الجاثية ١٣: تفاوت میان نسخهها
(افزودن جزییات آیه) |
(←تفسیر) |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۸#link158 | آيات ۱ - | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۸#link158 | آيات ۱ - ۱۳ سوره جاثيه]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۸#link159 | غرض و مفاد كلى سوره مباركه جاثيه]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۸#link159 | غرض و مفاد كلى سوره مباركه جاثيه]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۹# | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۹#link161 | وجه اين كه فرمود: «در آسمان ها و زمين، علامت ها هست»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۹#link163 | باران، رزقى است كه خداوند متعال، از آسمان نازل مى كند]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۹#link167 | مقصود از ايمان به آيات خدا و معناى جمله «فَبِأىّ حَدِيثٍ بَعدَ الله وَ آيَاتِهِ يُؤمِنُون»]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۹#link163 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۹#link169 | وصف حال هر «أفّاك أثِيم»، كه به آيات خدا استكبار ورزيده، استهزاء مى كنند]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۹#link167 | مقصود از ايمان به آيات خدا و معناى جمله | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۹#link169 | وصف حال هر | |||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۵ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۳۳
کپی متن آیه |
---|
وَ سَخَّرَ لَکُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً مِنْهُ إِنَ فِي ذٰلِکَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَکَّرُونَ |
ترجمه
الجاثية ١٢ | آیه ١٣ | الجاثية ١٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«جَمِیعاً مِنْهُ»: جملگی این تسخیر از سوی خدا حاصل میگردد (نگا: تفسیر کبیر). همه آنچه ذکر شده است، از فضل و لطف خدا بر شما است (نگا: المختصر). همه اینها با تمام ویژگیهائی که دارند، از سوی خدایند و به فرمان او در خدمت شما (نگا: نمونه).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
أَ لَمْ تَرَ أَنَ اللَّهَ سَخَّرَ... (۴)
يَا أَهْلَ الْکِتَابِ لاَ تَغْلُوا... (۲) وَ مَا بِکُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ... (۰)
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۳ سوره جاثيه
- غرض و مفاد كلى سوره مباركه جاثيه
- وجه اين كه فرمود: «در آسمان ها و زمين، علامت ها هست»
- باران، رزقى است كه خداوند متعال، از آسمان نازل مى كند
- مقصود از ايمان به آيات خدا و معناى جمله «فَبِأىّ حَدِيثٍ بَعدَ الله وَ آيَاتِهِ يُؤمِنُون»
- وصف حال هر «أفّاك أثِيم»، كه به آيات خدا استكبار ورزيده، استهزاء مى كنند
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً مِنْهُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ «13»
و آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، همه از اوست كه براى شما رام نمود، همانا در اين تسخير براى كسانى كه فكر كنند، قطعاً نشانههايى است.
پیام ها
1- تمام هستى در راستاى بهرهگيرى انسان است. سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ ...
2- با حاكم شدن بر هستى، مغرور نشويم كه هرچه هست از اوست. «جَمِيعاً مِنْهُ»
3- هماهنگى اجزاى هستى در جهت واحد، نشانهى يكتايى آفريدگار است.
«جَمِيعاً مِنْهُ»
4- فكر كردن در نعمتهاى الهى نوعى تشكّر از اوست. تَشْكُرُونَ ... لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ
جلد 8 - صفحه 521
5- خداوند انسان را به تفكّر دعوت و تشويق كرده است. «لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ»
6- در تسخير هستى براى انسان، نشانههاى زيادى براى اهل فكر وجود دارد.
«لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ» (شايد رابطه تفكّر و تسخير اين باشد كه در انسان قدرتى نهفته كه مىتواند تمام مظاهر طبيعت را به نفع خود تصرّف كند و اين قدرت با انديشه بكار مىافتد.)
