القلم ٣٨: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۲۶: خط ۲۶:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۹#link429 | آيات ۳۴ - ۵۲، سوره قلم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۹#link429 | آيات ۳۴ - ۵۲، سوره قلم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۹#link430 | شرح مفاد آيه ((افنجعل المسلمين كالمجرمين )) و آيات بعد از آن كه در مقام نفى حكممكذبان به اينكه بر فرض وجود قيامت ، با مسلمانان برابرند مى باشد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۹#link430 | شرح مفاد آيه ((افنجعل المسلمين كالمجرمين )) و آيات بعد از آن كه در مقام نفى حكممكذبان به اينكه بر فرض وجود قيامت ، با مسلمانان برابرند مى باشد]]
خط ۳۸: خط ۳۹:
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۰#link439 | رواياتى درباره املاء و استدراج گنهكاران ، چشم زخم ، و....]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۵۰#link439 | رواياتى درباره املاء و استدراج گنهكاران ، چشم زخم ، و....]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۴_بخش۱۹#link190 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۴_بخش۱۹#link190 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ «34» أَ فَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِينَ كَالْمُجْرِمِينَ «35» ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ «36» أَمْ لَكُمْ كِتابٌ فِيهِ تَدْرُسُونَ «37» إِنَّ لَكُمْ فِيهِ لَما تَخَيَّرُونَ «38» أَمْ لَكُمْ أَيْمانٌ عَلَيْنا بالِغَةٌ إِلى‌ يَوْمِ الْقِيامَةِ إِنَّ لَكُمْ لَما تَحْكُمُونَ «39» سَلْهُمْ أَيُّهُمْ بِذلِكَ زَعِيمٌ «40» أَمْ لَهُمْ شُرَكاءُ فَلْيَأْتُوا بِشُرَكائِهِمْ إِنْ كانُوا صادِقِينَ «41»
جلد 10 - صفحه 185
همانا براى پروا پيشه‌گان نزد پروردگارشان باغ‌هاى پر نعمت است. آيا ما مسلمانان را همچون مجرمان قرار مى‌دهيم؟ شما را چه شده، چگونه داورى مى‌كنيد؟ آيا براى شما مكتوبى است كه در آن مى‌خوانيد، هر چه را اختيار كنيد براى شما خواهد بود؟ يا مگر براى شما بر گردن ما پيمان‌هائى است كه تا روز قيامت، هرچه را حكم كنيد براى شما باشد؟ از آنان سؤال كن كه كدام يك از آنان ضامن اين ادعا است؟ يا براى آنان شريكانى است (كه در قيامت به دادشان رسد) پس اگر راست‌گو هستند، شريكانشان را بياورند.
===نکته ها===
گروهى مى‌گفتند: قيامتى نيست و اگر باشد، در آنجا نيز ما در رفاه كامل خواهيم بود. «وَ ما أَظُنُّ السَّاعَةَ قائِمَةً وَ لَئِنْ رُجِعْتُ إِلى‌ رَبِّي إِنَّ لِي عِنْدَهُ لَلْحُسْنى‌» «1» اين آيات، پاسخ آن تفكر باطل است.
===پیام ها===
1- در تربيت و ارشاد، بايد همراه هشدار، تشويق نيز باشد. «وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ- إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ»
2- باغ هاى بهشت مملو از نعمت است، بر خلاف باغ هاى دنيوى كه در كنار نعمت هايش دردسرها و آفت‌هايى است. (جنات النعيم)
3- كيفر و پاداش، بر اساس عدالت است. «أَ فَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِينَ كَالْمُجْرِمِينَ»
