النحل ٣١: تفاوت میان نسخهها
(افزودن جزییات آیه) |
(←تفسیر) |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۵#link226 | آيات ۲۲ - | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۵#link226 | آيات ۲۲ - ۴۰ سوره نحل]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۵#link227 | اعتقاد به | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۵#link227 | اعتقاد به معاد، لازمۀ توحيد كامل است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۶#link228 | بيان | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۶#link228 | بيان اين كه گمراه كنندگان، همانند بار گناهان ناشى از اضلال شان را بر دوش مى كشند]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۶#link229 | چگونگى تعدد | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۶#link229 | چگونگى تعدد «وزر» و «عذاب»، در ازای عمل واحد]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۶#link230 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۶#link230 | برداشت هاى نادرست از آيه «لِيَحمِلُوا أوزَارَهُم كَامِلَةً يَومَ القِيَامَة»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۶#link231 | مقصود از كسانى كه علم داده شده | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۶#link231 | مقصود از كسانى كه علم داده شده اند، در آيه شریفه]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۶#link233 | مقصود از طيب بودن «متقين»، در حال توفّى و مرگ]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۶#link233 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۶#link234 | توجیه تعلق مشيت خداوند، به امر عدمى، در آيه شریفه]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۶#link234 | تعلق مشيت | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۷#link235 | تقرير و تبيين استدلال مشركان، براى بت پرستى خود]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۷#link235 | تقرير و تبيين استدلال | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۷#link236 | پاسخ به دليل مشركان: تنها وظيفه پيامبران، «بلاغ مُبين» است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۷#link236 | پاسخ به دليل | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۷#link237 | تقسيم امت ها، به دو طایفه هدايت يافته و گمراه]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۷#link237 | تقسيم امت | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۷#link239 | توضيح اين كه «ضلالت»، امر عدمى است و نمى توان گفت خدا آن را ايجاد كرده است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۷#link240 | تسليت و دلدارى به رسول خدا «ص»: نسبت به هدايت مشركان، حريص مباش]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۷#link239 | توضيح | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۷#link241 | تفسير آيه توسط جبريون و مفوضه، در جهت اثبات مذهب خود]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۷#link240 | تسليت و دلدارى رسول خدا | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۷#link242 | مشرکان در قيامت، اصلا ياور و ناصری ندارند]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۷#link241 | تفسير آيه توسط جبريون و | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۸#link243 | رفع اختلاف در باره دین حق، يكى از معرّفات روز قيامت است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۷#link242 | در | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۸#link244 | اشاره به تعابير مختلف از ايجاد خداى تعالى، به: «قول»، «كلمه»، «امر»، «اراده» و «قضاى خدا»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۸#link243 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۸#link245 | بحث روايتى: (رواياتى در باره برخی از آیات گذشته)]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۸#link244 | اشاره به تعابير مختلف از ايجاد خداى | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۸#link245 | بحث روايتى (رواياتى در | |||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۸ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۳۱
کپی متن آیه |
---|
جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ لَهُمْ فِيهَا مَا يَشَاءُونَ کَذٰلِکَ يَجْزِي اللَّهُ الْمُتَّقِينَ |
ترجمه
النحل ٣٠ | آیه ٣١ | النحل ٣٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«جَنّاتُ»: خبر مبتدای محذوف است و در اصل چنین است: هِیَ جَنَّاتُ. یا این که مبتدا است و خبر آن محذوف است و در اصل چنین است: لَهُمْ جَنَّاتُ.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۲۲ - ۴۰ سوره نحل
- اعتقاد به معاد، لازمۀ توحيد كامل است
- بيان اين كه گمراه كنندگان، همانند بار گناهان ناشى از اضلال شان را بر دوش مى كشند
- چگونگى تعدد «وزر» و «عذاب»، در ازای عمل واحد
- برداشت هاى نادرست از آيه «لِيَحمِلُوا أوزَارَهُم كَامِلَةً يَومَ القِيَامَة»
- مقصود از كسانى كه علم داده شده اند، در آيه شریفه
- مقصود از طيب بودن «متقين»، در حال توفّى و مرگ
- توجیه تعلق مشيت خداوند، به امر عدمى، در آيه شریفه
- تقرير و تبيين استدلال مشركان، براى بت پرستى خود
- پاسخ به دليل مشركان: تنها وظيفه پيامبران، «بلاغ مُبين» است
- تقسيم امت ها، به دو طایفه هدايت يافته و گمراه
- توضيح اين كه «ضلالت»، امر عدمى است و نمى توان گفت خدا آن را ايجاد كرده است
- تسليت و دلدارى به رسول خدا «ص»: نسبت به هدايت مشركان، حريص مباش
- تفسير آيه توسط جبريون و مفوضه، در جهت اثبات مذهب خود
- مشرکان در قيامت، اصلا ياور و ناصری ندارند
- رفع اختلاف در باره دین حق، يكى از معرّفات روز قيامت است
- اشاره به تعابير مختلف از ايجاد خداى تعالى، به: «قول»، «كلمه»، «امر»، «اراده» و «قضاى خدا»
- بحث روايتى: (رواياتى در باره برخی از آیات گذشته)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ لَهُمْ فِيها ما يَشاؤُنَ كَذلِكَ يَجْزِي اللَّهُ الْمُتَّقِينَ «31»
به باغهايى دائمى داخل خواهند شد كه نهرها از زير (درختان) آن جارى است، هر چه را بخواهند براى ايشان در آنجا موجود است، خداوند اينگونه پرهيزكاران را پاداش مىدهد.