7- هم احساس را شكوفا كنيد و هم انديشه را رشد دهيد. «تَشْكُرُونَ- يَتَفَكَّرُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً مِنْهُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ «13»
وَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ: و مسخر ساخت براى نفع شما آنچه در آسمانهاست از ماه و ستارگان و برف و باران، يعنى رام ساخت منافع آن را، وَ ما فِي الْأَرْضِ: و آنچه در زمين است از جنبندهها و كوهها و درياها و درختان و ميوهجات، جَمِيعاً مِنْهُ: تمام آنها در حالتى كه حاصل است اين اشياء به هيئت مجموع از جانب او، إِنَّ فِي ذلِكَ: بدرستى كه در آنچه مذكور شد، لَآياتٍ
جلد 12 - صفحه 45
لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ: هر آينه نشانههاى قدرت الهى است براى گروهى كه تفكر كنند در آن و به آن استدلال كنند بر وجود صانع قادر عليم متفرد در ذات و منفرد در صفات.
تنبيه: محقق طوسى رحمه الله فرمايد: تفكر، سير باطن است از مبادى به مقاصد، و مبادى آن سير در آفاق و انفس باشد به اينكه تفكر كند در اجزاى عالم و ذرات آن و در اجرام علويه از افلاك و كواكب و حركات و اوضاع آن و اختلافات و مقارنات و مفارقات آن و تأثيرات و تغييرات آن و در اجرام سفليه و ترتيبات و كميات و كيفيات آن و مركبات و جمادات و نباتات و حيوانات آن و در اجزاء انسان و اعضاء آن از استخوان و عضلات و عصبات و عروق و غير آن از آنچه شماره درنيايد و استدلال به آن و به آنچه در آنست از مصالح و حكم و تغيير بر كمال صانع و عظمت او و قدرت او و علم او و عدم ثبات ماسواى او و در نتيجه انقطاع از خلق و متوجه بالكليه به خالق است و اطاعت او «1».
در كافى- از حضرت صادق عليه السّلام كه حضرت امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: ان التفكر يدعو الى البر و العمل به: تفكر دعوت كند به نيكى و نيكوكارى و عمل به آن «2».
«شأن نزول»: در اول اسلام بعضى مؤمنين با كفار در مقام نصيحت آنها را دعوت به اسلام كردند، چون متنبه نشدند در طريق محاجه سلوك نمودند و آنها
«1» سفينة البحار ج 2 (ذيل فكر) ص 382.
«2» اصول كافى، ج 2، باب التفكر، روايت 5، چاپ چهارم، 1401 ه. ق.
جلد 12 - صفحه 46
از فرط جهالت و عناد ملتفت احتجاج نشده زبان به دشنام گشودند، مؤمنين در صدد انتقام برآمدند، آيه شريفه نازل شد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
هذا هُدىً وَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ لَهُمْ عَذابٌ مِنْ رِجْزٍ أَلِيمٌ «11» اللَّهُ الَّذِي سَخَّرَ لَكُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِيَ الْفُلْكُ فِيهِ بِأَمْرِهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ «12» وَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً مِنْهُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ «13» قُلْ لِلَّذِينَ آمَنُوا يَغْفِرُوا لِلَّذِينَ لا يَرْجُونَ أَيَّامَ اللَّهِ لِيَجْزِيَ قَوْماً بِما كانُوا يَكْسِبُونَ «14» مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَيْها ثُمَّ إِلى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ «15»
ترجمه
اين هدايت است و آنان كه كافر شدند به آيتهاى پروردگارشان براى آنها عذابى است از شديدترين عذاب دردناك
خدا است آنكه مسخّر كرد براى شما دريا را تا روان شود كشتى در آن بفرمانش و تا طلب كنيد از فضل او و باشد كه شما شكر كنيد
و مسخّر ساخت براى شما آنچه را در آسمانها و آنچه در زمين است بتمامى از جانب خود همانا در اين هر آينه آيتها است براى گروهى كه تفكر ميكنند
بگو بآنان كه گرويدند درگذرند از آنان كه اميد ندارند وقايع تاريخى خدا را تا پاداش دهد گروهى را بآنچه كه بودند كسب ميكردند
هر كه كرد كار شايستهاى پس بر نفع او است و هر كه بد كرد پس بر ضرر آنست پس بسوى پروردگارتان بازگردانده ميشويد.
