الأحقاف ٢١: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=و یاد کن برادر عاد را گاهی که ترسانید قومش را در اَحقاف و هر آینه گذشته بودند ترسانندگان از پیش رویش و از پشت سرش که پرستش نکنید جز خدا را همانا می‌ترسم بر شما از عذاب روزی بزرگ‌
|-|معزی=و یاد کن برادر عاد را گاهی که ترسانید قومش را در اَحقاف و هر آینه گذشته بودند ترسانندگان از پیش رویش و از پشت سرش که پرستش نکنید جز خدا را همانا می‌ترسم بر شما از عذاب روزی بزرگ‌
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره الأحقاف | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::21|٢١]] | قبلی = الأحقاف ٢٠ | بعدی = الأحقاف ٢٢  | کلمه = [[تعداد کلمات::28|٢٨]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الأحقاف | نزول = [[نازل شده در سال::20|٨ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::21|٢١]] | قبلی = الأحقاف ٢٠ | بعدی = الأحقاف ٢٢  | کلمه = [[تعداد کلمات::28|٢٨]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«الأحْقَافِ»: نام سرزمینی است در جنوب شرقی جزیرة‌العرب، برخی از باستان‌شناسان، از روی نوشته‌هائی که به دست آمده است، احقاف را در شرق عَقَبه می‌دانند و با إرَم مذکور در قرآن یکی می‌شمارند (نگا: المنتخب). احقاف، از لحاظ لغوی، جمع حِقْف، ریگزار. دارای شنهای روان. «مِن بَیْنِ یَدَیْهِ»: مراد گذشته‌های نزدیک است. یا مراد پیغمبرانی است که هم‌عصر با او بوده و از همان چیزهائی قوم خود را بیم داده‌اند که او بیم داده است. «مِنْ خَلْفِهِ»: مراد گذشته‌های دور است. «عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ»: عذاب ریشه‌کن‌کننده و از میان برنده دنیوی، یا عذاب سخت و طاقت‌فرسای اخروی.
«الأحْقَافِ»: نام سرزمینی است در جنوب شرقی جزیرة‌العرب، برخی از باستان‌شناسان، از روی نوشته‌هائی که به دست آمده است، احقاف را در شرق عَقَبه می‌دانند و با إرَم مذکور در قرآن یکی می‌شمارند (نگا: المنتخب). احقاف، از لحاظ لغوی، جمع حِقْف، ریگزار. دارای شنهای روان. «مِن بَیْنِ یَدَیْهِ»: مراد گذشته‌های نزدیک است. یا مراد پیغمبرانی است که هم‌عصر با او بوده و از همان چیزهائی قوم خود را بیم داده‌اند که او بیم داده است. «مِنْ خَلْفِهِ»: مراد گذشته‌های دور است. «عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ»: عذاب ریشه‌کن‌کننده و از میان برنده دنیوی، یا عذاب سخت و طاقت‌فرسای اخروی.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۲۳


ترجمه

(سرگذشت هود) برادر قوم عاد را یاد کن، آن زمان که قومش را در سرزمین «احقاف» بیم داد در حالی که پیامبران زیادی قبل از او در گذشته‌های دور و نزدیک آمده بودند که: جز خدای یگانه را نپرستید! (و گفت:) من بر شما از عذاب روزی بزرگ می‌ترسم!

