الأنبياء ٤٨: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و همانا دادیم به موسی و هارون جداکننده را و روشنائی و یادآوریی برای پرهیزکاران | |-|معزی=و همانا دادیم به موسی و هارون جداکننده را و روشنائی و یادآوریی برای پرهیزکاران | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الأنبياء | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الأنبياء | نزول = [[نازل شده در سال::6|٦ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::48|٤٨]] | قبلی = الأنبياء ٤٧ | بعدی = الأنبياء ٤٩ | کلمه = [[تعداد کلمات::12|١٢]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«الْفُرْقَانَ»: جداسازنده حق و باطل. «ضِیَآءً»: نور. «ذِکْراً»: پند و اندرز. پنددهنده و اندرزگو. عطف (ضِیَآءً) و (نُوراً) و (ذِکْراً) بر همدیگر، از قبیل عطف صفت بر موصوف خود است (نگا: احزاب / ). | «الْفُرْقَانَ»: جداسازنده حق و باطل. «ضِیَآءً»: نور. «ذِکْراً»: پند و اندرز. پنددهنده و اندرزگو. عطف (ضِیَآءً) و (نُوراً) و (ذِکْراً) بر همدیگر، از قبیل عطف صفت بر موصوف خود است (نگا: احزاب / ). |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۵
ترجمه
الأنبياء ٤٧ | آیه ٤٨ | الأنبياء ٤٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الْفُرْقَانَ»: جداسازنده حق و باطل. «ضِیَآءً»: نور. «ذِکْراً»: پند و اندرز. پنددهنده و اندرزگو. عطف (ضِیَآءً) و (نُوراً) و (ذِکْراً) بر همدیگر، از قبیل عطف صفت بر موصوف خود است (نگا: احزاب / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۴۸ - ۷۷ سوره انبياء
- اشاره به وجه تسميه ((تورات (( به : فرقان ، ضياء و ذكر
- مقصود از اينكه قرآن ((ذكر مبارك (( است
- مقصود از اينكه فرمود: ما به ابراهيم رشد او را داديم
- گفتگوى ابراهيم (عليه السلام ) با قوم بت پرست خود
- ابراهيم (ع ) بتها را قطعه قطعه كرد مگر بزرگترين آنها را
- محاجه آن جناب (عليه السلام ) با قوم خود بعد از شكستن بتها:((قال بل فعله كبيرهم ...((
- تنبه مردم بعد از شنيدن كلام ابراهيم (ع )
- اشاره به اينكه ((برد(( و ((سلام (( شدن آتش براى ابراهيم (عليه السلام ) به امرتكوينى خداى تعالى خارج از محدوده اطلاعات ما از سلسله علل و اسباب است
- بيان اينكه در جمله :((و جعلنا هم ائمة يهدون بامرنا(( مراد از هدايت رساندن به مقصد ومراد از ((امر(( امر تكوينى است
- توضيح اينكه مراد از وحى در آيه : ((واوحينا اليهمفعل الخيرات ...(( وحى تسديد است نه وحى تشريع و مؤ يد بودن ائمه به تسديد وتاءييد الهى را افاده مى كند
- بحث روايتى
- چند روايت راجع به اينكه خداوند امامت را در ابراهيم (عليه السلام ) و ذريه او قرار داد
نکات آیه
۱- حضرت موسى و هارون(ع)، دو پیامبر داراى کتاب آسمانى و رسالت مشترک (و لقد ءاتینا موسى و هرون الفرقان و ضیاءً و ذکرًا ) برداشت یاد شده مبتنى بر این است که مقصود از «الفرقان» کتاب آسمانى تورات باشد. بر این اساس دادن کتاب آسمانى به هارون در کنار حضرت موسى(ع)، بیانگر این است که او نیز مانند موسى(ع) در نبوت و دریافت کتاب آسمانى شریک و برابر بود.
۲- تورات، جدا کننده حق از باطل (ءاتینا موسى و هرون الفرقان و ضیاءً و ذکرًا ) واژه «فرقان» به هر چیز جدا کننده حق از باطل اطلاق مى شود. توصیف کتاب آسمانى تورات به «فرقان» بیانگر برداشت یاد شده است.
