مريم ٣٧: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن جزییات آیه)
 
خط ۴۰: خط ۴۰:
{{ نمایش فشرده تفسیر|
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link30 | آيات ۱۶ - ۴۰ سوره مريم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link30 | آيات ۱۶ - ۴۰ سوره مريم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link31 | اشاره به شباهتهاى داستان يحيى و داستان عيسى (عليهما السلام )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link31 | شباهت هاى داستان زندگی يحيى و داستان عيسى «ع»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link32 | مراد از جمله : ((فاتخذت من دونهم حجابا((]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link32 | مراد از جملۀ: «فَاتَّخَذَت مِن دُونِهِم حِجَاباً»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link33 | مقصود از روحى كه براى مريم (عليه السلام ) به صورت بشرمتمثل شد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link33 | مقصود از روحى كه براى مريم «ع»، به صورت بشر متمثّل شد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link35 | گفتارى در معناى تمثل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link35 | گفتارى در معناى تمثّل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link36 | نقد و بررسى چهار اشكال و شبهه اى كه پيرامون جبرئيل براى مريم مطرح شده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link36 | بررسى چهار اشكال پيرامون جبرئيل براى مريم«ع»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link37 | پاسخ به اشكال دوم درباره تمثل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link39 | حاصل سخن درباره حقيقت تمثّل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link38 | پاسخ به اشكالهاى سوم و چهارم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link40 | پناه بردن مريم به خدا، هنگام رویارویی با جبرئيل «ع»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link39 | حاصل سخن درباره حقيقت تمثل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link41 | حكايت وضع حمل مريم و اندوه و نگرانى او در اين باره]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link40 | پناه بردن مريم به خدا و آگاهانيدن او به دارا شدن پسر شدن پسرى توسط جبرئيل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link42 | تسلّی و دلداری حضرت عيسى «ع» به مادر خود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link41 | حكايت وضع حمل مريم و اندوه و نگرانى او در اين خصوص]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link43 | سفارش به گرفتن روزه سكوت، براى رهايى از زخم زبان مردم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link42 | حضرت عيسى (ع ) مادر خود را تسلى و دلدارى مى دهد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link45 | وجوم مختلف درباره لفظ «كَانَ»، در جملۀ «كَيفَ نُكَلِّمُ مَن كَانَ فِى المَهدِ صَبِيّاً»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link43 | سفارش به روزه سكوت گرفتن براى رهايى از زخم زبان مردم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link47 | سخن گفتن عيسى «ع» در گهواره با مردم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link45 | وجوم مختلف درباره لفظ ((كان (( در جمله : ((كيف نكلم من كان فى المهد صبيا((]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link48 | تقرير حجتى بر نفى فرزند بودن عيسى «ع» براى خدا]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link47 | سخن گفتن عيسى (عليه السلام ) در گهواره با مردم :((قال انى عبدالله ...((]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link51 | معناى جملۀ «ستمگران، در قیامت، در گمراهی آشکار هستند»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link48 | تقرير حجتى بر نفى فرزند بودن عيسى (عليه السلام ) براى خدا]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۶#link52 | روز قيامت، براى ظالمان، روز حسرت است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link49 | توبيخ كسانى كه درباره عيسى (عليه السلام ) اختلاف كردند و گمراه گشتند، و تهديدآنان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۶#link55 | بحث روايتى: (رواياتى ذيل برخی آيات گذشته)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link51 | معناى جلمه (لكن الظالمون اليوم فى ظلال مبين )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۶#link52 | روز قيامت براى ظالمين روز حسرت است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۶#link54 | توضيحى درباره مراد از اينكه فرمود: ((انا نحن نرث الاءرض و من عليها...((]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۶#link55 | بحث روايتى (رواياتى در ذيل آيات مربوط به مريم وحمل او به عيسى و تكلم عيسى در نوزادى و...) ]]


}}
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۱۰

کپی متن آیه
فَاخْتَلَفَ‌ الْأَحْزَابُ‌ مِنْ‌ بَيْنِهِمْ‌ فَوَيْلٌ‌ لِلَّذِينَ‌ کَفَرُوا مِنْ‌ مَشْهَدِ يَوْمٍ‌ عَظِيمٍ‌

