الفتح ٤: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=او است آنکه فرستاد آرامش را در دلهای مؤمنان تا بیفزایند ایمانی بر ایمانشان و خدا را است لشکرهای آسمانها و زمین و خدا است دانای حکیم‌
|-|معزی=او است آنکه فرستاد آرامش را در دلهای مؤمنان تا بیفزایند ایمانی بر ایمانشان و خدا را است لشکرهای آسمانها و زمین و خدا است دانای حکیم‌
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره الفتح | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::4|٤]] | قبلی = الفتح ٣ | بعدی = الفتح ٥  | کلمه = [[تعداد کلمات::22|٢٢]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الفتح | نزول = [[نازل شده در سال::19|٧ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::4|٤]] | قبلی = الفتح ٣ | بعدی = الفتح ٥  | کلمه = [[تعداد کلمات::22|٢٢]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«السَّکِینَةَ»: آرامش. قوت قلب. طمأنینه. مراد اطمینان خاطری است که هرگونه شک و تردید و وحشت را از انسان زائل می‌کند و او را در طوفان حوادث ثابت قدم می‌دارد (نگا: توبه / ). «جُنُودُ»: جمع جُنْد، لشکرها. سپاهها. مراد همه چیزهائی است که وسیله تنفیذ اوامر خدایند، از قبیل: فرشتگان، انسانها، سنگها، زلزله‌ها، رعد و برقها، و ... (نگا: احزاب /  مدثر / ). مراد از لشکرها، همان سپاههائی است که در (توبه / ) از آنان سخن رفته است.
«السَّکِینَةَ»: آرامش. قوت قلب. طمأنینه. مراد اطمینان خاطری است که هرگونه شک و تردید و وحشت را از انسان زائل می‌کند و او را در طوفان حوادث ثابت قدم می‌دارد (نگا: توبه / ). «جُنُودُ»: جمع جُنْد، لشکرها. سپاهها. مراد همه چیزهائی است که وسیله تنفیذ اوامر خدایند، از قبیل: فرشتگان، انسانها، سنگها، زلزله‌ها، رعد و برقها، و ... (نگا: احزاب /  مدثر / ). مراد از لشکرها، همان سپاههائی است که در (توبه / ) از آنان سخن رفته است.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۲۴


ترجمه

او کسی است که آرامش را در دلهای مؤمنان نازل کرد تا ایمانی بر ایمانشان بیفزایند؛ لشکریان آسمانها و زمین از آن خداست، و خداوند دانا و حکیم است.

او كسى است كه آرامش را در دل‌هاى مؤمنان نازل كرد تا ايمانى بر ايمانشان بيفزايند، و لشكريان آسمان‌ها و زمين از آن خداست و خداوند داناى حكيم است
اوست آن كس كه در دلهاى مؤمنان آرامش را فرو فرستاد تا ايمانى بر ايمان خود بيفزايند. و سپاهيان آسمانها و زمين از آن خداست، و خدا همواره داناى سنجيده‌كار است.
اوست خدایی که سکینت و وقار بر دلهای مؤمنان آورد تا بر یقین و ایمانشان بیفزاید، و سپاه قوای آسمانها و زمین همه لشکر خداست و خدا دانا و به حکمت نظام آفرینش آگاه است.
اوست که آرامش را در دل های مؤمنان نازل کرد، تا ایمانی بر ایمانشان بیفزاید. و سپاهیان آسمان و زمین فقط در سیطره مالکیّت و فرمانروایی خداست؛ و خدا همواره دانا و حکیم است.
اوست كه بر دلهاى مؤمنان آرامش فرستاد تا بر ايمانشان پيوسته بيفزايد. و از آن خداست لشكرهاى آسمانها و زمين، و خدا دانا و حكيم است.
هموست که آرامش را در دلهای مؤمنان جای داد، تا ایمانی بر ایمانشان بیفزایند، و سپاههای آسمان و زمین خداوند راست، و خداوند دانای فرزانه است‌
اوست آن كه آرامش را در دلهاى مؤمنان فرو آورد تا ايمانى بر ايمان خويش بيفزايند. و خداى راست لشكرهاى آسمانها و زمين، و خدا دانا و با حكمت است.
خدا است که به دلهای مؤمنان آرامش و اطمینان خاطر داده است تا ایمانی بر ایمان خود بیفزایند (و یقین و باور خویش را تقویت نمایند). لشکرهای آسمان و زمین از آن خدا است، و خداوند بس آگاه و فرزانه است.
او کسی است که در دل‌های مؤمنان آرامش (ویژه) را فرو فرستاد تا ایمانی با (داشتنِ) ایمانشان بیفزایند. و سپاهیان آسمان‌ها و زمین تنها از خدایند. و خدا بس دانایی سنجیده‌کار بوده است.
او است آنکه فرستاد آرامش را در دلهای مؤمنان تا بیفزایند ایمانی بر ایمانشان و خدا را است لشکرهای آسمانها و زمین و خدا است دانای حکیم‌