4- عدالت را هر وجدان و فطرت سالمى مى‌پسندد. «أَ فَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِينَ كَالْمُجْرِمِينَ»
5- استناد واستدلال بايد يا به كتاب آسمانى باشد كه حجّت است: «أَمْ لَكُمْ كِتابٌ» و يا به عقل‌ «ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ» يا بر اساس تعهّد و پيمان «ام لكم ايمان بالغة»
6- كتاب‌هاى آسمانى تابع تمايلات لجام گسيخته انسان‌ها نيست. أَمْ لَكُمْ كِتابٌ‌ ...
إِنَّ لَكُمْ فِيهِ لَما تَخَيَّرُونَ‌ (در هيچ كتاب آسمانى نيامده كه هر چه خواستيد بشود.)
----
«1». فصّلت، 50.
جلد 10 - صفحه 186
7- خداوند، هيچ تعهّدى نداده كه حقيقت همان چيزى است كه شما حكم مى‌كنيد. أَمْ لَكُمْ أَيْمانٌ‌ ... إِنَّ لَكُمْ لَما تَحْكُمُونَ‌
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
إِنَّ لَكُمْ فِيهِ لَما تَخَيَّرُونَ (38)
إِنَّ لَكُمْ فِيهِ لَما تَخَيَّرُونَ‌: بدرستى كه مر شما راست در آن كتاب آن چيزى را كه اختيار كنيد و برگزينيد و تمناى آن نمائيد در آخرت.
جلد 13 - صفحه 276
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ (34) أَ فَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِينَ كَالْمُجْرِمِينَ (35) ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ (36) أَمْ لَكُمْ كِتابٌ فِيهِ تَدْرُسُونَ (37) إِنَّ لَكُمْ فِيهِ لَما تَخَيَّرُونَ (38)
أَمْ لَكُمْ أَيْمانٌ عَلَيْنا بالِغَةٌ إِلى‌ يَوْمِ الْقِيامَةِ إِنَّ لَكُمْ لَما تَحْكُمُونَ (39) سَلْهُمْ أَيُّهُمْ بِذلِكَ زَعِيمٌ (40) أَمْ لَهُمْ شُرَكاءُ فَلْيَأْتُوا بِشُرَكائِهِمْ إِنْ كانُوا صادِقِينَ (41) يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ ساقٍ وَ يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلا يَسْتَطِيعُونَ (42) خاشِعَةً أَبْصارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ وَ قَدْ كانُوا يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَ هُمْ سالِمُونَ (43)
فَذَرْنِي وَ مَنْ يُكَذِّبُ بِهذَا الْحَدِيثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ (44) وَ أُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ (45)
----
جلد 5 صفحه 253
ترجمه‌
همانا براى پرهيزكاران نزد پروردگارشان بهشتهاى پرنعمت است‌
آيا پس قرار ميدهيم منقادان را مانند گناهكاران‌
چيست شما را چگونه حكم ميكنيد
آيا براى شما كتابى است كه در آن ميخوانيد و مى‌يابيد
همانا براى شما است در آن آنچه را كه اختيار كنيد
يا مر شما را است عهدهاى مؤكّد بقسمى در نهايت تأكيد بعهده ما تا روز قيامت كه همانا براى شما است آنچه حكم ميكنيد
بپرس از آنها كه كدامشان باين امر ملتزم و ضامنند
يا براى آنها شريكهائى هستند پس بايد بياورند شريكهاى خودشان را اگر هستند راستگويان‌
روز كه دامن بكمر زده شود از شدّت و خوانده شوند بسوى سجود پس نتوانند سجده نمايند
با آنكه بزير افكنده باشد چشمهاشان فرو گيردشان خوارى و بتحقيق بودند كه خوانده ميشدند به سجده كردن با آنكه بودند تندرستان‌