جلد 4 - صفحه 514
پیام ها
1- در بهشت، باغها و نهرها تنوع و تعدّد دارند. «جَنَّاتُ، الْأَنْهارُ»
2- باغهاى بهشتى، هميشه سبز است. خزان و خشكسالى ندارد. «جَنَّاتُ عَدْنٍ»
3- پاداش پرهيز از لذات حرام دنيوى، كاميابىهاى بىنهايت اخروى است.
«ما يَشاؤُنَ»
4- «ما يَشاؤُنَ» بالاتر از «ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ» است. زيرا گاهى انسان چيزى را مىخواهد كه در آن لذّت نفس و چشم نيست، مقام عرفان و معنويّت است. «لَهُمْ فِيها ما يَشاؤُنَ»
5- سنّت خداوند بر پاداش نيكوكاران است. «كَذلِكَ يَجْزِي اللَّهُ الْمُتَّقِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ لَهُمْ فِيها ما يَشاؤُنَ كَذلِكَ يَجْزِي اللَّهُ الْمُتَّقِينَ (31)
جلد 7 - صفحه 193
بعد از آن وصف منازل پرهيزكاران را فرمايد:
جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها: سراى پرهيزكاران بهشتهاى اقامتگاه را داخل مىشوند آنها وصفشان چنين است كه: تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ: جارى مىگردد از زير درختان آن جويها. لَهُمْ فِيها ما يَشاؤُنَ: براى ايشان است در آن بهشتها آنچه را كه بخواهند از مشتهيات نفسانى و مستلذات چشمى، چنانچه آيه ديگر فرمود (وَ فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ) «1». كَذلِكَ يَجْزِي اللَّهُ الْمُتَّقِينَ: اين چنين پاداش و جزا دهد خداى تعالى پرهيزكاران از شرك و معاصى را.
تنبيه: آيه شريفه كمال ترقيات انسانى را در عالم آخرت بيان مىفرمايد، و آن حصول آزادى مطلقه و حريت تامه است كه به مقتضاى فطرت جبلّى، هر فرد فرد بشرى، مىخواهد هر چه اراده مىكند بشود، و هر كارى خواهد بكند، و اين راحتى و آزادى عبارت است از وقوع مراد، به نفس اراده، و الّا حصول مراد، به مقدمات فعليه راحتى نباشد، و مسلم است در دنيا چنين آزادى و سلطنت تامه حاصل نشود هر چند خود را به زحمت اندازد، خداوند منان به فضل و امتنان اين مقام عالى را به مؤمن متقى در عالم باقى مرحمت فرمايد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ قِيلَ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا ما ذا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قالُوا خَيْراً لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةٌ وَ لَدارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ وَ لَنِعْمَ دارُ الْمُتَّقِينَ (30) جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ لَهُمْ فِيها ما يَشاؤُنَ كَذلِكَ يَجْزِي اللَّهُ الْمُتَّقِينَ (31) الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمْ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (32) هَلْ يَنْظُرُونَ إِلاَّ أَنْ تَأْتِيَهُمُ الْمَلائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ أَمْرُ رَبِّكَ كَذلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ ما ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ (33) فَأَصابَهُمْ سَيِّئاتُ ما عَمِلُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ (34)
ترجمه
و گفته شد مر آنانرا كه پرهيزكار شدند چه چيز نازل نمود پروردگار شما گفتند خير براى آنانكه نيكوئى كردند در اين دنيا نيكوئى است و هر آينه سراى آخرت بهتر است و هر آينه خوب است سراى پرهيز كاران
بهشتهاى هميشگى كه داخل ميشوند آنرا ميرود از زير آنها نهرها براى ايشان است در آنها آنچه ميخواهند اين چنين جزا ميدهد خدا پرهيزكاران را
آنانكه قبض روح ميكنند ايشانرا ملائكه پاكيزگان ميگويند سلام بر شما داخل شويد در بهشت براى آنچه بوديد كه بجا مىآورديد
آيا انتظار مىبرند مگر آنكه آيند آنها را ملائكه يا بيايد فرمان پروردگار تو اينچنين كردند آنانكه بودند پيش از آنها و ستم نكرد بآنها خدا ولى بودند آنها كه بخودهاشان ستم ميكردند
پس رسيدشان بديهاى آنچه كردند و فرود آمد بآنها آنچه بودند كه بآن استهزاء مينمودند.
