الحجر ٢: تفاوت میان نسخهها
(افزودن جزییات آیه) |
(←تفسیر) |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۱#link96 | آيات ۱ - | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۱#link96 | آيات ۱ - ۹ سوره حجر]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۱#link97 | مفاد كلى سوره مباركه حجر]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۱#link97 | مفاد كلى سوره مباركه حجر]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۱#link98 | پشيمانى كافران : اى كاش مسلمان شده بوديم !]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۱#link98 | پشيمانى كافران: اى كاش مسلمان شده بوديم!]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۱#link99 | درخواست مشركان از | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۱#link99 | درخواست مشركان از پيامبر«ص»، كه برايشان ملائكه بياورد!]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۱#link101 | حق مطلب در معناى: «ملائکه را نازل نمی کنیم، مگر بر حق»]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۱#link101 | حق مطلب در معناى : | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۱#link102 | قرآن، از هر گونه تحريف و تصرفى مصون است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۱#link102 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۱#link103 | بحث روايتى]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۱#link103 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۲#link104 | گفتاری در چند فصل، در مصونیت قرآن از تحریف: فصل اول: در بيان اين كه قرآن عصر حاضر، همان قرآن نازل بر پيامبر«ص» است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۲#link104 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۲#link105 | فصل دوم: رواياتى كه بر عدم وقوع تحريف و تصرف در قرآن دلالت دارند]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۲#link105 | رواياتى كه بر عدم وقوع تحريف و تصرف در قرآن دلالت دارند]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۲#link106 | فصل سوم: استدلالاتى بر عدم وقوع زياده و نقص و تغيير در قرآن]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۲#link106 | استدلالاتى بر عدم وقوع زياده و نقص و تغيير در قرآن | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۲#link109 | ضعف و قصور روايات دال بر وقوع تحريف در قرآن، از نظر سند و دلالت]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۳#link111 | بررسى نمونه هايى از آيات جعلى و ساختگى!]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۳#link112 | دلالت قطعی مجموع قرآن بر عدم تحريف قرآن]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۲#link109 | ضعف و قصور روايات دال بر وقوع تحريف در | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۳#link113 | پاسخ به دو دليل ديگر قائلين به تحريف]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۳#link114 | خطاب به قائلين به تحريف: مقصود شما از نسخ تلاوت چيست؟]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۳#link111 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۳#link115 | پاسخ به دليل ديگر قائلين به تحريف: تكرار حوادث مربوط به بنی اسرائيل در امت اسلام]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۳#link112 | مجموع قرآن | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۳#link116 | فصل چهارم: جمع آوری قرآن در زمان پيامبر«ص» و بعد از آن]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۳#link113 | پاسخ به دو دليل ديگر قائلين به تحريف | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۴#link117 | فصل پنجم: جمع و تدوين قرآن بر اساس يك قرائت در زمان عثمان]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۳#link114 | خطاب به قائلين به تحريف : مقصود شما از نسخ تلاوت | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۴#link118 | فصل ششم: آنچه از روايات مربوط به جمع و تأليف قرآن استفاده مى شود]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۳#link115 | پاسخ به دليل ديگر قائلين به تحريف : تكرار حوادث مربوط به | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۳#link116 | | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۴#link117 | جمع و تدوين قرآن بر اساس يك قرائت در زمان عثمان]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۴#link118 | آنچه از روايات مربوط به جمع و | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۴#link119 | دلالت روايات مربوط به جمع قرآن بر عدم تحريف]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۴#link119 | دلالت روايات مربوط به جمع قرآن بر عدم تحريف]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۴#link120 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۴#link120 | قرآن، خود عمده ترين دليل بر عدم وقوع تحريف است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۴#link121 | ترتيب سور قرآن در جمع اول و | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۴#link121 | ترتيب سور قرآن در جمع اول و دوم، كار صحابه بوده است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۴#link122 | ترتيب آيات قرآن نيز | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۴#link122 | ترتيب آيات قرآن نيز توقيفى نبوده و بدون دخالت صحابه انجام نشده است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۴#link123 | آيا ترتيب آيات قرآنى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۴#link123 | آيا ترتيب آيات قرآنى توقيفى است؟]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۵#link125 | ايراداتى چند به قائلين به توقيفى بودن ترتيب آيات قرآنى]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۵#link125 | ايراداتى چند به قائلين به | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۵#link126 | فصل هفتم: ردّ روايات «إنساء»، دالّ بر منسوخ التلاوه شدن پاره اى از آيات وحى]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۱۵#link126 | | |||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۶ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۴۰
کپی متن آیه |
---|
رُبَمَا يَوَدُّ الَّذِينَ کَفَرُوا لَوْ کَانُوا مُسْلِمِينَ |
ترجمه
الحجر ١ | آیه ٢ | الحجر ٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«رُبَمَا»: چه بسا. این واژه برای تقلیل و تکثیر به کار میرود و در اینجا معنی تکثیر دارد. «یَوَدُّ»: دوست میدارند. آرزو میکنند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱ - ۹ سوره حجر
- مفاد كلى سوره مباركه حجر
- پشيمانى كافران: اى كاش مسلمان شده بوديم!
