يس ١٦: تفاوت میان نسخهها
(QRobot edit) |
(افزودن جزییات آیه) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::قَالُوا|قَالُوا]] [[کلمه غیر ربط::قَالُوا| ]] [[شامل این ریشه::قول| ]][[ریشه غیر ربط::قول| ]][[شامل این کلمه::رَبّنَا|رَبُّنَا]] [[کلمه غیر ربط::رَبّنَا| ]] [[شامل این ریشه::ربب| ]][[ریشه غیر ربط::ربب| ]][[شامل این ریشه::نا| ]][[ریشه غیر ربط::نا| ]][[شامل این کلمه::يَعْلَم|يَعْلَمُ]] [[کلمه غیر ربط::يَعْلَم| ]] [[شامل این ریشه::علم| ]][[ریشه غیر ربط::علم| ]][[شامل این کلمه::إِنّا|إِنَّا]] [[شامل این ریشه::ان| ]][[شامل این ریشه::نا| ]][[شامل این کلمه::إِلَيْکُم|إِلَيْکُمْ]] [[کلمه غیر ربط::إِلَيْکُم| ]] [[شامل این ریشه::الى| ]][[ریشه غیر ربط::الى| ]][[شامل این ریشه::کم| ]][[ریشه غیر ربط::کم| ]][[شامل این کلمه::لَمُرْسَلُون|لَمُرْسَلُونَ]] [[کلمه غیر ربط::لَمُرْسَلُون| ]] [[شامل این ریشه::رسل| ]][[ریشه غیر ربط::رسل| ]][[شامل این ریشه::ل| ]][[ریشه غیر ربط::ل| ]]'''}} | {{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::قَالُوا|قَالُوا]] [[کلمه غیر ربط::قَالُوا| ]] [[شامل این ریشه::قول| ]][[ریشه غیر ربط::قول| ]][[شامل این کلمه::رَبّنَا|رَبُّنَا]] [[کلمه غیر ربط::رَبّنَا| ]] [[شامل این ریشه::ربب| ]][[ریشه غیر ربط::ربب| ]][[شامل این ریشه::نا| ]][[ریشه غیر ربط::نا| ]][[شامل این کلمه::يَعْلَم|يَعْلَمُ]] [[کلمه غیر ربط::يَعْلَم| ]] [[شامل این ریشه::علم| ]][[ریشه غیر ربط::علم| ]][[شامل این کلمه::إِنّا|إِنَّا]] [[شامل این ریشه::ان| ]][[شامل این ریشه::نا| ]][[شامل این کلمه::إِلَيْکُم|إِلَيْکُمْ]] [[کلمه غیر ربط::إِلَيْکُم| ]] [[شامل این ریشه::الى| ]][[ریشه غیر ربط::الى| ]][[شامل این ریشه::کم| ]][[ریشه غیر ربط::کم| ]][[شامل این کلمه::لَمُرْسَلُون|لَمُرْسَلُونَ]] [[کلمه غیر ربط::لَمُرْسَلُون| ]] [[شامل این ریشه::رسل| ]][[ریشه غیر ربط::رسل| ]][[شامل این ریشه::ل| ]][[ریشه غیر ربط::ل| ]]'''}} | ||
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed" | |||
!کپی متن آیه | |||
|- | |||
|قَالُوا رَبُّنَا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْکُمْ لَمُرْسَلُونَ | |||
|} | |||
'''ترجمه ''' | '''ترجمه ''' | ||
<tabber> | <tabber> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
|-|صادقی تهرانی=گفتند: «پروردگارمان میداند که ما بیگمان بهراستی سویتان فرستادهشدگانیم.» | |-|صادقی تهرانی=گفتند: «پروردگارمان میداند که ما بیگمان بهراستی سویتان فرستادهشدگانیم.» | ||
|-|معزی=گفتند پروردگار ما داند که مائیم بسوی شما هر آینه فرستادگان | |-|معزی=گفتند پروردگار ما داند که مائیم بسوی شما هر آینه فرستادگان | ||
|-|</tabber>< | |-|english=<div id="qenag">They said, “Our Lord knows that we are messengers to you. </div> | ||
|-|</tabber> | |||
<div class="audiotable"> | |||
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/036016.mp3"></sound></div> | |||
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/036016.mp3"></sound></div> | |||
</div> | |||
{{آيه | سوره = سوره يس | نزول = [[نازل شده در سال::5|٥ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::16|١٦]] | قبلی = يس ١٥ | بعدی = يس ١٧ | کلمه = [[تعداد کلمات::6|٦]] | حرف = }} | {{آيه | سوره = سوره يس | نزول = [[نازل شده در سال::5|٥ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::16|١٦]] | قبلی = يس ١٥ | بعدی = يس ١٧ | کلمه = [[تعداد کلمات::6|٦]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