الفتح ٣ آیه ٤ الفتح ٥
سوره : سوره الفتح
نزول : ٧ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«السَّکِینَةَ»: آرامش. قوت قلب. طمأنینه. مراد اطمینان خاطری است که هرگونه شک و تردید و وحشت را از انسان زائل می‌کند و او را در طوفان حوادث ثابت قدم می‌دارد (نگا: توبه / ). «جُنُودُ»: جمع جُنْد، لشکرها. سپاهها. مراد همه چیزهائی است که وسیله تنفیذ اوامر خدایند، از قبیل: فرشتگان، انسانها، سنگها، زلزله‌ها، رعد و برقها، و ... (نگا: احزاب / مدثر / ). مراد از لشکرها، همان سپاههائی است که در (توبه / ) از آنان سخن رفته است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - امتنان خداوند بر مؤمنان صدراسلام به خاطر آرامش بخشیدن به قلب آنان در شرایط سخت و بحرانى (هو الذى أنزل السکینة فى قلوب المؤمنین)

۲ - مؤمنان، نیازمند امداد الهى در بحران ها و سختى ها، براى پایدارى و استقامت (هو الذى أنزل السکینة فى قلوب المؤمنین)

۳ - مؤمنان، قبل از صلح حدیبیه، داراى شرایطى بحرانى و اضطراب روحى * (هو الذى أنزل السکینة فى قلوب المؤمنین) نزول آرامش، زمانى صادق است که قبل از آن، اضطراب و ناآرامى وجود داشته باشد.

۴ - صلح حدیبیه، زمینه نزول آرامش بر قلب مؤمنان* (إنّا فتحنا لک فتحًا ... هو الذى أنزل السکینة) در صورتى که اضطراب مؤمنان، مربوط به قبل از صلح باشد; از ارتباط «أنزل السکینة» با «إنّا فتحنا...» احتمال مطلب بالا مى رود.

۵ - مؤمنان، پس از صلح حدیبیه، گرفتار بحران روحى و تردید در ماهیت و نتایج این معاهده * (إنّا فتحنا لک ... هو الذى أنزل السکینة فى قلوب المؤمنین) بردشت بالا بدان احتمال است که مؤمنان پس از صلح حدیبیه، در تحلیل و بررسى آن گرفتار تردید شده باشند که: آیا به راستى این صلح، یک پیروزى بود یا مایه شکست؟ خداوند در چنین شرایطى، قلب ها را اطمینان بخشید و صلح حدیبیه را «فتح مبین» نام نهاد.