- درخواست مشركان از پيامبر«ص»، كه برايشان ملائكه بياورد!
- حق مطلب در معناى: «ملائکه را نازل نمی کنیم، مگر بر حق»
- قرآن، از هر گونه تحريف و تصرفى مصون است
- بحث روايتى
- گفتاری در چند فصل، در مصونیت قرآن از تحریف: فصل اول: در بيان اين كه قرآن عصر حاضر، همان قرآن نازل بر پيامبر«ص» است
- فصل دوم: رواياتى كه بر عدم وقوع تحريف و تصرف در قرآن دلالت دارند
- فصل سوم: استدلالاتى بر عدم وقوع زياده و نقص و تغيير در قرآن
- ضعف و قصور روايات دال بر وقوع تحريف در قرآن، از نظر سند و دلالت
- بررسى نمونه هايى از آيات جعلى و ساختگى!
- دلالت قطعی مجموع قرآن بر عدم تحريف قرآن
- پاسخ به دو دليل ديگر قائلين به تحريف
- خطاب به قائلين به تحريف: مقصود شما از نسخ تلاوت چيست؟
- پاسخ به دليل ديگر قائلين به تحريف: تكرار حوادث مربوط به بنی اسرائيل در امت اسلام
- فصل چهارم: جمع آوری قرآن در زمان پيامبر«ص» و بعد از آن
- فصل پنجم: جمع و تدوين قرآن بر اساس يك قرائت در زمان عثمان
- فصل ششم: آنچه از روايات مربوط به جمع و تأليف قرآن استفاده مى شود
- دلالت روايات مربوط به جمع قرآن بر عدم تحريف
- قرآن، خود عمده ترين دليل بر عدم وقوع تحريف است
- ترتيب سور قرآن در جمع اول و دوم، كار صحابه بوده است
- ترتيب آيات قرآن نيز توقيفى نبوده و بدون دخالت صحابه انجام نشده است
- آيا ترتيب آيات قرآنى توقيفى است؟
- ايراداتى چند به قائلين به توقيفى بودن ترتيب آيات قرآنى
- فصل هفتم: ردّ روايات «إنساء»، دالّ بر منسوخ التلاوه شدن پاره اى از آيات وحى
تفسیر نور (محسن قرائتی)
رُبَما يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ كانُوا مُسْلِمِينَ «2»
چه بسا كسانىكه كفر ورزيدند آرزو دارند كه اى كاش مسلمان بودند.
نکته ها
در تفسير طبرى و مجمعالبيان ذيل آيه 2 حديثى آمده كه در قيامت كفّار به مسلمانان گرفتارِ جهنم، مىگويند: شما نيز مثل ما دوزخى شديد و اسلام شما را نجات نداد. در حالى كه مسلمانان گنهكار بعد از مدّتى تنبيه، نجات مىيابند، ولى كفّار براى هميشه در دوزخ و آتش جهنم ماندنى مىشوند و مىگويند: اى كاش ما هم مسلمان بوديم.