تفسير
خداوند متعال در تعقيب احوال استهزاء كنندگان بآيات الهى ميفرمايد اين قرآن كه بر پيغمبر آخر الزّمان تلاوت شد راهنماى حقيقى است و آنان كه منكر آن شوند بعذابى از بدترين انواع عذاب كه بسيار مولم و دردناك باشد گرفتار خواهند شد و نيز فرموده خداوند آن ذات مقدّسى است كه آرام و مورد استفاده بندگان قرار داد دريا را براى آنكه كشتى در آن روان شود باراده خداوند و بوسيله آن بندگان بمقاصد خودشان برسند از سفر و تجارت و بهره بردارى كنند از دريا بصيد ماهى و بيرون آوردن مرواريد و غيره بفضل الهى و شكرگزارى نمايند و نيز مسخّر و رام فرمود آنچه در آسمانها است از آفتاب و ماه و ستارگان و ابر و باد و غيرها و آنچه در زمين است از حيوانات و نباتات و جمادات را براى انتفاع و استفاده نوع بشر با آنكه تمامى آنها از فضل و احسان خدا است بر بندگان
ابر و باد و مه و خورشيد و فلك در كارند
تا تو نانى بكف آرى و بغفلت نخورى
همه از بهر تو سرگشته و فرمانبردار
شرط انصاف نباشد كه تو فرمان نبرى
در اين امور آيات و علائمى است بر توحيد خداى كريم رحيم ولى قدرى فكر و
جلد 4 صفحه 635
تأمّل لازم دارد تا انسان بآن پى برد و قدردانى از الطاف او نمايد بگو اى پيغمبر باهل ايمان بگذرند و صرف نظر نمايند فعلا از خطاها و آزار كفّاريكه انتظار ندارند پيش آمد روزهاى تاريخى انتقام خداوند از كفّار امم سابقه را براى خودشان چون ايّام در كلام عرب بر وقائع بزرگ تاريخى اطلاق ميشود خلاصه آنكه دستور الهى باهل ايمان آنستكه با كفّار مدارا نمايند تا خدا خودش هر يك از دو دسته را بجزاى اعمالشان برساند و گفتهاند تقدير كلام آنستكه بگو به كسانيكه ايمان آوردند عفو نمائيد و درگذريد عفو ميكنند و ميگذرند و بنظر حقير گاهى از فعل مضارع اراده امر ميشود مانند آنكه گفته ميشود كسيكه آب ندارد تيمّم ميكند يعنى بايد تيمّم كند و مانند قول خداوند قل لعبادى الّذين آمنوا يقيموا الصّلوة و ينفقوا ممّا رزقناهم و بنابر اين حاجت بتقدير نيست و در هر حال آيه اخيره مبيّن و مؤكّد معناى سابق است كه خداوند كفّار را مجازات خواهد فرمود و اهل ايمان را بپاداش صبرشان ميرساند و قوما فرموده تا شامل هر دو شود چون در آن آيه تصريح شده كه نفع و ضرر هر عمل خوب و بدى بصاحبش خواهد رسيد در اين دنيا يا روز جزا كه مئال و مرجع تمام بندگان بحكم خدا است و منافات با مجازات دنيوى ستمكاران ندارد و شايد كلمه ثمّ اشاره باين معنى باشد و اللّه اعلم و قمّى ره نقل فرموده كه مراد از قل للّذين آمنوا تا آخر آيه دستور الهى بائمه اطهار است كه نفرين نكنند بر ائمه جور تا خداوند خودش آنها را عقوبت فرمايد و اين معنى منافى با معناى سابق نيست چون افراد كامل در ايمان ائمه هدى و در كفر ائمه جورند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ سَخَّرَ لَكُم ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الأَرضِ جَمِيعاً مِنهُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَومٍ يَتَفَكَّرُونَ «13»
و مسخر فرمود براي شما آنچه در آسمانها است و آنچه در زمين است جميع آنها را بدرستي که در اينکه تسخير هر آينه آياتي است براي قومي که تفكّر كنند.
