التحريم ٤: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
__TOC__ | __TOC__ | ||
== نزول == | |||
محمد بن سهل القطان بعد از چهار واسطه از عمار یاسر نقل نماید که گفت: از على بن ابىطالب علیهالسلام شنیدم که فرمود: روزى پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم مرا نزد خود خواند و فرمود: یا على آیا میخواهى به تو بشارتى بدهم؟ گفتم: بلى یا رسول اللَّه شما همیشه مبشر خیر و خوبى بوده اید. | |||
فرمود: خداوند درباره تو آیه اى نازل فرموده است. گفتم: آن آیه کدام است؟ سپس این آیه را قرائت فرمود و نیز على بن عبید و محمد بن القاسم بعد از سه واسطه از ابوصالح و او از ابن عباس روایت کنند که این آیه در مورد على علیهالسلام بخصوص نازل گردیده است.<ref> تفسیر على بن ابراهیم.</ref> | |||
مخالفین ما از ابن عباس نقل نمایند که گفت: این قسمت از آیه «وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَیهِ» درباره عائشه و حفصه نازل شده است و این قسمت از آیه «فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ» درباره رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم نازل گردیده است و نیز این قسمت از آیه «وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِینَ» درباره على علیهالسلام نزول یافته است.<ref> البرهان فی تفسیر القرآن.</ref> | |||
== تفسیر == | == تفسیر == | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۲#link370 | آيات ۱ - ۹، سوره تحريم]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۲#link370 | آيات ۱ - ۹، سوره تحريم]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۲#link371 | مقصود از تحريم پيامبر(ص ) آنچه را كه خدا برايشحلال كرده (لم تحرم ما احل الله لك )]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۲#link371 | مقصود از تحريم پيامبر(ص ) آنچه را كه خدا برايشحلال كرده (لم تحرم ما احل الله لك )]] | ||
خط ۴۷: | خط ۵۶: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۴#link389 | چند روايت پيرامون مراد از توبه نصوح و راجع به نور مؤ منين در روز قيامت]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۴#link389 | چند روايت پيرامون مراد از توبه نصوح و راجع به نور مؤ منين در روز قيامت]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۴_بخش۱۳#link127 | آيه ۱-۵]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۴_بخش۱۳#link127 | آيه ۱-۵]] | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۴_بخش۱۳#link128 | آيه و ترجمه]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۴_بخش۱۳#link128 | آيه و ترجمه]] | ||
خط ۵۸: | خط ۶۹: | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۴_بخش۱۳#link135 | ۴ - افشاى سر]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۴_بخش۱۳#link135 | ۴ - افشاى سر]] | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۴_بخش۱۳#link136 | ۵ - نبايد حلال خدا را بر خود حرام كنيد]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۴_بخش۱۳#link136 | ۵ - نبايد حلال خدا را بر خود حرام كنيد]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِيلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهِيرٌ «4» | |||
جلد 10 - صفحه 124 | |||
اگر شما دو نفر، (افشاگر راز و شنونده آن) به سوى خدا توبه كنيد، (به نفع شماست.) زيرا دلهاى شما منحرف گشته است. و اگر در مقابل پيامبر ياور هم باشيد، (كارى از پيش نخواهيد برد.) زيرا خداوند، اوست ياور او و هم چنين جبرئيل و مؤمنان صالح و علاوه بر آنان، همه فرشتگان حامى او هستند. | |||
===نکته ها=== | |||
«صَغَتْ» از «صغو» به معناى تمايل به انحراف است و «اصغاء» به گوش دادنى گويند كه شنونده به گوينده تمايلى داشته باشد. | |||
به اتفاق مفسّران شيعه و سنّى، مراد از آن دو زن كه در اين آيه تَتُوبا ... صَغَتْ قُلُوبُكُما مورد خطابِ توبه قرار گرفتهاند، حفصه و عايشه است كه اولى افشاگر راز پيامبر و دومى، شنونده آن بود. | |||
52 حديث از شيعه و سنى نقل شده است كه مراد از صالح المؤمنين، علىّ بن ابيطالب عليهما السلام است. بر اساس اين روايات، علىّ بن ابيطالب عليهما السلام در كنار جبرئيل و بلكه ميان او و ساير فرشتگان قرار گرفته است و اين مقام را پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به آن حضرت بشارت دادند. «1» | |||
===پیام ها=== | |||
1- به خاطر يك خلاف، همه را زير سؤال نبريد. «تَتُوبا» (دو نفر بايد توبه كنند، نه همه.) | |||
2- براى افراد شرمنده، راه بازگشت و توبه را باز كنيد. «إِنْ تَتُوبا» البتّه براى هر گناهى توبهاى لازم است. | |||
3- شنيدن راز نيز ممنوع است. خداوند به گوينده و شنونده، هردو مىفرمايد: | |||
توبه كنيد. «تَتُوبا» | |||
4- خداوند، هم مولاى همه است و هم مولاى شخص پيامبر. در آيه دوم فرمود: | |||
«وَ اللَّهُ مَوْلاكُمْ» و در اين آيه در خصوص پيامبر مىفرمايد: «هُوَ مَوْلاهُ» | |||
---- | |||
«1». تفسير كنز الدقائق. | |||
جلد 10 - صفحه 125 | |||
5- نام برجستگان را برجسته كنيد. با اين كه جبرئيل از فرشتگان است، امّا نامش جداگانه برده شده است. جِبْرِيلُ ... وَ الْمَلائِكَةُ | |||
6- گاهى يك حادثه و جرقّه، بيانگر يك جريان است. فاش كردن يك راز، جزئى بود، ولى خداوند آن را يك توطئه قلمداد كرد. «تَظاهَرا عَلَيْهِ» | |||
7- همسرى و همنشينى، نشانه همفكرى و همدلى نيست. أَزْواجِهِ ... تَظاهَرا عَلَيْهِ | |||
8- توبه تنها اظهار پشيمانى با زبان نيست، توبه واقعى بازگشت دل گنهكار است. | |||
تَتُوبا ... صَغَتْ قُلُوبُكُما | |||
9- مهمتر از انحراف در عمل، انحراف روح و دل است. ابتدا فكر و دل انسان منحرف مىشود، سپس مرتكب خلاف مىشود. «صَغَتْ قُلُوبُكُما» | |||
10- كسانىكه رازى را بىدليل افشا مىكنند، اگر توبه نكنند، توطئهگرند. إِنْ تَتُوبا ... تَظاهَرا عَلَيْهِ | |||
11- در برابر توطئه عليه پيامبر و مكتب، تمام نيروها بايد بسيج شوند. تَظاهَرا عَلَيْهِ ... هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِيلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمَلائِكَةُ ... ظَهِيرٌ | |||