|و برادر عاديان را به ياد آور، آن‌گاه كه قوم خويش را در [سرزمين‌] احقاف هشدار داد، با آن كه پيش از او و پس از او نيز هشدار دهندگانى بودند كه: جز خدا را مپرستيد. واقعا من بر شما از عذاب روزى هولناك مى‌ترسم
و برادر عاديان را به ياد آور، آنگاه كه قوم خويش را در ريگستان بيم داد -در حالى كه پيش از او و پس از او [نيز] قطعاً هشداردهندگانى گذشته بودند- كه: «جز خدا را مپرستيد؛ واقعاً من بر شما از عذاب روزى هولناك مى‌ترسم.»
و یاد آر حال هود پیغمبر قوم عاد را که چون در سرزمین احقاف امتش را وعظ و اندرز کرد و (از قهر خدا) بترسانید و پیش از هود و بعد از او هم بسیار پیمبر بر انذار خلق آمد. باری هود قومش را گفت: هرگز جز خدای عالم کسی را نپرستید که من بر شما از عذاب روز بزرگ قیامت می‌ترسم.
و [سرگذشت هود] برادر قوم عاد را یاد کن، هنگامی که قومش را در سرزمین احقاف بیم داد، و بی تردید بیم دهندگانی پیش از او و پس از او [در آن سرزمین] گذشته بودند که فقط خدا را بپرستید؛ زیرا من بر شما از عذاب روزی بزرگ می ترسم.
برادر قوم عاد را به ياد بياور كه چون قوم خود را در احقاف بيم داد -و پيش از او پيامبرانى بودند و رفتند و پس از او پيامبرانى آمدند- كه جز خداى يكتا را نپرستيد كه من از عذاب روزى بزرگ بر شما بيمناكم.
و از برادر عادیان [ هود] یاد کن که قومش را در احقاف هشدار داد، و پیشاپیش وی و پس از وی هشداردهندگانی به میان آمده بودند [و گفت‌] جز خداوند را مپرستید، که من بر شما از عذاب روزی سهمگین می‌ترسم‌
و ياد كن برادر قوم عاد- هود- را آنگاه كه قوم خود را در سرزمين احقاف بيم مى‌داد- و پيش از او و پس از او بيم‌كنندگان بگذشتند- كه جز خداى را نپرستيد، كه من بر شما از عذاب روزى بزرگ مى‌ترسم.
(ای محمّد! برای مشرکان مکّه بیان کن سرگذشت هود) برادر (دلسوز و مهربان قوم خود) عاد را. بدان گاه که در سرزمین ریگستان احقاف (واقع در جنوب جزیره‌ی عربستان و نزدیکی یمن) قوم خود را (از عذاب خدا) بیم داد و گفت: جز خداوند یگانه را نپرستید، چرا که از عذاب روز بزرگ، بر شما هراسناکم. پیش از او هم در گذشته‌های نزدیک و دور پیغمبرانی آمده بودند (و مردمان را از عذاب استیصال دنیوی و عقاب اخروی ترسانده بودند).
و (هود) برادر عادیان را به یاد آر، چون قوم خویش را در ریگستان‌ها بیم داد - حال آنکه از روبه‌رویش و از پشت سرش همواره هشداردهندگان گذشته‌اند - که: «جز خدا را مپرستید؛ همواره من بر شما از عذاب روزی بزرگ بیمناکم.»
و یاد کن برادر عاد را گاهی که ترسانید قومش را در اَحقاف و هر آینه گذشته بودند ترسانندگان از پیش رویش و از پشت سرش که پرستش نکنید جز خدا را همانا می‌ترسم بر شما از عذاب روزی بزرگ‌


الأحقاف ٢٠ آیه ٢١ الأحقاف ٢٢
سوره : سوره الأحقاف
نزول : ٨ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الأحْقَافِ»: نام سرزمینی است در جنوب شرقی جزیرة‌العرب، برخی از باستان‌شناسان، از روی نوشته‌هائی که به دست آمده است، احقاف را در شرق عَقَبه می‌دانند و با إرَم مذکور در قرآن یکی می‌شمارند (نگا: المنتخب). احقاف، از لحاظ لغوی، جمع حِقْف، ریگزار. دارای شنهای روان. «مِن بَیْنِ یَدَیْهِ»: مراد گذشته‌های نزدیک است. یا مراد پیغمبرانی است که هم‌عصر با او بوده و از همان چیزهائی قوم خود را بیم داده‌اند که او بیم داده است. «مِنْ خَلْفِهِ»: مراد گذشته‌های دور است. «عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ»: عذاب ریشه‌کن‌کننده و از میان برنده دنیوی، یا عذاب سخت و طاقت‌فرسای اخروی.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- پیامبر(ص) مأمور یادکرد سرگذشت پیامبر قوم عاد و تلاش هاى وى در جهت انذار قومش (و اذکر أخا عاد إذ أنذر قومه)

۲- لزوم یادکرد سرگذشت پیامبران، براى درس آموزى و پندگیرى (و اذکر أخا عاد) از آخر آیه شریفه (إنّى أخاف علیکم...)، استفاده مى شود که یادکرد در جهت پندگیرى است.

