لقمان ١٥: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و اگر کوشیدند با تو که شرک ورزی با من آنچه را نیستت بدان دانشی پس فرمانبرداریشان نکن و همراهیشان کن در دنیا به خوشی و پیروی کن راه آن را که بازگشت کند بسوی من بسوی من است بازگشت شما پس آگهیتان دهم بدانچه بودید میکردید | |-|معزی=و اگر کوشیدند با تو که شرک ورزی با من آنچه را نیستت بدان دانشی پس فرمانبرداریشان نکن و همراهیشان کن در دنیا به خوشی و پیروی کن راه آن را که بازگشت کند بسوی من بسوی من است بازگشت شما پس آگهیتان دهم بدانچه بودید میکردید | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره لقمان | نزول = | {{آيه | سوره = سوره لقمان | نزول = [[نازل شده در سال::12|١٢ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::15|١٥]] | قبلی = لقمان ١٤ | بعدی = لقمان ١٦ | کلمه = [[تعداد کلمات::32|٣٢]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«جَاهَدَاکَ»: اگر درباره تو به تلاش ایستادند و کوشش نمودند. «مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ»: آنچه تو از آن بیخبری و دلیلی بر وجودش نداری. یعنی چیزی که اصلاً وجود ندارد و در واقع محال و ناشدنی است. «مَعْرُوفاً»: نیک و پسندیده. صفت مصدر محذوفی است و تقدیر چنین است: صَاحِبْهُمَا فِیالدُّنْیَا صِحَاباً مَّعْرُوفاً. «أَنَابَ»: برگشت. مراد از رجوع کردن، رو نمودن است. دو آیه، از (وَصَّیْنَا الإِنسَانَ) تا (تَعْمَلُونَ) معترضه و تأکید بر نهی از شرک است. | «جَاهَدَاکَ»: اگر درباره تو به تلاش ایستادند و کوشش نمودند. «مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ»: آنچه تو از آن بیخبری و دلیلی بر وجودش نداری. یعنی چیزی که اصلاً وجود ندارد و در واقع محال و ناشدنی است. «مَعْرُوفاً»: نیک و پسندیده. صفت مصدر محذوفی است و تقدیر چنین است: صَاحِبْهُمَا فِیالدُّنْیَا صِحَاباً مَّعْرُوفاً. «أَنَابَ»: برگشت. مراد از رجوع کردن، رو نمودن است. دو آیه، از (وَصَّیْنَا الإِنسَانَ) تا (تَعْمَلُونَ) معترضه و تأکید بر نهی از شرک است. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۱۳
ترجمه
لقمان ١٤ | آیه ١٥ | لقمان ١٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«جَاهَدَاکَ»: اگر درباره تو به تلاش ایستادند و کوشش نمودند. «مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ»: آنچه تو از آن بیخبری و دلیلی بر وجودش نداری. یعنی چیزی که اصلاً وجود ندارد و در واقع محال و ناشدنی است. «مَعْرُوفاً»: نیک و پسندیده. صفت مصدر محذوفی است و تقدیر چنین است: صَاحِبْهُمَا فِیالدُّنْیَا صِحَاباً مَّعْرُوفاً. «أَنَابَ»: برگشت. مراد از رجوع کردن، رو نمودن است. دو آیه، از (وَصَّیْنَا الإِنسَانَ) تا (تَعْمَلُونَ) معترضه و تأکید بر نهی از شرک است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۲ - ۱۹، سوره لقمان
- ((شكرگزارى خداوند)) حكمتى است كه خدا به لقمان عطا فرمود.
- اشاره به علت اينكه شرك به خدا ظلم عظيم است
- تشكر از پدر و مادر شكر خدا است
- بيان موردى كه نبايد در آن از والدين اطاعت كرد
- بخاطر والدين نبايد از دين - كه رهنماى سعادت ابدى است - چشم پوشى كرد
- علم خداوند به تمامى پنهان ها احاطه دارد
- معناى اينكه لقمان بعد از امر فرزند به صبر بر مصائب ، صبر را از ((عزم الامور))خواند
- توضيح سفارشات ديگر لقمان به فرزند: ((و لا تصعر خدك للناس ...))
