النور ٥٨: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=ای آنان که ایمان آوردید باید دستور خواهند از شما آنان که مالک است دستهای شما و آنان که نرسیدند مردی را از شما سه بار پیش از نماز بامداد و گاهی که بگذارید جامههای خود را به نیمروز و پس از نماز شام سه عورت است برای شما نیست بر شما و نه بر ایشان پروائی پس از آنها گردشکنندگان باشند بر شما برخی بر برخی بدینسان بیان کند خدا برای شما آیتها را و خدا است دانای حکیم | |-|معزی=ای آنان که ایمان آوردید باید دستور خواهند از شما آنان که مالک است دستهای شما و آنان که نرسیدند مردی را از شما سه بار پیش از نماز بامداد و گاهی که بگذارید جامههای خود را به نیمروز و پس از نماز شام سه عورت است برای شما نیست بر شما و نه بر ایشان پروائی پس از آنها گردشکنندگان باشند بر شما برخی بر برخی بدینسان بیان کند خدا برای شما آیتها را و خدا است دانای حکیم | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره النور | نزول = | {{آيه | سوره = سوره النور | نزول = [[نازل شده در سال::22|١٠ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::58|٥٨]] | قبلی = النور ٥٧ | بعدی = النور ٥٩ | کلمه = [[تعداد کلمات::55|٥٥]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«الَّذِینَ مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ»: مراد بردگان و خدمتکاران است (نگا: زادالمسیر، المنتخب). «الَّذِینَ»: از راه تغلیب مراد پسران و دختران است. «لَمْ یَبْلُغُوا»: نرسیدهاند. «الْحُلُمَ»: احتلام. مراد زمان بلوغ است. «مَرَّاتٍ»: دَفَعات. مراد اوقات اجازه گرفتن است. «الظَّهِیرَةِ»: وقت ظهر. هنگام گرمای نیمروز. «عَوْراتٍ»: جمع عورت، شرمگاه. مراد اوقاتی است که معمولاً میان زن و شوهر خلوت میگردد، و ستر عورت مراعات نمیشود. «بَعْدَهُنَّ»: غیر از آن سه وقت. «طَوَّافُونَ»: جمع طَوَّاف، صیغه مبالغه است و به معنی بسیار گردندگان است، ولی مراد رفت و آمد و داخل شدن و بیرون رفتن و دور و بر یکدیگر پلکیدن برای خدمت و معاشرت و مخالطت است. خبر مبتدای محذوف بوده و تقدیر چنین است: هُمْ طَوَّافُونَ. «بَعْضُکُمْ»: مبتدا است و خبر آن جار و مجرور (عَلی بَعْضٍ) است که مُتعلّق آن محذوف و تقدیر چنین است: بَعْضُکُمْ طَائِفٌ عَلی بَعْضٍ. جمله (بَعْضُکُمْ عَلی بَعْضٍ) بدل از جمله (طَوَّافُونَ عَلَیْکُمْ) است. | «الَّذِینَ مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ»: مراد بردگان و خدمتکاران است (نگا: زادالمسیر، المنتخب). «الَّذِینَ»: از راه تغلیب مراد پسران و دختران است. «لَمْ یَبْلُغُوا»: نرسیدهاند. «الْحُلُمَ»: احتلام. مراد زمان بلوغ است. «مَرَّاتٍ»: دَفَعات. مراد اوقات اجازه گرفتن است. «الظَّهِیرَةِ»: وقت ظهر. هنگام گرمای نیمروز. «عَوْراتٍ»: جمع عورت، شرمگاه. مراد اوقاتی است که معمولاً میان زن و شوهر خلوت میگردد، و ستر عورت مراعات نمیشود. «بَعْدَهُنَّ»: غیر از آن سه وقت. «طَوَّافُونَ»: جمع طَوَّاف، صیغه مبالغه است و به معنی بسیار گردندگان است، ولی مراد رفت و آمد و داخل شدن و بیرون رفتن و دور و بر یکدیگر پلکیدن برای خدمت و معاشرت و مخالطت است. خبر مبتدای محذوف بوده و تقدیر چنین است: هُمْ طَوَّافُونَ. «بَعْضُکُمْ»: مبتدا است و خبر آن جار و مجرور (عَلی بَعْضٍ) است که مُتعلّق آن محذوف و تقدیر چنین است: بَعْضُکُمْ طَائِفٌ عَلی بَعْضٍ. جمله (بَعْضُکُمْ عَلی بَعْضٍ) بدل از جمله (طَوَّافُونَ عَلَیْکُمْ) است. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۸
ترجمه
