روایت:الکافی جلد ۸ ش ۴۲۹: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
جز (Move page script صفحهٔ الکافی جلد ۸ ش ۴۲۹ را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به روایت:الکافی جلد ۸ ش ۴۲۹ منتقل کرد) |
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۴۲
آدرس: الكافي، جلد ۸، كِتَابُ الرَّوْضَة
عده من اصحابنا عن احمد بن محمد عن علي بن الحكم عن بعض اصحابنا عن ابي عبد الله ع قال :
الکافی جلد ۸ ش ۴۲۸ | حدیث | الکافی جلد ۸ ش ۴۳۰ | |||||||||||||
|
ترجمه
هاشم رسولى محلاتى, الروضة من الكافی جلد ۲ ترجمه رسولى محلاتى, ۱۰۷
برخى از اصحاب ما از امام صادق عليه السّلام روايت كردهاند كه فرمود: نوح عليه السّلام دو هزار و سيصد سال عمر كرد، هشتصد و پنجاه سال پيش از اينكه به پيغمبرى مبعوث شود، و نهصد و پنجاه سال در ميان مردم آنها را بخدا دعوت كرد و پانصد سال پس از (طوفان كه از) كشتى فرود آمد و آب فرو نشست، و در اين مدت شهرها را از نو بنا كرد و فرزندانش را در شهرها جا داد، سپس فرشته مرگ در وقتى كه در آفتاب نشسته بود بسراغش آمد و باو گفت: آمدهام تا قبض روحت كنم، نوح فرمود: اجازه ميدهى تا من از آفتاب بسايه بروم؟ گفت: آرى، نوح از آفتاب بسايه آمد سپس فرمود: اى ملك الموت آنچه از اين عمر دنيا بر من گذشت بمانند همين جابجا شدن من از آفتاب بسايه بود، اكنون ماموريت خود را انجام ده، پس ملك الموت جانش را بگرفت.
حميدرضا آژير, بهشت كافى - ترجمه روضه كافى, ۳۳۴
برخى از اصحاب ما از امام صادق عليه السّلام روايت مىكنند كه فرمود: نوح دو هزار و سيصد سال عمر كرد، هشتصد و پنجاه سال پيش از آنكه به پيامبرى برانگيخته شود و نهصد و پنجاه سال در ميان مردم ايشان را به سوى خدا فرا مىخواند و پانصد سال پس از طوفان، كه كشتى فرود آمد و آب فرو نشست و شهرها را از نو بنياد نهاد و فرزندانش را در شهرها جا داد. سپس فرشته مرگ در حالى نزد او آمد كه وى در آفتاب نشسته بود و به او گفت: آمدهام تا جانت را بگيرم. نوح فرمود: اجازه مىدهى از آفتاب به سايه بروم؟ گفت:آرى. نوح از آفتاب به سايه آمد و سپس فرمود: اى فرشته مرگ! آنچه از عمر دنيا بر من گذشت چونان آمدن من بود از آفتاب به سايه، اكنون آنچه را بدان مأمور هستى انجام بده، و بدينسان عزرائيل جان او را بستاند.