12- حق، هيچگاه تنها نمىماند. هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِيلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَ ... | |||
13- صالح بودن، انسان را در كنار فرشتگان مقرّب الهى قرار مىدهد. «جِبْرِيلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِينَ» | |||
14- فرشتگان، ياور پيامبر در برابر توطئهها هستند. «وَ الْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهِيرٌ» | |||
15- امدادهاى الهى، همه جانبه، ظاهرى و غيبى است. «صالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمَلائِكَةُ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِيلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهِيرٌ «4» | |||
إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ: اگر توبه كنيد اى عايشه و حفصه، و بازگرديد به خدا و در آزار خاطر مبارك پيغمبر، همراز نشويد، پس آن بجا و شما را بهتر باشد، چه بر شما توبه واجب است، و ندامت بر افشاى سر لازم، فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما: پس بدرستى كه گشته است دلهاى شما از امر واجب كه محافظت سرّ پيغمبر، و عدول نموده از استقامت و صواب به آنچه موجب گناه و عذاب است، وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ: و اگر هم پشت شويد و معاون يكديگر گرديد بر آزردن خاطر مبارك حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم، چه باك، فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ: پس بدرستى كه خداى تعالى او است | |||
جلد 13 - صفحه 223 | |||
يار و مددكار پيغمبر، وَ جِبْرِيلُ: و جبرئيل نيز ناصر و رفيق او است، وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِينَ: و ديگر كسى كه صالح جميع مؤمنين و برگزيده ايشان، وَ الْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ: و همه ملائكه آسمان و زمين بعد از نصرت خدا و جبرئيل و صالح المؤمنين، ظَهِيرٌ: هم پشت و مددكار و معاون اويند، يعنى با وجود آنكه خدا و جبرئيل و صالح المؤمنين و جميع ملائكه آسمان و زمين ناصر و ياور او باشند، ايذاى شما چه ضررى رساند. | |||
تبصره: مراد از صالح المؤمنين، حضرت امير المؤمنين عليه السّلام است، به احاديث فريقين: | |||
1- به روايت جامع حضرت كاظم عليه السّلام فرمايد و ان تظاهرا عليه، يعنى شما دو نفر، و پدران شما نمىتوانيد به او ضرر رسانيد در قصد قتل او، پس بدرستى كه خدا ناصر او، و جبرئيل قرين او، و امير المؤمنين عليه السّلام برادر و وزير و نفس او و ملائكه بعد از آنها حافظ او مىباشند. «1» 2- در مجمع- از حضرت باقر عليه السّلام فرمود: دو مرتبه حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم امير المؤمنين عليه السّلام را به مردم شناسانيد: يكى بعد از نزول آيه: يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ و ديگر بعد از نزول اين آيه كه دست آن حضرت را گرفت و فرمود: اينست صالح المؤمنين. «2» 3- ينابيع الموده- بخارى و موصلى از ابن عباس گفت: سؤال نمودم از عمر بن خطاب از دو نفر كه پشتيبان هم شدند؟ گفت: عايشه و حفصه. حافظ ابو نعيم و ثعلبى به سند خود از اسماء بنت عميس نقل كردهاند كه گفت: وقتى اين آيه نازل شد: وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِيلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِينَ، حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به على عليه السّلام فرمود: آيا بشارت دهم تو را كه قرين جبرئيل هستى. پس اين آيه تلاوت و فرمود: پس تو هستى و مؤمنون از اهل بيت، صالحون هستند. | |||
---- | |||
«1» به نقل از نور الثقلين، جلد 5، صفحه 371، بطور مختصر. | |||
«2» به نقل از مدرك ياد شده، صفحه 371. | |||
جلد 13 - صفحه 224 | |||
4- سدى از ابى مالك روايت نموده كه من از ابن عباس شنيدم كه مراد به صالح المؤمنين، على عليه السّلام است. | |||
5- كلبى و مجاهد و ابى صالح نيز روايت نموده. «1» 6- تفسير كواشى از علما و فضلا تصريح نموده كه مراد صالح المؤمنين، على عليه السّلام است. «2» | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ | |||
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضاتَ أَزْواجِكَ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ «1» قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمانِكُمْ وَ اللَّهُ مَوْلاكُمْ وَ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ «2» وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلى بَعْضِ أَزْواجِهِ حَدِيثاً فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَ أَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَ أَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَها بِهِ قالَتْ مَنْ أَنْبَأَكَ هذا قالَ نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ «3» إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِيلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهِيرٌ «4» | |||
عَسى رَبُّهُ إِنْ طَلَّقَكُنَّ أَنْ يُبْدِلَهُ أَزْواجاً خَيْراً مِنْكُنَّ مُسْلِماتٍ مُؤْمِناتٍ قانِتاتٍ تائِباتٍ عابِداتٍ سائِحاتٍ ثَيِّباتٍ وَ أَبْكاراً «5» | |||
ترجمه | |||
اى پيغمبر چرا حرام ميكنى چيزى را كه حلال كرد خدا براى تو ميجوئى خوشنودى زنانت را و خدا آمرزنده مهربان است | |||
بتحقيق مقرّر فرمود خدا براى شما گشودن سوگندهاتان را و خداوند صاحب اختيار شما است و او است داناى درست كار | |||
و هنگاميكه راز گفت پيغمبر به بعضى از زنانش سخنى را پس چون خبر داد آنزن از آن و آشكار كرد و مطلع ساخت پيغمبر را خدا بر آن بيان كرد پارهئى از آنرا و اعراض كرد از پارهاى پس چون خبر داد آنزن را بآن گفت چه كس خبر داد تو را از اين گفت خبر داد مرا داناى آگاه | |||
اگر بازگشت كنيد شما دو تن بسوى خدا پس بتحقيق منحرف گشته است دلهاى شما از حقّ و اگر هم پشت شويد بر زيان او پس همانا خدا او است ياور او و جبرئيل و شايستهترين اهل ايمان و ملائكه بعد از آن پشتيبان و مددكارند | |||
اميد است پروردگار او اگر طلاق دهد شما را بجاى شما باو دهد زنانى بهتر از شما كه باشند مسلمانان گروندگان فرمان | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 229 | |||
برداران بازگشت كنندگان عبادت كنندگان هجرت كنندگان شوهر ديدگان و شوهر نديدگان. | |||
تفسير | |||