پس واگذار مرا و كسيرا كه تكذيب ميكند اين سخن را در آتيه بتدريج مستحق عذاب كنيم آنها را از جائيكه نميدانند
و مهلت دهم آنها را همانا تدبير من محكم است.
تفسير
براى كسانيكه بأقلّ مراتب تقوى كه پرهيز از معاصى است عمل نموده‌اند نزد خداوند باغهاى بهشتى كه از كثرت نعمت و دوام آن باغهاى نعمت خوانده شده موجود است و چون گفته‌اند كفّار مكّه ميگفتند چنانچه خداوند ما را در دنيا بوفور نعمت بر محمد و پيروانش فضيلت داده در آخرت هم خواهد داد خداوند در ردّ قول آنها ميفرمايد آيا چنين امرى ممكن است كه ما مسلمانانرا كه مطيع اوامر ما هستند مانند كفّار گناه‌كار قرار دهيم در فضل و عطاء خود چه ميشود شما را مگر اختلال فكرى براى شما روى داده چگونه چنين حكم ناروائى مينمائيد آيا براى شما كه اهل كتاب نيستيد كتاب آسمانى ميباشد كه در آن نوشته فضيلت شما را و آنرا ميخوانيد و مى‌يابيد كه براى شما در آن كتاب است كه آنچه بخواهيد باختيار خودتان بكنيد و بنابراين جمله انّ لكم فيه لما تخيّرون مفعول تدرسون است و كسر انّ بملاحظه دخول لام است در مدخول آن و
----
جلد 5 صفحه 254
محتمل است جمله مستأنفه باشد يا براى شما عهدهاى مؤكّد بقسم است كه بنهايت تأكيد رسيده و بر عهده خدا است بر حسب آن عهود و مواثيق تا روز قيامت كه بشما اجازه دهد هر حكمى خواسته باشيد از خير و شرف و فضل براى خودتان اثبات نمائيد اى پيغمبر بپرس از آنها كدام يكشان ملتزمند باثبات اين دعوى و حاضرند ضامن و كفيل شوند كه خداوند در قيامت همان معامله را كه با مسلمانان ميكند با آنها بنمايد يا آنها را فضيلت دهد آيا در ميان عقلاء عالم كسانى هستند كه با آنها شريك باشند در اين ادّعاء باطل و بگويند خدا عاصى را بر مطيع فضيلت داده يا با يكديگر مساوى قرار ميدهد در آخرت اگر چنين شركائى دارند بياورند شهادت بدهند بر اين ادّعا اگر راست ميگويند و بعضى گفته‌اند مراد آنستكه آيا شركائى كه آنها براى خدا در عبادت قرار دادند كه بتها باشند چنين شركائى براى آنها هستند كه بتوانند آنانرا مانند مسلمانان در آخرت قرار دهند اگر چه بشفاعت نزد خدا باشد اگر راست ميگويند بروند آنها را بياورند تا معلوم شود كه هيچ كارى از دستشان بر نمى‌آيد در روز كه در شدّت و سختى مانند آنستكه مردم در ورطه هولناكى افتاده‌اند كه بايد براى خلاص از آن دامن بكمر زد يا جامه بالا كشيد كه ساق پا نمايان شود و آن روز قيامت و صحراى محشر است و گفته‌اند اين در كلام عرب كنايه از شدّت امر و سختى آنست و در اخبار اينمعنى تأييد شده و از هول و هراس ميخواهند بزمين بيفتند و سجده كنند ولى از كثرت ازدحام نميتوانند و گفته شده در آنروز براى بحسرت انداختن آنها بر ترك سجود در دنيا و براى توبيخ و ملامت بآنها امر ميشود كه سجده كنيد در برابر خداوند ولى آنها متمكّن نميشوند و در روايات عدم تمكّنشان بخشك شدن فقرات پشتشان مانند آنكه يك پارچه شده باشد معلّل شده و از اين قبيل عذابها در قيامت بسيار است سرها بزير چشم‌ها بزمين دوخته با كمال ذلّت و خوارى بمحشر رانده و مانده شوند چون در دنيا خوانده بسجود خدا شدند و سالم بودند و تخلّف نمودند از امام صادق عليه السّلام نقل شده كه هيچ تخلّفى از امر و نهى خدا نيست مگر آنكه از طرف او براى آن حكمى و ابتلائى است و از قمّى ره كشف ساق ببروز اسرار منافقين در آنروز و دعوت بسجود ببعث بر
