الأنبياء ٧٤: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و لوط را دادیم بدو حکم و دانش را و رهانیدیمش از شهری که بود همیمیکرد پلیدها را همانا بودند قومی زشت و نافرمانان | |-|معزی=و لوط را دادیم بدو حکم و دانش را و رهانیدیمش از شهری که بود همیمیکرد پلیدها را همانا بودند قومی زشت و نافرمانان | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الأنبياء | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الأنبياء | نزول = [[نازل شده در سال::6|٦ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::74|٧٤]] | قبلی = الأنبياء ٧٣ | بعدی = الأنبياء ٧٥ | کلمه = [[تعداد کلمات::19|١٩]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«لُوطاً»: مفعولبه فعل محذوف (آتَیْنَا) است که فعل ملفوظ (آتَیْنَاهُ) مبیِّن آن بوده و از نوع اشتغال است. «حُکْماً»: حکمت اسرار اشیاء. دستور نبوّت و رسالت. قضاوت و داوری. «عِلْماً»: هرگونه دانشی که در سعادت و سرنوشت انسان مؤثّر باشد. «الْخَبَآئِثَ»: کثافتکاریها. مراد بیشتر عمل شنیع «لِواط» است (نگا: هود / - ، نمل / ، عنکبوت / ). «قَوْمَ سُوءٍ»: مردمان بدکردار و گناهکار و غرق معاصی. «فَاسِقِینَ»: از مصدر فسوق به معنی خروج و سرکشی از فرمان یزدان سبحان. | «لُوطاً»: مفعولبه فعل محذوف (آتَیْنَا) است که فعل ملفوظ (آتَیْنَاهُ) مبیِّن آن بوده و از نوع اشتغال است. «حُکْماً»: حکمت اسرار اشیاء. دستور نبوّت و رسالت. قضاوت و داوری. «عِلْماً»: هرگونه دانشی که در سعادت و سرنوشت انسان مؤثّر باشد. «الْخَبَآئِثَ»: کثافتکاریها. مراد بیشتر عمل شنیع «لِواط» است (نگا: هود / - ، نمل / ، عنکبوت / ). «قَوْمَ سُوءٍ»: مردمان بدکردار و گناهکار و غرق معاصی. «فَاسِقِینَ»: از مصدر فسوق به معنی خروج و سرکشی از فرمان یزدان سبحان. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۵
ترجمه
الأنبياء ٧٣ | آیه ٧٤ | الأنبياء ٧٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لُوطاً»: مفعولبه فعل محذوف (آتَیْنَا) است که فعل ملفوظ (آتَیْنَاهُ) مبیِّن آن بوده و از نوع اشتغال است. «حُکْماً»: حکمت اسرار اشیاء. دستور نبوّت و رسالت. قضاوت و داوری. «عِلْماً»: هرگونه دانشی که در سعادت و سرنوشت انسان مؤثّر باشد. «الْخَبَآئِثَ»: کثافتکاریها. مراد بیشتر عمل شنیع «لِواط» است (نگا: هود / - ، نمل / ، عنکبوت / ). «قَوْمَ سُوءٍ»: مردمان بدکردار و گناهکار و غرق معاصی. «فَاسِقِینَ»: از مصدر فسوق به معنی خروج و سرکشی از فرمان یزدان سبحان.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۴۸ - ۷۷ سوره انبياء
- اشاره به وجه تسميه ((تورات (( به : فرقان ، ضياء و ذكر
- مقصود از اينكه قرآن ((ذكر مبارك (( است
- مقصود از اينكه فرمود: ما به ابراهيم رشد او را داديم
- گفتگوى ابراهيم (عليه السلام ) با قوم بت پرست خود
- ابراهيم (ع ) بتها را قطعه قطعه كرد مگر بزرگترين آنها را
- محاجه آن جناب (عليه السلام ) با قوم خود بعد از شكستن بتها:((قال بل فعله كبيرهم ...((
- تنبه مردم بعد از شنيدن كلام ابراهيم (ع )
- اشاره به اينكه ((برد(( و ((سلام (( شدن آتش براى ابراهيم (عليه السلام ) به امرتكوينى خداى تعالى خارج از محدوده اطلاعات ما از سلسله علل و اسباب است
- بيان اينكه در جمله :((و جعلنا هم ائمة يهدون بامرنا(( مراد از هدايت رساندن به مقصد ومراد از ((امر(( امر تكوينى است
- توضيح اينكه مراد از وحى در آيه : ((واوحينا اليهمفعل الخيرات ...(( وحى تسديد است نه وحى تشريع و مؤ يد بودن ائمه به تسديد وتاءييد الهى را افاده مى كند
- بحث روايتى
- چند روايت راجع به اينكه خداوند امامت را در ابراهيم (عليه السلام ) و ذريه او قرار داد
نکات آیه
۱- حضرت لوط(ع)، از علم و حکمت خدا دادى برخوردار بود. (و لوطًا ءاتینه حکمًا و علمًا ) یکى از معانى «حکم»، حکمت است. برداشت یاد شده مبتنى براین معنا است.
۲- حضرت لوط(ع) از جانب خداوند، از منصب قضاوت و داورى برخوردار بود. (و لوطًا ءاتینه حکمًا ) برداشت یاد شده مبتنى بر این است که «حکم» به معناى «قضاوت» باشد (لسان العرب). گفتنى است کاربرد «حکم» به معناى «قضاوت»، بسیار شایع است.