۳- پیامبر قوم عاد(هود)، از تبار ایشان و داراى رابطه خویشاوندى با آنان * (و اذکر أخا عاد ... إذ أنذر) واژه «أخ» ممکن است اشاره به رابطه خویشاوندى داشته باشد.

۴- هود(ع)، برادرى دلسوز و خیرخواه براى قوم عاد (و اذکر أخا عاد) واژه «أخ» چه اشاره به روابط عاطفى خویشاوندى داشته باشد و چه اشاره به اخوت معنوى; به هر حال پیامدار دلسوزى و محبت عمیق است.

۵- پیامبران، رهبرانى دلسوز براى امت هاى خویش (و اذکر أخا عاد إذ أنذر قومه) با الغاى خصوصیت از مورد آیه، برداشت بالا به دست مى آید; زیرا هود(ع) در دلسوزى براى امت، با سایر پیامبران تمایزى نداشته است.

۶- قوم عاد (ساکنان سرزمین احقاف)، گرفتار انحراف و گناه (إذ أنذر قومه بالأحقاف ) انذار در جایى صورت مى گیرد که انحرافى وجود داشته باشد; چنان که از ادامه آیه، گرفتارى آنان به شرک استفاده مى شود. «أحقاف» سرزمینى در جنوب جزیرة العرب بوده است.

۷- اقدام هود(ع) به هدایت و انذار قوم عاد (و اذکر أخا عاد إذ أنذر قومه)

۸- انذارگرى پیامبران، داراى ریشه در محبت عمیق آنان به خلق (و اذکر أخا عاد إذ أنذر قومه) از ارتباط واژه «أخ» و «إنذار»، مى توان استفاده کرد که هر چند انذارگرى پیامبران به دستور خداوند است; اما آنان این کار را همراه با انگیزه هاى عمیق انسانى و عاطفى صورت مى دهند.

۹- سرگذشت هود و انذارهاى او به قوم خود، نمونه اى از سرگذشت رسولان الهى و تلاش آنان براى هدایت مردم در طول تاریخ (و قد خلت النذر من بین یدیه و من خلفه) مى توان گفت: تعبیر «قد خلت ... و من خلفه» در آیه شریفه، به صورت جمله معترضه آمده، تا بیانگر این معنا باشد که یادکرد سرگذشت هود به مثابه یادکرد دیگر پیامبران است; زیرا آنان در هدف مشترک بوده اند و سرگذشت هود به عنوان نمونه یاد شده است.

۱۰- وجود پیامبرانى قبل و بعد از هود(ع) و همزمان با وى، در میان مردم (و قد خلت النذر من بین یدیه و من خلفه) عبارت «من بین یدیه» مى تواند به معناى زمان معاصر وى و «من خلفه» به گذشته اشاره داشته باشد و مى توان گفت: «من بین یدیه»; یعنى، پیش از او و «من خلفه»; یعنى، بعد از آن حضرت. برداشت یاد شده ناظر به تمام احتمالات است.

۱۱- وجود انذارگرانى قبل و بعد از هود(ع) و همزمان با وى، در میان قوم عاد* (و قد خلت النذر من بین یدیه و من خلفه) در صورتى که واژه «النذر» شامل مطلق انذارگران شود - چه نبى و چه غیر نبى - احتمال مى رود مراد آیه شریفه این باشد که تنها هود(ع) انذارگر قوم عاد نبود; بلکه قبل از او نیز انذارگرانى آمدند و حتى در زمان او هم موحدانى بودند که مشرکان را انذار مى کردند.

۱۲- نیاز همواره جوامع بشرى، به وجود انذارگرانى الهى (و قد خلت النذر من بین یدیه و من خلفه) بنابراین که آیه شریفه نظر به استمرار خط نبوت و انذارگرى در قبل و بعد از هود(ع) داشته باشد، نیاز همواره بشر به وجود انذارگران استفاده مى شود.