----
جلد 5 صفحه 255
قبول ولايت مولى و خضوع در برابر او در دنيا و علّت عدم استطاعت بخشك شدن گردنشان بعد از كشف ساق براى عقوبت تأويل شده و ظاهرا منقول از امام صادق عليه السّلام و از بواطن قرآن است و در خاتمه خداوند به پيغمبر خود فرموده كه آنها را كه تكذيب ميكنند سخنان مرا كه در قرآن است بمن واگذار كن تا من نزديك نمايم آنها را بعذاب درجه درجه بمهلت دادن و زياد نمودن نعمت و ثروت و ادامه صحّت و سلامت و فراموش نمودنشان ياد خدا را چنانچه در سوره اعراف ذيل آيه و الّذين كذّبوا بآياتنا در تفسير اين آيه و آيه بعد گذشت خلاصه آنكه يك نوع غضب خدا بر بنده آنستكه وسائل مستحق عقوبت شدن او را در دنيا برايش فراهم نمايد تا بتدريج استحقاقش كامل گردد و يكمرتبه در حال غفلت و عدم توجّه بعلّت مأخوذ بعذاب اليم گردد و چون اينمعامله شبيه بكيد و مكر است و قابل دفع و جلوگيرى نيست از آن بكيد متين تعبير شده است در هر حال خاطر مبارك پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بايد جمع باشد كه خداوند انتقام او و ذريّه طاهره‌اش را هر قسم باشد از كفّار و منافقين خواهد كشيد
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
إِن‌َّ لَكُم‌ فِيه‌ِ لَما تَخَيَّرُون‌َ (38)
كتابي‌ داريد ‌که‌ ‌براي‌ ‌شما‌ ‌در‌ ‌آن‌ كتاب‌ ‌باشد‌ ‌براي‌ آنچه‌ اختيار كرده‌ايد و ميكنيد!‌-‌ كدام‌ كتابي‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌خدا‌ فرموده‌ ‌باشد‌ بتها ‌را‌ اصنام‌ ‌ يا ‌ گاوهاي‌ ماده‌ ‌ يا ‌ شمس‌ و قمر ‌ يا ‌ كواكب‌ ‌ يا ‌ ملائكه‌ ‌ يا ‌ ساير الهه‌ مشركين‌ ‌را‌ بپرستيد و ‌آنها‌ شريك‌ ‌من‌ هستند ‌در‌ عبادت‌ ‌ يا ‌ ‌در‌ خلقت‌ ‌ يا ‌ ‌در‌ صفات‌ ‌ يا ‌ ‌در‌ رزق‌!‌-‌ سر ‌تا‌ سر كتب‌ آسماني‌ و صحف‌ انبياء امر بتوحيد ‌است‌ و تصديق‌ انبياء و امر بعدل‌ و احسان‌ و اعمال‌ حسنه‌ و نهي‌ ‌از‌ فحشاء و منكر و بغي‌: إِن‌َّ اللّه‌َ يَأمُرُ بِالعَدل‌ِ وَ الإِحسان‌ِ وَ إِيتاءِ ذِي‌ القُربي‌ وَ يَنهي‌ عَن‌ِ الفَحشاءِ وَ المُنكَرِ وَ البَغي‌ِ نحل‌ آيه 90. وَ اعبُدُوا اللّه‌َ وَ لا تُشرِكُوا بِه‌ِ شَيئاً نساء آيه 40، قُل‌ تَعالَوا أَتل‌ُ ما حَرَّم‌َ رَبُّكُم‌ عَلَيكُم‌ أَلّا تُشرِكُوا بِه‌ِ شَيئاً انعام‌ ‌آيه‌ 152، قُل‌ إِنَّما حَرَّم‌َ رَبِّي‌َ الفَواحِش‌َ ما ظَهَرَ مِنها وَ ما بَطَن‌َ وَ الإِثم‌َ وَ البَغي‌َ بِغَيرِ الحَق‌ِّ وَ أَن‌ تُشرِكُوا بِاللّه‌ِ ما لَم‌ يُنَزِّل‌ بِه‌ِ سُلطاناً وَ أَن‌ تَقُولُوا عَلَي‌ اللّه‌ِ ما لا تَعلَمُون‌َ اعراف‌ آيه 31. و بسياري‌ ‌از‌ آيات‌ ديگر. بلكه‌ مسأله‌ توحيد و نفي‌ شرك‌ ‌از‌ ضروريات‌ اوليه‌ عقل‌ ‌است‌ بلكه‌ حس‌ و و جدان‌.
145
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 38)- «که آنچه را شما اختیار می‌کنید از آن شماست»؟! (ان لکم فیه لما تخیرون).
شما انتظار دارید مجرمانی همچون خودتان همطراز مسلمین باشند، این سخنی است که نه عقل به آن حکم می‌کند و نه در هیچ کتاب معتبری آمده است.
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>



