را کامل می‌کند هر چند کافران خوش نداشته باشند!

مى‌خواهند نور خدا را با دهان‌هاى خود خاموش كنند، ولى خدا كامل‌كننده‌ى نور خويش است، هر چند كافران خوش نداشته باشند
مى‌خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند و حال آنكه خدا -گر چه كافران را ناخوش افتد- نور خود را كامل خواهد گردانيد.
کافران می‌خواهند تا نور خدا را به گفتار باطل (و طعن و مسخره) خاموش کنند و البته خدا نور خود را هر چند کافران خوش ندارند کامل و محفوظ خواهد داشت.
می خواهند نور خدا را با دهان هایشان خاموش کنند در حالی که خدا کامل کننده نور خود است، گرچه کافران خوش نداشته باشند.
مى‌خواهند نور خدا را به دهانهايشان خاموش كنند ولى خدا كامل‌كننده نور خويش است، اگر چه كافران را ناخوش آيد.
می‌خواهند نور الهی را با سخنان خویش خاموش کنند و حال آنکه خداوند کمال بخش نور خویش است، ولو آنکه کافران ناخوش داشته باشند
مى‌خواهند كه نور خدا را با دهانهاشان خاموش كنند، و حال آنكه خدا تمام‌كننده نور- يعنى دين- خويش است هر چند كه كافران خوش ندارند.
می‌خواهند نور (آئین) خدا را با دهانهایشان خاموش گردانند، ولی خدا نور (آئین) خود را کامل می‌گرداند، هرچند که کافران دوست نداشته باشند.
می‌خواهند نور خدا را با دهان‌هاشان خاموش کنند حال آنکه خدا -گر چه کافران را بسی ناخوش آید- نور خود را کامل‌کننده است.
خواهند خموش کنند نور خدا را با دهانهای خویش و خدا است تمام‌کننده نور خویش و اگر چه ناخوش دارند کافران‌

They want to extinguish Allah’s Light with their mouths; but Allah will complete His Light, even though the disbelievers dislike it.
ترتیل:
ترجمه:
الصف ٧ آیه ٨ الصف ٩
سوره : سوره الصف
نزول : ٢ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«نُورَ»: مراد نور کفرستیز اسلام و شریعت غراء محمدی است. «مُتِمّ»: کامل‌کننده. «اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ»: خدا خورشید اسلام را در همه جا پرتوافکن می‌کند و چنین آئینی را جهانگستر می‌سازد. «یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللهِ ...»: (نگا: توبه / ). حرف (لِ) به معنی (أَنْ) می‌باشد (نگا: المصحف المیسر).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ «8»

آنان تصميم دارند كه نور خدا را با دهان‌ها (و سخنان و افتراها) ى خود خاموش كنند، در حالى كه خداوند كامل كننده نور خويش است، هرچند كافران ناخشنود باشند.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ «8»

شأن نزول: در لباب آورده كه چند روزى وحى بر حضرت نازل نشد.

كعب بن اشرف به قوم گفت: مژده باد شما را اى يهود كه خدا نور پيغمبر را فرو نشاند و كار او به اتمام نخواهد رسيد. اين سخن به سمع مبارك رسيد و خاطر حضرت نگران شد، آيه شريفه نازل شد:

يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُا: البته مى‌خواهند كفار آنكه فرونشانند، نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ‌:

نور خداى را كه پيغمبر و اسلام و قرآن است، به دهنهاى خود، يعنى به طعن زدن به گفتار ناپسنديده و سخن ناشايسته، يعنى حال ايشان در اين خاموش نمودن حق، مانند كسى است كه باد بدمد به دهن خود براى خاموش كردن نور آفتاب عالمتاب؛ و مسلم است كه هرگز اين امر وقوع نيابد. وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ‌:

جلد 13 - صفحه 151

و خداى تعالى تمام گردانيده است نور خود را، يعنى روشنى دين خود و شريعت سيد المرسلين را به اظهار كلمه اسلام و تأييد سيد انام، وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ‌: و اگرچه كراهت دارند ناگرويدگان از اتمام آن، و كراهت ايشان را اثر و تأثيرى نخواهد بود در خاموش نمودن نور حق و پيغمبر به حق و دين بر حق.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ إِذْ قالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يا بَنِي إِسْرائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جاءَهُمْ بِالْبَيِّناتِ قالُوا هذا سِحْرٌ مُبِينٌ «6» وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى‌ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَ هُوَ يُدْعى‌ إِلَى الْإِسْلامِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ «7» يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ «8» هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‌ وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ «9»