وَ سَخَّرَ لَكُم تسخير الهي براي نفع بشر است چنانچه در بسياري از آيات بيان فرموده و تفسير شده.
ما فِي السَّماواتِ از كرات جويّه و شمس و قمر و نزول باران و برف و تگرگ و غير اينها.
وَ ما فِي الأَرضِ از حبوب و فواكه و خضرويات و مياه و حيوانات و غير اينها.
جلد 16 - صفحه 113
جَمِيعاً مِنهُ اينکه جمله دو نحو تفسير شده. يكي اينكه: جميعا متعلق بما قبل باشد و محلّ وقف يعني جميع ما في السّماوات و ما في الارض را سخر لكم دوّم اينكه: جمله مستقلّه باشد يعني جميع آنچه ذكر شد از خداوند افاضه شده که مفاد منه است که بايد قدرداني كنيد جميع آنها از او است.
إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ آن هم چه آيات بزرگ و قدرتنمايي که اينکه كرات علويّه و سفليّه تمام در اينکه فضاء بدون ستون و قائمه نگاه داشته شده و هر كدام سير مخصوصي دارند بنحو منظّم مرتّب که ذرّهاي تخلّف يا سرعت باشد يا بطاء از مقدار مقرّر ندارند و چه منافعي از آنها ظاهر ميشود امّا:
لِقَومٍ يَتَفَكَّرُونَ که بالاتر از همه عبادات تفكّر در صنايع و آيات الهيّه و معارف حقّه و آيات قرآنيّه و دستورات دينيّه و عبرت در پيش آمدهاي بر كفّار و مشركين و عنايات و تفضّلات و نصرت مؤمنين و امثال اينها است که فرمود:
«تفكّر ساعة خير من عبادة ستّين سنة او سبعين سنة»
و گفتند: «الفكر حركة الي المبادي و من مبادي الي المراد» ترتيب مقدّمات براي اخذ نتيجه.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 13)- بعد از بیان نعمت کشتیها که تماس نزدیکی با زندگی روز مره انسانها دارد به مسأله تسخیر سایر موجودات بطور کلی پرداخته، میگوید: «و آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمین است همه را از ناحیه خودش مسخّر شما ساخت» (وَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً مِنْهُ).
با توجه به این که همه مواهب از ناحیه اوست و خالق و مدبر و پروردگار همه، ذات پاک او میباشد پس چرا انسان به سراغ غیر او رود؟ و سر بر آستان مخلوقات ضعیف بگذارد؟ و از معرفت منعم حقیقی غافل بماند؟
لذا در پایان آیه میافزاید: «در این، نشانههای مهمی است برای کسانی که تفکر و اندیشه میکنند» (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ).
در آیه قبل از عواطف انسانها استفاده میشد، و در اینجا از عقول و اندیشههای آنها، چه خدای مهربانی که با هر زبان ممکن با بندگانش سخن میگوید، گاه با زبان دل، و گاه با زبان فکر، و هدف در همه اینها یک چیز بیش
ج4، ص411
نیست، و آن بیداری انسانهای غافل و به حرکت در آوردن آنها در سیر الی اللّه است.
نکات آیه
۱ - مسخر بودن تمامى موجودات آسمان ها و زمین، به اراده الهى و در جهت منافع آدمیان (و سخّر لکم ما فى السموت و ما فى الأرض) «لام» در «لکم» براى منفعت است.
۲ - جهان آفرینش، داراى آسمان هاى متعدد (السموت )
۳ - انسان، هدف و غایت نظام جهان * (و سخّر لکم ما فى السموت و ما فى الأرض) در صورتى که «لام» در «لکم» براى غایت باشد، این معنا را افاده مى کند که تسخیر موجودات جهان و نظام بخشیدن به آنها، هدف و غایتى دارد. این غایت، انسان است و همه آنها نهایتاً براى انسان قرار داده شده اند.