خلاصه مستفاد از روايات عامّه و خاصّه راجع بشأن نزول اين سوره شريفه آنستكه ميان دو زن از زنان پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم يكى عايشه دختر أبو بكر و ديگر حفصه دختر عمر آئين الفت و رسم مودّت براى توافق در مسلك و مرام مستحكم بود و روزى از روزها كه آنحضرت بر حسب نوبه در منزل يكى از آندو بود و ماريه قبطيّه كنيز آنحضرت مادر ابراهيم عليه السّلام خدمت ميكرد در غياب صاحب نوبه و منزل حضرت با او هم بستر شد و حفصه از اين امر مطّلع گرديد و برآشفت و حضرت براى استمالت خاطر او قسم ياد فرمود كه ديگر با ماريه نزديكى نكند و باو نويد داد كه بعد از من أبو بكر و عمر بر مردم حكومت خواهند نمود و سفارش فرمود كه اين راز را بپوشاند و با كسى در ميان نگذارد و او قبول نمود ولى تخلّف كرد و بعايشه ماجرا را خبر داد و او بپدرش گفت و او بعمر گفت و عمر حفصه را استنطاق نمود و قضيّه را از دختر خود شنيد و خداوند قضايا را به پيغمبر خود اعلام و لطفا او را معاتب فرمود بر مراعات خوشنودى زنان و قسم ياد نمودن بر ترك امر راجح يا مباحى كه اقتضاء اباحه در آن موجود است كه نزديكى با مادر ابراهيم يا بدست آوردن دل او احيانا باشد و ترخيص فرمود براى او تخلّف از قسم را بدادن كفّاره كه گفتهاند و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده يا بدون آن چون مقتضاى قاعده عدم انعقاد آن قسم است مگر آنكه گفته شود بملاحظاتى مرجوح نبوده و سؤال خداوند كه چرا چنين كردى صرفا از باب عطوفت و مهربانى بوده و ميخواسته امر بر پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم موسّع باشد و اينمعنى قريب در نظر است در هر حال نقل نمودهاند بعد از مطّلع شدن پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از افشاء سرّ خود حفصه را ملامت فرمود كه چرا گفتى من چنين كارى كردم و چنين قسمى ياد نمودم و نفرمود چرا گفتى آندو نفر بعد از من بحكومت ميرسند يا چه اراده دارند از باب بىاعتنائى يا بملاحظات ديگرى از انتشار اين خبر بين مسلمانان و امثال آن و چون پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اين خطاب و عتاب را باو فرمود او عرضه داشت كه شما را از اين امر مطّلع نمود | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 230 | |||
حضرت فرمود خداوند عليم خبير و بنابراين مفاد آيات آنستكه اى پيغمبر محترم چرا حرام ميكنى چيزيرا كه خدا حلال نموده و ميخواهد كه حلال باشد بر تو بقسم براى خوشنودى زنانت و خدا آمرزنده و مهربان است كه مقرّر داشته گشودن مسلمانان قسمهاى خودشان را بدادن كفّاره و اختيار حلّ و عقد امور آنان با خدا است و مقرّراتش از روى علم و حكمت است و مردم بايد متذكّر باشند وقتى را كه رازگوئى كرد پيغمبر ببعضى از زنانش مطلبى را پس چون خبر داد آنزن آن مطلب را به همكارش و آندو به پدرانشان و مطّلع فرمود خداوند پيغمبر خود را بر فاش شدن سرّش پيغمبر معرّفى و بيان فرمود براى حفصه بعض سرّى را كه فاش نموده بود و بيان شد و صرف نظر فرمود از بيان بعض ديگرى كه ذكر و اشاره بآن نمودم چون در بعضى از روايات اهتمام آن چهار نفر بمسموم نمودن پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ذكر شده بود و بيانش شرمآور بود و چون مطلب را پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بحفصه فرمود و گفتهاند ميخواست او را طلاق بدهد يا داد عرضه داشت چه كسى شما را باين امر مطّلع نمود فرمود خداوندى كه دانا بأسرار مردم و آگاه از ضماير آنها است و چون ظاهرا آنها در مقام توبه و عذرخواهى برآمدند با آنكه واقعا عازم نبودند خداوند آندو را مخاطب بخطاب عتابآميز فرموده بر سبيل ترديد ميفرمايد اگر شما دو زن توبه نمائيد بسيار بجا و موقع است چون دلهاى هر دو منحرف از حفظ سرّ و مهر و محبّت سرور عالم بوده و هست و اينكه تعبير بقلوب فرموده با آنكه دو نفر بودند بنظر حقير اشاره است بده دله و صد دله بودن آندو يا بضميمه پدرانشان كه دلهاشان در عداوت با خانواده عصمت و طهارت متّحد بود چنانچه گفته شدهاى ده دله صد دله دل يكدله كن- مهر دگران را ز دل خود يله كن» «يكروز باخلاص بيا بر در دوست- گر كام تو بر نيايد آنگه گله كن» و اگر پشت بهم داديد و متّحد شديد در آزار و ايذاء و غلبه نمودن بر پيغمبر پس بدانيد كه خدا يار و نگهدار او است و بعد از او جبرئيل كه او را خبردار نمود از قضايا و شايستهترين اهل ايمان كه امير آنها است از طرف خداوند و ساير ملائكه هم پشتيبان و مددكار اويند چون در روايات متعدده از طرق خاصه و عامّه صالح المؤمنين بوجود مبارك امير ايشان | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 231 | |||
على بن ابى طالب عليه السّلام تفسير شده و در مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه پيغمبر دو مرتبه آنحضرت را بامّت معرّفى فرمود يكمرتبه وقتى بود كه فرمود من كنت مولاه فعلى مولاه دفعه ديگر بعد از نزول اين آيه بود كه پيغمبر دست او را گرفت و باصحاب ارائه داد كه اين صالح المؤمنين است و ظاهرا چون توبه ننمودند يا خداوند چون از باطن آنها خبر داشته كه باز بعزم خودشان باقى هستند تهديد فرموده آنانرا بطلاق كه فرموده اگر پيغمبر شما و امثال شما زنان را طلاق دهد اميد است خداوند بجاى شما زنان بهترى نصيب او فرمايد كه صفاتشان بر خلاف صفات شما باشد مسلمان باشند اهل ايمان باشند فرمان بردار پيغمبر و حافظ سرّ او باشند و اگر احيانا خطائى از آنها سر زند از صميم قلب توبه نمايند فرائض و سنن خدا و پيغمبر را بجا آورند و در پرستش حق ريا و كوتاهى ننمايند و هر وقت پيغمبر بخواهد آنها را همراه خودش بجائى ببرد با كمال افتخار حاضر باشند از نوع زنان بيوه شوهر كرده و دختران بكر و اينكه اخيرا واو عطف آمده براى تقابل آندو صنف و اتّحاد نوعى است گوئيا فرموده زنان موصوفه بصفات مذكوره اعمّ از بيوه و بكرند چون اين دو صفت مهمّ نيست صفات مذكوره اهميّت دارد حال ملاحظه فرمائيد خداوند چگونه دو نفر امّ المؤمنين اهل سنّت را مفتضح و رسوا فرموده و خودشان اقرار نمودهاند بشأن نزول سوره باز در مقام تقديس و تطهير و اغماض از تقصير آنانند. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِن تَتُوبا إِلَي اللّهِ فَقَد صَغَت قُلُوبُكُما وَ إِن تَظاهَرا عَلَيهِ فَإِنَّ اللّهَ هُوَ مَولاهُ وَ جِبرِيلُ وَ صالِحُ المُؤمِنِينَ وَ المَلائِكَةُ بَعدَ ذلِكَ ظَهِيرٌ «4» | |||