ترجمه‌

و هنگاميكه گفت عيسى پسر مريم اى بنى اسرائيل همانا من پيغمبر خدايم بسوى شما با آنكه تصديق كننده‌ام آنچه را كه پيش روى من است از تورية و مژده دهنده‌ام به پيغمبرى كه ميآيد بعد از من كه نامش احمد است پس چون آمد نزد آنها با معجزات روشن گفتند اين جادوئى آشكار است‌

و كيست ستمكارتر از كسى كه ببندد بر خدا دروغ را با آنكه او خوانده ميشود بسوى اسلام و خدا هدايت نميكند گروه ستمكاران را

ميخواهند خاموش كنند نور خدا را بدهانهاشان و خدا كامل گرداننده است نور خود را اگر چه كراهت داشته باشند كافران‌

او است كسيكه فرستاد پيغمبر خود را براهنمائى و دين حق تا غالب سازد آنرا بر همه اديان اگر چه كراهت داشته باشند مشركان.

تفسير

خداوند سبحان بعد از ذكر سلوك بنى اسرائيل با حضرت موسى تذكر داده است پيغمبر خود و خلق را بارسال حضرت عيسى بر آن طايفه و ادّعاء نبوّت او و تصديق تورية و بشارت بظهور خاتم انبياء باسم و رسم بعد از او و قمّى ره نقل نموده كه بعضى از يهود از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم سؤال نمودند كه چرا ناميده‌


جلد 5 صفحه 196

شدى تو به احمد فرمود چون من در آسمان احمدم يعنى ستوده‌ترم از خود در زمين و ظاهرا چون حضرت عيسى از عالم بالا اطّلاع بنام گرامى آنحضرت پيدا كرده بوده و نام زمينى او هنوز وضع نشده بوده بهمان نام آسمانى بشارت داده است ولى مستفاد از روايات آنستكه انبياء عظام هر يك بنوبه خود بشارت بظهور خاتمشان داده‌اند هر يك به اسمى كه براى آنحضرت در كتابشان ذكر شده بوده و نام او در انجيل احمد است و تمام اعتماد در تعيين خارجى بذكر اوصاف و بيان نسب بوده كه مكرّر نقل شده است و بين حضرت عيسى و خاتم انبياء صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بر حسب بعضى از روايات پانصد سال فاصله شده و چون آنحضرت مبعوث برسالت گرديد و اظهار فرمود با معجزات باهرات مشركين قريش گفتند اين سحرى است واضح و آشكار لذا خداوند ميفرمايد كيست ستمكارتر بخود و خلق از كسيكه افتراء بسته است بر خدا بدروغ كه پيغمبرى نفرستاده و كتابى نازل نفرموده با آنكه او خوانده ميشود بدين اسلام كه يگانه دين حقّ الهى است و احكامش مطابق با عقل و صلاح بشر است تا روز قيامت و آنكه تأييدات الهيّه به بيانيكه در ذيل آيات سابقه گذشت شامل حال ستمكاران نخواهد شد اينها باين نسبت‌هاى دروغ و انكار معجزات ميخواهند نور خدا را كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و امام عليه السّلام و قرآن و دين اسلام و مذهب جعفرى است بدهانهاشان خاموش نمايند ولى خداوند بمنتهاى كمال و تماميّت ميرساند نور خود را اگر چه بر طبع كفّار گران باشد براى آنكه دماغشان بخاك ماليده شود خداوند عالم آنذات مقدّسى است كه فرستاد پيغمبر خود را براى راهنمائى خلق ببهشت و بيان دين حق كه اسلام و ايمان است تا غلبه دهد آنرا بحجّت و شمشير بر تمام اديان در تمام روى زمين اگر چه اهل شرك و نفاق كراهت داشته باشند و اين وعده كه در صدر اسلام داده شده بمقداريكه دهان معاندين بسته شود انجاز شد و اسلام در عالم منتشر گرديد ولى كمال و تماميّت آن در زمان ظهور امام زمان خواهد شد كه در دنيا دينى جز دين اسلام و مذهب اثنى عشرى نباشد چنانچه از اخبار عديده استفاده ميشود و شمّه‌ئى از آن ذيل اين آيه در سوره‌