تفسير
- در مقابل كفّار قريش كه در آيات سابقه مقاله آنها ذكر شد مؤمنان با تقوائى بودند كه وقتى از آنها سؤال ميشد كه چه چيز نازل فرموده است خداوند بتوسط پيغمبر خود در جواب ميگفتند خير و خوبى و صلاح دنيا و آخرت كه همه در قرآن جمع است. براى كسانيكه نيكوئى نمودند در دار دنيا بخودشان و خلق بجهت اطاعت او امر الهى پاداش دنيوى است كه صحّت و امنيت و عزّت و عظمت و رفاهيت باشد ولى ثواب آخرتشان بهتر و برتر و بالاتر از دنيا و ما فيها است و بنابراين از كلمه خيرا ببعد كلام اهل تقوى است و محتمل است كلام آنها همان كلمه خيرا باشد و بقيه كلام الهى باشد كه بعنوان بيان مراد آنها نازل شده است و چه خوب است سراى اهل تقوى كه بهشت جاويد و آرامگاه ابدى آنها است كه وارد ميشوند در آن جارى ميباشد در آن نهرهاى شربت و شراب و شير و از براى ايشان مهيا و آماده است آنچه را بخواهند از انواع اطعمه و اغذيه لذيذه و هر چه فوق آن تصور نشود در لذت بخشى و سودمندى و گوارائى و بىضررى و زحمتى و در شأن جنات عدن اخبارى در سوره توبه گذشت در امالى از امير المؤمنين عليه السّلام
جلد 3 صفحه 283
روايت نموده كه فرمود بر شما توصيه ميكنم بپرهيزكارى در اوامر الهى كه جامع خيرات است و خيرى غير از آن نيست و تحصيل ميشود بآن از خير آنچه تحصيل نميشود بغير آن از خير دنيا و آخرت و اين آيات را تلاوت فرمود و عياشى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه فرمود چه خوب خانهاى است براى پرهيزكاران دنيا ولى اينها همه در صورتى است كه با صفت تقوى ملازم باشند تا وقتى كه ملائكه رحمت از اعوان ملك الموت براى قبض روح آنها حاضر شوند و به بينند ارواح آنها را پاك و پاكيزه از لوث معاصى و قابل صعود بمقامات عاليه بهشت برسم بشارت و تبريك بايشان بگويند براى شما است سلامتى از هر بدى داخل شويد در بهشت مكتسب بدسترنج خودتان و قمى ره فرموده مراد از طيّبين اهل ايمانى هستند كه پاكيزه است ولادت آنها و بنظر حقير مراد از اين تفسير خارج نمودن دشمنان ائمه اطهار است چون حلال زاده دشمن امير المؤمنين عليه السّلام نميشود و در امالى از امير المؤمنين عليه السّلام روايت نموده كه هيچ كس مفارقت نكند روحش از بدنش مگر آنكه ميداند بكدام يك از دو منزل خود ميرود كه آن بهشت يا جهنم است و ميداند كه دشمن خدا است يا دوست او اگر دوست خدا باشد گشوده ميشود بر وى او درهاى بهشت و باز ميشود براى او راههاى آن و ميبيند آنچه را مهيا فرموده است خداوند براى او در آن پس از هر شغلى فارغ گردد و هر بارى از دوشش برداشته شود و اگر دشمن خدا باشد گشوده ميشود بروى او درهاى جهنم و باز ميشود