النور ٥٧ | آیه ٥٨ | النور ٥٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الَّذِینَ مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ»: مراد بردگان و خدمتکاران است (نگا: زادالمسیر، المنتخب). «الَّذِینَ»: از راه تغلیب مراد پسران و دختران است. «لَمْ یَبْلُغُوا»: نرسیدهاند. «الْحُلُمَ»: احتلام. مراد زمان بلوغ است. «مَرَّاتٍ»: دَفَعات. مراد اوقات اجازه گرفتن است. «الظَّهِیرَةِ»: وقت ظهر. هنگام گرمای نیمروز. «عَوْراتٍ»: جمع عورت، شرمگاه. مراد اوقاتی است که معمولاً میان زن و شوهر خلوت میگردد، و ستر عورت مراعات نمیشود. «بَعْدَهُنَّ»: غیر از آن سه وقت. «طَوَّافُونَ»: جمع طَوَّاف، صیغه مبالغه است و به معنی بسیار گردندگان است، ولی مراد رفت و آمد و داخل شدن و بیرون رفتن و دور و بر یکدیگر پلکیدن برای خدمت و معاشرت و مخالطت است. خبر مبتدای محذوف بوده و تقدیر چنین است: هُمْ طَوَّافُونَ. «بَعْضُکُمْ»: مبتدا است و خبر آن جار و مجرور (عَلی بَعْضٍ) است که مُتعلّق آن محذوف و تقدیر چنین است: بَعْضُکُمْ طَائِفٌ عَلی بَعْضٍ. جمله (بَعْضُکُمْ عَلی بَعْضٍ) بدل از جمله (طَوَّافُونَ عَلَیْکُمْ) است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۵۸ - ۶۴، سوره نور
- بيان آياتى كه متضمن پاره اى از احكام و آداب معاشرت است
- بيان يك استثنا از عموم حكم حجاب
- معناى اينكه فرمود: ((فاذا دخلتم بيوتن فسلموا على انفسكم ))
- نهى از بى اعتنايى كردن به دعوت و فراخوانىرسول اللّه (صلى اللّه عليه و آله ) و شانه خالى كردن از احضار و تكليف او (لا تجعلوادعاء الرسول ...)
- (رواياتى در باره مفاد و شاءن نزول پاره از از آيات گذشته )
نکات آیه
۱ - پدر و مادر، وظیفه دارند که آداب و چگونگى ورود به اتاق و محل استراحت خود را به فرزندان نابالغ خویش بیاموزند. (یأیّها الذین ءامنوا لیستئذنکم الذین ملکت أیمنکم و الذین لم یبلغوا الحلم منکم ثلث مرّت) فعل امر «لیستئذنکم» هر چند در ظاهر متوجه بردگان و فرزندان نابالغ است; ولى به قرینه این که خطاب «یأیّها الذین آمنوا» متوجه پدران و مادران مؤمن است و نیز چون فرزندان نابالغ مکلف نیستند تا بشود به آنان امر و نهى کرد، از این رو این امر متوجه اولیاى فرزندان خواهد بود که آنان باید محتواى این دستور را به فرزندان خویش بیاموزند.
۲ - بردگان، باید براى ورود به اتاق و محل استراحت صاحبان خود، در سه وقت اذن بطلبند: ۱- پیش از نماز بامداد، ۲- به وقت استراحت نیمروزى (ظهر)، ۳- پس از نماز عشا (هنگام خواب شب). (لیستئذنکم الذین ملکت أیمنکم ... ثلث مرّت من قبل صلوة الفجر و حین تضعون ثیابکم من الظهیرة و من بعد صلوة العشاء)
۳ - فرزندان نابالغ، باید براى ورود به اتاق و محل استراحت پدر و مادرشان به وقت برهنگى و خلوت آنان، اجازه بگیرند. (لیستئذنکم ... الذین لم یبلغوا الحلم منکم ثلث مرّت ... ثلث عورت لکم)
۴ - پیش از نماز بامداد، وقت استراحت نیمروزى (ظهر) وپس از نماز عشا(هنگام خواب شب)، سه زمان برهنگى و خلوت پدران و مادران محسوب مى شود. (لیستئذنکم ... ثلث مرّت من قبل صلوة الفجر و حین تضعون ثیابکم من الظهیرة و من بعد صلوة العشاء ثلث عورت لکم)
۵ - پدران و مادران، حق ندارند با وضعیت و پوشش متناسب با خواب و خلوت (چون برهنگى و ...) در انظار فرزندانشان ظاهر شوند. (لیستئذنکم ... و الذین لم یبلغوا الحلم منکم و من بعد صلوة العشاء ثلث عورت لکم) از این که فرزندان ممنوع شدند که بدون اذن، وارد اتاق و محل استراحت پدران و مادرانشان (در سه وقتى که نوعاً والدین در حال برهنگى و خلوت و متناسب با وضعیت خواب قرار دارند) شوند، مى توان استفاده کرد که والدین هم نباید با چنین وضعیتى بر فرزندانشان وارد شوند. گفتنى است: مفهوم جمله «لیس علیکم و لا علیهم جناح; نه بر شما و نه بر آنان گناهى نیست» مؤید برداشت یاد شده است; زیرا معلوم مى شود که در اوقات سه گانه، جناح (گناه) خواهد بود.