۱۳- دعوت به توحید و انذار از عواقب شرک، محور اصلى و مشترک دعوت پیامبران (ألاّتعبدوا إلاّ اللّه) بنابراین که «ألاّتعبدوا...» در ادامه «و قد خلت النذر» و مصداق انذار آنان باشد - و نه صرفاً ادامه سخن هود - برداشت بالا به دست مى آید.

۱۴- انحراف از خط توحید و خداپرستى، مشکل همیشگى جوامع بشرى (و قد خلت النذر ... ألاّتعبدوا إلاّ اللّه) در صورتى که«ألاّتعبدوا...» پیام همه انبیا شمرده شود و سخن انذارگران (النذر) باشد; از آیه استفاده مى شود که مشکل جوامع در طول تاریخ، همگون بوده وآن انحراف از توحید و خداپرستى است.

۱۵- هود(ع)، پیامدار توحید و خداپرستى براى قوم خویش (و اذکر أخا عاد إذ أنذر قومه بالأحقاف ... ألاّتعبدوا إلاّ اللّه) در برداشت یاد شده «ألاّتعبدوا...» ادامه انذارها و سخنان هود(ع) دانسته شده است. در این صورت تنها جمله «و قد خلت النذر...» جمله معترضه مى باشد.

۱۶- قوم عاد، گرفتار شرک و انحراف در پرستش (و اذکر أخا عاد ... ألاّتعبدوا إلاّ اللّه) از انذار هود(ع) و محتواى پیام او، دانسته مى شود که مشکل اساسى قوم عاد، شرک و انحراف در پرستش بوده است.

۱۷- اظهار نگرانى و هشدار هود(ع)، نسبت به فرجام شوم قوم خویش و نزول عذاب الهى بر آنان (و اذکر أخا عاد ... إنّى أخاف علیکم عذاب یوم عظیم)

۱۸- روز نزول عذاب بر قوم عاد، روزى بس سخت و دشوار (أخاف علیکم عذاب یوم عظیم)

۱۹- شرک و پرستش غیر خدا، در پى دارنده عذاب سخت الهى (ألاّتعبدوا إلاّ اللّه إنّى أخاف علیکم عذاب یوم عظیم) از ارتباط «ألاّتعبدوا...» با «إنّى أخاف علیکم...»، مطلب یاد شده استفاده مى شود.

۲۰- مردان الهى، از اعماق وجود، نگران بدفرجامى توده ها و انسان هاى گمراه (و اذکر أخا عاد ... إنّى أخاف علیکم عذاب یوم عظیم) با توجه به تعبیر «أخا عاد»، از «إنّى أخاف ...» استفاده مى شود که نگرانى هود(ع) ریشه در عواطف وى داشته است.

۲۱- روز فرا رسى عذاب دنیوى مشرکان و کافران، روزى بس شگفت و عظیم (إنّى أخاف علیکم عذاب یوم عظیم) مراد از «عذاب یوم عظیم» ممکن است عذاب دنیوى باشد.

روایات و احادیث

۲۲- روز قیامت و کیفر دهى کافران، روزى بس بزرگ و توصیف ناپذیر * (إنّى أخاف علیکم عذاب یوم عظیم) «عذاب یوم عظیم»، ممکن است اشاره به عذاب اخروى داشته باشد. وصف «عظیم» معمولاً در مواردى به کار مى رود که موضوع از حد توصیف فراتر باشد.۲۳- «[قال على بن ابراهیم] حدثنى أبى قال: أمر المعتصم أن یحفر بالبطائیة بئر فحفروا ثلاثمأة قامة فلم یظهر الماء فترکه و لم یحفره فلمّا ولى المتوکل أمر أن یحفر ذلک البئر ابدا حتى یبلغ الماء، فحفروا... حتّى إنتهوا إلى الصخرة فضربوها بالمعول فانکسرت. فخرج منها ریح باردة فمات من کان بقربها، فأخبروا المتوکل بذلک فلم یعلم بذلک ما ذاک فقالوا: سل ابن الرضا عن ذلک و هو أبوالحسن على بن محمد(ع) ... فقال أبوالحسن(ع) تلک بلاد الأحقاف و هم قوم عاد الذین أهلکهم اللّه بالریح الصرصر;[۱] على بن ابراهیم از پدرش نقل مى کند: معتصم (خلیفه عباسى) دستور کندن چاهى را در بطائیه (مکانى در عراق) داد تا سیصد قامتى آن کندند و به آب نرسیدند او آن را رها کرد و متوکّل در زمان حکومت خود به حفر آن تا رسیدن به آب فرمان داد. پس چاه را کندند تا به سنگى برخوردند. پس با پتکى آن را شکستند و از آن بادى سرد خارج شد در نتیجه هر کس که نزدیک آن بود جان داد. متوکل را از ماجرا آگاه کردند و او علت را ندانست، به او گفتند: از امام على النقى(ع) سؤال کند ... امام هادى(ع) فرمود: آن جا سرزمین احقاف است و آنان قوم عاد بودند که با تندباد سرد هلاک شدند».

