الحشر ٢: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=او است آنکه برون آورد آنان را که کفر ورزیدند از اهل کتاب از خانههای خویش در آغاز گردآوردن گمان نمیکردید که برون روند و میپنداشتند که بازدارنده است آنان را دژهای ایشان از خدا پس بیامدشان خدا از جائی که نمیپنداشتند و افکند در دلهای ایشان هراس را ویران میکردند خانههای خود را با دستهای خود و دستهای مؤمنان پس عبرت گیرید ای دارندگان خردها (یا دیدگان) | |-|معزی=او است آنکه برون آورد آنان را که کفر ورزیدند از اهل کتاب از خانههای خویش در آغاز گردآوردن گمان نمیکردید که برون روند و میپنداشتند که بازدارنده است آنان را دژهای ایشان از خدا پس بیامدشان خدا از جائی که نمیپنداشتند و افکند در دلهای ایشان هراس را ویران میکردند خانههای خود را با دستهای خود و دستهای مؤمنان پس عبرت گیرید ای دارندگان خردها (یا دیدگان) | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الحشر | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الحشر | نزول = [[نازل شده در سال::16|٤ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::2|٢]] | قبلی = الحشر ١ | بعدی = الحشر ٣ | کلمه = [[تعداد کلمات::44|٤٤]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«أَهْلِ الْکِتابِ»: مراد یهودیان بنینضیر است که در دو میلی مدینه زندگی میکردند. به هنگام هجرت پیغمبر به مدینه، با آن حضرت پیمان بستند که بیطرف بمانند و به نفع و یا به زیان مسلمانان کار نکنند. بعد از شکست مسلمانان در جنگ احد، بنای بدرفتاری نهادند و حتی در صدد قتل پیغمبر برآمدند و با قریشیان علیه مسلمانان پیمان بستند. به دستور پیغمبر رئیس ایشان کعب پسر اشرف به قتل رسید، و بنینضیر از پیرامون مدینه بیرون رانده شدند و آنان به خیبر رفتند. «حَشْر»: گردهمآئی مردم و لشکرکشی ایشان بر سر قومی. گردآوردن مردمانی و بیرون کردن آنان از جائی. «لاَِوَّلِ الْحَشْرِ»: هنگام نخستین گردهمآئی، و جمعآوری کسانی و بیرون راندن آنان، واژه (ل) به معنی (عِندَ) یعنی (هنگام) است (نگا: اسراء / ). اضافه (اوّل) به (الْحَشْر) اضافه صفت به موصوف است. حشر اوّل، اخراج بنینضیر از اطراف مدینه به خیبر است. حشر ثانی، اخراج بنینضیر و همه یهودیان دیگر است از جزیرةالعرب به شام در زمان امیرالمؤمنین عمر. | «أَهْلِ الْکِتابِ»: مراد یهودیان بنینضیر است که در دو میلی مدینه زندگی میکردند. به هنگام هجرت پیغمبر به مدینه، با آن حضرت پیمان بستند که بیطرف بمانند و به نفع و یا به زیان مسلمانان کار نکنند. بعد از شکست مسلمانان در جنگ احد، بنای بدرفتاری نهادند و حتی در صدد قتل پیغمبر برآمدند و با قریشیان علیه مسلمانان پیمان بستند. به دستور پیغمبر رئیس ایشان کعب پسر اشرف به قتل رسید، و بنینضیر از پیرامون مدینه بیرون رانده شدند و آنان به خیبر رفتند. «حَشْر»: گردهمآئی مردم و لشکرکشی ایشان بر سر قومی. گردآوردن مردمانی و بیرون کردن آنان از جائی. «لاَِوَّلِ الْحَشْرِ»: هنگام نخستین گردهمآئی، و جمعآوری کسانی و بیرون راندن آنان، واژه (ل) به معنی (عِندَ) یعنی (هنگام) است (نگا: اسراء / ). اضافه (اوّل) به (الْحَشْر) اضافه صفت به موصوف است. حشر اوّل، اخراج بنینضیر از اطراف مدینه به خیبر است. حشر ثانی، اخراج بنینضیر و همه یهودیان دیگر است از جزیرةالعرب به شام در زمان امیرالمؤمنین عمر. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۲۸