اگر شما دو نفر که عايشه و حفصه باشيد توبه كرديد بسوي خدا يعني واجب است توبه كنيد پس متمايل است قلوب شما بر اظهار و افشاء بايد خودداري كنيد و اگر اظهار كرديد بر عليه رسول اللّه (ص) پس محققا خداوند او ياري ميكند پيغمبر خود را و جبرئيل و صالح مؤمنين که علي (ع) است و ملائكه هم بعد از اينکه پشتيبان او هستند. | |||
إِن تَتُوبا عايشه و حفصه. | |||
إِلَي اللّهِ حال که حفصه بعايشه گفته اگر شما دو نفر بديگران نگفتيد و فاش نكرديد يعني بابي بكر و عمر پدران خود نگفتيد که بايد نگوئيد و فاش نكنيد و در مقام اذيت برسول اللّه بر نيائيد. | |||
فَقَد صَغَت قُلُوبُكُما با اينكه قلبا تمايل داريد و خودداري نميتوانيد بكنيد يعني توبه نميكنيد و دست بر نميداريد. | |||
وَ إِن تَظاهَرا عَلَيهِ در مقام عداوت با آن حضرت بر آمديد و با پدران خود همدست شديد قدرت نداريد كوچكترين اذيتي باو برسانيد زيرا: | |||
فَإِنَّ اللّهَ هُوَ مَولاهُ خدا ياور او هست و او حفظ ميفرمايد. | |||
جلد 17 - صفحه 74 | |||
وَ جِبرِيلُ آن هم ياري ميكند او را. | |||
وَ صالِحُ المُؤمِنِينَ امير المؤمنين که در هر حالي ناصر پيغمبر بود كسي که همچو ناصري داشته باشد كي قدرت دارد باو آسيبي برساند. | |||
وَ المَلائِكَةُ بَعدَ ذلِكَ ظَهِيرٌ که جلوگيري ميكنند از دشمنهاي او که نتوانند اذيتي باو برسانند. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 4)- سپس روی سخن را به این دو همسر- که در توطئه بالا دست داشتند- کرده، میگوید: «اگر شما از کار خود توبه کنید (و دست از آزار پیامبر صلّی اللّه علیه و آله بردارید به نفع شماست زیرا) دلهایتان با این عمل از حق منحرف گشته» و به گناه آلوده شده (ان تتوبا الی الله فقد صغت قلوبکما). | |||
منظور از این دو نفر به اتفاق مفسران شیعه و اهل سنّت، «حفصه» و «عایشه» است که به ترتیب دختران «عمر» و «ابو بکر» بودند. | |||
سپس اضافه میکند: «و اگر بر ضدّ او دست به دست هم دهید (کاری از پیش نخواهید برد) چرا که خداوند یاور اوست، و همچنین جبرئیل و مؤمنان صالح، و فرشتگان بعد از آنان پشتیبان او هستند» (و ان تظاهرا علیه فان الله هو مولاه | |||
ج5، ص225 | |||
و جبریل و صالح المؤمنین و الملائکة بعد ذلک ظهیر) | |||
.این تعبیر، نشان میدهد که تا چه حد این ماجرا در قلب پاک پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و روح عظیم او تأثیر منفی گذاشت، تا آنجا که خداوند به دفاع از او پرداخته، و با این که قدرت خودش از هر نظر کافی است، حمایت جبرئیل و مؤمنان صالح و فرشتگان دیگر را نیز اعلام میدارد. | |||
«صالح المؤمنین» معنی وسیعی دارد که همه مؤمنان صالح و با تقوا و کامل الایمان را شامل میشود، اما در این که مصداق اتم و اکمل. آن در اینجا کیست؟ از روایات متعددی استفاده میشود که منظور امیر مؤمنان علی علیه السّلام است. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۵۶
ترجمه
التحريم ٣ | آیه ٤ | التحريم ٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إن تَتُوبَا ...»: مخاطب حفصه و عائشه (علیهما السلام) است. جواب شرط محذوف است و تقدیر چنین است: إن تَتُوبَا یَتُبْ عَلَیْکُمَا. «صَغَتْ»: منحرف گشته است. بگردیده است. «إن تَظَاهَرا»: اگر همدستی و همپشتی کنید. فعل مضارع است و اصل آن (إن تَتَظَاهَرا) است که یکی از دو تاء را حذف کردهاند. «صَالِحُ الْمُؤْمِنِینَ»: مؤمنان شایسته و بایسته. واژه (صالح) مفرد است و در معنی جمع استعمال شده است و مراد جنس صالح است یعنی فردفرد مسلمانان خوب و متّقی. مثل: لا یَفْعَلُ هَذا، الصَّالِحُ مِنَ الَنَّاسِ. «ظَهِیرٌ»: پشتیبان (نگا: اسراء / ، فرقان / ، قصص / و ، سبأ / ).
نزول
محمد بن سهل القطان بعد از چهار واسطه از عمار یاسر نقل نماید که گفت: از على بن ابىطالب علیهالسلام شنیدم که فرمود: روزى پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم مرا نزد خود خواند و فرمود: یا على آیا میخواهى به تو بشارتى بدهم؟ گفتم: بلى یا رسول اللَّه شما همیشه مبشر خیر و خوبى بوده اید.
فرمود: خداوند درباره تو آیه اى نازل فرموده است. گفتم: آن آیه کدام است؟ سپس این آیه را قرائت فرمود و نیز على بن عبید و محمد بن القاسم بعد از سه واسطه از ابوصالح و او از ابن عباس روایت کنند که این آیه در مورد على علیهالسلام بخصوص نازل گردیده است.[۱]
مخالفین ما از ابن عباس نقل نمایند که گفت: این قسمت از آیه «وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَیهِ» درباره عائشه و حفصه نازل شده است و این قسمت از آیه «فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ» درباره رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم نازل گردیده است و نیز این قسمت از آیه «وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِینَ» درباره على علیهالسلام نزول یافته است.[۲]
تفسیر
- آيات ۱ - ۹، سوره تحريم
- مقصود از تحريم پيامبر(ص ) آنچه را كه خدا برايشحلال كرده (لم تحرم ما احل الله لك )
- افشاى سر پيامبر(ص ) و آزار او توسط يكى از همسرانش (حفضه دختر عمو)
- پشتيبانى خدا و جبرئيل و صالح مؤ منين و ملائكه از آن حضرت صلى الله عليه و آله وسلم
- لحن و بيان عجيبى كه در آيات متضمن پشتيبانى و تاءييدرسول الله (ص ) به كار رفته است
- اشاره به اينكه همه همسران پيامبر(ص ) نيكوكار و ماءجر نبوده اند
- بيان اينكه ملاك بهتر و برترى مفاد ((ازواجا خيرا منكن )) توبه و قننوت (اطاعت ) است
- مراد از توصيف ملائكه موكل بر جهنم به غلاظ و شداد بودن و اينكه : ((لا يعصون اللهما امرهم و يفعلون ما يؤ مرون ))
- توضيحى راجع به مكلف بودن ملائكه
- در قيامت جزا عبارت است از خود عمل و عذر خواهى در آن روز بلا اثر است
- معناى ((توبه نصوح )) كه خداوند به آن امر فرموده است
- دو احتمال در معناى جمله :((يوم لا يخزى الله النبى و الذين آمنوا معه ....))
- مقصود از دعاى مؤ منين در قيامت : ((ربنا اتمم لنا نورنا...))
- مراد از امر به جهاد با منافقين به پيامبر اكرم (ص )
- رواياتى در ذيل آيات نخست سوره تحريم و شاءننزول آن آيات
- نقد و بررسى روايات فوق
- شاءن نزول آيه تريم به نقل عمر بن الخطاب
- رواياتى راجع به اينكه منظور از ((صالح المؤ منين )) على (ع ) است
- چگونه اهل خود را از آتش خفظ كنيم (قوا انفسكم و اهليكم نارا...)