ترجمه

ولی (بعد از او) گروه‌هایی از میان پیروانش اختلاف کردند؛ وای به حال کافران از مشاهده روز بزرگ (رستاخیز)!

|اما گروه‌هايى از ميان آنها اختلاف كردند، پس واى براى كافران از حضور در روزى بزرگ
اما دسته‌ها[ى گوناگون‌] از ميان آنها به اختلاف پرداختند، پس واى بر كسانى كه كافر شدند از مشاهده روزى دهشتناك.
آن‌گاه طوایف مردم (یعنی نصاری) در میان خود (درباره مسیح پسر مریم) اختلاف کردند (برخی او را از کفر و جهل، خدا دانستند و برخی پسر خدا و برخی پسر یوسف نجارش خواندند)، پس وای بر این مردم کافر از حضور در آن روز بزرگ قیامت.
ولی گروه هایی از میان آنان [درباره عیسی] اختلاف کردند، پس وای بر کسانی که [با افراط در شأن عیسی] کافر شدند از حضور در روزی بزرگ!
گروه‌ها با هم اختلاف كردند، پس واى بر كافران به هنگام حضور در آن روز بزرگ.
ولی گروه منکران در میان خود اختلاف‌ورزیدند، پس وای بر کافران از حضور در روزی سترگ‌
و آن گروه‌ها- دسته‌هاى ترسايان- در ميان خود اختلاف كردند پس واى بر آنها كه كافر شدند از ديدار و حضور در روزى بزرگ- رستاخيز-.
سپس (با وجود این همه تأکید عیسی بر توحید و یکتاپرستی، و روشنی کار او) گروهها (و دسته‌های یهودیان و مسیحیان) در میان خود راههای مختلفی را در پیش گرفتند (و عقائد گوناگونی درباره‌ی مسیح ابراز داشتند). وای به حال کافران! (چون ایشان) در هنگامه‌ی روز بزرگ (قیامت چه خواهند دید و چه خواهند کشید!).
پس آن گروه‌ها(ی گوناگون) از میانشان به اختلاف پرداختند. پس وای برای کسانی که کافر شدند از حضور (در) دیدگاه روزی بزرگ.
پس اختلاف کردند گروه‌ها از میان ایشان پس وای بر آنان که کفر ورزیدند از دیدار روزی بزرگ‌

But the various factions differed among themselves. So woe to those who disbelieve from the scene of a tremendous Day.
ترتیل:
ترجمه:
مريم ٣٦ آیه ٣٧ مريم ٣٨
سوره : سوره مريم
نزول : ٧ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الأحْزَابُ»: گروهها و دسته‌ها. مراد فرق مختلف یهودیان و مسیحیان است. «وَیْلٌ»: هلاک و نابودی. وای. «مَشْهَدِ»: صحنه قیامت. هنگامه رستاخیز. حضور یافتن. گواهی. جایگاه گواهی پیغمبران و فرشتگان و اعضاء انسان، بر اعمال بندگان (نگا: غافر / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ مَشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ «37»

پس گروه‌هايى از ميان خودشان به اختلاف پرداختند، پس واى بر كسانى كه كافر شدند از حضور در روز بزرگ (قيامت).

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ مَشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ (37)

فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ‌: پس اختلاف كردند جميع فرق يهود و نصارى. مِنْ بَيْنِهِمْ‌: از ميان مردمان در باب عيسى عليه السلام، يعنى هر حزبى معتقد شدند چيزى را كه مخالف اعتقاد حزب ديگر بود، چه يهود طريقه تفريط گرفتند، و نصارى به جانب افراط افتادند. يا نصارى سه فرقه شدند: نسطوريه عيسى را ابن اللّه گفتند، و يعقوبيه به الوهيت او قائل شدند، و ملكانيه قائل به اقانيم ثلاث. يا جميع فرق آدميان در او اختلاف كردند: يهود به تفريط و نصارى به افراط، و مسلمانان به اقتصاد كه بنده خدا و پيغمبر حق مى‌باشد.

فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا: پس واى مر آنان را كافر شدند. مِنْ مَشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ‌: از وقت حاضر شدن يا مكان حضور در روز بزرگ كه قيامت است، يا از مشاهده اهوال و احوال آن روز و حساب و جزاى آن، و يا از شهادت آن روز برايشان، چه در روز قيامت ملائكه و انبياء و زبان و جوارح كفار، بر كفر و بدى افعال قبيحه ايشان گواهى دهند. نزد بعضى مراد آن چيزى است كه گواهى دادند به آن در حق عيسى و مادر او.

تبصره: آيه شريفه اشعار است با آنكه اختلاف احزاب در كلمه حقه و ملت محقه، عاقبت وخيم خواهد داشت، يعنى در دنيا سلب آسايش و باعث اتلاف مال و جان و هتك عرض و ناموس شود، و در آخرت هم مبتلا به جزاى اعمال و عذاب و نكال گردد. و مسلم است اختلاف احزاب، ناشى از اغراض شخصيه و آراء فاسده خواهد بود، و الّا همه برادر دينى و داراى يك پيغمبر و يك كتاب و يك شريعت اختلاف چه معنى دارد. و البته شخص عاقل هشيار بايد مآل انديش‌


«1» فرائد السمطين، ج 2، ص 254 حديث 523.

جلد 8 - صفحه 182

و فكر سر انجام كردار خويش باشد، كه تا فرصت هست غنيمت شمرد و توشه‌اى از خرمن سعادت بردارد تا در مشهد روز عظيم رستگارى يابد، زيرا هيچ چيز عظيمتر نيست از آنچه مشاهده شود در روز قيامت از محاسبه و مسائله و بروز سراير و ظهور نتيجه اعمال، و هيچ منفعتى اعظم از ثواب آن روز نيست، و هيچ ضررى اعظم از عقاب آن روز نخواهد بود.

نكته: قوله (قول الحقّ) منصوب است بر مصدريت كه مؤكد جمله مذكوره است، و قائل آن حق تعالى تقدير آنكه قال عيسى قول الحق.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ مَشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ (37) أَسْمِعْ بِهِمْ وَ أَبْصِرْ يَوْمَ يَأْتُونَنا لكِنِ الظَّالِمُونَ الْيَوْمَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ (38) وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ وَ هُمْ فِي غَفْلَةٍ وَ هُمْ لا يُؤْمِنُونَ (39) إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَ مَنْ عَلَيْها وَ إِلَيْنا يُرْجَعُونَ (40)

ترجمه‌

پس اختلاف نمودند فرقه‌ها از ميان آنها پس واى مر آنانرا كه كافر شدند از حضور روزى بزرگ‌

چه شنوايند آنها و چه بينا روز كه ميآيند نزد ما ولى باشند ستمكاران امروز در گمراهى آشكار

و بيم ده آنها را از روز حسرت چون تمام شود كار با آنكه آنها در غفلتند و آنان ايمان نمى‌آورند

همانا ما ميراث بريم زمين را و هر كس بر آنست و بسوى ما باز ميگردند.

تفسير

- حزب جماعتى را گويند كه منفرد باشند بعقيده و مسلكى و ظاهرا نصارى بعد از حضرت عيسى يعنى عروجش بآسمان در باره او اختلاف نمودند بعضى گفتند او پسر خدا بود و ملحق بپدر شد و بعضى گفتند خدا بود چندى هبوط بزمين نمود و بعد عروج بآسمان كرد و بعضى گفتند بنده خدا بود و پيغمبر و روح او و يهود گفتند ساحر و كذّاب بود و متولّد از يوسف نجّار پس هم مردم اختلاف نمودند هم نصارى و هم اختلاف از ميان آنها برخاست چون يك دسته ثابت بر قول حق بودند و هم اختلاف در ميان آنها بود چون گفته‌اند كلمه من زائده است در هر حال واى يعنى عذاب شديد ثابت و لازم است براى كسانيكه كافر شدند بخدا و حضرت عيسى كه نشناختند او را بمقامى كه داشت و در حقّ او افراط و تفريط نمودند مانند