در تاريخ مىخوانيم: قيصر روم با ديدن نامه پيامبراكرم صلى الله عليه و آله قصد ايمان آوردن داشت، امّا گفت جانم در خطر است و حكومت از دستم مىرود. «1»
پیام ها
1- با اينكه قرآن مقام بسيار والايى دارد، «تِلْكَ» ولى در عين حال دسترسى به آن آسان است، زيرا هم نوشته شده، «الْكِتابِ» و هم قابل خواندن است. «قرآن»
2- مطالب قرآن روشن است و مرز حقّ و باطل را بيان مىكند. «مُبِينٍ»
«1». مكاتيب الرسول، ج 1، ص 112.
جلد 4 - صفحه 439
3- سرفرازى آينده براى اسلام است و حسرت براى كفّار خواهد بود. «يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا» (كسانىكه امروز اسلام را مسخره مىكنند، در آينده پشيمان خواهند شد و چه بسا كفّارى كه آرزوى اسلام دارند، ولى گرفتار طاغوتها يا محيط فساد خود هستند)
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
رُبَما يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ كانُوا مُسْلِمِينَ «2»
«1» منهج الصادقين جلد 5، صفحه 151.
جلد 7 - صفحه 81
بعد از آن تمناى كفار را فرمايد:
رُبَما يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا: چه بسا دوست دارند آرزو كنند كافران.
لَوْ كانُوا مُسْلِمِينَ: كه كاشكى بودندى مسلمان. 1- اين آرزوى آنان در دنيا باشد به وقت نصرت مؤمنان. 2- نزديك حلول موت كفار. 3- در قبر. 4- در قيامت. 5- وقت حساب 6- در موقعى كه عصاة موحدان را از جهنم بيرون آرند و درهاى جهنّم را بروى كفار ببندند، دانند كه خروج آنان از جهنم ممكن نيست، تمنا كنند كه كاش از اهل اسلام مىبودند. 7- عياشى «1» از حضرت باقر عليه السّلام روايت نموده كه وقتى روز قيامت شود، منادى از جانب خداى تعالى ندا نمايد كه داخل بهشت نشود مگر مسلمان، در آن وقت همه آرزو كنند كه كاش مسلمان مىبوديم. 8- در مجمع «2» به حديث مرفوع از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مروى است: چون روز قيامت اهل جهنم را به جهنم برند و در ميان آنها فاسقان اهل قبله باشند، كفار بر سبيل طعن گويند: نه، شما نماز و روزه بجا آورديد؟ امروز شما را هيچ نفعى نرساند و با ما در عذاب شريك هستيد، اين سخنان بر مسلمانان شاق آيد، و به ناله و زارى آمده، حق تعالى بر ايشان رحمت فرموده بفرمايد تا ايشان را بيرون آرند، در اين حال كافران تمنا كنند: كاش ما مسلمان بوديم.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
الر تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ وَ قُرْآنٍ مُبِينٍ «1» رُبَما يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ كانُوا مُسْلِمِينَ «2» ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَ يَتَمَتَّعُوا وَ يُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ «3» وَ ما أَهْلَكْنا مِنْ قَرْيَةٍ إِلاَّ وَ لَها كِتابٌ مَعْلُومٌ «4»
ما تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَها وَ ما يَسْتَأْخِرُونَ «5»
ترجمه
اين آيتهاى كتاب و قرآن آشكار كننده است
بسا باشد كه آرزو كنند آنانكه كافر شدند كاش بودند مسلمانان
واگذار آنانرا بخورند و كامرانى كنند و مشغول كند آنها را آرزو پس زود باشد كه بدانند
و هلاك نكرديم هيچ بلدى را مگر آنكه بود برايش نوشتهاى دانسته شده
پيشى نگيرد هيچ گروهى اجلش را و باز پس نمانند.