- چند روايت پيرامون مراد از توبه نصوح و راجع به نور مؤ منين در روز قيامت
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِيلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهِيرٌ «4»
جلد 10 - صفحه 124
اگر شما دو نفر، (افشاگر راز و شنونده آن) به سوى خدا توبه كنيد، (به نفع شماست.) زيرا دلهاى شما منحرف گشته است. و اگر در مقابل پيامبر ياور هم باشيد، (كارى از پيش نخواهيد برد.) زيرا خداوند، اوست ياور او و هم چنين جبرئيل و مؤمنان صالح و علاوه بر آنان، همه فرشتگان حامى او هستند.
نکته ها
«صَغَتْ» از «صغو» به معناى تمايل به انحراف است و «اصغاء» به گوش دادنى گويند كه شنونده به گوينده تمايلى داشته باشد.
به اتفاق مفسّران شيعه و سنّى، مراد از آن دو زن كه در اين آيه تَتُوبا ... صَغَتْ قُلُوبُكُما مورد خطابِ توبه قرار گرفتهاند، حفصه و عايشه است كه اولى افشاگر راز پيامبر و دومى، شنونده آن بود.
52 حديث از شيعه و سنى نقل شده است كه مراد از صالح المؤمنين، علىّ بن ابيطالب عليهما السلام است. بر اساس اين روايات، علىّ بن ابيطالب عليهما السلام در كنار جبرئيل و بلكه ميان او و ساير فرشتگان قرار گرفته است و اين مقام را پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به آن حضرت بشارت دادند. «1»
پیام ها
1- به خاطر يك خلاف، همه را زير سؤال نبريد. «تَتُوبا» (دو نفر بايد توبه كنند، نه همه.)
2- براى افراد شرمنده، راه بازگشت و توبه را باز كنيد. «إِنْ تَتُوبا» البتّه براى هر گناهى توبهاى لازم است.
3- شنيدن راز نيز ممنوع است. خداوند به گوينده و شنونده، هردو مىفرمايد:
توبه كنيد. «تَتُوبا»
4- خداوند، هم مولاى همه است و هم مولاى شخص پيامبر. در آيه دوم فرمود:
«وَ اللَّهُ مَوْلاكُمْ» و در اين آيه در خصوص پيامبر مىفرمايد: «هُوَ مَوْلاهُ»
«1». تفسير كنز الدقائق.
جلد 10 - صفحه 125
5- نام برجستگان را برجسته كنيد. با اين كه جبرئيل از فرشتگان است، امّا نامش جداگانه برده شده است. جِبْرِيلُ ... وَ الْمَلائِكَةُ
6- گاهى يك حادثه و جرقّه، بيانگر يك جريان است. فاش كردن يك راز، جزئى بود، ولى خداوند آن را يك توطئه قلمداد كرد. «تَظاهَرا عَلَيْهِ»
7- همسرى و همنشينى، نشانه همفكرى و همدلى نيست. أَزْواجِهِ ... تَظاهَرا عَلَيْهِ
8- توبه تنها اظهار پشيمانى با زبان نيست، توبه واقعى بازگشت دل گنهكار است.
تَتُوبا ... صَغَتْ قُلُوبُكُما
9- مهمتر از انحراف در عمل، انحراف روح و دل است. ابتدا فكر و دل انسان منحرف مىشود، سپس مرتكب خلاف مىشود. «صَغَتْ قُلُوبُكُما»
10- كسانىكه رازى را بىدليل افشا مىكنند، اگر توبه نكنند، توطئهگرند. إِنْ تَتُوبا ... تَظاهَرا عَلَيْهِ
11- در برابر توطئه عليه پيامبر و مكتب، تمام نيروها بايد بسيج شوند. تَظاهَرا عَلَيْهِ ... هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِيلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمَلائِكَةُ ... ظَهِيرٌ
12- حق، هيچگاه تنها نمىماند. هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِيلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَ ...
13- صالح بودن، انسان را در كنار فرشتگان مقرّب الهى قرار مىدهد. «جِبْرِيلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِينَ»
14- فرشتگان، ياور پيامبر در برابر توطئهها هستند. «وَ الْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهِيرٌ»
15- امدادهاى الهى، همه جانبه، ظاهرى و غيبى است. «صالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمَلائِكَةُ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِيلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهِيرٌ «4»
إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ: اگر توبه كنيد اى عايشه و حفصه، و بازگرديد به خدا و در آزار خاطر مبارك پيغمبر، همراز نشويد، پس آن بجا و شما را بهتر باشد، چه بر شما توبه واجب است، و ندامت بر افشاى سر لازم، فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما: پس بدرستى كه گشته است دلهاى شما از امر واجب كه محافظت سرّ پيغمبر، و عدول نموده از استقامت و صواب به آنچه موجب گناه و عذاب است، وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ: و اگر هم پشت شويد و معاون يكديگر گرديد بر آزردن خاطر مبارك حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم، چه باك، فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ: پس بدرستى كه خداى تعالى او است
جلد 13 - صفحه 223
يار و مددكار پيغمبر، وَ جِبْرِيلُ: و جبرئيل نيز ناصر و رفيق او است، وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِينَ: و ديگر كسى كه صالح جميع مؤمنين و برگزيده ايشان، وَ الْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ: و همه ملائكه آسمان و زمين بعد از نصرت خدا و جبرئيل و صالح المؤمنين، ظَهِيرٌ: هم پشت و مددكار و معاون اويند، يعنى با وجود آنكه خدا و جبرئيل و صالح المؤمنين و جميع ملائكه آسمان و زمين ناصر و ياور او باشند، ايذاى شما چه ضررى رساند.
تبصره: مراد از صالح المؤمنين، حضرت امير المؤمنين عليه السّلام است، به احاديث فريقين:
1- به روايت جامع حضرت كاظم عليه السّلام فرمايد و ان تظاهرا عليه، يعنى شما دو نفر، و پدران شما نمىتوانيد به او ضرر رسانيد در قصد قتل او، پس بدرستى كه خدا ناصر او، و جبرئيل قرين او، و امير المؤمنين عليه السّلام برادر و وزير و نفس او و ملائكه بعد از آنها حافظ او مىباشند. «1» 2- در مجمع- از حضرت باقر عليه السّلام فرمود: دو مرتبه حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم امير المؤمنين عليه السّلام را به مردم شناسانيد: يكى بعد از نزول آيه: يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ و ديگر بعد از نزول اين آيه كه دست آن حضرت را گرفت و فرمود: اينست صالح المؤمنين. «2» 3- ينابيع الموده- بخارى و موصلى از ابن عباس گفت: سؤال نمودم از عمر بن خطاب از دو نفر كه پشتيبان هم شدند؟ گفت: عايشه و حفصه. حافظ ابو نعيم و ثعلبى به سند خود از اسماء بنت عميس نقل كردهاند كه گفت: وقتى اين آيه نازل شد: وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِيلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِينَ، حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به على عليه السّلام فرمود: آيا بشارت دهم تو را كه قرين جبرئيل هستى. پس اين آيه تلاوت و فرمود: پس تو هستى و مؤمنون از اهل بيت، صالحون هستند.
«1» به نقل از نور الثقلين، جلد 5، صفحه 371، بطور مختصر.
«2» به نقل از مدرك ياد شده، صفحه 371.
جلد 13 - صفحه 224
4- سدى از ابى مالك روايت نموده كه من از ابن عباس شنيدم كه مراد به صالح المؤمنين، على عليه السّلام است.