ترجمه
الحشر ١ | آیه ٢ | الحشر ٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَهْلِ الْکِتابِ»: مراد یهودیان بنینضیر است که در دو میلی مدینه زندگی میکردند. به هنگام هجرت پیغمبر به مدینه، با آن حضرت پیمان بستند که بیطرف بمانند و به نفع و یا به زیان مسلمانان کار نکنند. بعد از شکست مسلمانان در جنگ احد، بنای بدرفتاری نهادند و حتی در صدد قتل پیغمبر برآمدند و با قریشیان علیه مسلمانان پیمان بستند. به دستور پیغمبر رئیس ایشان کعب پسر اشرف به قتل رسید، و بنینضیر از پیرامون مدینه بیرون رانده شدند و آنان به خیبر رفتند. «حَشْر»: گردهمآئی مردم و لشکرکشی ایشان بر سر قومی. گردآوردن مردمانی و بیرون کردن آنان از جائی. «لاَِوَّلِ الْحَشْرِ»: هنگام نخستین گردهمآئی، و جمعآوری کسانی و بیرون راندن آنان، واژه (ل) به معنی (عِندَ) یعنی (هنگام) است (نگا: اسراء / ). اضافه (اوّل) به (الْحَشْر) اضافه صفت به موصوف است. حشر اوّل، اخراج بنینضیر از اطراف مدینه به خیبر است. حشر ثانی، اخراج بنینضیر و همه یهودیان دیگر است از جزیرةالعرب به شام در زمان امیرالمؤمنین عمر.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۰، سوره حشر
- آيات مربوط به اخراج بنى النضير از سرزمينشان
- معناى اينكه فرمود: ((يخربون بيوتهم بايديهم و ايدى المؤ منين ))
- قطع كردن و نكردن درختان را بنى النضير به اذن خدا بود
- موارد مصرف ((فيى ء))
- فقراى مهاجرين يكى از مصاديق فى در راه خدا
- شرح آيه : ((و الذين تبوؤ ا الدار و الايمان ...)) كه متضمن مدح انصار در چشمنداشتنشان به اموالى كه بين مهاجران تقسيم شده مى باشد
- جملات ديگرى از كلام خدا در مدح انصار
- رواياتى درباره ماجراى اخراج و تبعيد بنى النضير
- روايتى در چشم پوشى انصار از غنائم آنان براى تقسيم بين مهاجرين
- چند روايت درباره فيى و موارد مصرف آن ، و درذيل آيه ((ما آتيكم الرسول فخذوه ...))
- چند روايت درباره ايماان و اينكه دين حب ، و حب دين است و درباره صفت رذيله ((شرح ))
نکات آیه
۱ - اراده خداوند، عامل شکست و آوارگى کافران اهل کتاب (یهود بنى نضیر) (هو الذى أخرج الذین کفروا من أهل الکتب ) به اتفاق مفسران، آیات این بخش، مربوط به یهود بنى نضیر و جریان شکست و آواره شدن آنان از مدینه است.
۲ - شکست یهود بنى نضیر، نمودى از شکست ناپذیرى و حکمت خداوند (و هو العزیز الحکیم . هو الذى أخرج الذین کفروا) ارتباط این آیه با ذیل آیه قبل (و هو العزیز الحکیم) بیانگر ارائه نمونه و مصداق، پس از بیان یک حقیقت کلى است.
۳ - تبعید بنى نضیر، نخستین اخراج دسته جمعى یهودیان از مدینه (أخرج الذین کفروا ... لأوّل الحشر) «حشر»، عبارت است از بیرون راندن دسته جمعى عده اى از مردم از محل سکونت شان.
۴ - خبر دادن خداوند، از وجود رویارویى مجدّد مسلمانان و یهود (پس از غزوه بنى نضیر) (أخرج الذین کفروا ... لأوّل الحشر) قید «لأوّل...» این پیام را در بر دارد که براى این تجمع و برخورد، موارد دیگرى نیز هست.
۵ - غزوه بنى نضیر، اولین برخورد گروهى یهودیان مدینه با پیامبر(ص) و مسلمانان* (أخرج الذین کفروا ... لأوّل الحشر) از تعبیر «أوّل الحشر» مى توان استفاده کرد که «غزوه بنى نضیر»، اولین دسته بندى گروهى یهودیان مدینه، علیه پیامبر(ص) بوده است.