۶ - مؤمنان، برخوردار از آرامش روحى به هنگام مشکلات و بحران ها، در پرتو امداد الهى (هو الذى أنزل السکینة فى قلوب المؤمنین)

۷ - اطمینان و آرامش روحى، موهبتى خداوندى است. (هو الذى أنزل السکینة)

۸ - قلب و دل انسان ها، در تسخیر اراده الهى است. (هو الذى أنزل السکینة فى قلوب المؤمنین)

۹ - اعطاى روح آرامش و اطمینان از سوى خدا به مؤمنان، مایه فزونى ایمان ایشان (أنزل السکینة فى قلوب المؤمنین لیزدادوا إیمنًا مع إیمنهم)

۱۰ - ایمان، حقیقتى قابل افزایش و داراى مراتب و درجات (لیزدادوا إیمنًا مع إیمنهم)

۱۱ - زدودن اضطراب هاى روحى و عقیدتى، عامل ره یابى به تکامل ایمان * (أنزل السکینة ... لیزدادوا إیمنًا مع إیمنهم) با توجّه به این که در آیه شریفه، ازدیاد ایمان مترتب بر آرامش و اطمینان قلب شده است; استفاده مى شود که انسان با داشتن شک و بى ثباتى عقیدتى قادر به تکامل ایمانى نیست; بلکه باید در نخستین قدم، ریشه هاى شک را در وجود خود با امداد الهى بخشکاند.

۱۲ - فراهم شدن زمینه هاى اطمینان، از سوى خدا است; ولى حرکت در طریق ایمان، متکى به اراده خود انسان مى شود.* (أنزل السکینة ... لیزدادوا إیمنًا مع إیمنهم) فعل «أنزل» به خداوند نسبت داده شده; اما فعل «یزدادوا» به خود مؤمنان نسبت داده شده است. بنابراین انسان در تکامل ایمان خود نقش دارد.

۱۳ - نیروها و قواى آسمان ها و زمین، تنها از آن خداوند و در اختیار او است. (و للّه جنود السموت و الأرض ) «لام» در «للّه» مفید اختصاص و ملکیت است و مى رساند که قواى هستى، مسخّر خدا و در خدمت تحقق اهداف او است.

۱۴ - نزول اطمینان و آرامش بر قلب مؤمنان در بحران ها، نمودى از حاکمیت خداوند بر قواى جهان (أنزل السکینة ... و للّه جنود السموت و الأرض) بیان «للّه جنود...» - در پى «أنزل السکینة» - مى تواند بیانگر این نکته باشد که با وجود حاکمیت خداوند بر قواى جهان، اطمینان بخشیدن به قلب مؤمنان، امرى سهل و آسان است.

۱۵ - فتح و پیروزى مؤمنان در پرتو امدادِ الهى، جلوه اى از حاکمیت خدا بر عوامل و امکانات جهان هستى (إنّا فتحنا لک فتحًا ... و للّه جنود السموت و الأرض ) «للّه جنود...» ممکن است در مقام تعلیل براى «إنّا فتحنا لک...» باشد.

۱۶ - آرامش و اطمینان روحى، خود نیرویى از نیروهاى الهى است. * (أنزل السکینة ... و للّه جنود السموت و الأرض ) بیان «للّه جنود» بعد از «أنزل السکینة»، مى تواند اشاره به این باشد که آرامش (السکینة) خود از جنود الهى است.

۱۷ - اسباب و امکانات طبیعى، عوامل اجراى اراده الهى (أنزل السکینة ... و للّه جنود السموت و الأرض ) تعبیر «جنود» مى نمایاند که خداوند، براى محقق ساختن اراده خود (أنزل السکینة)، قوایى را که خود در نظام هستى به وجود آورده، به کار مى گیرد.

۱۸ - خداوند، از ازل، «علیم» (بسیار دانا) و «حکیم» (کاردان) بوده است. (و کان اللّه علیمًا حکیمًا)

۱۹ - علم و حکمت ازلى خداوند، پشتوانه آفرینش قواى هستى و به کارگیرى بهینه آن (و للّه جنود السموت و الأرض و کان اللّه علیمًا حکیمًا) تعبیر «و کان اللّه علیماً حکیماً» در پایان آیه شریفه، مى رساند که فتح مؤمنان و انزال سکینه بر آنان و بهره گیرى از جنود آسمان ها و زمین، در پرتو علم و حکمت ازلى صورت مى گیرد; زیرا نفس تکوّن جنود و نیز بهره گیرى از آنها در موارد مختلف، نیازمند علم و حکمت گسترده است.