5- كلبى و مجاهد و ابى صالح نيز روايت نموده. «1» 6- تفسير كواشى از علما و فضلا تصريح نموده كه مراد صالح المؤمنين، على عليه السّلام است. «2»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضاتَ أَزْواجِكَ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ «1» قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمانِكُمْ وَ اللَّهُ مَوْلاكُمْ وَ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ «2» وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلى بَعْضِ أَزْواجِهِ حَدِيثاً فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَ أَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَ أَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَها بِهِ قالَتْ مَنْ أَنْبَأَكَ هذا قالَ نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ «3» إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِيلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهِيرٌ «4»
عَسى رَبُّهُ إِنْ طَلَّقَكُنَّ أَنْ يُبْدِلَهُ أَزْواجاً خَيْراً مِنْكُنَّ مُسْلِماتٍ مُؤْمِناتٍ قانِتاتٍ تائِباتٍ عابِداتٍ سائِحاتٍ ثَيِّباتٍ وَ أَبْكاراً «5»
ترجمه
اى پيغمبر چرا حرام ميكنى چيزى را كه حلال كرد خدا براى تو ميجوئى خوشنودى زنانت را و خدا آمرزنده مهربان است
بتحقيق مقرّر فرمود خدا براى شما گشودن سوگندهاتان را و خداوند صاحب اختيار شما است و او است داناى درست كار
و هنگاميكه راز گفت پيغمبر به بعضى از زنانش سخنى را پس چون خبر داد آنزن از آن و آشكار كرد و مطلع ساخت پيغمبر را خدا بر آن بيان كرد پارهئى از آنرا و اعراض كرد از پارهاى پس چون خبر داد آنزن را بآن گفت چه كس خبر داد تو را از اين گفت خبر داد مرا داناى آگاه
اگر بازگشت كنيد شما دو تن بسوى خدا پس بتحقيق منحرف گشته است دلهاى شما از حقّ و اگر هم پشت شويد بر زيان او پس همانا خدا او است ياور او و جبرئيل و شايستهترين اهل ايمان و ملائكه بعد از آن پشتيبان و مددكارند
اميد است پروردگار او اگر طلاق دهد شما را بجاى شما باو دهد زنانى بهتر از شما كه باشند مسلمانان گروندگان فرمان
جلد 5 صفحه 229
برداران بازگشت كنندگان عبادت كنندگان هجرت كنندگان شوهر ديدگان و شوهر نديدگان.
تفسير
خلاصه مستفاد از روايات عامّه و خاصّه راجع بشأن نزول اين سوره شريفه آنستكه ميان دو زن از زنان پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم يكى عايشه دختر أبو بكر و ديگر حفصه دختر عمر آئين الفت و رسم مودّت براى توافق در مسلك و مرام مستحكم بود و روزى از روزها كه آنحضرت بر حسب نوبه در منزل يكى از آندو بود و ماريه قبطيّه كنيز آنحضرت مادر ابراهيم عليه السّلام خدمت ميكرد در غياب صاحب نوبه و منزل حضرت با او هم بستر شد و حفصه از اين امر مطّلع گرديد و برآشفت و حضرت براى استمالت خاطر او قسم ياد فرمود كه ديگر با ماريه نزديكى نكند و باو نويد داد كه بعد از من أبو بكر و عمر بر مردم حكومت خواهند نمود و سفارش فرمود كه اين راز را بپوشاند و با كسى در ميان نگذارد و او قبول نمود ولى تخلّف كرد و بعايشه ماجرا را خبر داد و او بپدرش گفت و او بعمر گفت و عمر حفصه را استنطاق نمود و قضيّه را از دختر خود شنيد و خداوند قضايا را به پيغمبر خود اعلام و لطفا او را معاتب فرمود بر مراعات خوشنودى زنان و قسم ياد نمودن بر ترك امر راجح يا مباحى كه اقتضاء اباحه در آن موجود است كه نزديكى با مادر ابراهيم يا بدست آوردن دل او احيانا باشد و ترخيص فرمود براى او تخلّف از قسم را بدادن كفّاره كه گفتهاند و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده يا بدون آن چون مقتضاى قاعده عدم انعقاد آن قسم است مگر آنكه گفته شود بملاحظاتى مرجوح نبوده و سؤال خداوند كه چرا چنين كردى صرفا از باب عطوفت و مهربانى بوده و ميخواسته امر بر پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم موسّع باشد و اينمعنى قريب در نظر است در هر حال نقل نمودهاند بعد از مطّلع شدن پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از افشاء سرّ خود حفصه را ملامت فرمود كه چرا گفتى من چنين كارى كردم و چنين قسمى ياد نمودم و نفرمود چرا گفتى آندو نفر بعد از من بحكومت ميرسند يا چه اراده دارند از باب بىاعتنائى يا بملاحظات ديگرى از انتشار اين خبر بين مسلمانان و امثال آن و چون پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اين خطاب و عتاب را باو فرمود او عرضه داشت كه شما را از اين امر مطّلع نمود
جلد 5 صفحه 230
حضرت فرمود خداوند عليم خبير و بنابراين مفاد آيات آنستكه اى پيغمبر محترم چرا حرام ميكنى چيزيرا كه خدا حلال نموده و ميخواهد كه حلال باشد بر تو بقسم براى خوشنودى زنانت و خدا آمرزنده و مهربان است كه مقرّر داشته گشودن مسلمانان قسمهاى خودشان را بدادن كفّاره و اختيار حلّ و عقد امور آنان با خدا است و مقرّراتش از روى علم و حكمت است و مردم بايد متذكّر باشند وقتى را كه رازگوئى كرد پيغمبر ببعضى از زنانش مطلبى را پس چون خبر داد آنزن آن مطلب را به همكارش و آندو به پدرانشان و مطّلع فرمود خداوند پيغمبر خود را بر فاش شدن سرّش پيغمبر معرّفى و بيان فرمود براى حفصه بعض سرّى را كه فاش نموده بود و بيان شد و صرف نظر فرمود از بيان بعض ديگرى كه ذكر و اشاره بآن نمودم چون در بعضى از روايات اهتمام آن چهار نفر بمسموم نمودن پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ذكر شده بود و بيانش شرمآور بود و چون مطلب را پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بحفصه فرمود و گفتهاند ميخواست او را طلاق بدهد يا داد عرضه داشت چه كسى شما را باين امر مطّلع نمود فرمود خداوندى كه دانا بأسرار مردم و آگاه از ضماير آنها است و چون ظاهرا آنها در مقام توبه و عذرخواهى برآمدند با آنكه واقعا عازم نبودند خداوند آندو را مخاطب بخطاب عتابآميز فرموده بر سبيل