تفسير
راجع به الر در سور سابقه، و كليّه فواتح السّور در اوّل سوره بقره بيانى وافى گذشت و مفاد آيه اوّل آنستكه اين سوره و آيات، آيتهاى آنكتاب موعود الهى است به پيغمبر خاتم و قرآن بيان كننده حقايق و احكام است و راجع بآيه دوّم عيّاشى ره از امام باقر عليه السّلام و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نمودهاند كه چون روز قيامت شود منادى حق ندا كند كه داخل نميشود در بهشت مگر مسلمان پس در آنروز كفّار آرزو كنند كه كاش مسلمان بودند و در مجمع نيز از آنحضرت اين معنى را نقل نموده و از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه چون اهل آتش در آن جمع شوند و با آنها از اهل قبله كسانى باشند كه خدا امر فرموده، كفّار بمسلمانان گويند آيا شما مسلمان نبوديد گويند بلى بوديم گويند پس چه فائدهاى داشت اسلام براى شما كه با ما داخل آتش شديد گويند ما گناهكار بوديم و براى گناهانمان گرفتار شديم پس خداوند گفتگوى آنها را ميشنود و امر ميفرمايد اهل اسلام را از آتش بيرون آورند و در اين وقت كفّار ميگويند اى كاش ما مسلمان بوديم و ظاهرا مراد از اسلام ايمان است چون غير اهل ايمان از فرق مسلمانان مخلّد در آتش خواهند بود و محتمل است مراد آرزوى آنها در دنيا بعد از فتوحات اسلامى باشد كه ميگفتند كاش ما قبلا مسلمان شده بوديم
جلد 3 صفحه 244
تا در زمره سابقين در اسلام محسوب ميشديم در هر حال خداوند به پيغمبر خود دستور ميدهد كه آنها را بحال خودشان واگذار چون قابليّت هدايت را ندارند و تمام همّ و فكرشان مانند حيوانات مصروف بخوردن و لذت بردن از لذائذ فانيه دنياى دنى است و مشغول نموده است آنها را آرزوهاى طولانى كه بجائى نميرسد از فكر در مبدء و معاد ولى بعد از مرگ و روز جزا خواهند دانست كه چيزيكه بدرد آنها ميخورد عقائد حقّه و اعمال صالحه بود كه كسب نكردند و تهى دست با بار گران بمحشر آمدند در كافى از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه جز اين نيست ميترسم بر شما از دو چيز متابعت هوى و درازى آرزو امّا متابعت هوى پس باز ميدارد از حقّ و امّا درازى آرزو پس فراموش مينمايد آخرت را و از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود وقتى سزاوار شد ولايت خدا و سعادت مىآيد اجل ميان دو چشم و ميرود آرزو پشت سر و وقتى سزاوار شد ولايت شيطان و شقاوت مىآيد آرزو ميان دو چشم و ميرود اجل پشت سر و نبايد كفّار مغرور شوند از آنكه خداوند بآنها مهلت داده چون هيچ قوم و جماعت و اهل بلدى معذب نشدند و بهلاكت نرسيدند مگر آنكه اجل مقدر مكتوب در لوح محفوظ آنها رسيده بود و هيچ امّت و گروهى پيشى نميگيرند بر اجل محتوم خودشان و باز پس نميمانند از آن بلكه تمامى در موعد مقرّر مقدّر بهلاكت و مجازات اعمال خواهند رسيد ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
رُبَما يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَو كانُوا مُسلِمِينَ «2»
بسا دوست ميدارند كساني که كافر شدند اگر بودند مسلمان (ربما) بعضي اشكال كردند که كفار دائما اينکه آرزو را ميكنند چرا تعبير به ربما كرده که دلالت بر قلت ميكند جواب اما در دنيا که همچه آرزوئيرا ندارند و نميكنند بلكه با اسلام كمال عداوت را دارند فقط در موقع معاينه قبل الموت که پرده برداشته ميشود و ثمرات اسلام و مضرات كفر را مشاهده ميكنند يك همچه آرزويي دارند و اينکه آرزو براي آنها باقيست الي الابد و يك آرزو بيش نيست، چنانچه ميگويند لَو لا أَخَّرتَنِي إِلي أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَ أَكُن مِنَ الصّالِحِينَ منافقين آيه 10.