نسخهٔ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۰۱


ترجمه

که آنچه را شما انتخاب می‌کنید از آن شماست؟!

|كه هر چه را شما انتخاب كنيد از آن شماست
كه هر چه را برمى‌گزينيد، براى شما در آن خواهد بود؟
که هر آنچه به هوای نفس بخواهید شما را فراهم است؟
که در آن جهان هر چه را شما بخواهید و انتخاب کنید برای شما خواهد بود؟!
و هر چه اختيار كنيد در آن هست؟
که در آن برای شما هرچه آرزو کنید هست؟
كه شما راست در آن [جهان‌] هر چه گزينيد؟!
و شما آنچه را که بر می‌گزینید (و برابر آن داوری می‌کنید) در آن است؟
که هرچه را برمی‌گزینید، بی‌گمان برای شما در آن (کتاب) خواهد بود؟
همانا شما را است در آن آنچه برگزینید


القلم ٣٧ آیه ٣٨ القلم ٣٩
سوره : سوره القلم
نزول : ٤ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«فِیهِ»: در آن کتاب. «مَا تَخَیَّرُونَ»: چیزی را که بر می‌گزینید. هر چه که می‌خواهید. معنی دیگر آیه: آنچه را که بخواهید، در آن هست.


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ «34» أَ فَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِينَ كَالْمُجْرِمِينَ «35» ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ «36» أَمْ لَكُمْ كِتابٌ فِيهِ تَدْرُسُونَ «37» إِنَّ لَكُمْ فِيهِ لَما تَخَيَّرُونَ «38» أَمْ لَكُمْ أَيْمانٌ عَلَيْنا بالِغَةٌ إِلى‌ يَوْمِ الْقِيامَةِ إِنَّ لَكُمْ لَما تَحْكُمُونَ «39» سَلْهُمْ أَيُّهُمْ بِذلِكَ زَعِيمٌ «40» أَمْ لَهُمْ شُرَكاءُ فَلْيَأْتُوا بِشُرَكائِهِمْ إِنْ كانُوا صادِقِينَ «41»

جلد 10 - صفحه 185

همانا براى پروا پيشه‌گان نزد پروردگارشان باغ‌هاى پر نعمت است. آيا ما مسلمانان را همچون مجرمان قرار مى‌دهيم؟ شما را چه شده، چگونه داورى مى‌كنيد؟ آيا براى شما مكتوبى است كه در آن مى‌خوانيد، هر چه را اختيار كنيد براى شما خواهد بود؟ يا مگر براى شما بر گردن ما پيمان‌هائى است كه تا روز قيامت، هرچه را حكم كنيد براى شما باشد؟ از آنان سؤال كن كه كدام يك از آنان ضامن اين ادعا است؟ يا براى آنان شريكانى است (كه در قيامت به دادشان رسد) پس اگر راست‌گو هستند، شريكانشان را بياورند.

نکته ها

گروهى مى‌گفتند: قيامتى نيست و اگر باشد، در آنجا نيز ما در رفاه كامل خواهيم بود. «وَ ما أَظُنُّ السَّاعَةَ قائِمَةً وَ لَئِنْ رُجِعْتُ إِلى‌ رَبِّي إِنَّ لِي عِنْدَهُ لَلْحُسْنى‌» «1» اين آيات، پاسخ آن تفكر باطل است.

پیام ها

1- در تربيت و ارشاد، بايد همراه هشدار، تشويق نيز باشد. «وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ- إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ»

2- باغ هاى بهشت مملو از نعمت است، بر خلاف باغ هاى دنيوى كه در كنار نعمت هايش دردسرها و آفت‌هايى است. (جنات النعيم)

3- كيفر و پاداش، بر اساس عدالت است. «أَ فَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِينَ كَالْمُجْرِمِينَ»

4- عدالت را هر وجدان و فطرت سالمى مى‌پسندد. «أَ فَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِينَ كَالْمُجْرِمِينَ»

5- استناد واستدلال بايد يا به كتاب آسمانى باشد كه حجّت است: «أَمْ لَكُمْ كِتابٌ» و يا به عقل‌ «ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ» يا بر اساس تعهّد و پيمان «ام لكم ايمان بالغة»

6- كتاب‌هاى آسمانى تابع تمايلات لجام گسيخته انسان‌ها نيست. أَمْ لَكُمْ كِتابٌ‌ ...

إِنَّ لَكُمْ فِيهِ لَما تَخَيَّرُونَ‌ (در هيچ كتاب آسمانى نيامده كه هر چه خواستيد بشود.)


«1». فصّلت، 50.