موضوعات مرتبط

  • احقاف: اهل احقاف ۶; موقعیت جغرافیایى احقاف ۲۳
  • انبیا: آثار مهربانى انبیا ۸; انبیاى بعد از هود(ع) ۱۰; انبیاى قبل از هود(ع) ۱۰; انبیا ى معاصر هود(ع) ۱۰; تاریخ انبیا ۱۰; دعوت انبیا ۱۳; زمینه انذارهاى انبیا ۸; شرک ستیزى انبیا ۱۳; عبرت از قصص انبیا ۲; فضایل انبیا ۵; قصص انبیا ۹; مهربانى انبیا ۵; هدایتگرى انبیا ۹; هماهنگى انبیا ۱۳
  • انذار: انذار از شرک ۱۳
  • اولیاءالله: عوامل نگرانى اولیاءالله ۲۰
  • تذکر: اهمیت تذکر قصص انبیا ۲; تذکر قصه هود ۱
  • توحید: اعراض از توحید ۱۴; دعوت به توحید ۱۳; دعوت به توحید عبادى ۱۵
  • جامعه: نیازهاى جامعه ۱۲
  • سرزمینها: سرزمین قوم عاد ۶
  • شرک: آثار شرک عبادى ۱۹
  • عبرت: عوامل عبرت ۲
  • عذاب: عذاب سخت ۱۹; مراتب عذاب ۱۹; موجبات عذاب ۱۹
  • قوم عاد: انذار قوم عاد ۱، ۷، ۹; تاریخ قوم عاد ۱۶، ۱۸; دعوت از قوم عاد ۱۵; سختى عذاب قوم عاد ۱۸; شرک عبادى قوم عاد ۱۶; عذاب قوم عاد ۱۷، ۲۳; فرجام شوم قوم عاد ۱۷; گمراهى قوم عاد ۶; گناهکارى قوم عاد ۶; منذران قوم عاد ۱۱; هدایت قوم عاد ۷
  • قیامت: عظمت قیامت ۲۲; ویژگیهاى قیامت ۲۲
  • کافران: روز عذاب کافران ۲۱; شگفتى عذاب دنیوى کافران ۲۱; عظمت عذاب دنیوى کافران ۲۱; کیفر اخروى کافران ۲۲
  • گمراهان: نگرانى از فرجام گمراهان ۲۰
  • محمد(ص): رسالت محمد(ص) ۱
  • مشرکان: شگفتى عذاب دنیوى مشرکان ۲۱; عظمت عذاب دنیوى مشرکان ۲۱
  • مشکلات: مشکلات اجتماعى ۱۴
  • نیازها: نیاز به منذر ۱۲
  • هود(ع): انذارهاى هود(ع) ۱، ۷، ۹; تعالیم هود(ع) ۱۵; خویشاوندان هود(ع) ۳; خویشاوندى هود(ع) با قوم عاد ۳; خیرخواهى هود(ع) ۴; فضایل هود(ع) ۴; قصه هود(ع) ۹، ۱۷; منذران پس از هود(ع) ۱۱; منذران قبل از هود(ع) ۱۱; منذران معاصر هود(ع) ۱۱; مهربانى هود(ع) ۴; نگرانى هود(ع) ۱۷; هدایتگرى هود(ع) ۷; هشدارهاى هود(ع) ۱۷

منابع

  1. تفسیرقمى، ج ۲، ص ۲۹۸; نورالثقلین، ج ۵، ص ۱۷- ، ح ۲۸.