جلد 3 صفحه 474

آن دو دسته از نصارى و يهود از مشاهده و معاينه و شهود و حضور آنها در روز بزرگ كه قيامت كبرى است براى حساب اعمال و جزاء كردارشان چه قدر شنوا و بينايند در آنروز چون پرده‌ئى و حجابى نيست ولى امروز در امر چنين پيغمبر اولو العزمى فكر نمى‌كنند و ظلم ميكنند بخودشان و او كه از قدر او تجاوز ميكنند يا در حقّ او تقصير مينمايند و در وادى ضلالت و گمراهى متحيّر و سرگردان ميمانند با آنكه اگر قدرى نظر و اجتهاد نمايند خوب قدر و حقّ او را درك ميكنند كه همان پيغمبر اولو العزم و روح اللّه است نه آنكه پسر يا شريك خدايا العياذ باللّه خدا است و بيم ده اى پيغمبر كفار را از روز حسرت خوردن و ندامت بردن بدكار از كار بدش و نيكوكار از كمى كار خوبش كه آن روز قيامت است وقتى كه مردم از حساب اعمال فارغ شوند و اهل بهشت و دوزخ تعيين گردد و كار تمام شود كه ديگر حسرت و ندامت فائده نداشته باشد چون جهنّمى بگويد چرا كارى كردم كه مستحق جهنّم شدم و بهشتى بگويد چرا كارى نكردم كه بيش از اين مستحق ثواب شوم با آنكه آنها تا در دنيا هستند سر گرم بهوى و هوسند و در غفلت از چنين روز كه در پيش دارند ميگذرانند و آنها معتقد بآنروز و نبوّت تو نيستند تا بدستورات تو عمل نمايند براى اصلاح حال خودشان و تهيّه توشه آخرت در معانى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه روز حسرت روزى است كه مرگ را ميآورند و سر ميبرند و ظاهرا اشاره بحديثى است كه از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و صادقين عليهما السلام در كتب عامّه و خاصه نقل شده كه وقتى اهل بهشت داخل بهشت و اهل جهنّم داخل جهنّم شدند مرگ مصوّر ميشود بصورت قوچ سياه و سفيدى و ميآورند آنرا در بين بهشت و جهنّم نگاه ميدارند و منادى از جانب خداوند ندا ميكند اى اهل بهشت و اى اهل جهنّم بيائيد و نگاه كنيد و آنها ميآيند و نگاه ميكنند و ميشناسند آنرا كه مرگ است و مصوّر باين صورت شده بعد او را ذبح ميكنند و ميگويند اى اهل بهشت هميشه هستيد و مرگ نيست و اى اهل جهنّم هميشه هستيد و مرگ نيست پس اهل بهشت بقدرى خوشحال ميشوند كه اگر مرگ بود از شدّت فرح ميمردند و اهل جهنم نعره‌اى ميكشند كه اگر مرگ بود از غصّه ميمردند و قيامت وقتى بر پا ميشود كه تمام مردم مرده باشند و كسى متصرّف در زمين جز خدا نباشد چون وارث كسى است كه بعد از مردن كسى بماند


جلد 3 صفحه 475

و اموال او را تصرّف نمايد يا با او پايدار باشد و خداوند با زمين و اهل آن بهر دو معنى وارث است و همه در خاتمه امر باو رجوع و بازگشت مينمايند ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَاختَلَف‌َ الأَحزاب‌ُ مِن‌ بَينِهِم‌ فَوَيل‌ٌ لِلَّذِين‌َ كَفَرُوا مِن‌ مَشهَدِ يَوم‌ٍ عَظِيم‌ٍ (37)

‌پس‌ اختلاف‌ كردند حزبها ‌از‌ ‌بين‌ ‌آنها‌ ‌پس‌ ويل‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ ‌آن‌ كساني‌ ‌که‌ كافر شدند ‌از‌ محل‌ شهادت‌ روز ‌با‌ عظمت‌ فَاختَلَف‌َ الأَحزاب‌ُ حزب‌ عبارت‌ ‌از‌ جمعيتي‌ ‌است‌ ‌که‌ داراي‌ يك‌ مسلك‌ و طريقه‌ و مذهب‌ خاصي‌ باشند و كفار داراي‌