- بحث روايتى
- رواياتى درباره نماز، صبر و پرهيز از گناهان كوچك و راجع به معناى جمله : ((ولاتصعر خدك للناس ))
- گفتارى پيرامون داستان لقمان و پاره اى از كلمات حكمت آميز او - در دوفصل
- پاره اى از مواعظ و حكم آن جناب
نکات آیه
۱ - فرزندان - به رغم موظف بودن به رعایت حقوق والدین - در صورت تلاش پیگیر پدر و مادر به ایجاد انحراف عقیدتى (شرک) در آنان، نباید تسلیم خواست آنان شوند. (و وصّینا الإنسن بولدیه ... و إن جهداک على أن تشرک بى ... فلاتطعهما) متعدى شدن «جاهدا» با «على» دلالت بر مجاهده و تلاش قوى و پیگیر مى کند.
۲ - عقیده به شریک داشتن خداوند، عقیده اى جاهلانه است. (على أن تشرک بى ما لیس لک به علم) آوردن قید «ما لیس لک به علم» براى شرک، حکایت از آن دارد که اساس شرک، بر جهل استوار است.
۳ - مرز اطاعت از پدر و مادر، عدم تعارض با عقیده توحیدى، است. (و وصّینا الإنسن بولدیه ... و إن جهداک على أن تشرک ... فلاتطعهما)
۴ - حفظ عقیده توحیدى، ضرورى است و قبول شرک، به هیچ قیمتى روا نیست. (و إن جهداک على أن تشرک بى ... فلاتطعهما)
۵ - رفق و مدارا با پدر و مادر و داشتن رفتارى شایسته با آنان در امور دنیوى، امرى لازم است. (و صاحبهما فى الدنیا معروفًا)
۶ - لازم است عقیده، مبتنى بر علم و آگاهى باشد. (أن تشرک بى ما لیس لک به علم) از این که براى عدم قبول دعوت به شرک، فرموده است: «چون آگاهى از شریک داشتن خدا ندارى، تسلیم تلاش آنان مشو!»، استفاده مى شود که عقیده باید عالمانه باشد.
۷ - انسان، به داشتن رفتار نیک با پدر و مادر، حتى در صورت مشرک بودن آنان موظّف است. (و إن جهداک على أن تشرک ... و صاحبهما فى الدنیا معروفًا)
۸ - حفظ روابط خانوادگى و خویشاوندى، امرى بس مهم و شایان توجه است. و وصّینا الإنسن بولدیه ... أن اشکرلى و لولدیک... إن جهداک على أن تشرک بى ... فلاتطعهما و صاحبهما فى الدنیا معروفًا
۹ - رعایت حال پدر و مادر و معاشرت با آنان، در هر منطقه اى، بسته به رسوم متفاوت آن جا است. (و صاحبهما فى الدنیا معروفًا) «معروفاً» صفت براى مفعول مطلق محذوف فعلِ «صاحِبْ» است و مراد از آن، چیزى است که به خوبى و نیکى در میان مردم شهرت دارد.
۱۰ - باید از کسانى پیروى کرد که به سوى خدا حرکت مى کنند. (جهداک على أن تشرک بى ... فلاتطعهما ... و اتّبع سبیل من أناب إلىّ)
۱۱ - پیروى از پدر و مادرى که مسیرشان خدایى است، لازم است. (و صاحبهما فى الدنیا ... و اتّبع سبیل من أناب) «و اتّبع سبیل من...» اشاره دارد به این که اگر والدین به سوى خدا حرکت مى کنند، از آنان تبعیت کن و گرنه از کسى که داراى چنین صفتى است، پیروى بنما.
۱۲ - بازگشت به خداوند، همراه با توبه و عمل ناب و خالص، امرى پسندیده و شایسته است. (و اتّبع سبیل من أناب إلىّ) سفارش به پیروى از منیبان، نشان دهنده اهمیت انابه است. گفتنى است که «الإنابة إلى اللّه» رجوع به خداوند با توبه و اخلاص عمل معنا شده است (مفردات راغب).
۱۳ - انسان هاى خداجو، الگویى شایسته براى تبعیت اند. (و اتّبع سبیل من أناب إلىّ)
۱۴ - آغاز و بازگشت انسان ها، خداوند است. (ثمّ إلىّ مرجعکم) «رجوع» در لغت، به معناى بازگشت به جایگاهى است که شروع از آن جا بوده است (مفردات راغب).