خط ۱۷۹: | خط ۱۸۷: | ||
[[رده:استقامت انبیاى انطاکیه]][[رده:بشر بودن انبیا]][[رده:خاستگاه انبیا]][[رده:سوگند انبیاى انطاکیه]][[رده:صبر انبیاى انطاکیه]][[رده:عوامل تکذیب انبیا]][[رده:فلسفه بعثت انبیا]][[رده:گواهان حقانیت انبیاى انطاکیه]][[رده:منشأ بعثت انبیا]][[رده:نیازهاى انسان]][[رده:آثار جهل اهل انطاکیه]][[رده:تکذیبگرى اهل انطاکیه]][[رده:جهل اهل انطاکیه]][[رده:آثار حکمت خدا]][[رده:آثار ربوبیت خدا]][[رده:گواهى خدا]][[رده:سوگند به خدا]][[رده:نیاز به انبیا]] | [[رده:استقامت انبیاى انطاکیه]][[رده:بشر بودن انبیا]][[رده:خاستگاه انبیا]][[رده:سوگند انبیاى انطاکیه]][[رده:صبر انبیاى انطاکیه]][[رده:عوامل تکذیب انبیا]][[رده:فلسفه بعثت انبیا]][[رده:گواهان حقانیت انبیاى انطاکیه]][[رده:منشأ بعثت انبیا]][[رده:نیازهاى انسان]][[رده:آثار جهل اهل انطاکیه]][[رده:تکذیبگرى اهل انطاکیه]][[رده:جهل اهل انطاکیه]][[رده:آثار حکمت خدا]][[رده:آثار ربوبیت خدا]][[رده:گواهى خدا]][[رده:سوگند به خدا]][[رده:نیاز به انبیا]] | ||
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره يس ]] | [[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره يس ]] | ||
{{#seo: | |||
|title=آیه 16 سوره يس | |||
|title_mode=replace | |||
|keywords=آیه 16 سوره يس,يس 16,قَالُوا رَبُّنَا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْکُمْ لَمُرْسَلُونَ,استقامت انبیاى انطاکیه,بشر بودن انبیا,خاستگاه انبیا,سوگند انبیاى انطاکیه,صبر انبیاى انطاکیه,عوامل تکذیب انبیا,فلسفه بعثت انبیا,گواهان حقانیت انبیاى انطاکیه,منشأ بعثت انبیا,نیازهاى انسان,آثار جهل اهل انطاکیه,تکذیبگرى اهل انطاکیه,جهل اهل انطاکیه,آثار حکمت خدا,آثار ربوبیت خدا,گواهى خدا,سوگند به خدا,نیاز به انبیا,آیات قرآن سوره يس | |||
|description=قَالُوا رَبُّنَا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْکُمْ لَمُرْسَلُونَ | |||
|image=Wiki_Logo.png | |||
|image_alt=الکتاب | |||
|site_name=الکتاب | |||
}} |
نسخهٔ ۱ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۵:۳۱
کپی متن آیه |
---|
قَالُوا رَبُّنَا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْکُمْ لَمُرْسَلُونَ |
ترجمه
يس ١٥ | آیه ١٦ | يس ١٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«رَبُّنَا یَعْلَمُ إِنَّا ...»: عربها گاهی جمله (رَبُّنا یَعْلَمُ) را به عنوان قَسَم به کار میبرند، این است که بعد از ماده «علم» همزه «إِنّا» که باید مفتوح باشد، در اینجا چون مراد قَسَم است، مکسور خوانده شده است (نگا: تفسیر روحالمعانی، و المصحف المیسّر).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۳ - ۳۲ سوره يس
- انذار و تبشير كسانى كه سواء عليهم ءانذرتهم ام لم تنذرهم به منظور اتمام حجت ورسيدن آنان به كمال شقاوت است
- وجه اينكه در نقل تكذيب پيامبران توسط مشركين فرمود: قالوا ما انتم الا بشر مثلنا و ماانزل الرحمن من شى ء
- معناى جمله : طائركم معكم كه رسولان ع به مكذبان خود گفتند
- سخن درباره مردى كه جاء من اءقصى المدينه
- استدلال تفصيلى بر توحيد و نفى آلهه در اين دو آيه
- دو حجت و برهان عليه مشركين ، در سخن مردى كه اقصاى مدينه آمد: و مالى لا اعبد الذىفطرنى ...