جلد 12 - صفحه 441

مسالك‌ مختلفه‌ هستند مخصوصا نصاري‌ ‌که‌ يك‌ دسته‌ عيسي‌ ‌را‌ ‌خدا‌ ميدانند و ‌آنها‌ ‌را‌ يعقوبيّه‌ ميگويند و يك‌ حزب‌ ‌إبن‌ اللّه‌ ميدانند و ‌آنها‌ ‌را‌ نسطوريه‌ ميگويند و يك‌ حزب‌ قائل‌ بتثليث‌ شدند اسرائيليّه‌ ميگويند يهود يك‌ حزب‌ ديگر بلكه‌ ‌در‌ خبر داريم‌ ‌از‌ پيغمبر اكرم‌ ‌که‌ امت‌ موسي‌ 71 فرقه‌ شدند يك‌ فرقه‌ اهل‌ نجات‌ و هفتاد اهل‌ عذاب‌ و امت‌ عيسي‌ 72 فرقه‌ شدند يك‌ فرقه‌ اهل‌ نجات‌ و هفتاد و يك‌ اهل‌ عذاب‌ و امت‌ ‌من‌ 73 فرقه‌ مي‌شوند يك‌ فرقه‌ اهل‌ نجات‌ و بقيّه‌ اهل‌ عذاب‌ ‌من‌ بينهم‌ ‌در‌ ميانه‌ ‌خود‌ ‌که‌ ‌هر‌ كدام‌ ديگران‌ ‌را‌ لعن‌ مي‌كنند و تبرّي‌ ميجويند.

فَوَيل‌ٌ لِلَّذِين‌َ كَفَرُوا گفتيم‌ ‌از‌ ‌براي‌ ويل‌ دو معني‌ ‌است‌ اسمي‌ و وصفي‌، اما اسمي‌ چاهي‌ ‌است‌ ‌در‌ قعر جهنم‌ و اما وصفي‌ ‌يعني‌ واي‌ بحال‌ كساني‌ ‌که‌ كافر شدند ‌من‌ مشهد ‌يعني‌ محل‌ شهادت‌ و لذا مشاهد شريفه‌ ‌را‌ مشهد گويند چون‌ محل‌ شهادت‌ امام‌ ‌عليه‌ السّلام‌ ‌بود‌ و روز قيامت‌ ‌را‌ مشهد مينامند.

چون‌ شهود روز قيامت‌ بسيار هستند اعضاء و جوارح‌ ملائكه‌ انبياء و رسل‌ و ائمه‌ اطهار و ‌از‌ همه‌ بالاتر ذات‌ اقدس‌ ربوبي‌ يوم عظيم‌ روز قيامت‌ روز بسيار ‌با‌ عظمتي‌ ‌است‌ آثار غضب‌ الهي‌ ملائكه‌ عذاب‌ نفير جهنم‌ نامه‌ اعمال‌ زمين‌ مثل‌ كوره‌ آهن‌ گران‌ خورشيد يك‌ ني‌ بالاي‌ سر و ‌غير‌ اينها.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 37)- ولی با این همه تأکیدی که مسیح (ع) در زمینه توحید و پرستش خداوند یگانه داشت «بعد از او گروههایی از میان پیروانش اختلاف کردند» و عقاید گوناگونی مخصوصا در باره مسیح ابراز داشتند (فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ مِنْ بَیْنِهِمْ).

«وای به حال آنها که راه کفر و شرک را پیش گرفتند، از مشاهده روز عظیم رستاخیز» (فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ مَشْهَدِ یَوْمٍ عَظِیمٍ).

تاریخ مسیحیت نیز به خوبی گواهی می‌دهد که آنها تا چه اندازه بعد از حضرت مسیح (ع) در باره او و مسأله توحید اختلاف کردند.

بعضی گفتند: او خداست که به زمین نازل شده است! عده‌ای را زنده کرده

ج3، ص90

و عده‌ای را میرانده سپس به آسمان صعود کرده است! بعضی دیگر گفتند: او فرزند خداست! و بعضی دیگر گفتند: او یکی از اقانیم سه گانه (سه ذات مقدس) است، اب و ابن و روح القدس (خدای پدر، خدای پسر و روح القدس)! و بعضی دیگر گفتند: او سومین آن سه نفر است: خداوند معبود است، او هم معبود، و مادرش هم معبود! سر انجام بعضی گفتند: او بنده خداست و فرستاده او.