۶ - آگاه نشدن فرزندان از وضعیت متناسب با خواب و استراحت (حالت برهنگى و خلوت) پدران و مادران در اتاق هایشان، فلسفه و حکمت تشریع حکم اذن گرفتن فرزندان براى دیدار با والدین است. (لیستئذنکم ... و الذین لم یبلغوا الحلم منکم ... و من بعد صلوة العشاء ثلث عورت لکم) جمله «ثلاث عورات لکم» استینافیه بیانیه است و بیانگر علت تشریع حکم اذن گرفتن فرزندان براى ورود به اتاق و محل استراحت والدین خویش است.
۷ - زنان و مردان مؤمن، حق ندارند با وضعیت و پوشش متناسب با خواب و خلوت، در انظار خدمت کاران خویش ظاهر شوند. (لیستئذنکم الذین ملکت أیمنکم ... من قبل صلوة الفجر ... و من بعد صلوة العشاء ثلث عورت لکم)
۸ - آگاه نشدن خدمت کاران از وضعیت متناسب با خواب و استراحت ( برهنگى و خلوت) صاحبان خود در اتاق هایشان، فلسفه و حکمت تشریع حکم اذن گرفتن آنان براى دیدار با صاحبان خویش (لیستئذنکم الذین ملکت أیمنکم ... من قبل صلوة الفجر ... و من بعد صلوة العشاء ثلث عورت لکم)
۹ - احتلام (جُنُب شدن در خواب)، نشانه بلوغ است. (و الذین لم یبلغوا الحلم منکم)
۱۰ - رفت و آمد خدمت کاران به اتاق صاحبان خود، در غیر از سه وقت پیش از طلوع فجر، استراحت نیمروزى و هنگام خواب شب، بدون اذن جایز است. (لیستئذنکم الذین ملکت أیمنکم ... من قبل صلوة الفجر ... لیس علیکم و لا علیهم جناح بعدهنّ)
۱۱ - رفت و آمد فرزندان به اتاق پدر و مادر، در غیر از سه وقت پیش از طلوع فجر، وقت استراحت نیمروزى و پس از نماز عشا، بدون اذن جایز است. (لیسئذنکم ... و الذین لم یبلغوا الحلم منکم ... من قبل صلوة الفجر ... لیس علیکم و لا علیهم جناح بعدهنّ)
۱۲ - پدران و مادران، باید هر گونه روابط جنسى و رفتار مخصوص زن و شوهرى خود را، از فرزندان نابالغ (بچه هاى ممیز) خویش پنهان دارند. (لیستئذنکم ... و الذین لم یبلغوا الحلم منکم ... لیس علیکم و لا علیهم جناح بعدهنّ) ممنوعیت ورود فرزندان نابالغ به محل استراحت و خلوت پدران و مادران خود، مى تواند به این خاطر باشد که روابط جنسى پدران و مادران نوعاً در این مواقع صورت مى گیرد و فرزندان نباید از آن باخبر شوند.
۱۳ - هرگونه رفتارى که موجب تحریک جنسى فرزندان نابالغ و ممیز (بلوغ زودرس) شود، ممنوع است. (لیستئذنکم ... و الذین لم یبلغوا الحلم منکم ... من قبل صلوة العشاء ... لیس علیکم و لا علیهم جناح بعدهنّ) با توجه به فلسفه و حکمت اذن گرفتن فرزندان نابالغ، براى ورود به محل خواب و خلوت پدر و مادرشان و نیز لزوم پرهیز والدین از ظاهر شدن با چنین وضعیتى در انظار فرزندان خویش، مى توان گفت که هرگونه تحریک جنسى فرزندان (بلوغ زودرس) ممنوع است و مورد آیه خصوصیتى ندارد.