- توضيحى راجع به جنت در آيه قيلادخل الجنة و اينكه خطاب كننده كيست
- موارد استعمال وصف مكرم اكرام شده در آيات قرآن
- هلاك شدن قوم مكذب با صيحه اى واحده
- حسرت و ندامت بر مردى است كه رسولان الهى را استهزاء كرده اند
- رواياتى درباره داستان فرستادگان عيسى ع و مؤ منى كه مردم را به پيروى آن رسولان دعوتت كرد و...
- رواياتى كه مى گويد صديقين سه افضل وافضل آنان على بن ابى طالب ع است
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالُوا رَبُّنا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْكُمْ لَمُرْسَلُونَ «16»
پيامبران گفتند: پروردگار ما مىداند كه ما به سوى شما فرستاده شدهايم.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قالُوا رَبُّنا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْكُمْ لَمُرْسَلُونَ «16»
قالُوا رَبُّنا يَعْلَمُ: گفتند رسولان در جواب قوم بعد از اقامه حجت و معجزه ظاهره: بدرستى كه پروردگار ما مىداند، إِنَّا إِلَيْكُمْ لَمُرْسَلُونَ: بتحقيق ما بسوى شما فرستادگانيم.
«1» تفسير نور الثقلين (افست قم)، ج 4 ص 381- 380. و تفسير قمى ج 2 ص 214.
جلد 11 - صفحه 67
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلاً أَصْحابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جاءَهَا الْمُرْسَلُونَ «13» إِذْ أَرْسَلْنا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُما فَعَزَّزْنا بِثالِثٍ فَقالُوا إِنَّا إِلَيْكُمْ مُرْسَلُونَ «14» قالُوا ما أَنْتُمْ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُنا وَ ما أَنْزَلَ الرَّحْمنُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلاَّ تَكْذِبُونَ «15» قالُوا رَبُّنا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْكُمْ لَمُرْسَلُونَ «16» وَ ما عَلَيْنا إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبِينُ «17»
قالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنا بِكُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَ لَيَمَسَّنَّكُمْ مِنَّا عَذابٌ أَلِيمٌ «18» قالُوا طائِرُكُمْ مَعَكُمْ أَ إِنْ ذُكِّرْتُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ «19»
ترجمه
و بزن براى آنها مثلى مثل اهل آن بلد هنگاميكه آمدند آنها را فرستادگان
هنگاميكه فرستاديم بسوى آنها دو تن پس تكذيب كردند آن دو را پس تقويت نموديم به سومى پس گفتند همانا ما بسوى شما فرستادگانيم
گفتند نيستيد شما مگر انسانى مانند ما و فرو نفرستاده خداى بخشنده چيزى نيستيد شما مگر آنكه دروغ ميگوئيد
گفتند پروردگار ما ميداند كه همانا ما بسوى شما هر آينه فرستاده شدگانيم
و نيست بر ما مگر رسانيدن آشكار
گفتند همانا ما فال بد زديم بشما هر آينه اگر باز نه ايستاديد سنگسار ميكنيم البته شما را و هر آينه ميرسد البته شما را از ما عذابى دردناك
گفتند منشأ فال بد شما با شما است آيا اگر پند داده شويد فال ميزنيد بلكه شما گروهى باشيد تجاوز كنندگان.
تفسير
خداوند سبحان براى تذكر و تنبّه كفار مكّه به پيغمبر خود دستور فرمود كه براى آنها قصّه شگفتآورى را كه از آن تعبير بمثل ميشود نقل فرمايد و آن حكايت اهل شهر انطاكيه است و خلاصه مستفاد از روايات متعدّده در اينمقام آنستكه دو نفر از حواريّون حضرت عيسى مأمور شدند از جانب خداوند كه بشهر انطاكيّه روند و آنها را دعوت بدين حقّ نمايند و آن دو بوظيفه خود عمل نمودند و مغضوب پادشاه شدند و او آن دو را حبس نمود و چون اينخبر بسمع حضرت عيسى رسيد وصى خود شمعون الصّفا را در پى آن دو روانه فرمود و او با خواصّ پادشاه آشنا شد و آنها او را نزد شاه بردند و او مايل بصحبت با شمعون گرديد و مقرّب پيش شاه شد تا روزى باو گفت شنيدهام چندى قبل دو نفر را حبس فرموديد چون دعوت بدين تازهاى مينمودند با آنكه با آن دو صحبت نفرموديد خوب است مقرّر فرمائيد آن دو را بياورند با آنها مذاكراتى شود كه كشف گردد حالشان