جلد 5 صفحه 197

توبه گذشت با بياناتى كه تكرار آن مناسب با وضع كتاب نيست اجمال امر آنكه اين يكى از معجزات قرآن ميباشد و چون ظاهر از آيه اخيره غلبه خارجى آشكار بر تمام اديان است از ادلّه مذهب ما است كه ميگوئيم روزى بايد بيايد كه تمام عالم داراى يك دين حقّ باشند و چون وعده خدا خلف ندارد خواهد آمد انشاء اللّه تعالى.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


يُرِيدُون‌َ لِيُطفِؤُا نُورَ اللّه‌ِ بِأَفواهِهِم‌ وَ اللّه‌ُ مُتِم‌ُّ نُورِه‌ِ وَ لَو كَرِه‌َ الكافِرُون‌َ «8»

اراده‌ مي‌كنند ‌بر‌ ‌اينکه‌ ‌که‌ خاموش‌ كنند نور ‌خدا‌ ‌را‌ بدهنهاي‌ ‌خود‌ و خداوند نور ‌خود‌ ‌را‌ ‌با‌ تمام‌ مي‌رساند و ‌لو‌ كراهت‌ داشته‌ باشند كافرها.

احاديث‌ بسياري‌ داريم‌ ‌از‌ امير المؤمنين‌ و حضرت‌ كاظم‌ عليهما ‌السلام‌ بسيار مفصّل‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ كافي‌ و ‌غير‌ ‌آن‌ روايت‌ كرده‌اند مسندا ‌که‌ خلاصه مفاد ‌آنها‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌.

يُرِيدُون‌َ لِيُطفِؤُا نُورَ اللّه‌ِ بِأَفواهِهِم‌ نور اللّه‌ ‌علي‌ ‌عليه‌ ‌السلام‌ ‌است‌ و اشتهاد كرده‌اند بآيه شريفه‌ فَآمِنُوا بِاللّه‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ وَ النُّورِ الَّذِي‌ أَنزَلنا تغابن‌ آيه 8 ‌که‌ نور امير المؤمنين‌ ‌است‌ مثل‌ ‌اينکه‌ ‌که‌ بخواهند نور خورشيد ‌را‌ بيك‌ نفس‌ ‌از‌ دهان‌ خاموش‌ كنند.

وَ اللّه‌ُ مُتِم‌ُّ نُورِه‌ِ بامام‌ ‌بعد‌ ‌از‌ امام‌ ‌تا‌ قائم‌ آل‌ ‌محمّد‌ (ع‌).

وَ لَو كَرِه‌َ الكافِرُون‌َ المعاندون‌.

اقول‌: مكرر اشاره‌ ‌شده‌ ‌که‌ اخبار ‌در‌ تفسير آيات‌ بيان‌ مصداق‌ اتم‌ ‌است‌ نور الهي‌ اسلام‌ ‌است‌ قرآن‌ ‌است‌ پيغمبر ‌است‌ امام‌ ‌است‌ معاندين‌ خواستند دين‌ اسلام‌ ‌را‌ ‌از‌ ‌بين‌ ببرند قرآن‌ ‌را‌ باطل‌ كنند پيغمبر ‌را‌ بقتل‌ برسانند امام‌ ‌را‌ غصب‌ حق‌ّ كنند حق‌ّ ‌را‌ خاموش‌ كنند لكن‌ ‌در‌ مقابل‌ قدرت‌ الهي‌ كي‌ مي‌تواند عرض‌ اندام‌ كند خداوند روز بروز اسلام‌ ‌را‌ عظمت‌ مي‌دهد قرآن‌ ‌را‌ حفظ مي‌كند إِنّا نَحن‌ُ نَزَّلنَا الذِّكرَ وَ إِنّا لَه‌ُ لَحافِظُون‌َ حجر آيه 9 چنانچه‌ ‌در‌ آيه ‌بعد‌ مي‌فرمايد:

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 8)- می‌خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند! سپس برای این که نشان دهد دشمنان حق قادر نیستند آئین او را برچینند ضمن تشبیه جالبی می‌فرماید: «آنان می‌خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند، ولی خداوند نور خود را کامل می‌کند هر چند کافران خوش نداشته باشند»! (یریدون لیطفؤا نور الله بافواههم و الله متم نوره و لو کره الکافرون).

آری! همان گونه که خداوند اراده کرده بود این نور الهی روز به روز در گسترش است و دامنه اسلام هر زمان نسبت به گذشته وسیعتر می‌شود، و آمارها نشان می‌دهد که جمعیت مسلمانان جهان علی رغم تلاشهای مشترک «صهیونیستها»، «صلیبیها» و دیگر دشمنان اسلام رو به افزایش است.

