الأحقاف ٣: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=نیافریدیم آسمانها و زمین و آنچه میان آنها است جز به حقّ و سرآمدی نامبرده و آنان که کفر ورزیدند هستند از آنچه بیم داده شدند رویگردانان | |-|معزی=نیافریدیم آسمانها و زمین و آنچه میان آنها است جز به حقّ و سرآمدی نامبرده و آنان که کفر ورزیدند هستند از آنچه بیم داده شدند رویگردانان | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الأحقاف | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الأحقاف | نزول = [[نازل شده در سال::14|٢ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::3|٣]] | قبلی = الأحقاف ٢ | بعدی = الأحقاف ٤ | کلمه = [[تعداد کلمات::19|١٩]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«أَجَلٍ مُّسَمّیً»: سرآمد معیّن که قیامت است (نگا: یونس / روم / . عطف بر (الْحَقِّ) است. «عَمَّآ أُنذِرُوا»: از آنچه بیم داده شدهاند. مراد رستاخیز و دادگاهی و حسابرسی و مکافات و مجازات آخرت است که با کتاب مقروء و تدوینی قرآن، و با کتاب منظور و تکوینی جهان، کافران هشدار و بیم داده میشوند، ولی نه به این توجّهی میکنند و نه به آن. | «أَجَلٍ مُّسَمّیً»: سرآمد معیّن که قیامت است (نگا: یونس / روم / . عطف بر (الْحَقِّ) است. «عَمَّآ أُنذِرُوا»: از آنچه بیم داده شدهاند. مراد رستاخیز و دادگاهی و حسابرسی و مکافات و مجازات آخرت است که با کتاب مقروء و تدوینی قرآن، و با کتاب منظور و تکوینی جهان، کافران هشدار و بیم داده میشوند، ولی نه به این توجّهی میکنند و نه به آن. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۲۳
ترجمه
الأحقاف ٢ | آیه ٣ | الأحقاف ٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَجَلٍ مُّسَمّیً»: سرآمد معیّن که قیامت است (نگا: یونس / روم / . عطف بر (الْحَقِّ) است. «عَمَّآ أُنذِرُوا»: از آنچه بیم داده شدهاند. مراد رستاخیز و دادگاهی و حسابرسی و مکافات و مجازات آخرت است که با کتاب مقروء و تدوینی قرآن، و با کتاب منظور و تکوینی جهان، کافران هشدار و بیم داده میشوند، ولی نه به این توجّهی میکنند و نه به آن.
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۴، سوره احقاف
- غرض و مفاد كلى سوره مباركه احقاف
- احتجاج عليه پرستش بت ها و معبودهاى زمينى
- معناى واژه ((اثاره )) و مفاد آيه با توجه به معناى آن
- احتجاج عليه مشركين كه قرآن را افتراء به خدا دانسته رسالت پيامبر (ص ) را منكرشدند
- معنا و مفاد آيه : ((قل ما كنت بدعا من الرسل و ما ادرى مايفعل بى و لا بكم ))
- نفى علم غيب از پيامبر (ص ) در جمله ((و ما ادرى ...)) از جهت بشر بودن او است و بااثبات علم غيب براى آن حضرت از طريق وحى منافات ندارد
- عدم منافات نفى علم غيب از پيامبر در اين آيه با عالم بر غيب بودن ايشان به وسيله وحىالهى
- (درباره عالم بودن پيامبر (ص ) و ائمه (ع ) به غيب ، و اثر و رابطه آن با زندگى ورفتار ايشان )
- بيان اينكه علم غيب اثرى در جريان حوادث خارجى ندارد
- على ملازم با اراده موافق است كه تواءم با التزام قلب نسبت به آن باشد
- مقصود از ((شاهد من بنى اسرائيل )) در آيه :((قل اراءيتم ان كان من عند الله و كفرتم ...))
- وجوه مختلف در معناى آيه : ((و قال الذين كفروا للذين امنوا لو كان خيرا ما سبقونا اليه...))
- رواياتى درباره مراد از ((اثارة من علم )) و راجع بهنزول آيه : ((ام يقولون افتريه ...))
- روايتى در ذيل جمله : ((و ما ادرى ما يفعل بى ولابكم )) و اشكالات آن
- روايتى درباره نزول آيه : ((و شهد شاهد من بنىاسرائيل ...))