۴ - انسان، توانا به تسخیر تمامى قوا و امکانات طبیعت در پرتو اراده الهى * (و سخّر لکم ما فى السموت و ما فى الأرض ) تعبیر «سخّر لکم» ممکن است به این معنا باشد که خداوند، موجودات را مسخّر انسان قرار داده است; یعنى، انسان بالقوه قادر است که در همه مظاهر طبیعت به نفع خویش تصرف کند.
۵ - تمامى هستى، از آنِ خداوند و نشأت یافته از او است. (جمیعًا منه) «من» در «منه» نشویه است.
۶ - لزوم توجه انسان به مالکیت مطلق خداوند بر جهان هستى و پرهیز از غفلت و غرور به هنگام بهرهورى از طبیعت و مظاهر آن (جمیعًا منه) تذکّر خداوند به این که همه هستى از او است - پس از این که جهان را مسخّر انسان یاد کرده است - مى رساند که انسان با حاکمیت بر جهان، زمینه غرور و غفلت از خداوند را دارد. و تأکید «جمیعاً منه» درصدد از میان بردن این غفلت است.
۷ - مسخّر بودن طبیعت در جهت منافع انسان، در بردارنده درس هاى توحیدى براى اهل تفکّر (اللّه الذى سخّر لکم البحر ... و سخّر لکم ما فى السموت و ... إنّ فى ذلک لأیت لقوم یتفکّرون)
۸ - نظام هدف مند و هماهنگ هستى در تأمین نیازهاى انسان، نشانگر توحید و یگانگى مبدأ جهان (و سخّر لکم ... جمیعًا منه إنّ فى ذلک لأیت لقوم یتفکّرون) تأکید «جمیعاً منه»، انسان را به مبدأ یگانه هستى متوجه مى سازد. این تذکر در پى «سخّر لکم ما...»، مى تواند از آن جهت باشد که هدف مندى هستى - که از لام غایت در «لکم» استفاده مى شود - خود دلیلى است بر هماهنگى همه اجزاى نظام در جهت واحد و این مستلزم مبدئى یگانه است.
۹ - تفکر و تأمل، شرط شناخت آیات الهى، در گستره نظام جهان (إنّ فى ذلک لأیت لقوم یتفکّرون)
۱۰ - اندیشه و تأمل در آیات الهى، یکى از مراتب شکرگزارى به درگاه پروردگار (اللّه الذى ... لعلّکم تشکرون ... إنّ فى ذلک لأیت لقوم یتفکّرون)
۱۱ - تشویق انسان، از سوى خداوند به تفکر و اندیشه (إنّ فى ذلک لأیت لقوم یتفکّرون)
موضوعات مرتبط
- آسمان: تعدد آسمان ها ۲
- آفرینش: مالک آفرینش ۵، ۶; منشأ آفرینش ۵; هدفدارى آفرینش ۳; هدفدارى نظام آفرینش ۸; هماهنگى نظام آفرینش ۸
- آیات خدا: شرایط شناخت آیات خدا ۹
- انسان: فضایل انسان ۳; منافع انسان ۱، ۷; منشأ قدرت انسان ۴
- تفکر: تشویق به تفکر ۱۱; تفکر در آفرینش ۹; تفکر در آیات خدا ۱۰
- تکبر: اجتناب از تکبر ۶
- توحید: دلایل توحید ۷، ۸
- خدا: آثار اراده خدا ۱; تشویقهاى خدا ۱۱; مالکیت خدا ۵; نشانه هاى اراده خدا ۴
- ذکر: ذکر مالکیت خدا ۶
- شکر: مراتب شکر ۱۰
- طبیعت: استفاده از طبیعت ۶; تسخیر طبیعت ۴; فلسفه تسخیر طبیعت ۷
- غفلت: اجتناب از غفلت ۶
- متفکران: عبرت متفکران ۷
- موجودات: منشأ تسخیر موجودات ۱
منابع