الأنبياء ٦٤: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=پس بازگشتند به خود و گفتند همانا شمائید ستمگران | |-|معزی=پس بازگشتند به خود و گفتند همانا شمائید ستمگران | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الأنبياء | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الأنبياء | نزول = [[نازل شده در سال::6|٦ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::64|٦٤]] | قبلی = الأنبياء ٦٣ | بعدی = الأنبياء ٦٥ | کلمه = [[تعداد کلمات::7|٧]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«فَرَجَعُوا إِلَی أَنفُسِهِمْ»: به خود بازگشتند و بیدار گشتند. «فَقَالُوا»: به خویشتن گفتند. برخی به برخی گفتند. | «فَرَجَعُوا إِلَی أَنفُسِهِمْ»: به خود بازگشتند و بیدار گشتند. «فَقَالُوا»: به خویشتن گفتند. برخی به برخی گفتند. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۵
ترجمه
الأنبياء ٦٣ | آیه ٦٤ | الأنبياء ٦٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«فَرَجَعُوا إِلَی أَنفُسِهِمْ»: به خود بازگشتند و بیدار گشتند. «فَقَالُوا»: به خویشتن گفتند. برخی به برخی گفتند.
تفسیر
- آيات ۴۸ - ۷۷ سوره انبياء
- اشاره به وجه تسميه ((تورات (( به : فرقان ، ضياء و ذكر
- مقصود از اينكه قرآن ((ذكر مبارك (( است
- مقصود از اينكه فرمود: ما به ابراهيم رشد او را داديم
- گفتگوى ابراهيم (عليه السلام ) با قوم بت پرست خود
- ابراهيم (ع ) بتها را قطعه قطعه كرد مگر بزرگترين آنها را
- محاجه آن جناب (عليه السلام ) با قوم خود بعد از شكستن بتها:((قال بل فعله كبيرهم ...((
- تنبه مردم بعد از شنيدن كلام ابراهيم (ع )
- اشاره به اينكه ((برد(( و ((سلام (( شدن آتش براى ابراهيم (عليه السلام ) به امرتكوينى خداى تعالى خارج از محدوده اطلاعات ما از سلسله علل و اسباب است
- بيان اينكه در جمله :((و جعلنا هم ائمة يهدون بامرنا(( مراد از هدايت رساندن به مقصد ومراد از ((امر(( امر تكوينى است
- توضيح اينكه مراد از وحى در آيه : ((واوحينا اليهمفعل الخيرات ...(( وحى تسديد است نه وحى تشريع و مؤ يد بودن ائمه به تسديد وتاءييد الهى را افاده مى كند
- بحث روايتى
- چند روايت راجع به اينكه خداوند امامت را در ابراهيم (عليه السلام ) و ذريه او قرار داد
نکات آیه
۱- قوم بت پرست ابراهیم، پس از آگاه شدن از ناتوانى بت ها از سخن گفتن، به خود آمده و به تفکر و اندیشه در عقیده خویش فرو رفتند. (فرجعوا إلى أنفسهم ) برداشت یاد شده مبتنى براین است که مقصود از «فرجعوا إلى أنفسهم» به خود آمدن و رجوع هر یک از بت پرستان به وجدان و ضمیر خود و به فکر فرو رفتن آنان باشد.
۲- قوم بت پرست ابراهیم پس از آگاه شدن از ناتوانى بت ها از سخن گفتن، به یک دیگر مراجعه کرده و به سرزنش هم پرداختند. (فرجعوا إلى أنفسهم فقالوا إنّکم أنتم الظلمون ) برداشت اد شده ، براساس این احتمال است که مقصود از «أنفسهم» رجوع هر یک از بت پرستان به یک دیگر باشد که با مخاطب قرار دادن هم دیگر (فقالوا إنّکم أنتم...) به ملامت هم پرداختند.
۳- استدلال ابراهیم(ع) بر بطلان شرک و شگرد او در مبارزه با بت پرستى، تأثیرى کامل بر تمامى قومش داشت. (قال بل فعله کبیرهم ... فرجعوا إلى أنفسهم فقالوا انّکم أنتم الظلمون) از این که تمامى قوم ابراهیم، بلافاصله به گمراهى خود اعتراف کردند، قوت استدلال آن حضرت و تأثیر کامل شیوه دعوت او به دست مى آید.