نکات آیه
۱- آفرینش آسمان ها و زمین و موجودات هستى، آفرینشى بایسته و بحق (ما خلقنا السموت و الأرض و ما بینهما إلاّ بالحقّ)
۲ - خداوند، در آفرینش جهان، داراى هدفى بایسته و به دور از کمترین کاستى و بیهودگى (ما خلقنا السموت و الأرض و ما بینهما إلاّ بالحقّ) اطلاق «الحقّ» - با همه گستردگى و شمول آن - بر آفرینش خداوند، مى رساند که در آفرینش او، کمترین ضعف، سستى، بیهودگى و... وجود ندارد; بلکه از همه جهات در نهایت حقانیت و کمال است.
۳- کتاب تشریع و نظام تکوین، هر دو بحق، حکیمانه و متکى به عزت و توانمندى خداوند (تنزیل الکتب من اللّه العزیز الحکیم . ما خلقنا السموت و الأرض ) طرح مسأله حقانیت آفرینش آسمان و زمین و نظام تکوین - در پى بیان نزول کتاب از سوى خداوند عزیز و حکیم - مى تواند اشاره به همگونى و هماهنگى کتابِ تشریع با نظام تکوین، در حقانیت و استوارى و استحکام داشته باشد.
۴ - نزول کتاب آسمانى، لازمه حقانیت آفرینش و عبث نبودن آن * (تنزیل الکتب ... ما خلقنا السموت و الأرض و ما بینهما إلاّ بالحقّ) از ارتباط «تنزیل الکتاب ...» با «و ما خلقنا السماوات ...إلاّ بالحقّ»، مطلب یاد شده قابل برداشت است.
۵- آفرینش بهینه آسمان ها و زمین و سایر موجودات، نمود عزت و حکمت الهى است. (من اللّه العزیز الحکیم . ما خلقنا السموت و الأرض و ما بینهما إلاّبالحقّ) از ارتباط این آیه با ذیل آیه قبل (من اللّه العزیز الحکیم)، مطلب یاد شده استفاده مى شود.
۶- آسمان ها و زمین و تمامى موجودات هستى، داراى فرجام و پایانى معین و از پیش تعیین شده (ما خلقنا السموت و الأرض و ما بینهما إلاّ بالحقّ و أجل مسمًّى)
۷- نظام جهان، داراى عمرى محدود و پایان یافتنى (ما خلقنا السموت و الأرض و ما بینهما إلاّ بالحقّ و أجل مسمًّى) تعبیر «السماوات و الأرض» مى تواند اشاره به پیکره مادى جهان آفرینش داشته باشد. با توجه به این نکته، ذکر مسأله وجود اجل و سرآمد براى هستى از سوى خداوند، مى رساند که چنین آفرینشى نامحدود و پایان ناپذیر نخواهد بود.
۸- فرجام و پایان عمر عالم ماده و موجودات آن، امرى قانونمند و تحت برنامه خداوند است; نه اتفاقى و بى حساب. (ما خلقنا السموت ... إلاّ بالحقّ و أجل مسمًّى) از واژه «بالحقّ»، قانونمندى و از کلمه «مسمّى» برنامه ریزى قبلى استفاده مى شود.
۹ - لازمه حقانیت آفرینش، وجود معاد و عالمى دیگر، غیر از جهان مادى دنیوى (خلقنا ... إلاّ بالحقّ و أجل مسمًّى و الذین کفروا عمّا أُنذروا معرضون) چنانچه زندگى انسان، محدود به حیات دنیوى وى باشد، بسیارى از نابرابرى ها و بى عدالتى ها جبران نشده و حق حاکم نمى گردد. از این بیان مى توان استفاده کرد که لازمه حق بودن آفرینش، وجود جهان دیگرى پس از این جهان است.
۱۰- علم تفصیلى خداوند، به لحظه لحظه عمر جهان و پدیده هاى آن، از آغاز آفرینش * (ما خلقنا السموت و الأرض و ما بینهما إلاّ بالحقّ و أجل مسمًّى) تعیین «أجل» براى هر پدیده از سوى خداوند - از ابتداى آفرینش آن - بدان معنا است که خداوند، از لحظه آفرینش هر موجودى، تا پایان آن را مى داند و این مستلزم علم تفصیلى خداوند، به لحظه لحظه تحولات آنها است.