جلد 10 - صفحه 186

7- خداوند، هيچ تعهّدى نداده كه حقيقت همان چيزى است كه شما حكم مى‌كنيد. أَمْ لَكُمْ أَيْمانٌ‌ ... إِنَّ لَكُمْ لَما تَحْكُمُونَ‌

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِنَّ لَكُمْ فِيهِ لَما تَخَيَّرُونَ (38)

إِنَّ لَكُمْ فِيهِ لَما تَخَيَّرُونَ‌: بدرستى كه مر شما راست در آن كتاب آن چيزى را كه اختيار كنيد و برگزينيد و تمناى آن نمائيد در آخرت.

جلد 13 - صفحه 276


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ (34) أَ فَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِينَ كَالْمُجْرِمِينَ (35) ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ (36) أَمْ لَكُمْ كِتابٌ فِيهِ تَدْرُسُونَ (37) إِنَّ لَكُمْ فِيهِ لَما تَخَيَّرُونَ (38)

أَمْ لَكُمْ أَيْمانٌ عَلَيْنا بالِغَةٌ إِلى‌ يَوْمِ الْقِيامَةِ إِنَّ لَكُمْ لَما تَحْكُمُونَ (39) سَلْهُمْ أَيُّهُمْ بِذلِكَ زَعِيمٌ (40) أَمْ لَهُمْ شُرَكاءُ فَلْيَأْتُوا بِشُرَكائِهِمْ إِنْ كانُوا صادِقِينَ (41) يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ ساقٍ وَ يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلا يَسْتَطِيعُونَ (42) خاشِعَةً أَبْصارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ وَ قَدْ كانُوا يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَ هُمْ سالِمُونَ (43)

فَذَرْنِي وَ مَنْ يُكَذِّبُ بِهذَا الْحَدِيثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ (44) وَ أُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ (45)


جلد 5 صفحه 253

ترجمه‌

همانا براى پرهيزكاران نزد پروردگارشان بهشتهاى پرنعمت است‌

آيا پس قرار ميدهيم منقادان را مانند گناهكاران‌

چيست شما را چگونه حكم ميكنيد

آيا براى شما كتابى است كه در آن ميخوانيد و مى‌يابيد

همانا براى شما است در آن آنچه را كه اختيار كنيد

يا مر شما را است عهدهاى مؤكّد بقسمى در نهايت تأكيد بعهده ما تا روز قيامت كه همانا براى شما است آنچه حكم ميكنيد

بپرس از آنها كه كدامشان باين امر ملتزم و ضامنند

يا براى آنها شريكهائى هستند پس بايد بياورند شريكهاى خودشان را اگر هستند راستگويان‌

روز كه دامن بكمر زده شود از شدّت و خوانده شوند بسوى سجود پس نتوانند سجده نمايند

با آنكه بزير افكنده باشد چشمهاشان فرو گيردشان خوارى و بتحقيق بودند كه خوانده ميشدند به سجده كردن با آنكه بودند تندرستان‌

پس واگذار مرا و كسيرا كه تكذيب ميكند اين سخن را در آتيه بتدريج مستحق عذاب كنيم آنها را از جائيكه نميدانند

و مهلت دهم آنها را همانا تدبير من محكم است.

تفسير

براى كسانيكه بأقلّ مراتب تقوى كه پرهيز از معاصى است عمل نموده‌اند نزد خداوند باغهاى بهشتى كه از كثرت نعمت و دوام آن باغهاى نعمت خوانده شده موجود است و چون گفته‌اند كفّار مكّه ميگفتند چنانچه خداوند ما را در دنيا بوفور نعمت بر محمد و پيروانش فضيلت داده در آخرت هم خواهد داد خداوند در ردّ قول آنها ميفرمايد آيا چنين امرى ممكن است كه ما مسلمانانرا كه مطيع اوامر ما هستند مانند كفّار گناه‌كار قرار دهيم در فضل و عطاء خود چه ميشود شما را مگر اختلال فكرى براى شما روى داده چگونه چنين حكم ناروائى مينمائيد آيا براى شما كه اهل كتاب نيستيد كتاب آسمانى ميباشد كه در آن نوشته فضيلت شما را و آنرا ميخوانيد و مى‌يابيد كه براى شما در آن كتاب است كه آنچه بخواهيد باختيار خودتان بكنيد و بنابراين جمله انّ لكم فيه لما تخيّرون مفعول تدرسون است و كسر انّ بملاحظه دخول لام است در مدخول آن و