۴- بت پرستان قوم ابراهیم، به ظلم خویش و تبرئه ابراهیم(ع) از آن اعتراف کردند. (فقالوا إنّکم أنتم الظلمون ) ضمیر منفصل «أنتم» تأکید براى «کم» است و جمله «إنّکم أنتم...» دلالت بر حصر دارد. این حصر از نوع حصر اضافى است; یعنى، منحصراً شما ظالم هستید نه حضرت ابراهیم(ع).
۵- بت پرستى و شرک، از دید فطرت انسانى، ظلم و ستم است. (فرجعوا إلى أنفسهم فقالوا إنّکم أنتم الظلمون ) برداشت یاد شده مبتنى براین است که مقصود از «أنفسهم» به خود آمدن و ضمیر و وجدان آنان باشد.
۶- ابراهیم(ع) براى مبارزه با بت پرستى و اثبات توحید، از هنر نمایش استفاده کرد. (فجعلهم جذذًا إلاّکبیرًا لهم ... قال بل فعله کبیرهم هذا فسلوهم ... فقالوا إنّکم أنتم الظلمون)
۷- بهره جستن از هنر نمایش در تبلیغ دین، راهى شایسته و موفق (فجعلهم جذذًا إلاّکبیرًا لهم ... قال بل فعله کبیرهم هذا فسلوهم ...فقالوا إنّکم أنتم الظلمون) از این که حضرت ابراهیم(ع) در تبلیغ توحید، از هنر تجسمى و صحنه نمایش بهره گرفت و به هدف خود دست یافت، مى توان برداشت یاد شده را استفاده کرد.
۸- شرک و بت پرستى، مصداقى آشکار از خود بیگانگى انسان است. (ءأنت فعلت هذا بالهتنا ... فرجعوا إلى أنفسهم فقالوا إنّکم أنتم الظلمون) از این که بت پرستان پس از به خود آمدن و متنبه شدن به بطلان شرک پى برده بودند، مى توان استفاده کرد که بت پرستان انسان هاى از خود بیگانه هستند.
۹- خودیابى و مراجعه به وجدان، زمینه ساز اعتراف به حقایق (فرجعوا إلى أنفسهم فقالوا إنّکم أنتم الظلمون) از این که بت پرستان پس از به خود آمدن و رجوع به وجدان و ضمیر خویش، به بطلان شرک و راستى توحید پى بردند، مطلب یاد شده را مى توان استفاده کرد.
۱۰- زشتى و ناپسندى ظلم، براى همه انسان ها قابل درک و مورد پذیرش است. (فقالوا إنّکم أنتم الظلمون ) برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که قوم ابراهیم، على رغم عدم اعتقاد به شریعتى خاص از شرایع الهى، قبح ظلم را اصلى مفروض مى دانستند.
موضوعات مرتبط
- ابراهیم(ع): آثار احتجاج ابراهیم(ع) ۳; ابراهیم(ع) و ظلم ۴; تبرئه ابراهیم(ع) ۴; روش تبلیغ ابراهیم(ع) ۳، ۶; روش مبارزه ابراهیم(ع) ۶; قصه ابراهیم(ع) ۱، ۲، ۳، ۴; هنر ابراهیم(ع) ۶
- اقرار: اقرار به ظلم ۴; زمینه اقرار به حق ۹
- انسان: فطریات انسان ۵
- بت پرستى: آثار بت پرستى ۸; ظلم بت پرستى ۵
- بتها: بتها و تکلم ۱; عجز بتها ۱، ۲
- تبلیغ: روش تبلیغ ۷; هنر در تبلیغ ۷
- خود: آثار خود باورى ۹; سرزنش خود ۲; عوامل از خود بیگانگى ۸
- شرک: آثار شرک ۸; ظلم شرک ۵
- ظلم: موارد ظلم ۵; وضوح ناپسندى ظلم ۱۰
- قوم ابراهیم: اقرار قوم ابراهیم ۴; تاریخ قوم ابراهیم ۱; تنبه قوم ابراهیم ۱، ۲، ۳; سرزنش قوم ابراهیم ۲; عوامل تفکر قوم ابراهیم ۱
- وجدان: نقش وجدان ۹
- هنر: نقش هنر نمایشى ۶، ۷