۳- حضرت لوط(ع) از عنایت ویژه الهى برخوردار بود. (و لوطًا ءاتینه حکمًا و علمًا ) جمله «و لوطاً آتیناه...» عطف بر جمله «لقد آتینا إبراهیم...» است و تقدم «لوطاً» که مفعول فعل «آتیناه»است - بیانگر این نکته است که لوط(ع) مورد عنایت ویژه خداوند بود; زیرا در آیه قبل، خداوند از لوط(ع) به تبع داستان ابراهیم(ع) یاد کرد; ولى دراین آیه به طور جداگانه از آن حضرت یاد نمود.
۴- قوم لوط، به انواع پلیدى ها و ناپاکى هاى گسترده و اعمال و خصال پست و ناپسند مبتلا بودند. (و نجّینه من القریة التى کانت تعمل الخبئث ) «خبائث» (جمع «خبیثة») و از ماده «خبث» به معناى انواع پلیدى ها، ناپاکى ها، اعمال و خصال پست و ناپسند است (لسان العرب).
۵- خداوند، حضرت لوط(ع) را از شرّ قوم پلید، ناپاک و زشتکارش نجات داد. (و نجّینه من القریة التى کانت تعمل الخبئث )
۶- اذیت و آزار شدید روحى لوط(ع)، از اعمال ناپسند جامعه خویش (و لوطًا ... و نجّینه من القریة التى کانت تعمل الخبئث ) برداشت یاد شده با توجه به دو نکته است: الف) نجات در موردى به کار مى رود که سابقه گرفتارى باشد. ب) وصف «تعمل الخبائث» براى قریه، نشان دهنده آن است که کردار آنان، ناخوشایند لوط بود و موجب اذیت و آزار وى مى گشت.
۷- زندگى در جامعه آلوده و فاسد، مایه رنج و محنت مؤمنان و غیر قابل تحمل براى آنان است. (و نجّینه من القریة التى کانت تعمل الخبئث )
۸- تأثیر جامعه بر فرد، جبرى و غیر قابل اجتناب نیست و حفظ سلامت اخلاقى در محیط کاملا فاسد و آلوده، ممکن است. (و نجّینه من القریة التى کانت تعمل الخبئث ) برداشت یاد شده به خاطر این است که حضرت لوط(ع) توانسته بود در محیط آلوده و فاسد قومش، پاک و بى گناه بماند و سرانجام نجات یابد.
۹- جامعه فاسد و ناپاک قوم لوط، از دعوت و تبلیغ آن حضرت تأثیر نپذیرفتند. (و نجّینه من القریة التى کانت تعمل الخبئث )
۱۰- پیشینه جامعه لوط در فسق و انحراف، زمینه ساز روى آوردن آنان به کردار پلید و ناشایست و نپذیرفتن دعوت حضرت لوط(ع) (تعمل الخبئث إنّهم کانوا قوم سوء فسقین ) جمله «إنّهم کانوا...» به منزله تعلیل براى جمله «تعمل الخبائث» مى باشد. بنابراین فسق (عصیان و انحراف از مسیر حق) موجب رویکرد قوم لوط به خبائث و ناپاکى ها گردید. گفتنى است فعل «کانوا» - که مفید استقرار وصف است - بیانگر تداوم فساد در میان قوم لوط در گذشته است.
۱۱- فسق و انحراف مستمر، موجب آلوده شدن انسان به گناهان بزرگ تر و بیش تراست. (کانت تعمل الخبئث إنّهم کانوا قوم سوء فسقین )
۱۲- نجات از جامعه فاسد و ناپاک، نعمتى بزرگ و درخور شکر و سپاس است. (و نجّینه من القریة التى کانت تعمل الخبئث إنّهم کانوا قوم سوء فسقین) آیه شریفه در مقام امتنان بر حضرت لوط(ع) است. بنابراین نجات از دست قوم فاسد، نعمتى است که خداوند با آن کار بر حضرت لوط(ع) منت نهاد.
موضوعات مرتبط
- انسان: اختیار انسان ۸
- جامعه: آثار زندگى در جامعه فاسد ۷; جبر محیط اجتماعى ۸
- خدا: عطایاى خدا ۱; نجات بخشى خدا ۵
- شکر: شکر نعمت ۱۲
- عنایت خدا: مشمولان عنایت خدا ۳
- فسق: آثار فسق ۱۱
- قوم لوط: آثار فسق قوم لوط ۱۰; پلیدى قوم لوط ۴; تاریخ قوم لوط ۴، ۹، ۱۰; حق ناپذیرى قوم لوط ۹; رذایل قوم لوط ۴; زمینه حق ستیزى قوم لوط ۱۰; زمینه عمل ناپسند قوم لوط ۱۰; سوءپیشینه قوم لوط ۱۰; عمل ناپسند قوم لوط ۴، ۶; نجات از قوم لوط ۵
- گناه: زمینه گناه ۱۱
- لوط(ع): اذیت لوط(ع) ۶; بى تأثیرى تبلیغ لوط(ع) ۹; علم لدنى لوط(ع) ۱; فضایل لوط(ع) ۱، ۳; قصه لوط(ع) ۵، ۶، ۹; مقامات لوط(ع) ۲; منشأ حکمت لوط(ع) ۱; منشأ قضاوت لوط(ع) ۲; نجات لوط(ع) ۵
- مؤمنان: عوامل رنج مؤمنان ۷
- نعمت: مراتب نعمت ۱۲; نعمت نجات از جامعه فاسد ۱۲