براى او راههاى آن و ميبيند آنچه را مهيا فرموده است خدا در آن براى او پس رو آورد باو هر ناملائمى و وارد شود بر او هر شرّى و تمام اينها در دم مرگ است كه در آن وقت يقين برايش حاصل شود چنانچه خداوند فرموده الذين تتوفيهم الملائكة ظالمى انفسهم و نيز فرموده الذين تتوفيهم الملائكة طيّبين تا آخر هر دو آيه كه راجع بآن دو دسته است و آيا كفاريكه با اين ادلّه واضحه باز ايمان نمىآورند بخدا و پيغمبر و روز جزاء انتظارى دارند جز آنكه بيايند براى قبض روح آنها ملائكه عذاب از اعوان ملك الموت يا صادر شود فرمان الهى بعذاب آنها در دنيا و قمى ره فرموده يكى از سه امر خدا كه عذاب و مرگ و خروج قائم است و اين رويّه كه اصرار بكفر باشد اختصاص بآنها ندارد پيشينيان آنها هم با پيغمبران گذشته همين سلوك را نمودند
جلد 3 صفحه 284
كه خداوند عذاب بر آنها نازل فرمود و خداوند بر آنها ظلم نفرمود بنزول عذاب بلكه آنها خودشان ظلم نمودند بنفوس خودشان كه كارى كردند كه مستحق عذاب دنيوى و اخروى شدند و رسيد بآنها جزاى اعمال بدشان و احاطه كرد بر آن نفوس خبيثه پاداش استهزاء و سخريهاى كه بانبياء و مواعيد ايشان مينمودند و قمى ره فرموده مراد عذاب در رجعت است كه بآن استهزاء ميكردند و فعل حاق مأخوذ از حيق و مخصوص باحاطه شرّ است و در احاطه خير استعمال نميشود و استفهام انكارى است يعنى منتظر نيستند و نبايد باشند مگر يكى از اين دو امر را و اللّه اعلم ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
جَنّاتُ عَدنٍ يَدخُلُونَها تَجرِي مِن تَحتِهَا الأَنهارُ لَهُم فِيها ما يَشاؤُنَ كَذلِكَ يَجزِي اللّهُ المُتَّقِينَ (31)
بهشتها که در آنها اقامت ميكنند داخل ميشوند آن بهشتها را که جاري
جلد 12 - صفحه 114
ميشود از زير آنها نهرهايي و از براي آنها در اينکه بهشتها هر چه بخواهند موجود است همين نحو جزاء ميدهد خداوند اهل تقوي را جنات عدن بيان جمله قبل در آيه قبل فرمود:
وَ لَنِعمَ دارُ المُتَّقِينَ که دار متّقين جنات عدن است عدن محل اقامت است که در آنها دائما مقيم هستند و فناء و زوال ندارند و از همين باب است معادن که محل جواهرات و فلزات است و در حديث است
النّاس معادن كمعادن الذهب و الفضة
يعني از حيث صفات و اخلاق و فهم و ادراك و زكاوت و شرافت و نحو اينها مختلف هستند، چنانچه معادن از حيث جيّد وردي مختلف هستند و يكي از اسامي جنات جنات عدن است، مثل جنة الفردوس جنة المأوي جنة الخلد و نحوها يَدخُلُونَها بلكه متقين که بيگناه وارد محشر شوند عقبات قيامت را هم ندارند و در مواقف وقوف نميكنند که فرمود:
ان للقيمة خمسون موقفا کل موقف مقام الف سنة.
