روایت:الکافی جلد ۲ ش ۱۹۲۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
جز (Move page script صفحهٔ الکافی جلد ۲ ش ۱۹۲۷ را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به روایت:الکافی جلد ۲ ش ۱۹۲۷ منتقل کرد)
 
(بدون تفاوت)

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۳۳


آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء

عده من اصحابنا عن سهل بن زياد و محمد بن يحيي عن احمد بن محمد جميعا عن علي بن مهزيار قال :


الکافی جلد ۲ ش ۱۹۲۶ حدیث الکافی جلد ۲ ش ۱۹۲۸
روایت شده از : امام جواد عليه السلام
کتاب : الکافی (ط - الاسلامیه) - جلد ۲
بخش : كتاب الدعاء
عنوان : حدیث امام جواد (ع) در کتاب الكافي جلد ۲ كِتَابُ الدُّعَاء‏ بَابُ الدُّعَاءِ لِلْكَرْبِ وَ الْهَمِّ وَ الْحُزْنِ وَ الْخَوْف‏
موضوعات :

ترجمه

کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۶, ۲۷۵

از على بن مهزيار كه محمد بن حمزه غنوى به من نوشت و از من خواست كه به امام جواد بنويسم كه به او دعائى بياموزد كه به وسيله آن اميدوار فرج باشد. در پاسخِ من نوشت: امّا آنچه محمد بن حمزه خواسته كه به او دعائى آموخته شود براى فرج و گشايش، به او بگو ملازم اين دعا باشد: يا من يكفى من كل شي‏ء، اكفنى ما اهمّنى مما انا فيه‏ . كه من اميدوارم از غم و گرفتارى خود كفايت شود ان شاء اللَّه‏ تعالى. من اين دعا را به او اعلام كردم و اندكى بر او نگذشت كه از زندان بيرون آمد.

مصطفوى‏, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۴, ۳۴۴

على بن مهزيار گويد: محمد بن حمزه غنوى بمن نوشت و از من خواست كه بحضرت جواد عليه السلام بنويسم كه دعائى باو بياموزد كه بدان وسيله گشايشى برايش حاصل گردد (و از زندانى كه در آن گرفتار شده بود خلاص گردد) پس آن حضرت بمن نوشت: اما آنچه محمد بن حمزه درخواست كرده كه دعائى بياموزد كه بدان فرج و گشايش يابد پس باو بگو كه ملازم اين دعا باشد (و هميشه بگويد) «يا من يكفى من كل شى‏ء و لا يكفى منه شى‏ء اكفنى ما اهمنى مما أنا فيه» پس من اميد دارم كه اندوه و گرفتاريش برطرف شود ان شاء اللَّه تعالى، من هم آن دعا را باو رساندم، و بر او نگذشت جز مدت كمى كه از زندان بيرون آمد.

محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۴, ۵۰۹

چند نفر از اصحاب ما روايت كرده‏اند، از سهل بن زياد و محمد بن يحيى، از احمد بن محمد، هر دو از على بن مهزيار كه گفت: محمد بن حمزه غنوى به سوى من نوشت و از من سؤال مى‏كرد كه: عريضه‏اى به امام محمدتقى عليه السلام بنويسم در باب دعايى كه به او تعليم فرمايد، و به آن اميد فرج داشته باشد. پس آن حضرت به من نوشت كه: «امّا آن‏چه محمد بن حمزه سؤال كرد از تعليم دادن به او دعايى را كه به آن اميد فرج داشته باشد، به او بگو كه: ملازم اين دعا باشد و دست از اين برندارد: يَا مَنْ يَكْفِي مِنْ كُلِّ شَيْ‏ءٍ، وَلَا يَكْفِي مِنْهُ شَيْ‏ءٌ، اكْفِنِي مَا أَهَمَّنِي؛ «اى كسى كه كفايت مى‏كند از هر چيزى، و كفايت نمى‏كند از او چيزى! كفايت كن از من، آن‏چه در اندوه افكنده مرا». پس به درستى كه من اميد دارم كه آن‏چه او در آن است از اندوه، كفايت شود، ان شاء اللَّه». پس من اين را به او اعلام كردم. بعد از آن بر او نيامد، مگر اندك زمانى، تا آنكه از زندان بيرون آمد.


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)