۱۱- کافران، روى گردان از انذارها و هشدارهاى الهى (و الذین کفروا عمّا أُنذروا معرضون)
۱۲- توجه به محدودیت عمر زندگى، هشدارى به انسان ها و عاملى در جهت حق گرایى و روى آوردن آنان به حقایق دین* (ما خلقنا...إلاّ بالحقّ وأجل مسمًّى و الذین کفروا عمّا أُنذروا معرضون) برداشت بالا براساس این احتمال است که تذکر خداوند به «أجل مسمّى» - در پى تذکر به حقانیت هستى - هشدارى باشد به آدمیان که دل به زندگى ناپایدار نبندند و از حاکمیت حق غافل نگردند.
۱۳- کافران، گریزان از هشدارهاى الهى نسبت به زوال پذیرى دنیا و وجود معاد (و الذین کفروا عمّا أُنذروا معرضون) در این آیه، پیش از مسأله انذار، موضوع حقانیت هستى و محدود بودن حیات دنیوى مطرح شده است. با توجه به این مطلب مى توان گفت: یکى از موضوعات مورد انذار، ناپایدارى حیات دنیا و وجود رستاخیز بوده است.
۱۴ - یاد کرد حقانیت نظام هستى، انذارى به حق گریزان پوچ گرا * (ما خلقنا ... إلاّ بالحقّ ... و الذین کفروا عمّا أُنذروا معرضون) از آن جا که قبل از تعبیر «عمّا اُنذروا...»، انذار صریحى در این آیه و آیه قبل نیامده است، احتمال مى رود که نفس تذّکر به حقانیت هستى، هشدار به کسانى است که هستى را پوچ و بى هدف دانسته و هیچ تعهّدى در برابر ارزش ها ندارند.
۱۵- قرآن، پیام دار انذار و هشدار به کافران (تنزیل الکتب ... و الذین کفروا عمّا أُنذروا معرضون) از ارتباط این آیه با آیه قبل - که در آن مسأله نزول کتاب مطرح شده - استفاده مى شود که روى گردانى کافران، از انذارهایى است که در متن «کتاب» صورت گرفته است.
موضوعات مرتبط
- آسمان: اجل آسمان ها ۶; حقانیت خلقت آسمان ها ۱; خلقت آسمان ها ۵; فرجام آسمان ها ۶
- آفرینش: اجل آفرینش ۷; حقانیت آفرینش ۳، ۴، ۹; فرجام آفرینش ۷; فناپذیرى آفرینش ۷; قانونمندى فرجام آفرینش ۸; هدفدارى خلقت آفرینش ۲
- اجل: اجل مسمى ۶، ۷
- تذکر: آثار تذکر حقانیت آفرینش ۱۴
- حق: انذار به حق ناپذیران ۱۴
- حق طلبى: عوامل حق طلبى ۱۲
- خدا: آثار حکمت خدا ۳; آثار قدرت خدا ۳; احاطه علمى خدا ۱۰; اعراض از انذارهاى خدا ۱۳; علم تفصیلى خدا ۱۰; علم خدا به آفرینش ۱۰; معرضان از انذارهاى خدا ۱۱; نشانه هاى حکمت خدا ۵; نشانه هاى عزت خدا ۵
- دنیا: فناپذیرى دنیا ۱۳
- دین: حقانیت دین ۳
- ذکر: آثار ذکر محدودیت عمر ۱۲
- زمین: اجل زمین ۶; حقانیت خلقت زمین ۱; خلقت زمین ۵; فرجام زمین ۶
- قرآن: انذارهاى قرآن ۱۵
- کافران: اعراض کافران ۱۱، ۱۳; انذار کافران ۱۵
- کتب آسمانى: آثار نزول کتب آسمانى ۴
- گرایشها: زمینه گرایش به دین ۱۲
- معاد: اهمیت معاد ۹; حتمیت معاد ۱۳
- موجودات: اجل موجودات ۶; حقانیت خلقت موجودات ۱; خلقت موجودات ۵; فرجام موجودات ۶; قانونمندى فرجام موجودات ۸