ترديد ميفرمايد اگر شما دو زن توبه نمائيد بسيار بجا و موقع است چون دلهاى هر دو منحرف از حفظ سرّ و مهر و محبّت سرور عالم بوده و هست و اينكه تعبير بقلوب فرموده با آنكه دو نفر بودند بنظر حقير اشاره است بده دله و صد دله بودن آندو يا بضميمه پدرانشان كه دلهاشان در عداوت با خانواده عصمت و طهارت متّحد بود چنانچه گفته شدهاى ده دله صد دله دل يكدله كن- مهر دگران را ز دل خود يله كن» «يكروز باخلاص بيا بر در دوست- گر كام تو بر نيايد آنگه گله كن» و اگر پشت بهم داديد و متّحد شديد در آزار و ايذاء و غلبه نمودن بر پيغمبر پس بدانيد كه خدا يار و نگهدار او است و بعد از او جبرئيل كه او را خبردار نمود از قضايا و شايستهترين اهل ايمان كه امير آنها است از طرف خداوند و ساير ملائكه هم پشتيبان و مددكار اويند چون در روايات متعدده از طرق خاصه و عامّه صالح المؤمنين بوجود مبارك امير ايشان
جلد 5 صفحه 231
على بن ابى طالب عليه السّلام تفسير شده و در مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه پيغمبر دو مرتبه آنحضرت را بامّت معرّفى فرمود يكمرتبه وقتى بود كه فرمود من كنت مولاه فعلى مولاه دفعه ديگر بعد از نزول اين آيه بود كه پيغمبر دست او را گرفت و باصحاب ارائه داد كه اين صالح المؤمنين است و ظاهرا چون توبه ننمودند يا خداوند چون از باطن آنها خبر داشته كه باز بعزم خودشان باقى هستند تهديد فرموده آنانرا بطلاق كه فرموده اگر پيغمبر شما و امثال شما زنان را طلاق دهد اميد است خداوند بجاى شما زنان بهترى نصيب او فرمايد كه صفاتشان بر خلاف صفات شما باشد مسلمان باشند اهل ايمان باشند فرمان بردار پيغمبر و حافظ سرّ او باشند و اگر احيانا خطائى از آنها سر زند از صميم قلب توبه نمايند فرائض و سنن خدا و پيغمبر را بجا آورند و در پرستش حق ريا و كوتاهى ننمايند و هر وقت پيغمبر بخواهد آنها را همراه خودش بجائى ببرد با كمال افتخار حاضر باشند از نوع زنان بيوه شوهر كرده و دختران بكر و اينكه اخيرا واو عطف آمده براى تقابل آندو صنف و اتّحاد نوعى است گوئيا فرموده زنان موصوفه بصفات مذكوره اعمّ از بيوه و بكرند چون اين دو صفت مهمّ نيست صفات مذكوره اهميّت دارد حال ملاحظه فرمائيد خداوند چگونه دو نفر امّ المؤمنين اهل سنّت را مفتضح و رسوا فرموده و خودشان اقرار نمودهاند بشأن نزول سوره باز در مقام تقديس و تطهير و اغماض از تقصير آنانند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِن تَتُوبا إِلَي اللّهِ فَقَد صَغَت قُلُوبُكُما وَ إِن تَظاهَرا عَلَيهِ فَإِنَّ اللّهَ هُوَ مَولاهُ وَ جِبرِيلُ وَ صالِحُ المُؤمِنِينَ وَ المَلائِكَةُ بَعدَ ذلِكَ ظَهِيرٌ «4»
اگر شما دو نفر که عايشه و حفصه باشيد توبه كرديد بسوي خدا يعني واجب است توبه كنيد پس متمايل است قلوب شما بر اظهار و افشاء بايد خودداري كنيد و اگر اظهار كرديد بر عليه رسول اللّه (ص) پس محققا خداوند او ياري ميكند پيغمبر خود را و جبرئيل و صالح مؤمنين که علي (ع) است و ملائكه هم بعد از اينکه پشتيبان او هستند.
إِن تَتُوبا عايشه و حفصه.
إِلَي اللّهِ حال که حفصه بعايشه گفته اگر شما دو نفر بديگران نگفتيد و فاش نكرديد يعني بابي بكر و عمر پدران خود نگفتيد که بايد نگوئيد و فاش نكنيد و در مقام اذيت برسول اللّه بر نيائيد.
فَقَد صَغَت قُلُوبُكُما با اينكه قلبا تمايل داريد و خودداري نميتوانيد بكنيد يعني توبه نميكنيد و دست بر نميداريد.
وَ إِن تَظاهَرا عَلَيهِ در مقام عداوت با آن حضرت بر آمديد و با پدران خود همدست شديد قدرت نداريد كوچكترين اذيتي باو برسانيد زيرا:
فَإِنَّ اللّهَ هُوَ مَولاهُ خدا ياور او هست و او حفظ ميفرمايد.
جلد 17 - صفحه 74
وَ جِبرِيلُ آن هم ياري ميكند او را.
وَ صالِحُ المُؤمِنِينَ امير المؤمنين که در هر حالي ناصر پيغمبر بود كسي که همچو ناصري داشته باشد كي قدرت دارد باو آسيبي برساند.
وَ المَلائِكَةُ بَعدَ ذلِكَ ظَهِيرٌ که جلوگيري ميكنند از دشمنهاي او که نتوانند اذيتي باو برسانند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 4)- سپس روی سخن را به این دو همسر- که در توطئه بالا دست داشتند- کرده، میگوید: «اگر شما از کار خود توبه کنید (و دست از آزار پیامبر صلّی اللّه علیه و آله بردارید به نفع شماست زیرا) دلهایتان با این عمل از حق منحرف گشته» و به گناه آلوده شده (ان تتوبا الی الله فقد صغت قلوبکما).
منظور از این دو نفر به اتفاق مفسران شیعه و اهل سنّت، «حفصه» و «عایشه» است که به ترتیب دختران «عمر» و «ابو بکر» بودند.
سپس اضافه میکند: «و اگر بر ضدّ او دست به دست هم دهید (کاری از پیش نخواهید برد) چرا که خداوند یاور اوست، و همچنین جبرئیل و مؤمنان صالح، و فرشتگان بعد از آنان پشتیبان او هستند» (و ان تظاهرا علیه فان الله هو مولاه
ج5، ص225
و جبریل و صالح المؤمنین و الملائکة بعد ذلک ظهیر)
.این تعبیر، نشان میدهد که تا چه حد این ماجرا در قلب پاک پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و روح عظیم او تأثیر منفی گذاشت، تا آنجا که خداوند به دفاع از او پرداخته، و با این که قدرت خودش از هر نظر کافی است، حمایت جبرئیل و مؤمنان صالح و فرشتگان دیگر را نیز اعلام میدارد.
«صالح المؤمنین» معنی وسیعی دارد که همه مؤمنان صالح و با تقوا و کامل الایمان را شامل میشود، اما در این که مصداق اتم و اکمل. آن در اینجا کیست؟ از روایات متعددی استفاده میشود که منظور امیر مؤمنان علی علیه السّلام است.
نکات آیه
۱ - توصیه خداوند به دو همسر خطاکار پیامبر(ص) (حفصه و عایشه)، به توبه و دست برداشتن از خطاکارى (إن تتوبا إلى اللّه) جواب شرط «إن تتوبا إلى اللّه»، محذوف و تقدیر آن چنین است: «فهو خیر لکما». این جمله در حقیقت، تشویق و توصیه به توبه و تکرار نکردن اشتباهات گذشته است.
۲ - گناه کارى همسران پیامبر(ص) (حفصه و عایشه)، به خاطر افشاى راز آن حضرت (إن تتوبا إلى اللّه) توصیه به توبه، نشانگر ارتکاب گناه است.