پس از آن تلاوت فرمود:
فِي يَومٍ كانَ مِقدارُهُ خَمسِينَ أَلفَ سَنَةٍ معارج آيه 4 و بدون حساب داخل بهشت ميشوند تَجرِي مِن تَحتِهَا الأَنهارُ يعني از پاي قصرها و عمارات نهرهاي زيادي جاريست نهر سلسبيل كوثر انهار اربعة فِيها أَنهارٌ مِن ماءٍ غَيرِ آسِنٍ وَ أَنهارٌ مِن لَبَنٍ لَم يَتَغَيَّر طَعمُهُ وَ أَنهارٌ مِن خَمرٍ لَذَّةٍ لِلشّارِبِينَ وَ أَنهارٌ مِن عَسَلٍ مُصَفًّي محمّد صلّي اللّه عليه و اله و سلّم آيه 17 لَهُم فِيها ما يَشاؤُنَ وَ فِيها ما تَشتَهِيهِ الأَنفُسُ وَ تَلَذُّ الأَعيُنُ زخرف آيه 71 كَذلِكَ يَجزِي اللّهُ المُتَّقِينَ نه از روي استحقاق، بلكه از راه تفضّل و عنايت و وعده الهي خلف ندارد إِنَّ اللّهَ لا يُخلِفُ المِيعادَ آل عمران آيه 7 رعد آيه 31.
لا يُخلِفُ اللّهُ وَعدَهُ روم آيه 5.
115
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 31)- این آیه سرای پرهیزکاران را که قبلا بطور سر بسته بیان شد، توصیف کرده، میگوید: سرای پرهیزکاران «باغهای جاویدان بهشت است که همگی وارد آن میشوند» (جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَها).
«نهرهای جاری از زیر درختانش میگذرد» (تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ).
تنها مسأله باغ و درخت مطرح نیست، بلکه «هر چه بخواهند در آنجا هست» (لَهُمْ فِیها ما یَشاؤُنَ).
و در پایان آیه میفرماید: «خداوند پرهیزکاران را چنین پاداش میدهد» (کَذلِکَ یَجْزِی اللَّهُ الْمُتَّقِینَ).
نکات آیه
۱- جایگاه تقواپیشگان در آخرت، بهشت جاودانه است. (و لنعم دار المتّقین. جنّ-ت عدن) «عدن» در لغت به معناى استقرار و ثبات است و این معنا دلالت بر جاودانگى مى کند.
۲- بهشت متقین، داراى نهرهاى روان (جنّ-ت عدن یدخلونها تجرى من تحتها الأنهر)
۳- بهشت، باغها و بوستانهاى متعددى دارد. (جنّ-ت عدن) «جنة» به معناى باغ داراى درختانى که به هم تنیدگى درختانش زمین را مى پوشاند است. جمع آوردن آن دلالت بر نکته فوق دارد.
۴- تمامى خواسته هاى تقواپیشگان در بهشت، برآورده مى شود. (دار المتّقین . جنّ-ت عدن یدخلونها ... لهم فیها ما یشاءون)
۵- بهشت، واجد تمامى موهبتها و خوبیهاى قابل تصور براى انسان (جنّ-ت عدن ... لهم فیها ما یشاءون)
۶- جایگاه خوب، جایى است که تمامى خواسته هاى انسان در آن برآورده شود. (و لنعم دار المتّقین . جنّ-ت عدن ... لهم فیها ما یشاءون)
۷- ورود به بهشت جاودان و رسیدن به تمامى خواسته ها در آن، پاداش خداوند به تقواپیشگان است. (دار المتّقین . جنّ-ت عدن ... لهم فیها ما یشاءون)
۸- تقوا، زمینه ساز ورود به بهشت و رسیدن به مواهب بى کران الهى (دار المتّقین . جنّ-ت عدن ... لهم فیها ما یشاءون)
۹- نیل به سعادت اخروى، جاى گرفتن در بهشت و برآورده شدن تمامى خواسته ها در آن، پاداش خداوند به تقواپیشگان (و لنعم دار المتّقین . جنّ-ت عدن ... لهم فیها ما یشاءون کذلک یجزى الله المتّقین)
موضوعات مرتبط
- اماکن: شرایط مکان خوب ۶
- انسان: اجابت خواسته هاى انسان ۶
- بهشت: تعدد باغهاى بهشت ۳; جاودانان در بهشت ۱، ۷; صفات بهشت ۵; موجبات بهشت ۸; نعمتهاى بهشت ۵; نهرهاى بهشت ۲
- بهشتیان: اجابت خواسته هاى بهشتیان ۴
- تقوا: آثار تقوا ۸; اهمیت تقوا ۸، ۹
- خدا: پاداشهاى خدا ۷، ۹; نعمتهاى خدا ۸
- متقین: اجابت خواسته هاى متقین ۴، ۷، ۹; پاداش اخروى متقین ۷، ۹; سعادت اخروى متقین ۹; متقین در بهشت ۱، ۴، ۷، ۹
- نعمت: زمینه نعمت ۸
منابع