جلد 5 صفحه 254

محتمل است جمله مستأنفه باشد يا براى شما عهدهاى مؤكّد بقسم است كه بنهايت تأكيد رسيده و بر عهده خدا است بر حسب آن عهود و مواثيق تا روز قيامت كه بشما اجازه دهد هر حكمى خواسته باشيد از خير و شرف و فضل براى خودتان اثبات نمائيد اى پيغمبر بپرس از آنها كدام يكشان ملتزمند باثبات اين دعوى و حاضرند ضامن و كفيل شوند كه خداوند در قيامت همان معامله را كه با مسلمانان ميكند با آنها بنمايد يا آنها را فضيلت دهد آيا در ميان عقلاء عالم كسانى هستند كه با آنها شريك باشند در اين ادّعاء باطل و بگويند خدا عاصى را بر مطيع فضيلت داده يا با يكديگر مساوى قرار ميدهد در آخرت اگر چنين شركائى دارند بياورند شهادت بدهند بر اين ادّعا اگر راست ميگويند و بعضى گفته‌اند مراد آنستكه آيا شركائى كه آنها براى خدا در عبادت قرار دادند كه بتها باشند چنين شركائى براى آنها هستند كه بتوانند آنانرا مانند مسلمانان در آخرت قرار دهند اگر چه بشفاعت نزد خدا باشد اگر راست ميگويند بروند آنها را بياورند تا معلوم شود كه هيچ كارى از دستشان بر نمى‌آيد در روز كه در شدّت و سختى مانند آنستكه مردم در ورطه هولناكى افتاده‌اند كه بايد براى خلاص از آن دامن بكمر زد يا جامه بالا كشيد كه ساق پا نمايان شود و آن روز قيامت و صحراى محشر است و گفته‌اند اين در كلام عرب كنايه از شدّت امر و سختى آنست و در اخبار اينمعنى تأييد شده و از هول و هراس ميخواهند بزمين بيفتند و سجده كنند ولى از كثرت ازدحام نميتوانند و گفته شده در آنروز براى بحسرت انداختن آنها بر ترك سجود در دنيا و براى توبيخ و ملامت بآنها امر ميشود كه سجده كنيد در برابر خداوند ولى آنها متمكّن نميشوند و در روايات عدم تمكّنشان بخشك شدن فقرات پشتشان مانند آنكه يك پارچه شده باشد معلّل شده و از اين قبيل عذابها در قيامت بسيار است سرها بزير چشم‌ها بزمين دوخته با كمال ذلّت و خوارى بمحشر رانده و مانده شوند چون در دنيا خوانده بسجود خدا شدند و سالم بودند و تخلّف نمودند از امام صادق عليه السّلام نقل شده كه هيچ تخلّفى از امر و نهى خدا نيست مگر آنكه از طرف او براى آن حكمى و ابتلائى است و از قمّى ره كشف ساق ببروز اسرار منافقين در آنروز و دعوت بسجود ببعث بر


جلد 5 صفحه 255

قبول ولايت مولى و خضوع در برابر او در دنيا و علّت عدم استطاعت بخشك شدن گردنشان بعد از كشف ساق براى عقوبت تأويل شده و ظاهرا منقول از امام صادق عليه السّلام و از بواطن قرآن است و در خاتمه خداوند به پيغمبر خود فرموده كه آنها را كه تكذيب ميكنند سخنان مرا كه در قرآن است بمن واگذار كن تا من نزديك نمايم آنها را بعذاب درجه درجه بمهلت دادن و زياد نمودن نعمت و ثروت و ادامه صحّت و سلامت و فراموش نمودنشان ياد خدا را چنانچه در سوره اعراف ذيل آيه و الّذين كذّبوا بآياتنا در تفسير اين آيه و آيه بعد گذشت خلاصه آنكه يك نوع غضب خدا بر بنده آنستكه وسائل مستحق عقوبت شدن او را در دنيا برايش فراهم نمايد تا بتدريج استحقاقش كامل گردد و يكمرتبه در حال غفلت و عدم توجّه بعلّت مأخوذ بعذاب اليم گردد و چون اينمعامله شبيه بكيد و مكر است و قابل دفع و جلوگيرى نيست از آن بكيد متين تعبير شده است در هر حال خاطر مبارك پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بايد جمع باشد كه خداوند انتقام او و ذريّه طاهره‌اش را هر قسم باشد از كفّار و منافقين خواهد كشيد

