القيامة ٣٨: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=پس گردید خونی بسته پس بیافرید پس بیاراست | |-|معزی=پس گردید خونی بسته پس بیافرید پس بیاراست | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره القيامة | نزول = | {{آيه | سوره = سوره القيامة | نزول = [[نازل شده در سال::2|٢ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::38|٣٨]] | قبلی = القيامة ٣٧ | بعدی = القيامة ٣٩ | کلمه = [[تعداد کلمات::5|٥]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«عَلَقَةً»: خون لخته و دَلَمه (نگا: حجّ / مؤمنون / ، غافر / ). «سَوّی»: اندام او را همآهنگ کرد و سر و سامان داد (نگا: بقره / ، کهف / ، حجر / ). | «عَلَقَةً»: خون لخته و دَلَمه (نگا: حجّ / مؤمنون / ، غافر / ). «سَوّی»: اندام او را همآهنگ کرد و سر و سامان داد (نگا: بقره / ، کهف / ، حجر / ). |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۳۲
ترجمه
القيامة ٣٧ | آیه ٣٨ | القيامة ٣٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«عَلَقَةً»: خون لخته و دَلَمه (نگا: حجّ / مؤمنون / ، غافر / ). «سَوّی»: اندام او را همآهنگ کرد و سر و سامان داد (نگا: بقره / ، کهف / ، حجر / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۶ - ۴۰، سوره قيامت
- مقصود از نهى : ((لا تحرك به لسانك لتجعل به )) و مراد از ((علينا جمعه و قرآنه))
- وجوهى در معناى آيه ((فاذا قراءناه فاتبع قرآنه )) و آيه : ((ثم ان علينا بيانه ))
- مقصود از نهى : ((لا تحرّك به لسانك لتعجل به ...)) گفته شده است
- وصف حال طائفه اى كه در قيامت گشاده رويند
- اشكالى كه در مورد انحصار مستفاد از آيه : ((الى ربها ناظرة )) و پاسخ آن
- حكايت حال طائفه اى ديگر كه در قيامت گرفته رويند،
- مراد از جمله ((والتفّت السّاق بالسّاق ))
- مراد از اينكه در قيامت ((مساق )) به سوى پروردگار است
- وجوه مختلف درباره معناى آيه : ((اولى لك فاولى ثمّ اولى لك فاولى ))
- چند روايت درباره نزول آيات : ((لا تحرك به لسانك ...))
- رواياتى در معناى آيه : ((الى ربّها ناظرة ))
- رواياتى در توضيح آيات مربوط به دم مرگ ، ((اولى لك فاولى ...))، ((ايحسبالانسان ان يترك سدى ")) و قدرت خداوند بر احياء اموات
نکات آیه
۱ - تبدیل شدن نطفه به علقه، از مراحل تکوین انسان و به صورت تدریجى است. (ألم یک نطفة ... ثمّ کان علقة) با توجه به کاربرد «ثمّ» - که براى بیان فاصله زمانى است - مطلب یاد شده به دست مى آید.
۲ - مرحله اصلى شکل گیرى فرزند، پس از علقه شدن (تبدیل منى به خون بسته) است. (ألم یک نطفة ... ثمّ کان علقة) «فاء» در «فخلق» براى ترتیب است. مترتب کردن خلقت انسان بر «علقه» - با آن که «علقه» جزئى از مراحل آفرینش بشر است - مى تواند گویاى برداشت یاد شده باشد.
۳ - خداوند، وجود انسان را کامل و به دور از هرگونه کاستى و فزونى قرار داده است. (فسوّى) «تسویه» و «تعدیل» به یک معنا است(مصباح اللغة) و اعتدال هر چیزى، به دور ماندن آن از افراط و تفریط است. «رجل سوى»; یعنى، مردى که اخلاق و خلقتش متعادل و از افراط و تفریط به دور است(مفردات راغب).
موضوعات مرتبط
- انسان: اعتدال انسان ۳; خلقت تدریجى انسان ۱; مراحل خلقت انسان ۱; منشأ کمال انسان ۳
- جنین: مراحل شکل گیرى جنین ۲
- خدا: نقش خدا ۳
- منى: تبدیل منى به علقه ۲
- نطفه: تبدیل نطفه به علقه ۱