جلد 4 صفحه 401
شاه گفت آنروز غضب بر من مستولى شد و بدون استنطاق آنها را حبس نمودم و امر باحضارشان نمود و چون حاضر شدند و مقصد خودشان را كه دعوت به توحيد بود اظهار داشتند شمعون از آن دو طلب معجزه نمود ايشان گفتند هرچه بخواهيد ما انجام ميدهيم پادشاه امر كرد كور مادرزادى آوردند كه جاى چشمش مانند پيشانى صاف بود و آن دو دعا نمودند جاى دو چشمش شكافته شد و دو گلوله از گل گذاردند در جاى دو چشمش و دعا نمودند دو چشم بينا شد و پادشاه تعجّب نمود و شمعون باو گفت معبود شما چنين كارى ميتواند بكند پادشاه آهسته گفت من از تو چيزيرا پنهان نميكنم معبود ما هيچ كار نميتواند بكند و بآن دو گفت اگر مردهاى را كه هفت روز است مرده زنده كنيد من بشما و خدايتان ايمان ميآورم و مردهاى را كه هفت روز بود مرده بود و دفنش نكرده بودند براى آنكه پدرش حاضر نبود و جسدش متغيّر شده و بو گرفته بود حاضر كردند و آن دو دعا نمودند و شمعون هم با آنها موافقت در دعاء كرد ولى در خفاء و آنمرده زنده شد و گفت هفت روز من در هفت وادى آتش بودم شما بخداى ناديده ايمان بياوريد و دست از پرستش بت برداريد و چون شمعون ديد كه اين مشاهده در پادشاه مؤثر شد او را دعوت بتوحيد نمود و پادشاه ايمان آورد و اهل مملكت بعضى ايمان آوردند و بعضى بر كفر باقى ماندند و در بعضى از روايات آنمرده پسر پادشاه معرّفى شده كه از قبر بيرون آمد و خاك را از سر خود پاك ميكرد و شاه از او پرسيد پسر جان حالت چگونه است گفت مرده بودم دو نفر را ديدم دعا ميكنند خدا مرا زنده كند شاه گفت اگر آن دو نفر را به بينى ميشناسى گفت بلى پس شاه امر نمود كه مردم از مقابل او عبور نمايند و آن دو نفر هم در رديف آنها باشند و چون عدّهئى عبور نمودند او اوّل يكى از آن دو و بعدا ديگرى را شناخت و با انگشت بجانب هر يك از آن دو اشاره نمود پس شمعون گفت من بخداى شما دو نفر ايمان آوردم و بعد شاه گفت منهم ايمان آوردم و بعد تمام اهل مملكت ايمان آوردند و حاصل مفاد آيات شريفه آنستكه بدوا ما دو نفر را برسالت نزد آنها فرستاديم و بعدا تقويت نموديم آن دو را بسومى و آنها دعوى رسالت نمودند و قوم نپذيرفتند و منكر فضل و مزيّت ايشان شدند و ايشان دعوى خودشان را مؤكّد بقسم نمودند چون شاهد گرفتن خدا در حكم
جلد 4 صفحه 402
قسم است و گفتند وظيفه ما فقط اداء رسالت است واضح و آشكار و بآن عمل نموديم ديگر تكليفى نداريم شما اگر قبول نمائيد از نفع آن بهرهمند خواهيد شد و الّا بعذاب الهى گرفتار خواهيد گشت و گفتهاند اين سخن را بعد از اظهار معجزه گفته بودند و آنها در جواب گفتند از وقتى شما بشهر ما آمديد ما در عسرت و مشقّت افتاديم يا دست برداشتن از دين آباء و اجداد براى ما ميمنت ندارد لذا ما بوجود يا دعوت شما فال بد ميزنيم و اگر دست از عقيده خود بر نداريد شما را سنگسار ميكنيم و از طرف ما بسياست و عقوبت شديدى گرفتار خواهيد شد و ايشان در جواب گفتند افعال و اعمال بد شما موجب فال بد است آيا اگر كسانى شما را نصيحت كنند و متذكّر بدبختى خود شويد براى آنها فال بد ميزنيد يا تهديدشان ميكنيد و بنابراين جواب شرط در آيه شريفه براى دلالت كلام بر آن حذف شده و اگر ان ذكّرتم بدون همزه باشد چنانچه بعضى قرائت نمودند محتمل است مراد آن باشد كه منشأ فال بد شما با شما است اگر متذكر شده باشيد كه عيب در خودتان است بلى شما متعدّى و متجاوز از حقّ و حدّ خودتانيد كه بايد به پيام خدا گوش بدهيد و نميدهيد و ظاهرا منافات ندارد اين گفتگو با آنچه ذكر شد كه بر حسب بعضى از روايات همه ايمان آوردند چون ممكن است بعد از آنكه پاى عمل بتكاليف ميان آمده باشد مرتدّ شده باشند چنانچه غالبا معمول است كه براى فرار از تكليف مردم كافر ميشوند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قالُوا رَبُّنا يَعلَمُ إِنّا إِلَيكُم لَمُرسَلُونَ «16»
که اگر شما تصديق نميكنيد ما نزد خداي خود آبرومنديم و بوظيفه خود رفتار كرديم و كوتاهي در فرمان او نكرديم.