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِن‌َّ لَكُم‌ فِيه‌ِ لَما تَخَيَّرُون‌َ (38)

كتابي‌ داريد ‌که‌ ‌براي‌ ‌شما‌ ‌در‌ ‌آن‌ كتاب‌ ‌باشد‌ ‌براي‌ آنچه‌ اختيار كرده‌ايد و ميكنيد!‌-‌ كدام‌ كتابي‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌خدا‌ فرموده‌ ‌باشد‌ بتها ‌را‌ اصنام‌ ‌ يا ‌ گاوهاي‌ ماده‌ ‌ يا ‌ شمس‌ و قمر ‌ يا ‌ كواكب‌ ‌ يا ‌ ملائكه‌ ‌ يا ‌ ساير الهه‌ مشركين‌ ‌را‌ بپرستيد و ‌آنها‌ شريك‌ ‌من‌ هستند ‌در‌ عبادت‌ ‌ يا ‌ ‌در‌ خلقت‌ ‌ يا ‌ ‌در‌ صفات‌ ‌ يا ‌ ‌در‌ رزق‌!‌-‌ سر ‌تا‌ سر كتب‌ آسماني‌ و صحف‌ انبياء امر بتوحيد ‌است‌ و تصديق‌ انبياء و امر بعدل‌ و احسان‌ و اعمال‌ حسنه‌ و نهي‌ ‌از‌ فحشاء و منكر و بغي‌: إِن‌َّ اللّه‌َ يَأمُرُ بِالعَدل‌ِ وَ الإِحسان‌ِ وَ إِيتاءِ ذِي‌ القُربي‌ وَ يَنهي‌ عَن‌ِ الفَحشاءِ وَ المُنكَرِ وَ البَغي‌ِ نحل‌ آيه 90. وَ اعبُدُوا اللّه‌َ وَ لا تُشرِكُوا بِه‌ِ شَيئاً نساء آيه 40، قُل‌ تَعالَوا أَتل‌ُ ما حَرَّم‌َ رَبُّكُم‌ عَلَيكُم‌ أَلّا تُشرِكُوا بِه‌ِ شَيئاً انعام‌ ‌آيه‌ 152، قُل‌ إِنَّما حَرَّم‌َ رَبِّي‌َ الفَواحِش‌َ ما ظَهَرَ مِنها وَ ما بَطَن‌َ وَ الإِثم‌َ وَ البَغي‌َ بِغَيرِ الحَق‌ِّ وَ أَن‌ تُشرِكُوا بِاللّه‌ِ ما لَم‌ يُنَزِّل‌ بِه‌ِ سُلطاناً وَ أَن‌ تَقُولُوا عَلَي‌ اللّه‌ِ ما لا تَعلَمُون‌َ اعراف‌ آيه 31. و بسياري‌ ‌از‌ آيات‌ ديگر. بلكه‌ مسأله‌ توحيد و نفي‌ شرك‌ ‌از‌ ضروريات‌ اوليه‌ عقل‌ ‌است‌ بلكه‌ حس‌ و و جدان‌.

145

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 38)- «که آنچه را شما اختیار می‌کنید از آن شماست»؟! (ان لکم فیه لما تخیرون).

شما انتظار دارید مجرمانی همچون خودتان همطراز مسلمین باشند، این سخنی است که نه عقل به آن حکم می‌کند و نه در هیچ کتاب معتبری آمده است.

نکات آیه

۱ - هیچ کتاب آسمانى، آدمیان را در انتخاب راه درست و نادرست، آزاد ندانسته; بلکه همگان را به گزینش راه درست مکلف ساخته است. (إنّ لکم فیه لما تخیّرون)

۲ - انسان در دیدگاه کتاب هاى آسمانى، موجودى مکلف و مسؤول است; نه آزاد مطلق و عنان گسیخته. (إنّ لکم فیه لما تخیّرون)

۳ - کتاب هاى آسمانى، تابع تمایلات و خواهش هاى نفسانى بشر نیست. (إنّ لکم فیه لما تخیّرون)

موضوعات مرتبط

  • انسان: تکلیف انسان ها ۱، ۲; محدوده اختیار انسان ۱، ۲
  • کتب آسمانى: استقلال کتب آسمانى ۳; تعالیم کتب آسمانى ۱، ۲; ویژگیهاى کتب آسمانى ۳

منابع