نکات آیه

۱ - اسلام و قرآن، نور الهى است. (یریدون لیطفؤا نور اللّه) با توجه به آیه قبل، استفاده مى شود که مراد از «نور اللّه» قرآن و اسلام است.

۲ - هدف کافران از اتهام سحر به پیامبر(ص)، مبارزه با اسلام و خاموش کردن نور خدا بود. (فلمّا جاءهم ... قالوا هذا سحر ... یریدون لیطفؤا نور اللّه)

۳ - پشتیبانى همه جانبه از دین اسلام و فروزان نگه داشتن نور آن، وعده قطعى و حتمى خداوند (و اللّه متمّ نوره)

۴ - تلاش براى خاموش کردن نور اسلام، تلاشى مذبوحانه و بى فرجام است. (یریدون لیطفؤا نور اللّه ... و اللّه متمّ نوره)

۵ - تلاش هاى گسترده کافران علیه اسلام، به مثابه پفى ناچیز در مقابل نورى عظیم و درخشان (یریدون لیطفؤا نور اللّه بأفوههم)

۶ - اراده خداوند، بر گسترش اسلام و تعالیم قرآن در سراسر گیتى (یریدون لیطفؤا ... و اللّه متمّ نوره)

۷ - هر گونه تدبیر و تلاش در راستاى مبارزه با اسلام و قرآن، مغلوب اراده خداوند و محکوم به شکست است. (یریدون لیطفؤا ... و اللّه متمّ نوره)

۸ - قرآن و اسلام، کتاب و آیینى جاودان (و اللّه متمّ نوره)

۹ - کافران بنى اسرائیل، ناخرسند از گسترش اسلام و در تلاش براى نابودى آن (یریدون لیطفؤا نور اللّه ... و لو کره الکفرون) با توجه به آیات پیشین، به دست مى آید که از مصادیق مورد نظر در «و لو کره الکافرون»، بنى اسرائیل مى باشد.

۱۰ - رشد و شکوفایى اسلام، امرى گران و ناگوار براى کافران (و اللّه متمّ نوره و لو کره الکفرون)

۱۱ - مخالفت با اسلام و قرآن، کفر است. (یریدون ... و اللّه متمّ نوره و لو کره الکفرون)

روایات و احادیث

۱۲ - «عن عمّار بن موسى الساباطىّ عن أبى عبداللّه(ع) قال: سمعته و هو یقول: لم تخل الأرض منذ کانت من حُجّة عالم یُحیِى فیها ما یُمیتُون الحقّ ثمّ تلا هذه الآیة «یریدون لیطفؤا نور اللّه بأفواههم و اللّه متمّ نوره و لو کره الکافرون»;[۱] عمار ساباطى گوید: از امام صادق(ع) شنیدم که مى فرمود: زمین هیچ گاه از حجت آگاه خالى نبود; حجتى که زنده کند حقى را که در زمین میرانده اند. سپس این آیه را تلاوت فرمود: یریدون لیطفؤا نوراللّه بأفواههم و اللّه متمّ نوره...».

موضوعات مرتبط

  • اسلام: آثار گسترش اسلام ۹، ۱۰; آثار مخالفت با اسلام ۱۱; جاودانگى اسلام ۴، ۸; حتمیت حمایت از اسلام ۳; شکست مبارزه با اسلام ۷; منشأ گسترش اسلام ۶; نورانیت اسلام ۱، ۴
  • اسلام ستیزان: شکست اسلام ستیزان ۴
  • بنى اسرائیل: عوامل ناخشنودى بنى اسرائیل ۹
  • تشبیهات قرآن: تشبیه اسلام ستیزى کافران ۵
  • خدا: آثار اراده خدا ۶; تداوم حجتهاى خدا ۱۲; حاکمیت اراده خدا ۷; خاموشى نور خدا ۲; نور خدا ۱; وعده هاى خدا ۳
  • قرآن: آثار مخالفت با قرآن ۱۱; تشبیهات قرآن ۵; جاودانگى قرآن ۸; شکست مبارزه با قرآن ۷
  • کافران: اسلام ستیزى کافران ۲; عوامل ناخشنودى کافران ۹، ۱۰; فلسفه تهمتهاى کافران ۲
  • کفر: عوامل کفر ۱۱
  • محمد(ص): فلسفه تهمت جادوگرى به محمد(ص) ۲

منابع

  1. کمال الدین، ج ۱، ص ۲۲۱، ب ۲۲، ح ۴; نورالثقلین، ج ۵، ص ۳۱۷، ح ۲۸.