و از آنجا که انحراف از اصل توحید، بزرگترین انحراف مسیحیان محسوب می‌شود در ذیل آیه فوق دیدیم که چگونه خداوند آنها را تهدید می‌کند.

نکات آیه

۱- طایفه هایى از مردم زمان مریم، پیروان على رغم سخنان روشن عیسى(ع) در باره او به اختلاف نظر و کشمکش پرداختند. (فاختلف الأحزاب من بینهم) با توجه به آیات گذشته که در باره فرزند مریم(س) بودن عیسى(ع) و نفى گزینش فرزند از جانب خداوند بود، چنین برمى آید که اختلاف طایفه ها و گروه ها در باره ماهیت حضرت مسیح(ع) بوده است.

۲- گروهى از مردم زمان مریم به عیسى(ع) و گفته هاى او ایمان آوردند و گروهى کفر ورزیدند. (فاختلف الأحزاب من بینهم فویل للذین کفروا)

۳- قیامت، روزى سخت و هلاکت بار براى کفرورزان به عیسى(ع) و گفته هاى او (فویل للذین کفروا من مشهد یوم عظیم) «ویل»، یعنى عذاب و هلاکت (لسان العرب). هلاکت بار بودن قیامت کنایه از شدت عذاب است، در حدى که اگر در قیامت نیز مرگ وجود مى داشت گرفتاران به عذاب، زنده نمى ماندند.

۴- آنان که عیسى(ع) را فرزند مریم(س)، بنده خدا و پیامبر او نمى دانند، کافراند. (فاختلف الأحزاب من بینهم فویل للذین کفروا)

۵- اعتقاد به فرزندى عیسى(ع) براى خداوند کفر است. (ما کان للّه أن یتّخذ من ولد ... فویل للذین کفروا من مشهد یوم عظیم)

۶- در قیامت، گواهانى بر بطلان پندار فرزندى عیسى(ع) براى خداوند شهادت خواهند داد. (فویل للذین کفروا من مشهد یوم عظیم)

۷- صحنه هاى شهادت علیه کافران در قیامت، منظره هایى دشوار و هلاکت آفرین خواهد بود. (فویل للذین کفروا من مشهد یوم عظیم) «مشهد» ممکن است اسم مکان به معناى محل شهادت باشد. حرف «مِنْ» دلالت دارد که همان مکان شهادت منشأ «ویل» براى کافران است، بنابراین باید گفت صحنه هاى شهادت علیه آنها، مرگ آفرین و عذاب ساز است، به گونه اى که اگر در قیامت مرگ کسى امکان پذیر بود، آنان جز هلاکت و ویل سرنوشتى نداشتند.

۸- روز قیامت، روزى عظیم و جایگاه حضور و گواهى است. (من مشهد یوم عظیم) «مشهد» چنانچه اسم مکان باشد، به معناى محل حضور و شهادت است. و مى تواند مصدر میمى و به معناى شهود و حضور در روز قیامت باشد.

موضوعات مرتبط

  • عقیده: بطلان عقیده به فرزنددارى خدا ۶; عقیده به فرزنددارى خدا ۵
  • عیسى(ع): اختلاف در عیسى(ع) ۱; بشر بودن عیسى(ع) ۴; عبودیت عیسى(ع) ۴; قصه عیسى(ع) ۲; مؤمنان به عیسى(ع) ۲; مکذبان عیسى(ع) ۲; مکذبان عیسى(ع) در قیامت ۳
  • قیامت: اهوال قیامت ۷; سختى قیامت ۳; ظهور حقایق در قیامت ۶; عظمت قیامت ۸; گواهان در قیامت ۶; گواهى در قیامت ۸
  • کافران ۴: گواهى اخروى علیه کافران ۴ ۷
  • کفر: موجبات کفر ۴، ۵
  • مریم(ع): اختلاف مردم دوران مریم(ع) ۱; فرزند مریم(ع) ۴
  • مسیحیان: اختلاف مسیحیان ۱

منابع