۳- حضرت موسى و هارون(ع)، از قدرت تشخیص حق و باطل در پرتو لطف خدا برخوردار بودند. (و لقد ءاتینا موسى و هرون الفرقان ) با توجه به معناى لغوى «فرقان» (شىء جدا کننده و متمایز ساز میان حق و باطل) برداشت یاد شده به دست مى آید.
۴- انسان، در تشخیص میان حق و باطل، نیازمند به رهنمودهاى خدا است و بدون این رهنمود، در تشخیص خویش دچار خطا خواهد شد. (و لقد ءاتینا موسى و هرون الفرقان ) از این که پیامبران، قدرت تشخیص خود را از خدا گرفته اند، به طریق اولى انسان ها نیز نیازمند این جهت مى باشند.
۵- حضرت موسى و هارون(ع)، دو پیامبر برخوردار از حجت و برهان الهى (و لقد ءاتینا موسى و هرون الفرقان ) یکى از معانى لغوى «فرقان» حجت و برهان است (لسان العرب).
۶- تورات، روشنى بخش زندگى و یادآور مسیر هدایت و نیازمندى هاى دینى براى تقواپیشگان (و ضیاءً و ذکرًا للمتّقین ) برداشت یاد شده مبتنى بر این است که مقصود از «فرقان»، کتاب تورات بوده و کلمه هاى «ضیاءً» و «ذکراً» در توصیف این کتاب باشد. گفتنى است «ذکر» به معناى یاد و یادآورى است و مقصود از آن - مطابق آن چه نوع مفسران گفته اند - یاد کرد مسائل هدایتى و نیازهاى دینى است.
۷- تقوا، شرط بهره مندى از هدایت الهى و کتاب هاى آسمانى (ذکرًا للمتّقین )
۸- تقواپیشگان، برخوردار از نور، روشنایى و هدایت ویژه الهى در زندگى (و ضیاءً و ذکرًا للمتّقین )
۹- تقوا، از ارزش هاى برتر است و تقواپیشگان از فضیلت و شرافت ویژه در تمامى کتاب هاى آسمانى و ادیان توحیدى برخوردارند. (ضیاءً و ذکرًا للمتّقین ) از این که متّقین غایت و هدف نزول کتاب آسمانى موسى و هارون و دریافت نور و هدایت الهى قرار گرفته اند و قرآن نیز که مسأله تقوا را از محورهاى آموزه هاى خود قرار داده است، به دست مى آید که تقوا در همه ادیان توحیدى داراى جایگاه ویژه و برتر بوده است.
موضوعات مرتبط
- انسان: نیازهاى معنوى انسان ۴
- باطل: تشخیص باطل ۳; شرایط تشخیص باطل ۴
- تقوا: آثار تقوا ۷; ارزش تقوا ۹
- تورات: روشنگرى تورات ۶; نقش تورات ۲; هدایتگرى تورات ۶
- حق: تشخیص حق ۳; شرایط تشخیص حق ۴; ممیز حق و باطل ۲
- خدا: اهمیت تعالیم خدا ۴; هدایتهاى خدا ۷، ۸
- کتب آسمانى: هدایتهاى کتب آسمانى ۷
- لطف خدا: مشمولان لطف خدا ۳
- متقین: فضایل متقین ۸; فضایل متقین در کتب آسمانى ۹; هدایت متقین ۶، ۸
- موسى(ع): بصیرت موسى(ع) ۳; حجت موسى(ع) ۵; شریک رسالت موسى(ع) ۱; فضایل موسى(ع) ۳; کتاب آسمان موسى(ع) ۱; مقامات موسى(ع) ۱، ۵; نبوت موسى(ع) ۱، ۵
- مهتدین :۸
- هارون(ع): بصیرت هارون(ع) ۳; حجت هارون(ع) ۵; فضایل هارون(ع) ۳; کتاب هارون(ع) ۱; مقامات هارون(ع) ۱، ۵; نبوت هارون(ع) ۱، ۵
- هدایت: شرایط هدایت ۷