۱۴ - ضرورت معاشرت نزدیک و تنگاتنگ فرزندان نابالغ با پدر و مادر خود و مشقت اجازه خواستن، فلسفه و دلیل عدم لزوم اذن خواستن از والدین، براى رفت و آمد نزدیک باآنان در غیر از سه وقت مقرر است. (لیستئذنکم ... ثلث عورت لکم لیس علیکم و لا علیهم جناح بعدهنّ طوّفون علیکم بعضکم على بعض) جمله «طوّافون علیکم...» جمله اى است تعلیلیه که بیانگر علت و فلسفه جواز رفت و آمد نزدیک فرزندان با پدر و مادرشان در اتاق ها و محل استراحت آنان است; یعنى، چون فرزندان باید با پدر و مادرشان رفت و آمد نزدیک داشته باشند و اجازه خواستن براى این کار، براى فرزندان مشقت بار است، پس اذن طلبیدن لازم نیست.
۱۵ - ضرورت معاشرت تنگاتنگ خدمت کاران با صاحبان خود و مشقت اجازه خواستن، فلسفه و دلیل لازم نبودن اذن خواستن براى رفت و آمد نزدیک آنان در غیر از سه وقت مقرر (لیستئذنکم ... ثلث عورت لکم لیس علیکم و لا علیهم جناح بعدهنّ طوّفون علیکم بعضکم على بعض)
۱۶ - استفاده از روش پیشگیرى، سیاست اسلام در مبارزه اصولى با فحشا و انحرافات جنسى است. (لیستئذنکم ... ثلث عورت لکم لیس علیکم ... بعدهنّ طوّفون علیکم بعضکم على بعض) یکى از روش هاى پیشگیرى از ارتکاب فحشا و انحرافات جنسى، جلوگیرى از بلوغ زودرس و نیز تنظیم صحیح روابط میان فرزندان ممیز و در شرف بلوغ با پدر و مادران است که این آیه در صدد بیان همین مسأله مى باشد. گفتنى است که مطلب یاد شده را مى توان از ارتباط میان آیه شریفه و آیات ۱ تا ۳۳ همین سوره به دست آورد.
۱۷ - اهتمام اسلام به رفت و آمد و معاشرت نزدیک و تنگاتنگ پدران و مادران با فرزندان نابالغ و ممیز خویش در محیط خانه (طوّفون علیکم بعضکم على بعض)
۱۸ - احکام و قوانین الهى، بر اساس فلسفه و حکمتى است که در متعلقات آنها وجود دارد. (لیستئذنکم ... ثلث عورت لکم ... لیس علیکم و لا علیهم جناح بعدهنّ طوّفون علیکم بعضکم على بعض) خداوند متعال، با جمله «ثلاث عورات لکم» فلسفه و حکمت اذن خواستن از پدران و مادران در حال خلوت و برهنگى را بیان کرده و با جمله «طوّافون علیکم» فلسفه و حکمت عدم لزوم اجازه خواستن را مطرح ساخته است و چنین سخنى مى رساند که احکام و قوانین الهى، بر اساس فلسفه و حکمتى است که در متعلق آنها وجود دارد. گفتنى است ذکر صفت «علیم» و «حکیم» در پایان آیه مؤید همین حقیقت است.
۱۹ - خداوند، آیات خود را براى انسان ها تبیین و تشریح مى کند. (کذلک یبیّن اللّه لکم الأیت)
۲۰ - احکام و قوانین قرآن، از آیات و نشانه هاى خداوندى است. (لیستئذنکم الذین ملکت أیمنکم ... کذلک یبیّن اللّه لکم الأیت) برداشت یاد شده از آن جا است که خداوند متعال در آیه شریفه، پس از بیان یک سلسله احکام مربوط به روابط فرزندان با والدین خود و نیز روابط خدمت کاران با صاحبان خویش، آنها را «آیات» نامید.
۲۱ - تبین و تشریح آیات الهى از سوى خداوند، عالمانه و حکیمانه است. (کذلک یبیّن اللّه لکم الأیت و اللّه علیم حکیم) جمله «و اللّه علیم حکیم» جمله اى معترضه و یا حالیه است که در هر صورت، بیانگر این نکته است که تبیین و تشریح آیات از سوى خداى علیم و حکیم است و همه کارهاى او عالمانه و حکیمانه مى باشد.