۱۵ - خداوند به انسان ها درباره لغزش در عقیده و رفتار ناصحیح با والدین، هشدار مى دهد. (و إن جهداک على أن تشرک بى ... فلاتطعهما و صاحبهما فى الدنیا معروفًا و اتّبع سبیل من أناب إلىّ ثمّ إلىّ مرجعکم فأُنبّئکم بما کنتم تعملون)
۱۶ - انسان ها، پس از مرگ، در پیشگاه خداوند درباره اعمال دنیوى شان، مؤاخذه خواهند شد. (إلىّ مرجعکم فأُنبّئکم بما کنتم تعملون)
۱۷ - توجه دادن انسان به محاسبه اعمال اش در نزد خداوند، زمینه ساز پابندى وى به توحید و پیروى کردن از انسان هاى خداجو است. (و إن جهداک على أن تشرک بى ... فلاتطعهما ... و اتّبع سبیل من أناب إلىّ ثمّ إلىّ مرجعکم فأُنبّئکم بما کنتم تعملون)
۱۸ - اَعمال انسان ها، تحت نظارت و آگاهى کامل خداوند است. (فأُنبّئکم بما کنتم تعملون)
۱۹ - در پیش گاه خداوند، اعمال انسان ها، براى شان نشان داده مى شود. (ثمّ إلىّ مرجعکم فأُنبّئکم بما کنتم تعملون)
۲۰ - قیامت، عرصه بازگشت انسان ها به سوى خداوند است. (ثمّ إلىّ مرجعکم فأُنبّئکم بما کنتم تعملون) مراد از بازگشت به خداوند، و آن گاه آگاه شدن از کردار خویش، حضور در صحنه قیامت است.
۲۱ - اَعمال دنیوى انسان ها، تعیین کننده سرنوشت اخروى آنها است. (ثمّ إلىّ مرجعکم فأُنبّئکم بما کنتم تعملون)
موضوعات مرتبط
- اخلاص: اهمیت اخلاص ۱۲
- اطاعت: اطاعت از سالکان راه خدا ۱۰، ۱۳، ۱۷; اطاعت از مشرکان ۱۰; اطاعت از والدین مؤمن ۱۱; اطاعت پسندیده ۱۰; اطاعت ممنوع ۱، ۳; اهمیت اطاعت از والدین ۱۱; محدوده اطاعت از والدین ۱، ۳
- الگو: الگو هاى پسندیده ۱۳
- انسان: عمل انسان ۱۸; فرجام انسان ۱۴، ۲۰; مؤاخذه اخروى انسان ها ۱۶; مبدأ انسان ۱۴; هشدار به انسان ۱۵
- بازگشت به خدا :۱۲، ۱۴، ۱۶، ۲۰
- تذکر: تذکر حسابرسى عمل ۱۷
- تکلیف: زمینه عمل به تکلیف ۱۷
- توبه: اهمیت توبه ۱۲
- توحید: اهمیت توحید ۳، ۴; زمینه محافظت از توحید ۱۷
- جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۱۴
- خانواده: اهمیت روابط خانوادگى ۸
- خدا: نظارت خدا ۱۸; هشدارهاى خدا ۱۵
- خویشاوندى: اهمیت روابط خویشاوندى ۸
- رسوم: رسوم اجتماعى ۹
- سرنوشت: عوامل مؤثر در سرنوشت اخروى ۲۱
- شرک: اجتناب از شرک ۴; جاهلانه بودن شرک ۲
- عقیده: عقیده جاهلانه ۲; علم در عقیده ۶; لغزش در عقیده ۱۵; مبانى عقیده ۶
- عمل: آثار عمل ۲۱; تجسم عمل ۱۹; حسابرسى عمل ۱۶; ناظران عمل ۱۸
- فرزند: مسؤولیت فرزند ۱، ۷
- قیامت: نقش قیامت ۲۰
- والدین: حقوق والدین ۵; رعایت حقوق والدین ۱; مدارا با والدین ۵; معاشرت با والدین ۵، ۹; معاشرت با والدین مشرک ۷; معاشرت ناپسند با والدین ۱۵