۶ - نخستین بسیج دفاعى مسلمانان در برابر یهودیان، منتهى به شکست و تبعید یهود بنى نضیر شد. (هو الذى أخرج الذین کفروا ... لأوّل الحشر) «حشر»، به معناى بیرون آوردن جماعت از مقر و گسیل داشتن آنان به جنگ نیز مى باشد. بنابراین معنا «الحشر» در آیه شریفه، نظر به تجمع مسلمانان در برابر توطئه هاى بنى نضیر دارد.
۷ - تبلور اراده الهى، در عمل مسلمانان نسبت به تبعید بنى نضیر (هو الذى أخرج ... لأوّل الحشر) چنانچه مراد از «حشر» تجمع مسلمانان باشد - با توجه به نسبت دادن اخراج به خداوند در آیه شریفه - مطلب بالا قابل برداشت است.
۸ - اهل کتاب (یهود و نصارا)، در صورت توطئه علیه اسلام و مسلمانان، در زمره کافران اند. (الذین کفروا من أهل الکتب )
۹ - شکست و تبعید یهود بنى نضیر، امرى دشوار و دور از انتظار براى مسلمانان (ما ظننتم أن یخرجوا)
۱۰ - دژهاى محکم یهود بنى نضیر، مایه اطمینان آنان به شکست ناپذیرى خویش (و ظنّوا أنّهم مانعتهم حصونهم من اللّه)
۱۱ - اتکاى مطلق به امکانات و وسایل مادى و مسلّط ندانستن خداوند بر آنها، نمودى از کفر (أخرج الذین کفروا ... ما ظننتم أن یخرجوا و ظنّوا أنّهم مانعتهم حصونهم من اللّه)
۱۲ - تحقق اراده الهى، علیه یهود بنى نضیر، به گونه اى غیرقابل محاسبه براى آنان (هو الذى أخرج ... و ظنّوا أنّهم مانعتهم ... فأتیهم اللّه من حیث لم یحتسبوا)
۱۳ - انسان هاى مادى، ناتوان از درک گستره قدرت خداوند، در محاسبات خویش (ما ظننتم أن یخرجوا و ظنّوا ... فأتیهم اللّه من حیث لم یحتسبوا)
۱۴ - پیدایش بیم و هراس در قلب یهودیان بنى نضیر، به اراده الهى (و قذف فى قلوبهم الرعب )
۱۵ - قلب ها، در اختیار خداوند و مقهور اراده او است. (و قذف فى قلوبهم الرعب )
۱۶ - ایجاد وحشت در قلب کافران، از ابزار الهى در حمایت از جهادگران مسلمان (هو الذى أخرج ... و قذف فى قلوبهم الرعب ) از این که خداوند، پس از بیان شکست یهود - به رغم برخوردارى آنان از تجهیزات و استحکامات - موضوع ایجاد وحشت را مطرح کرده است; مطلب یاد شده استفاده مى شود.
۱۷ - ثبات و تزلزل روانى، از عوامل مهم پیروزى و شکست در نبرد (فأتیهم اللّه ... و قذف فى قلوبهم الرعب)
۱۸ - اقدام یهود بنى نضیر، به تخریب خانه هاى خویش (یخربون بیوتهم بأیدیهم)
۱۹ - وحشت و هراس بنى نضیر، مایه اقدام آنان به تخریب خانه هایشان (و قذف فى قلوبهم الرعب یخربون بیوتهم بأیدیهم)
۲۰ - یهودیان بنى نضیر، خود زمینه ساز تخریب خانه هایشان به دست مسلمانان (یخربون بیوتهم بأیدیهم و أیدى المؤمنین) در آیه شریفه، فعل «یخربون» به خود یهود بنى نضیر نسبت داده شده است و مؤمنان مجرى تخریب معرفى شده اند. از این مطلب، استفاده مى شود که اقدام مؤمنان به تخریب خانه هاى بنى نضیر، معلول حرکت هاى توطئه آمیز خود یهود بنى نضیر بوده است.