قالُوا رَبُّنا يَعلَمُ إِنّا إِلَيكُم لَمُرسَلُونَ خواه شما بپذيريد و قبول كنيد و هدايت شويد و خواه بكفر و شرك خود باقي باشيد و در ضلالت و جهالت و حماقت خود سير كنيد.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 16)- به هر حال این پیامبران از مخالفت سرسختانه آن قوم گمراه مأیوس نشدند و ضعف و سستی به خود راه ندادند، و در پاسخ آنها چنین «گفتند:
پروردگار ما میداند که ما قطعا فرستادگان او به سوی شما هستیم» (قالُوا رَبُّنا یَعْلَمُ إِنَّا إِلَیْکُمْ لَمُرْسَلُونَ).
نکات آیه
۱ - پیامبران مردم انطاکیه، خدا را بر راستى ادعاهاى خود گواه گرفته و به او سوگند یاد کردند. (قالوا ربّنا یعلم إنّا إلیکم لمرسلون) جمله «ربّنا یعلم» (پروردگار ما مى داند) و نظایر آن (مانند «شهد اللّه» و «علم اللّه») در عرف عرب براى گواه گرفتن خدا بر راستى امرى و نیز در حکم قسم و جانشین آن است.
۲ - پیامبران مردم انطاکیه، برخوردار از صبر و پایدارى بر مواضع خویش، به رغم روبه رو شدن با تکذیب و مخالفت هاى سخت (قالوا ربّنا یعلم إنّا إلیکم لمرسلون) تأکید پیامبران بر راستى ادعاهاى خود، على رغم تکذیب شدن شان، گویاى برداشت یاد شده است.
۳ - انتخاب پیامبر براى هدایت انسان ها از میان خود آنان، کارى عالمانه و حکیمانه و متناسب با ویژگى هاى انسان ها و نیازهاى آنان است. (قالوا ربّنا یعلم إنّا إلیکم لمرسلون) بیشتر مفسران برآنند که به گواه گرفتن خدا و یاد علم و دانایى او، در پاسخ کسانى که به دلیل بشر بودن پیامبران منکر رسالت آنان بودند، مى تواند براى بیان این نکته باشد که این انتخاب از سوى کسى است که عالم و حکیم است و کار او نیز عالمانه و حکیمانه مى باشد; مثل آیه شریفه: «اللّه أعلم حیث یجعل رسالته» (أنعام (۶) آیه ۱۲۴).
۴ - جهل و ناآگاهى مردم انطاکیه، از فلسفه بعثت پیامبران و حکمت گزینش آنان از میان انسان ها (قالوا ربّنا یعلم إنّا إلیکم لمرسلون) یادآورى علم و دانایى خداوند، پس از تکذیب رسولان الهى به دلیل بشر بودن آنان، مى تواند گویاى برداشت یاد شده باشد.
۵ - جهل و ناآگاهى مردم انطاکیه از فلسفه انتخاب رسولان از میان انسان ها، سبب تکذیب کردن آنان شده بود. (قالوا ربّنا یعلم إنّا إلیکم لمرسلون)
۶ - ربوبیت الهى، مقتضى فرستادن پیامبران براى انسان ها (قالوا ربّنا یعلم إنّا إلیکم لمرسلون)
موضوعات مرتبط
- انبیا: استقامت انبیاى انطاکیه ۲; بشر بودن انبیا ۳، ۴، ۵; خاستگاه انبیا ۳; سوگند انبیاى انطاکیه ۱; صبر انبیاى انطاکیه ۲; عوامل تکذیب انبیا ۵; فلسفه بعثت انبیا ۴; گواهان حقانیت انبیاى انطاکیه ۱; منشأ بعثت انبیا ۶
- انسان: نیازهاى انسان ۳
- انطاکیه: آثار جهل اهل انطاکیه ۵; تکذیبگرى اهل انطاکیه ۲، ۵; جهل اهل انطاکیه ۴
- خدا: آثار حکمت خدا ۳، ۳; آثار ربوبیت خدا ۶; گواهى خدا ۱
- سوگند: سوگند به خدا ۱
- نیازها: نیاز به انبیا ۳
منابع