(يودّ) و داد و دوستي نه از جهت اينست که اسلام را دوست دارند زيرا وَ مَن كانَ فِي هذِهِ أَعمي فَهُوَ فِي الآخِرَةِ أَعمي وَ أَضَلُّ سَبِيلًا اسري آيه 74 بلكه گفتهايم که صفات نفسانيه و اخلاق روحيّه و عقائد قلبيّه تا مادامي که در دنيا هستند قابل تغيير هست و اما پس از اينکه عالم ملكه ميشود و عين روح ميگردد توسعة و ضيقا قابل
جلد 12 - صفحه 4
تغيير نيست، بلكه اينکه وداد اينست که اي كاش اينکه معامله که با مسلمين ميكردند با ما هم چنين معامله ميشد و ما هم در زمره آنها وارد ميشديم مثل اينكه يك عامي که با علماء كمال عداوت را داشته باشد اگر در يك مجلسي يك نفر از علماء وارد شود اهل مجلس احترام ميگذارند بالاي مجلس مينشانند دست او را ميبوسند اينکه عامي هم آرزو ميكند که اي كاش با منهم چنين معامله ميكردند.
الَّذِينَ كَفَرُوا و كساني که در حكم كفر هستند مطلق اهل ضلالت و معاندين و ناصبين و خوارج و مبدعين و منكر ضروريات دين و مذهب و بالجمله غير مؤمنين.
لَو كانُوا مُسلِمِينَ لو امتناعيه است و مراد از مسلمين كساني نيستند که فقط اسم اسلام روي خود گذارند و حقيقة نداشته باشد که از پيغمبر صلّي اللّه عليه و اله مرويست که فرمود
(سياتي زمان لا يبقي من الاسلام الا اسمه و من القرآن الا درسه)
که امروز بعين مشاهده ميكنيم، بلكه مسلم كسي را گويند که داراي چهار خصوصيت باشد «1» يقين قطعي بجميع اصول ديني «2» اعتقاد و دلبستگي و در بند بودن «3» اقرار و اعتراف قلبا و لسانا «4» تسليم جميع دستورات الهي و فرمايشات انبياء و اوصياء و- از خود تصرفي نكند و اعتراضي نداشته باشد و نظري ندهد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 2)- آرزوهای بیجا! سپس به آنها که در لجاجت و مخالفت با این آیات روشن الهی اصرار میورزند هشدار میدهد روزی فرا میرسد که اینها از نتائج شوم کفر و تعصب کور کورانه و لجاجت خویش پشیمان خواهند شد و، «چه بسا این کافران آرزو میکنند که ای کاش مسلمان بودند» (رُبَما یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ کانُوا مُسْلِمِینَ).
ممکن است آیه اشاره به پشیمانی گروههایی از کافران در آن جهان و این جهان باشد، در حالی که در آنجا قدرت بازگشت ندارند! و در اینجا نیز تعصبها و لجاجتها و یا منافع مادّی اجازه نمیدهد که دین اسلام را بپذیرند.
نکات آیه
۱- آرزو و علاقه فراوان کافران به مسلمان بودن، آن گاه که فرصتِ اسلام آوردن را از دست بدهند. (ربما یودّ الذین کفروا لو کانوا مسلمین) مراد از «یودّ» به قرینه فعل ماضى «کانوا» مطلق دوست داشتن نیست، بلکه به معناى تمنا و آرزوست. و «ربما» در آیه به معناى تکثیر استعمال شده است.
۲- آرزوى عمیق کافران به تسلیم شدن در برابر قرآن، به هنگام مواجهه با عذاب الهى یا مرگ (تلک ءایت الکتب و قرءان مبین . ربما یودّ الذین کفروا لو کانوا مسلمین) محتمل است که متعلق «کفروا» قرآن باشد که در آیه قبل آمده است و آرزوى کفار به تسلیم بودن، بنابر قاعده، باید پس از مواجهه با حادثه اى باشد که رهایى از آن ممکن نیست و آن همانا عذاب مى باشد.