۲۱ - فرجام تلخ یهود بنى نضیر، مایه عبرت و درس آموزى براى اهل بینش (هو الذى أخرج ... یخربون بیوتهم ... فاعتبروا یأُولى الأبصر)
۲۲ - غلبه اراده خدا بر استحکامات بنى نضیر، درسى براى صاحبان فهم و بصیرت (مانعتهم حصونهم ... فأتیهم اللّه من حیث لم یحتسبوا ... فاعتبروایأُولى الأبصر)
۲۳ - اهل بینش و بصیرت، قادر به بهره مندى از درس ها و پندهاى الهى در تاریخ (فاعتبروا یأُولى الأبصر)
۲۴ - تاریخ، بستر پندها و عبرت ها براى انسان (هو الذى أخرج الذین کفروا ... فاعتبروا یأُولى الأبصر)
روایات و احادیث
۲۵ - «عن الصادق(ع) قال: قال رسول اللّه(ص) ... و لایصح الإعتبار إلاّ لأهل الصفاء و البصیرة، قال اللّه تعالى: «فاعتبروا یا أُولى الأبصار...».[۱] از امام صادق(ع) روایت شده که رسول خدا(ص) فرمود: ...عبرت پذیرى صحیح و مؤثر حاصل نمى شود; مگر براى کسانى که اهل صفا و بصیرت باشند. خداى تعالى فرموده است: فاعتبروا یا أولى الأبصار...».
موضوعات مرتبط
- اتکا: اتکا به امکانات مادى ۱۱
- اسلام: آثار توطئه علیه اسلام ۸; تاریخ صدر اسلام ۳، ۵، ۶، ۱۸
- اضطراب: آثار اضطراب ۱۷
- اهل کتاب: زمینه کفر اهل کتاب ۸
- بصیرت: آثار بصیرت ۲۵; عبرت اهل بصیرت ۲۲، ۲۳; فضایل اهل بصیرت ۲۳
- بنى نضیر: آثار ترس بنى نضیر ۱۹; آثار شکست بنى نضیر ۲; استحکام قلعه هاى بنى نضیر ۱۰; اولین برخورد بنى نضیر ۵; تبعید بنى نضیر ۳، ۶، ۷; تخریب خانه هاى بنى نضیر ۱۸، ۱۹; زمینه اطمینان بنى نضیر۱۰; زمینه تخریب خانه هاى بنى نضیر ۲۰; سختى تبعید بنى نضیر ۹; سختى شکست بنى نضیر ۹; شکست بنى نضیر ۶، ۲۲; عبرت از فرجام بنى نضیر ۲۱، ۲۲; عوامل آوارگى بنى نضیر ۱; عوامل شکست بنى نضیر ۱; فرجام شوم بنى نضیر ۲۱; منشأ ترس بنى نضیر ۱۴; منشأ شکست بنى نضیر ۱۲; نقش بنى نضیر ۲۰
- پیروزى: عوامل پیروزى ۱۷
- تاریخ: عبرت از تاریخ ۲۳، ۲۴
- ثبات قدم: آثار ثبات قدم ۱۷
- خدا: آثار اراده خدا ۱، ۷، ۱۲، ۱۴; ابزار حمایت خدا ۱۶; حاکمیت اراده خدا ۱۵، ۲۲; رد سلطه خدا ۱۱; قدرت خدا۱۳; نشانه هاى حکمت خدا ۲; نشانه هاى عزت خدا ۲
- دنیاطلبان: عجز دنیاطلبان ۱۳
- شکست: عوامل شکست ۱۷
- عبرت: زمینه عبرت ۲۵; عوامل عبرت ۲۱، ۲۴
- غزوه بنى نضیر: بسیج عمومى در غزوه بنى نضیر ۶; پیشگویى غزوه بنى نضیر ۴; نقش غزوه بنى نضیر ۵
- قرآن: پیشگوییهاى قرآن ۴
- قلب: حاکم قلب ها ۱۵
- کافران :۸ عوامل آوارگى کافران ۱ ۸; عوامل شکست کافران ۱ ۸; منشأ ترس کافران ۱۶ ۸
- کفر: نشانه هاى کفر ۱۱
- مجاهدان: حامى مجاهدان ۱۶
- مسلمانان: آثار توطئه علیه مسلمانان ۸; اولین بسیج عمومى مسلمانان ۶
- مسیحیان: زمینه کفر مسیحیان ۸
- یهود: اولین تبعید یهود مدینه ۳; زمینه کفر یهود ۸
منابع
- ↑ مصباح الشریعه، ص ۲۰۱، ب ۹۷; نورالثقلین، ج ۵، ص ۲۷۴، ح ۸.