۲۲ - احکام و قوانین الهى، عالمانه، حکیمانه و مطابق با علم و حکمت (لیستئذنکم الذین ملکت أیمنکم ... کذلک یبیّن اللّه لکم الأیت و اللّه علیم حکیم) آمدن جمله «و اللّه علیم حکیم»; یعنى، یادآورى علم و حکمت خداوند پس از بیان احکام مربوط به روابط فرزندان با پدر و مادرشان، مى تواند به منظور حقیقت یاد شده باشد.
۲۳ - خداوند، علیم (دانا) و حکیم ( با حکمت و سنجیده کار) است. (و اللّه علیم حکیم)
۲۴ - «عن أبى عبداللّه(ع) فى قول اللّه عزّوجلّ: «الذین ملکت أیمانکم» قال هى خاصة فى الرجال دون النساء; امام صادق(ع) در باره سخن خداوند - عزّوجلّ - «... لیستئذنکم الذین ملکت أیمانکم...» فرمود: این حکم براى غلامان است نه کنیزان». ۱- تفسیر برهان، ج ۳، ص ۱۵۱- ، ح ۲; نورالثقلین، ج ۳، ص ۶۲۱، ح ۲۳۰.
۲۵ - «عن أبى عبداللّه(ع) فى قول اللّه عزّوجلّ: «یا أیّها الذین آمنوا لیستئذنکم الذین ملکت أیمانکم والذین لم یبلغوا الحلم منکم ثلاث مرّات» قیل: من هم؟ فقال: هم المملوکون من الرجال و النساء و الصبیان الذین لم یبلغوا الحلم; امام صادق(ع) در پاسخ این سؤال که مراد از « الذین ملکت أیمانکم و الذین لم یبلغوا الحلم منکم» چه کسانى اند؟ فرمود: آنان بردگان اند; چه غلامان [باشند ]و چه کنیزان و کودکانى که به سن بلوغ نرسیده اند...». ۱- کافى، ج ۵، ص ۵۳۰، ح ۴- ; نورالثقلین، ج ۳، ص ۶۲۲، ح ۲۳۲.
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: تبیین آیات خدا ۱۹، ۲۱
- احتلام: آثار احتلام ۹
- احکام ۲۵: احکام از آیات خدا ۲۰; فلسفه احکام ۶، ۸، ۱۴، ۱۵، ۱۸; مصالح احکام ۱۸، ۲۲
- استیذان: احکام استیذان ۱۰، ۱۱، ۱۵; استیذان بعد از نماز عشا ۲; استیذان قبل از نماز صبح ۲; استیذان هنگام ظهر ۲; فلسفه استیذان ۶، ۸
- اسماء و صفات: حکیم ۲۳; علیم ۲۳
- انحراف جنسى: پیشگیرى از انحراف جنسى ۱۶; روش ممانعت از انحراف جنسى ۱۶
- برده: احکام برده ۲۵; استیذان برده ۲، ۲۴، ۲۵; مسؤولیت برده ۲
- بلوغ: نشانه هاى بلوغ ۹
- خادم: استیذان خادم ۸; روش برخورد با خادم ۷; سختى استیذان خادم ۱۵; مسؤولیت خادم ۱۰
- خانه: کیفیت حضور در خانه ۵، ۷
- خانواده: اهمیت عواطف خانوادگى ۱۴، ۱۷
- خدا: تعالیم خدا ۱۹; حکمت خدا ۲۱، ۲۲; علم خدا ۲۱،۲۲
- روابط جنسى: اهمیت اختفاى روابط جنسى ۱۲
- فحشا : روش ممانعت از فحشا ۱۶
- فرزند: استیذان فرزند ۶; تعلیم فرزند ۱; مسؤولیت فرزند ۱۱
- کنیز: استیذان کنیز ۲۵
- کودکان: استیذان کودکان ۳; اهمیت تربیت کودکان ۱۳; سختى استیذان کودکان ۱۴; مسؤولیت کودکان۳ ممنوعیت تحریک جنسى کودکان ۱۳
- مؤمنان: مسؤولیت مؤمنان ۷
- معاشرت: آداب معاشرت ۲، ۳، ۵، ۶، ۷، ۸، ۱۰، ۱۱، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۲۴; تعلیم آداب معاشرت ۱
- مولا: استیذان از مولا ۲، ۲۴، ۲۵; محدوده استیذان از مولا ۱۰، ۱۵; وقت استراحت مولا ۱۰، ۱۵
- والدین: آداب ورود به اتاق والدین ۱، ۳، ۱۱; استیذان از والدین ۳، ۲۵; محدوده استیذان از والدین ۱۱، ۱۴; مسؤولیت والدین ۱، ۵، ۱۲; وقت استراحت والدین ۴، ۱۱