۳- آرزوى کافران براى پذیرش اسلام، بسیار کم است.* (ربما یودّ الذین کفروا لو کانوا مسلمین) برداشت فوق، مبتنى بر این است که «ربما» - همان گونه که رایج است - در قلّت و «یودّ» در همان معناى خودش (یحبّ) استعمال شود. آیه بعد (ذرهم یأکلوا و یتمتعوا ...) قرینه و تأییدى است بر برداشت فوق.
۴- مسلمان و تسلیم خدا بودن، فرجامى نیک و پسندیده دارد. (ربما یودّ الذین کفروا لو کانوا مسلمین)
۵- اسلام آوردن، تنها پیش از نزول عذاب و مواجه شدن با مرگ پذیرفتنى است. (ربما یودّ الذین کفروا لو کانوا مسلمین)
۶- کفرپیشگى، در پى دارنده پشیمانى و ندامت است. (ربما یودّ الذین کفروا لو کانوا مسلمین)
روایات و احادیث
۷- «عن عبدالله بن عطاء المکى قال: سألت أباجعفر(ع) عن قول الله: «ربما یودّ الذین کفروا لو کانوا مسلمین» قال: ینادى مناد یوم القیامة یسمع الخلائق: انه لایدخل الجنة إلاّ مسلم ثمَّ یودّ سائر الخلق أنهم کانوا مسلمین;[۱] عبدالله عطاء مکى گوید: از امام باقر(ع) درباره سخن خداوند «ربمایودّ الذین کفروا لو کانوا مسلمین» سؤال کردم، حضرت فرمود: منادى در روز قیامت به گونه اى که همه خلایق بشنوند ندا مى کند: همانا داخل بهشت نمى شود مگر مسلمان، آن جاست که سایر خلق آرزو مى کنند که اى کاش مسلمان مى بودند».
۸- «عن جابربن عبدالله قال: قال رسول الله(ص): إن ناساً من أمتى یعذبون بذنوبهم فیکونون فى النار ما شاء الله أن یکونوا، ثم یعیرهم أهل الشرک فیقولون: ما نرى ما کنتم فیه من تصدیقکم نفعکم. فلایبقى موحّد إلاّ أخرجه الله تعالى من النار ثم قرأ رسول الله(ص): «ربما یودّ الذین کفروا لو کانوا مسلمین»;[۲] جابربن عبدالله روایت کرده است که رسول خدا(ص)فرمود: همانا گروهى از امت من به سبب گناهانشان عذاب مى شوند. پس مدتى که خدا مى خواهد در آتش هستند; سپس اهل شرک آنان را سرزنش مى کنند و مى گویند: نمى بینیم که ایمان شما برایتان سودى داشته است. پس هیچ موحدى نمى ماند مگر اینکه خدا او را از آتش بیرون مى آورد; سپس رسول خدا(ص) این آیه را قراءت فرمود: «ربما یود الذین کفروا لو کانوا مسلمین».
موضوعات مرتبط
- آرزو: آرزوى مسلمانى ۱، ۲، ۷، ۸
- اسلام: شرایط قبول اسلام ۵
- پشیمانى: عوامل پشیمانى ۶
- تسلیم: فرجام تسلیم به خدا ۴
- کافران: آرزوى اخروى کافران ۷; آرزوى کافران ۱، ۲، ۳; علایق کافران ۱; کافران و اسلام ۱، ۳; کافران و قرآن ۲; کافران هنگام عذاب ۲; کافران هنگام مرگ ۲
- کفر: آثار کفر ۶; پشیمانى از کفر ۶
- مسلمانان: حُسن فرجام مسلمانان ۴; نجات اخروى مسلمانان ۸
- مشرکان: طعن مشرکان در قیامت ۸
منابع