۳ - افشاى رازها و سخنان محرمانه، گناه است. (إن تتوبا إلى اللّه)
۴ - دو همسر پیامبر(ص)، به خاطر افشاکردن راز آن حضرت، به انحراف قلبى از مسیر حق دچار شده بودند. (فقد صغت قلوبکما)
۵ - گناه، عامل انحراف قلب و روح آدمیان (إن تتوبا إلى اللّه فقد صغت قلوبکما)
۶ - تأثیر رفتار انسان ها در قلب و روح آنان (فقد صغت قلوبکما)
۷ - لزوم توبه و بازگشت، از هر عملى که موجب انحراف قلب آدمى از مسیر حق مى گردد. (إن تتوبا إلى اللّه فقد صغت قلوبکما) برداشت یاد شده از آن جا است که جمله «فقد صغت قلوبکما»، در مقام بیان سبب توبه است; یعنى، توبه کنید، چون قلب شما - به سبب خطاکارى - از مسیر حق منحرف شده است.
۸ - توبه، موجب زدایش زنگار از قلب و روح مى شود. (إن تتوبا إلى اللّه فقد صغت قلوبکما)
۹ - افشاى سخنان محرمانه و راز پیامبر(ص)، از سوى برخى از همسرانش، نوعى توطئه و همدستى علیه آن حضرت بود. (و إن تظهرا علیه) مطلب یاد شده، از تعبیر «إن تظاهرا علیه» (اگر علیه پیامبر(ص) هم پشتى کنید)، استفاده مى شود. گفتنى است «تظاهر» (مصدر «تظاهرا») به معناى تعاون و هم پشتى است.
۱۰ - همسران خطاکار پیامبر(ص) (حفصه و عایشه)، در معرض تکرار خطا و خیانت علیه آن حضرت بودند. (و إن تظهرا علیه) از تعبیر «إن تظاهرا علیه» (اگر علیه پیامبر هم پشتى کنید)، استفاده مى شود که حفصه و عایشه، در معرض تکرار چنین خطاهایى بودند.
۱۱ - هشدار خداوند به همسران پیامبر، نسبت به تکرار خطاها و موضع گیرى علیه ایشان (و إن تظهرا علیه فإنّ اللّه هو مولیه ... و الملئکة بعد ذلک ظهیر) آیه شریفه مى فرماید: خداوند، جبرئیل و... در صورت اقدام همسران رسول اکرم، علیه ایشان، از آن حضرت پشتیبانى مى کنند. بیان این مطلب در حقیقت، هشدارى از جانب خداوند به آنان است.
۱۲ - افشاى راز پیامبر(ص) از سوى برخى از همسرانش، گناه و خطایى بزرگ بود. (فقد صغت قلوبکما و إن تظهرا علیه فإنّ اللّه هو مولیه ... و الملئکة بعد ذلک ظهیر) مطلب یاد شده، از آهنگ هشدارآمیز آیه شریفه نسبت به همسران رسول خدا و لحن حمایت گونه آن، به دست مى آید.
۱۳ - پیامبر(ص)، تحت حمایت و سرپرستى ویژه خداوند (فإنّ اللّه هو مولیه)
۱۴ - پیامبر(ص)، مورد حمایت و پشتیبانى جبرائیل، صالح ترین مؤمنان (على(ع)) و فرشتگان قرار داشت. (و جبریل و صلح المؤمنین و الملئکة بعد ذلک ظهیر) مقصود از «صالح المؤمنین» - برابر نظر بسیارى از مفسران و روایات وارده از عامّه و خاصّه - امیرالمؤمنین على(ع) است (مجمع البیان، ذیل آیه).
۱۵ - پیامبر(ص)، در برابر ضدیت و خیانت برخى از همسرانش، مورد حمایت و پشتیبانى خداوند، جبرائیل، صالح مؤمنان(على(ع)) و فرشتگان قرار داشت. (و إن تظهرا علیه فإنّ اللّه هو مولیه ... و الملئکة بعد ذلک ظهیر)
۱۶ - دلدارى خداوند به پیامبر(ص)، در برابر خیانت ها و توطئه ها علیه ایشان (و إن تظهرا علیه فإنّ اللّه هو مولیه ... و الملئکة بعد ذلک ظهیر)
روایات و احادیث
۱۷ - «عن أبى بصیر قال: سمعت أباجعفر(ع) یقول: «إن تتوبا إلى اللّه فقد صغت قلوبکما - إلى قوله - و صالح المؤمنین» قال: «صالح المؤمنین» علىّ بن ابى طالب(ع);[۳] از ابوبصیر روایت شده که گفت: از امام باقر(ع) شنیدم که مى فرمود: مقصود از «صالح المؤمنین» [در آیه] «إن تتوبا إلى اللّه فقد صغت قلوبکما... و صالح المؤمنین» على بن ابى طالب است». گفتنى است شیخ طوسى در کتاب «تبیان» و طبرسى در «مجمع البیان» درباره آیه شریفه نوشته اند: خاصّه و عامّه روایت کرده اند که مراد از «صالح المؤمنین» على بن ابى طالب است.
۱۸ - «عن أسماءبنت عُمَیْس: سمعت رسول اللّه(ص) یقول: «و صالح المؤمنین» قال: علىّ بن ابى طالب;[۴] از اسماء بنت عمیس روایت شده که گفت: از رسول خدا(ص) شنیدم که مى فرمود: مقصود از «صالح المؤمنین» على بن ابى طالب است».
موضوعات مرتبط
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱۴، ۱۵
- امام على(ع): حمایتهاى امام على(ع) ۱۴، ۱۵; فضایل امام على(ع) ۱۷، ۱۸
- انحراف: توبه از انحراف ۷; عوامل انحراف ۵
- تزکیه: عوامل تزکیه ۸
- توبه: آثار توبه ۸; اهمیت توبه ۷
- جبرئیل: حمایتهاى جبرئیل ۱۴، ۱۵
- حفصه: توصیه توبه به حفصه ۱
- خدا: توصیه هاى خدا ۱; حمایتهاى خدا ۱۳، ۱۵; هشدارهاى خدا ۱۱
- راز: گناه افشاى راز ۳
- عایشه: توصیه توبه به عایشه ۱
- عمل: آثار عمل ۶
- قلب: عوامل مؤثر در قلب ۶
- گناه: آثار گناه ۵
- محمد(ص): افشاگرى همسران محمد(ص) ۴; افشاى راز محمد(ص) ۲، ۹; تکرار توطئه علیه محمد(ص) ۱۰; تکرار خیانت با محمد(ص) ۱۰; توصیه به همسران محمد(ص) ۱; توطئه علیه محمد(ص) ۹، ۱۵، ۱۶; توطئه همسران محمد(ص) ۹، ۱۵; حامى محمد(ص) ۱۳، ۱۴، ۱۵; خطاى همسران محمد(ص) ۱۰، ۱۱; خیانت به محمد(ص) ۱۶; دلدارى به محمد(ص) ۱۶; فلسفه انحراف همسران محمد(ص) ۴; قصه همسران محمد(ص) ۱، ۲، ۴، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۵; گناه افشاى راز محمد(ص) ۱۲; گناه همسران محمد(ص) ۲، ۱۲; هشدار به همسران محمد(ص) ۱۱
- ملائکه: حمایتهاى ملائکه ۱۴، ۱۵