۲۰ - توجّه به قدرت، علم و حکمت گسترده خداوند، مایه اطمینان قلب مؤمنان در طریق ایمان. (أنزل السکینة ... و للّه جنود السموت و الأرض و کان اللّه علیمًا حکیمًا) «للّه جنود...» دال بر حاکمیت و قدرت خداوند است و این که خداوند در پایان آیه به قدرت مطلقه و علم و حکمت گسترده خود اشاره کرده است; مى تواند از آن جهت باشد که نفس توجّه مؤمنان به این حقیقت، خود وسیله ازدیاد ایمان و آرامش قلب آنان است.

روایات و احادیث

۲۱ - «عن أبى عبداللّه(ع) فى قول اللّه عزّوجلّ «هو الذى أنزل السکینة فى قلوب المؤمنین» قال: هو الإیمان;[۱] از امام صادق(ع) درباره سخن خداى عزّوجلّ «هو الذى أنزل السکینة فى قلوب المؤمنین» روایت شده که سکینه همان ایمان است». (ممکن است مراد از ایمان - که در تفسیر «سکینه» گفته شده - باور در پیروز شدن باشد).

موضوعات مرتبط

  • آرامش: زمینه آرامش ۲۱; منشأ آرامش ۷، ۱۶
  • آسمان: مالک نیروهاى آسمان ها ۱۳
  • آفرینش: حاکم آفرینش ۱۴، ۱۵; زمینه خلقت نیروهاى آفرینش ۱۹
  • اراده: آثار اراده ۱۲
  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۳
  • اسماء و صفات: حکیم ۱۸; علیم ۱۸
  • اضطراب: آثار رفع اضطراب ۱۱
  • اطمینان: زمینه اطمینان ۱۲
  • ایمان: آثار ایمان ۲۱; حقیقت ایمان ۱۰; زمینه ازدیاد ایمان ۹; عوامل ازدیاد ایمان ۱۱; عوامل ایمان ۱۲; مراتب ایمان ۱۰; منشأ ایمان ۲۱
  • جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۱۳
  • خدا: آثار اراده خدا ۸; آثار امدادهاى خدا ۲، ۶; آثار حکمت خدا ۱۹; آثار علم خدا ۱۹; اختصاصات خدا ۱۳; امتنان خدا ۱; امدادهاى خدا ۱۵; عطایاى خدا ۷، ۹; مالکیت خدا ۱۳; مجارى اراده خدا ۱۷; نشانه هاى حاکمیت خدا ۱۴، ۱۵; نقش خدا ۱۲
  • ذکر: آثار ذکر حکمت خدا ۲۰; آثار ذکر علم خدا ۲۰; آثار ذکر قدرت خدا ۲۰
  • زمین: مالک نیروهاى زمین ۱۳
  • سختى: آرامش در سختى ۱۴; امداد در سختى ۲
  • صلح حدیبیه: آثار صلح حدیبیه ۳، ۴، ۵
  • عوامل طبیعى: نقش عوامل طبیعى ۱۷
  • قلب: منشأ تسخیر قلب ۸
  • کارگزاران خدا :۱۶، ۱۹
  • مؤمنان: آثار آرامش مؤمنان ۹; اضطراب مؤمنان ۳، ۵; زمینه آرامش مؤمنان ۴، ۲۰; زمینه اطمینان مؤمنان ۲۰; شک مؤمنان ۵; مشکلات مؤمنان ۳; منشأ آرامش مؤمنان ۶، ۹، ۱۴; منشأ استقامت مؤمنان ۲; منشأ پیروزى مؤمنان ۱۵; نیازهاى معنوى مؤمنان ۲
  • مسلمانان: منت بر مسلمانان صدراسلام ۱; منشأ آرامش مسلمانان صدراسلام ۱
  • نیازها: نیاز به امدادهاى خدا ۲

منابع

  1. کافى، ج ۲، ص ۱۵، ح ۱ و ۴ و ۵; نورالثقلین، ج ۵، ص ۵۸، ح ۲۶ و ۲۸ و ۲۹.